جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

سید جمال الدین اسدآبادی


سید جمال الدین اسدآبادی
سید جمال الدین اسدآبادی متفكر و نظریه پرداز سیاسی، فرزند سید صفور و سكینه بیگم، در شعبان ۱۲۵۴ق در روستای اسدآباد همدان دیده به جهان گشود. پس از گذراندن تحصیلات ابتدایی در زادگاهش رهسپار قزوین گردید و پس از دو سال اقامت در آن شهر، در سال ۱۲۶۶ق راهی تهران شد و به دنبال اقامت كوتاهی در آن جا به همراه پدرش به عتبات عالیات عراق عزیمت نمود و در شمار شاگردان شیخ مرتضی انصاری قرار گرفت. در آن زمان سید جمال سیزده ساله بود و با نبوغ و استعداد فوق العاده ای كه داشت با آن سن اندك توانست در درس خارج فقه استاد شركت كند و مدت چهار سال از آن بهره گیرد.
در هفده سالگی با سفر به هندوستان با علوم جدید آشنا شد و بر دانش های خود افزود. از همانجا برای زیارت به مكه رفت و در نجف رحل اقامت افكند و در اواخر سال ۱۲۷۶ق یا اوایل ۱۲۷۷ق به تهران بازگشت و یكسال بعد از طریق خراسان وارد كابل شد و به دیدار دوست محمد خان شتافت. در سال ۱۲۸۲ق از افغانستان به تهران بازگشت و سال بعد وارد توس شد و پس از چهار ماه اقامت در آن شهر به هرات، قندهار و كابل سفر نمود و پس از یك سال عزیمت به هندوستان، در اواخر سال ۱۲۸۵ق وارد مصر شد، اما پس از حدود چهل روز خدیو مصر وی را اخراج و نامبرده به استانبول رفت. هنوز چند سالی از اقامتش در استانبول نگذشته بود كه بار دیگر عازم مصر شد و پرثمرترین دوره زندگی اش آغاز گردید. بسیاری از روشنفكران و نویسندگان مصری و سوری در این دوره به طور مستقیم یا غیرمستقیم از عقاید سید اثر پذیرفته اند. در میان پیروان و مریدان سید در مصر می توان از شیخ محمد عبده كه پیشوای جنبش تجددخواهی دینی بود یاد كرد.
سید در مصر در حدود سال ۱۲۹۶ق انجمنی مخفی به نام حزب الوطنی علیه استعمارگران تشكیل داده بود كه در حقیقت تبلور اندیشه های ملی و مذهبی در قالب یك تشكل سیاسی-فرهنگی بود.
همان سال سید از مصر به هندوستان تبعید شد و در دوره اقامتش در آن جا بیشتر به كار نگارش سرگرم بود و از میان نوشته هایش هر ساله حقیقت مذهب نیچری و بیان حال نیچریان از شدت و اهمیت بیشتری برخوردار است. نامبرده در سال ۱۳۰۰ ق از هندوستان راهی لندن و سپس پاریس شد. آنچه از فعالیت های وی در پاریس شایان توجه است نخست، همكاری او با شیخ محمد عبده در نشر روزنامه عروهٔ الوثقی و دیگر مكاتبه او با ارنست رنان متفكر معروف فرانسوی است. پس از تعطیل شدن آن نشریه دولت انگلیس سید را به لندن فراخواند.
ایشان به عزم برافراشتن پرچم اتحاد اسلام از لندن قصد یمن و نجد نمود، اما به جای عربستان به بوشهر رفت و چون این خبر به تهران رسید ناصرالدین شاه كه قصد داشت از اتحاد اسلام سید به نفع حكومت خود بهره برداری كند به وساطت محمد حسن خان اعتمادالسلطنه وی را در سال ۱۳۰۴ق به پایتخت دعوت كرد.
