پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا

به دنبال چه هستیم؟


به دنبال چه هستیم؟
«نقاشی معاصر ایران: چالش ها، دستاوردها و آینده» عنوان سخنرانی آیدین آغداشلو است كه هفته گذشته در مجموعه هنر پژوهشی ساعی فرهنگستان هنر برگزار شد.
در این نشست، این نقاش و پژوهشگر هنر به طور اجمالی به بررسی نقاشی معاصر ایران پرداخت و برخورد با مسایل و موضوعاتی را كه اكنون سروكار بیشتری با آنها وجود دارد، و اساسی تر محسوب می شوند، ضروری تر از بحث تاریخ هنر دانست.وی گفت: تاریخ و تاریخ هنر، وسیله مناسبی است كه ما از زمانه حال و امروز خود بگریزیم و خود را به گذشته سرگرم كنیم و بسیاری از مسایل موجود در زمان خود را نادیده بگیریم و یا از كنار آنها بگذریم.
●واقع گرایی های عصر ما
آغداشلو با اشاره به اینكه بهتر است به چیزی كه اكنون با آن مواجهیم بپردازیم، تأكید كرد كه ما ناگزیر از برخورد صریح با موضوعات امروزی هستیم. پس بحث تاریخ هنر لازم است، اما برخورد با مسایل كنونی نیز اهمیت بسیاری دارد. همیشه این سؤال مطرح بوده است كه ما كجا ایستاده ایم و چه باید انجام دهیم. من هیچ الگو یا راه حل بلافاصله ای برای پاسخگویی و یافتن راه حل های قابل قبول ندارم.بحث همیشگی در مورد سنت و تجدد، ورود مدرنیته و صدور آن به این سمت و سو، حیرانی اهل اینجا و حال انفعالی اهل اینجا (پل مشرق- زمین و مجموعه سرزمین هایی كه در معرض این تفكر و اجرا قرار گرفته اند) است. خوشبختانه طی این سالها كتابهای مرجع بسیاری درباره مسایل گوناگون به چاپ رسیده است و ما مشكلی در این زمینه نداریم. بیش از ۶۰ تا ۷۰ جلد كتاب تاریخ هنر وجود دارد. اما در مسئله همجواری دو تفكر و دو سنت، چگونگی راه مواجه با مسایل و دستاوردهایی كه هر انسان می خواهد از خود باقی بگذارد، مطرح است.
آغداشلو در این جلسه با بیان چند سرفصل مهم به ادامه بحث خود در این زمینه پرداخت و گفت: یكی از عمده ترین سرفصل ها در این باره، وقایع نگاری یك جهان واقع گراست؛ این بازگویی و بیان چیزهایی كه در اطراف ماست، با واقع گرایی ای كه در قرن نوزدهم وجود داشت، یكی از كلیت هایی است كه جهان سوم و از جمله ایران با آن مواجه شد و آن را پذیرفت. از قرن نوزدهم ما نقاشی غرب را جایگزین نقاشی سنتی خود كردیم و این پذیرفتن طی قرون پیاپی بیشتر و بیشتر شد. این در حالی است كه ما همه تقصیرها را به گردن كمال الملك می اندازیم. من بارها به این موضوع اشاره كرده ام كه همزمان با كمال الملك و پیش از او نقاشی غربی انجام شده است. ما اغلب سعی می كنیم مسئله را براساس پیش فرض هایمان تغییر دهیم. باید پرسید چرا نقاشان ما همیشه به سمت غرب گرایش داشتند و چرا همیشه ما هنرمندان را به آن سو فرستاده ایم؟ و چه كسی از جانب غرب به سوی ما برای آموختن نگارگری آمد؟ این مسئله یكی از سرفصل های عمده ای است كه باید در مورد آن تأمل شود. سرفصل دیگر این است كه نقاشان ما در گذشته نوعی سعی درونی داشتند تا معنای بیگانه و غریبه را با معنای گذشته خودشان آشتی بدهند. در قرن نوزدهم ما شاهد چنین نقاشانی هستیم؛ مثل هنرمندانی كه در دربار فتحعلی شاه و ناصر الدین شاه بودند.
●پذیرش تدریجی مدرنیته
آغداشلو ادامه داد: سرفصل سوم نیز مربوط به این تصور از گذشته تا حال است كه آیا مجموعه ای كه ما از مدرنیته می گیریم، یك مجموعه یكپارچه است یا اجازه انتخاب داریم؟
به نظر می رسد این مغلوب شدن در برابر غرب از قرن نوزدهم به بعد به اینجا می رسد كه مثلاً اگر كارخانه نساجی و برق مان را در زمان ناصر الدین شاه از غرب می گیریم، نقاشی غربی را هم باید بگیریم. اگر فرض كنیم این پذیرفتن به صورت همه گیر باشد یعنی مجموعه ای را می پذیریم، پس شعر و موسیقی را نیز می پذیریم.وی در ادامه گفت: البته پذیرفتن همه این موارد هم به یكباره صورت نپذیرفته است، بلكه مرحله به مرحله ما پذیرفته ایم كه باید چیزی ممزوج و هماهنگ به وجود آوریم. این مسئله ای است كه ما با صراحت با آن روبه رو هستیم.آغداشلو تأكید كرد كه بازدید وی از نمایشگاه «مشرق خیال» كه در موزه هنرهای معاصر تهران برگزار شده است، این موضوع را بسیار برایش تشدید كرده كه ما چه می كنیم و در كجا ایستاده ایم. وی در جایی دیگر گفت: هر قدر سرعت گسترش تمدن غربی بیشتر می شود، میزان اخذ ما از فرهنگ و هنرهای تجسمی نیز افزایش پیدا می كند. هر چه در هنر ایران اتفاق افتاده است و ما آن را به عنوان هنر مدرن می شناسیم، در هنر چین، ژاپن، مصر و تركیه نیز اتفاق افتاده است و ما به هیچ وجه در این قضیه تنها نیستیم. متأسفانه از جانب محققان ما بررسی كافی صورت نگرفته است تا وجوه اشتراك را در مقابل این جریان توفانی و پرشتاب غرب پیدا كنیم. «كمال الملك»های بسیاری در این كشورها وجود داشته اند؛ پس این یك امر همگانی است. ما باید متوجه باشیم چیزی كه در جریان بوده هنوز قطع نشده است.
●زبان جهانی
آغداشلو در این جلسه همچنین گفت: ما نیاز داریم كه با جهان هماهنگ باشیم و جایی در آن پیدا كنیم. پس در اینجا یك «زبان جهانی» وجود دارد كه با آن حرف می زنیم. هنر نقاشی و مجسمه سازی ما همین كار را می خواست انجام دهد.این هنرمند در پایان سخنانش گفت: ما به جایی برمی گردیم كه خودمان را جست وجو می كنیم و هر كدام دل مشغولی های خود را داریم. اما آیا این یك جریان است؟ آیا هنر مدرن ایران به عنوان یك جریان یكپارچه است؟ راه رفتن در نمایشگاهی مثل «مشرق خیال» پاسخی به ما نمی دهد، اما این سؤال را مشخص می كند كه ما به دنبال چه هستیم؟ ما می خواهیم معنای خود را در قالب زبان جهانی بروز دهیم. این امر بدی نیست. چینی ها و آفریقایی هم همین كار را كرده اند؛ حتی نقاشانی كه همراه با انقلاب اسلامی به ظهور رسیده اند، از زبان جهانی استفاده می كنند.
گزارشی از نشست پژوهشی نقاشی معاصر ایران در مجموعه هنر پژوهشی
منبع : روزنامه همشهری