جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


ستون موسیقی ما


ستون موسیقی ما
به كوشش انجمن موسیقیدانان نیاوران و مجله فرهنگ و آهنگ، مجموعه كنسرت های دنباله دار به شكل تكنوازی، طراحی شده است كه نخستین بخش آن در روزهای ۵ و ۶ شهریور جامه عمل به خود پوشید. روال این مجموعه كنسرت ها بدین قرار است كه ابتدا چند تن از تكنوازان جوان هنرنمایی كنند و در پایان یكی از پیشكسوتان موسیقی به اجرای برنامه تكنوازی بپردازد. نخستین برنامه با حضور علی اكبر شكارچی به انجام رسید و قرار است مشابه این برنامه در روزهای ۲۰ و ۲۱ شهریور با حضور اردشیر كامكار و روزها ۲۷ و ۲۸ شهریور با حضور پشنگ كامكار صورت پذیرد. نظر به اهمیت تكنوازی در موسیقی ایرانی، برخی ویژگی های این برنامه را پی می گیریم.
۱- پیشینه موسیقی ایران گواهی می دهد كه هنر تكنوازی در طول تاریخ موسیقی این سرزمین، همواره هنر غالب بوده و سایر شكل های ارائه موسیقی نیز بر پایه آن شكل گرفته است. در نواحی مختلف ایران، سازهایی مثل نی چوپانی، لله وا، شمشال، سوتك و دوتار به طور معمول شخصیت تكنوازی دارند و سازهایی مثل سرنا، كرنا، نی انبان، بالابان، كمانچه، قوشمه خراسانی و دوزله كردی نیز كه غالباً با یك ساز كوبه ای همراهی می شوند، باز هم در مقوله تكنوازی می گنجند. در موسیقی شهری یا دستگاهی ایران نیز آنچه به اركسترهای رنگارنگ هویت می دهد، همین هنر تكنوازی است كه منجر به خلق قطعه ای زیبا می شود و آن قطعه پس از تنظیم ، قابلیت اجرای اركستری می یابد.
۲- شرایط شلوغ زندگی های امروزی، معمولاً مانع از آن می شود تا كسی برای دیدن و شنیدن كنسرت تكنوازی چند جوان گمنام خود را به زحمت بیندازد، ولی همین برنامه اگر با حضور یك نوازنده صاحب نام همراه شود، انگیزه كنسرت رفتن افراد بالا می رود. چنان كه دست كم پانصد نفر را می توان در دو شب به پای ساز تنها، كشاند. در برنامه اخیر آنان كه به شوق كمانچه نوازی علی اكبر شكارچی آمده بودند، علاوه بر منظور خود، سنتورنوازی پویاسرایی در چهارگاه، سه تار نوازی حامد زند كریمخانی در بیات ترك و نی نوازی شاهو عندلیبی در همایون با همراهی تنبك كامران یعقوبی را نیز شاهد بودند. انتخاب نوع ساز نوازندگان جوان هم به گونه ای صورت گرفته بود تا هیچ یك از آنها نوازنده سازی نباشد كه استاد پیشكسوت برنامه می نوازد. مجید درخشانی آهنگساز و نوازنده تار كه نقش مدیر هنری این مجموعه كنسرت ها را برعهده دارد، در این خصوص چنین توضیح می دهد: «اگر در هر برنامه قرار بود نوازندگان جوان، ساز استاد مدعو را بنوازند، خود به خود مقایسه ای بین ایشان و آن استاد پیشكسوت انجام می گرفت كه احتمالاً برای جوانها سودی در بر نداشت و علاوه بر آن نوعی اضطراب پنهان در وجود ایشان را هم باعث می شد.»
۳- علی اكبر شكارچی، پیش از اجرای برنامه خود، از ظهور پرتعداد نوازندگان جوان اظهار خرسندی كرد و افزود: «حدود بیست سال پیش در شرایطی بسیار دشوار، موسیقی ایرانی را به بچه های این سرزمین یاد می دادیم و خوشبختانه امروز شاهد شكوفایی آن غنچه های دیروز هستیم. ضمن این كه امر آموزش هم آن دشواری های گزنده را پشت سر گذاشته و به نقطه روشنی رسیده است.»
شكارچی برنامه تكنوازی خود را با تنبك نوازی دخترش آساره در دستگاه راست پنجگاه آغاز كرد كه در لابه لای اجراهایش قطعاتی از موسیقی لری و بختیاری نیز شنیده شد.
۴-یكی از ویژگی های جالب توجه این كنسرت، حضور چهره های شاخص موسیقی بود كه معمولاً كمتر پیش می آید؛ حسین علیزاده، سعید فرج پوری و درویش رضامنظمی با حضور خود، جلوه ای دیگر به جمع داده بودند. چنانكه حسین علیزاده وقتی به دعوت مجید درخشانی روی صحنه آمد تا كمی درباره دوست و همكار قدیمی خود علی اكبر شكارچی صحبت كند، گفت:«چنین جمعی در شهر تهران خیلی كم و به ندرت شكل می گیرد. این كه دویست نفر فقط برای شنیدن هنر تكنوازی دو نسل موسیقی گرد هم آیند، مایه مسرت و خوشحالی است. از سوی دیگر احساس می كنم بعد از سالها، یك فضای همدلی پیش آمده و به هم نزدیكتر شده ایم.»
●خاطره ای خواندنی از علیزاده
علیزاده پیش از آن كه شكارچی را برای اجرای تكنوازی به روی صحنه دعوت كند گفت: «خاطره ای از ایشان دارم كه بیانش اگر از لذت شنیدن تكنوازی وی بیشتر نباشد، یقیناً كمتر نیست.» علیزاده ادامه داد: «همانطور كه می دانید پس از واقعه ۱۷ شهریور سال ،۵۷ ما به طور دسته جمعی از رادیو و تلویزیون استعفا دادیم و فعالیت هایمان را به طور پنهان در زیرزمین منزل محمدرضا لطفی پی گرفتیم. با اعضای گروه یك دل و یك صدا قطعاتی را تمرین و ضبط می كردیم و به رایگان در اختیار مردم قرار می دادیم.
یكی از روزهای تمرین وقتی همه دور هم جمع شده بودیم، خوش قول ترین عضو گروه نیامده بود و چون قرار بود یكی از قطعات من تمرین شود، به شدت ناراحت بودم. شكارچی همیشه سروقت می آمد و تأخیر آن روز وی برای من قابل قبول نبود. همه منتظر بودیم تا او بیاید و این ناراحتی من فروكش كند. سرانجام با تأخیر زیاد، علی اكبر شكارچی با دستان خون آلود آمد و بهت و سكوت تنها جوابی بود كه از جمع برآمد. ظاهراً در مسیر حركت وی، یكی از هموطنان، توسط مأموران رژیم پهلوی به شدت مجروح شده بود و شكارچی هم آدمی نبود كه بی تفاوت از كنار این مسأله بگذرد. در حالی كه ما موسیقی مربوط به آزادی را تمرین می كردیم، او یك مجروح راه آزادی را به بیمارستان رسانده بود.»
هوشنگ سامانی
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید