مدیر خوب چه کسی است؟

مدیر بایستی توانایی تربیت زیردستانش را داشته باشد. مدیر توانمند فقط سازمان را اداره نمی كند، بلكه با رفتن مدیر، چند مدیر در همان سازمان، تربیت شده و باقی می مانند.
▪ دفاع از کارکنان خود
▪ جلوگیری از فعالیت تملق گویان و چاپلوسان که موجب احیای نظام شایسته سالاری در سازمان متبوع می گردد
▪ پرهیز از اتخاذ تصمیم های آنی در مورد كاركنان
▪ سعی در کشف استعدادها
▪ تشویق و تنبیه به موقع
▪ وفاداری و علاقه به كاركنان و تشكیلات حتی در مورد كاركنان خاطی
▪ وفای به عهد
▪ بیان دلایل به طور واضح در صورت انجام ندادن تعهدات
▪ استقبال از انتقاد
▪ پذیرفتن پیشنهادات با روی باز
▪ همیشه در دسترس بودن
▪ رعایت حد اعتدال
▪ پایبندی به اصول اخلاقی
▪ تفویض مسئولیت اجرایی به كسی كه توانایی فیصله دادن به كارها را داشته باشد
▪ ریسك پذیر بودن با آینده نگری و پیش بینی تبعات آن
▪ در نظر گرفتن شعار «كار بد نكن، كار بد تحویل نگیر»
▪ آگاهی كاركنان از نظر مدیر نسبت به آنها
▪ گوش کردن به درد دل کارکنان
▪ صبور و بردبار بودن
▪ تنظیم برنامه های خود و دیگران و سازمان تحت نظارت با استفاده از نظرات كارشناسان
▪ به کار گیری روش های جدید
▪ حل و فصل اختلافات سازمانی در درون سازمان
▪ نظارت و كنترل بر برنامه ها
▪ مد نظر قرار دادن كیفیت به جای سرعت
▪ بیان دستورات به طور دقیق، واضح، ساده و كامل
▪ داشتن توانایی تربیت زیردستان
▪ نیروی انسانی مهم ترین منبع سازمانی است. لذا اهم وظایف مدیر نسبت به كاركنان دفاع از ایشان است. دفاع از فعالیت افراد هر چقدر هم جزیی باشد، در افزایش انگیزه و روحیه كاركنان اثر شگرفی دارد.
▪ اگر شایعه ای و یا بحث بی مورد و حتی صحیحی در پشت سر كاركنان عنوان می شود، یك مدیر شایسته نه تنها اجازه بحث نمیدهد بلكه از تنش و بی اعتمادی در سازمان كه زاییده دامن زدن به شایعات است می كاهد. «مدیر شایسته با جلوگیری از فعالیت تملق گویان و چاپلوسان موجب احیای نظام شایسته سالاری در سازمان متبوعش می گردد.» فعالیت چاپلوسانه در مدت كوتاهی سازمان را به ورطهٔ نابودی می كشاند.
▪ مدیر لایق از اتخاذ تصمیم های آنی در مورد كاركنان شدیداً پرهیز می كند. مدیران دم دمی مزاج، مدیران خوب و شایسته ای نیستند.
▪ سعی می كند استعدادها را كشف كند. تشویق و تنبیه را به موقع انجام می دهد. ارزیابی عملكرد كاركنان بر اساس فعالیت، خلاقیت و نوآوری خواهد بود.
▪ وفاداری و علاقه به كاركنان و تشكیلات از دیگر وظایف مدیر است. متأسفانه گاهی مشاهده می شود، برخی مدیران با بروز مسائل جزیی، از خود سلب مسئولیت نموده و بسیار غیرمتعهدانه عمل می كنند. حتی در مورد كاركنان خاطی هم ضروری است مدیر وفاداری خود را حفظ كنند.
▪ یكی از مهم ترین موضوعات مدیریت، وفای به عهد است. قول وعهد و پیمان هر چقدر هم كوچك باشد، نباید در حرف خلاصه شود. با شعار دادن و گزافه گویی، شایسته سالاری كمرنگ خواهد شد و در صورت عدم وفای به عهد، كاركنان هم تعهد و مسئولیت خود را فراموش خواهند كرد و چون پیروی از مدیر امری بدیهی است، لذا عدم وفای به عهد، رایج شده و سازمان را به ورطه سقوط می كشاند.
▪ اگر انجام ندادن تعهدات دلیل دارد، بایستی آن را واضح و روشن تشریح كرد.
▪ یك مدیر خوب همیشه از انتقاد استقبال می كند و از آن مهم تر پیشنهادات را با روی باز می پذیرد.
