یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


راهبردهای مدیریت موفق


راهبردهای مدیریت موفق
مدیران موفق ویژگی هایی دارند که صرفا در صورت بهره گیری ازآن موفق خواهند شد. این ویژگی ها را مرور می کنیم:
۱) مدیران موفق می پذیرند که در نهایت، مسوول موفقیت و شکست کارکنان خود هستند. بنابراین، این مسوولیت را باور دارند. شما در مقام یک مدیر، باید بپذیرید که می توانید تمایزی بین خود ودیگران به وجود بیاورید. تا زمانی که موفق به این کار نشدید، هیچ تفاوتی بین مدیریت شما و دیگران وجود ندارد.
مدیر باید بداند در برابر همه رخ دادها مسوول است; حتی اگر برخی مسوولیت ها را تفویض کرده باشد این مسوولیت ها سبب می شود که یک شخص «مدیر» خوانده شود.
۲) مدیران موفق از دیگران انتظار زیادی ندارد. کسی به اندازه خود مدیر نمی تواند کار او را به خوبی انجام دهد. این توانایی و مسوولیت شماست که سبب شده است مدیر باشید و کارکنانتان به این سمت دست نیابند. مدیران اغلب مسوولیت زیادی از کارکنان انتظار دارند و این انتظارات، زمینه شکست کارکنان را فراهم میآورد. از طریق کم کردن انتظار از دیگران، می توانید بر سطح شکیبایی بیفزایید.
۳) مدیران موفق، کارکنان را به تفکر خلا ق دعوت می کنند. معمولا در محیط کار، به کارکنان کمتر اجازه استفاده از خلا قیت هایشان داده می شود; بسیاری از کارکنان احساس می کنند که دستشان برای بهره گیری از خلا قیت خود بسته است. هنوز به کارکنان گفته می شود کار خود را به همان صورتی که توجیه شده اید، انجام دهید و هرگز به آنان اجازه داده نمی شود از نوآوری هایی که دارند، برای افزودن بر بهره وری کار استفاده کنند. ساده ترین راه برای ترغیب کارکنان به خلا قیت، سپردن یک قسمت از کار به آنان است تا خلا قیت خود را در آن نشان دهند. اگر خلا قیت کارکنان نمود پیدا کرد، می توان قسمت های دیگری از کار را هم به آنان سپرد. مدیران باید ماهانه یک هسته تفکر تشکیل دهند یا گردهم آیی هایی را به منظور شنیدن، بازنگری و پذیرش اندیشه های کارکنان برگزار کنند.
۴) مدیران موفق برای رسیدن کارکنان به اهداف و آرزوهایشان، آنان را یاری می دهند. اگر می خواهید در مقام یک مدیر، در راه کمک به کارکنان به موفقیت دست یابید، باید اطلا عاتی از آنان در اختیار داشته باشید. به کارکنان کمک کنید تا به خواسته های منطقی خود دست یابند. در حقیقت، این راهبردی است که مدیریت امروزی براساس آن توجیه می شود.
۵) مدیران موفق فرض های خود را مورد تردید قرار می دهند. بسیار آسان است فرض کنید «همه تنبل و درستکار نیستند» یا «هیچ کس علا قه ای به کار بیشتر ندارد». چنین افکاری را در نظر نیاورید.
فرضیات خود را براساس روال کاری که مشخص کرده اید. مقابله و سپس قضاوت کنید. اگر این کار را نکنید، دود کرده های خودتان به چشمتان خواهد رفت. تلا ش کنید آنچه با کارکنان در میان می گذارید، خلا قانه باشد. نگاه منفی به عملکردها، از بروز خلا قیت های شغلی می کاهد.
۶) مدیران موفق برای عملکردهای مورد انتظار، استانداردهای مکتوب فراهم می آورند. تا برابر استانداردها کار کنند. اگر استاندارد معینی برای عملکردها موجود نباشد، در نهایت، به کارکنان خواهید گفت که توانایی انجام دادن کار را ندارید! آیا واقعا درباره انتظاری که از کارکنان دارید با آنان گفت وگو می کنید و توجهات لا زم را ارائه می دهید؟ اگر این کار را انجام دهید، در سنجش میزان مطلوبیت عملکردها موفق خواهید بود. در غیر این صورت، ابزاری برای قضاوت درباره عملکردها نخواهید داشت. این امر سبب می شود بین مدیر و کارکنان، فضای منفی حاکم گردد.
۷) مدیران موفق عملکردهای نادرست وغیراستاندارد را نمی پذیرند. عملکرد نادرست کارکنان، پذیرفتنی نیست. اگر از عملکرد نادرست کارکنان چشم پوشی کنید، به طور تلویحی کار نادرست را تایید کرده اید. در این صورت، شما هم در مقام یک مدیر، به درستی عمل نمی کنید. آیا می دانید چرا کارکنان به کژکاری کشیده می شوند؟ یکی از دلا یل اصلی کژکاری، نبود ارتباط مستحکم و دایمی بین کارکنان و مدیران است. هیچ وقت عملکرد نادرست و کژکاری را از خود و کارکنانتان نپذیرید.
نویسنده : لیلا مومنیان
منبع : روزنامه مردم سالاری


همچنین مشاهده کنید