در این زمان سید بی پروا از خرابی اوضاع و ضرورت انجام اصلاحات و برقراری حكومت قانون سخن می گفت، لذا ناصرالدین شاه دیگر او را به حضور نپذیرفت. در همان سال سید وارد شهر قفقاز گردید و كوشید تا در روسیه زمامداران آن كشور را به اتحاد با ملل مسلمان و حمله به هند وادارد و چون توفیقی نیافت سال ۱۳۰۶ق رهسپار آلمان شد و در آن كشور با ناصرالدین شاه ملاقات نمود و شاه از رفتار گذشته اش پوزش خواست و وی را به تهران فراخواند.
سید در تهران همچنان بی محابا از فساد دولت و غفلت شاه سخن می گفت. شاه نیز فرمان داد كه ایشان از تهران به قم برود، اما وی به جای عزیمت به قم به ری رفت و در صحن حرم عبدالعظیم (ع) بست نشست. سرانجام رجب سال ۱۳۰۸ق مأموران دولتی وی را به زور از بست خارج نموده و به سوی مرز عثمانی در خانقین هدایت كردند. سید چندی در بغداد و بصره به سر برد و به علت تحریك روحانیون شیعه در نجف و كربلا بر علیه دربار ایران، او را از نزدیكی مرزهای ایران به محل دورتری منتقل كردند. سید جمال الدین قبل از رسیدن حكم تبعید رهسپار آلمان و سپس لندن شد و در آن جا اقدام به انتشار روزنامه ای به نام ضیاءالخائفین نمود و در هر شماره با امضای السید الحسینی مقالات تندی بر علیه شاه و دولت ایران منتشر می كرد.
سید جمال الدین در نامه ای سرگشاده خطاب به علمای شیعه از آنان خواستار براندازی حكومت شاه شد. پس از چندی مقامات انگلیسی این روزنامه را تعطیل نمودند و در اواخر سال ۱۳۰۹ق سید به دعوت عبدالحمید (پادشاه عثمانی) برای ایجاد اتحادیه مسلمین یا اتحادیه جهان اسلام راهی استانبول شد و به رغم محدودیت های اعمال شده برای او دست از مبارزه برنداشت.
سال ۱۳۱۳ق ناصرالدین شاه قاجار توسط میرزا رضای كرمانی یكی از شاگردان سید به ضرب گلوله كشته شد، متعاقب آن دولت ایران از مقامات عثمانی خواهان استرداد وی و یاران ایرانی اش چون شیخ احمد روحی، میرزا آقاخان كرمانی و میرزا حسن خان خبیرالملك به ایران شد كه این تقاضا پذیرفته نشد، اما آن دولت یاران سید را پس از مدتی تبعید به طرابوزان، سرانجام در مرز به نمایندگان ایران تحویل داد و محمدعلی میرزای ولیعهد نیز آنان را در تبریز اعدام كرد.
سید جمال الدین اسدآبادی در پنجم شوال سال ۱۳۱۴ق در حالی دیده از جهان فروبست كه احتمال مسمومیت وی قبل از مرگ قوت دارد.
از سید آثار و نوشته های فراوانی بر جای مانده است كه از جمله می توان به موارد زیر اشاره كرد: الحقایق، تاریخ الافغان، دیوان غزلیات، ماسون، اسلام و علم، الوصیهٔ السیاسیه الاسلامیه.
سیدجمال الدین در بیداری ملل شرق، روشن ساختن ذهن مردم و نهضت علمی و حتی ادبی كشورهای هند، پاكستان، افغانستان، ایران، تركیه، عراق و مصر نقش مؤثری داشت و نخستین كسی بود كه مسایل دینی را با فلسفه اجتماعی درآمیخت و تعبیر نوینی از اسلام ارایه داد.
● منابع:
۱) نوروزی، محمد مسعود، سید جمال الدین اسدآبادی، روشنگر شرق، تهران: قصیده سرا، ۱۳۸۳.
۲) یوسفی اشكوری، حسن. درآی، قافله، هفت مقاله در معرفی زندگی، آثار و افكار سید جمال الدین اسدآبادی، تهران: چاپخش، ۱۳۷۶.
منبع : روزنامه جوان


همچنین مشاهده کنید