▪ یك مدیر خوب، همیشه در دسترس است. خصوصاً برای مجموعه سازمانی، همواره سعی می كند با كاركنان در تماس مستقیم باشد. كاركنان بدون واسطه با او در ارتباط هستند و این رابطه دائمی و حسنه است.
▪ مدیر لایق همیشه حد متوسط را رعایت می كند. اعتدال را در همه شئونات به كار می برد. در مراودات اداری، در تشویق ها و تنبیه ها، در تقسیم مسئولیت ها، در هزینه ها و ...
▪ یكی از مهم ترین خصوصیات مدیر شایسته، پایبندی به اصول اخلاقی است. این اصل در همه جوامع، ساری و جاری است. در جامعه ما اصول اخلاقی بر مبنای اعتقادات مذهبی و ملی با پشتوانه تاریخی چند هزارساله است و بسیار اهمیت دارد چون مدیر الگوی كاركنان می باشد و از طرفی نماینده نظام و شخصیتی منبعث از سازمان است. هر گونه ناهنجاری او از دید سازمان ارزیابی می شود این ارزیابی در مجموعه درون سازمانی و برون سازمانی مستقیماً اثر گذار می باشد.
▪ مسئولیت اجرایی باید به كسی داده شود كه توانایی فیصله دادن به كارها را داشته باشد. از طرفی چون مسئولیت باید به همه داده شود، لذا تعیین مسئول هم باید به دقت انجام شود و همراه با اختیارات كامل باشد. مسئول باید مشكلات را پیش بینی كند و آنچه به نظر صحیح می رسد با قدرت انجام و پیگیری نماید.
▪ مدیر خوب ریسك پذیر است. البته مدیر خوب ریسك را آینده نگرانه انجام می دهد و لازم است تبعات آن را هم پیش بینی نماید و مسئولیت آن را هم بپذیرد.
▪ بدیهی است مدیر لایق با استفاده از نظرات كارشناسی، كار بد انجام نمی دهد. شعار «كار بد نكن، كار بد تحویل نگیر» از مشخصه های مدیر لایق است.
▪ كاركنان باید بدانند نظر مدیر نسبت به آنها چگونه است. هیچكس از تحكم خوشش نمی آید. لذا عزت نفس هر كس باید رعایت شود. چون مدیر الگوی كاركنان است پس شما به عنوان مدیر باید به كاركنان نزدیك شوید.
اجازه دهید آنها با شما درد دل كنند. مشكلات و ناراحتی هایشان را برایتان بگویند. حتی اگر نتوانید برای رفع دغدغه های آنها كاری كنید. همین همفكری باعث دلگرمی می شود. انسان موجودی اجتماعی است و نیاز به همفكری و بازگویی دل مشغولی های فكری دارد. هرگاه همكاری را دیدید كه سرحال نیست بدانید موضوعی او را رنج می دهد. او را به گفتن درد دل هایش تشویق كنید.
▪ مدیر باید صبور و بردبار باشد. چون انسان ها متفاوت خلق شده اند. لذا با هر كس مطابق روحیه خاص او و وضع فعلی اش صحبت كنید. به همه احترام بگذارید و عقیده آنان را محترم بشمارید.
▪ مدیر خوب، برنامه های خود و دیگران و سازمان تحت نظارت را خودش تنظیم می كند. البته استفاده از نظرات كارشناسان مفید و كارساز است.
▪ مدیر موفق روش های جدید را به كار می برد و از روش های سنتی و كهنه دوری می كند. تصمیم گیری ها بر اساس روش های جدید و علمی است.
▪ اختلافات سازمانی را در درون سازمان حل و فصل می نماید. فعالیت در یك محیط آرام بازدهی مناسب دارد.
▪ مدیر خوب بر برنامه ها نظارت و كنترل دارد. البته این تلاش بایستی با ساده كردن كارها همراه باشد. كیفیت به جای سرعت مد نظر قرار می گیرد.
▪ مدیر بایستی توانایی تربیت زیردستانش را داشته باشد. مدیر توانمند فقط سازمان را اداره نمی كند، بلكه با رفتن مدیر، چند مدیر در همان سازمان، تربیت شده و باقی می مانند.
در هر سازمان برخی كاركنان بنابر علل بسیاری، دستورات را اجرا نمی كنند و یا نسبت به سازمان و كارشان بی علاقه هستند. با این افراد چه باید كرد؟
▪ لازم است مدیر دستورات را دقیق، واضح، ساده و كامل بیان نماید. برخی دستورات برای افرادی كه به محیط سنتی عادت كرده اند، غیرطبیعی می نماید و از طرفی در یك سازمان گروه های مختلفی هستند كه مدیر بایستی آنها را هماهنگ نماید.

منبع : ایده پویا