جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


سرمایه انسانی و مدیریت دانش


سرمایه انسانی و مدیریت دانش
اگر قرن بیستم را به عناوینی نظیر عصر اتم، فضا، سرعت، انفجار اطلاعات و... می‌نامیدند، از قرن بیست‌ویكم با ‌عنوان عصر دانایی یاد می‌كنند. از همین رو شاهد تولید مفاهیمی نظیر جامعه دانایی محور، اقتصاد دانایی محور و سازمان دانایی محور هستیم.
پیشرفت‌های قرن بیستم، انسان را سرمایه‌ای در كنار دیگر سرمایه‌ها نظیر: كارخانه‌ها، ماشین‌آلات و بخشی از ثروت ملل قرار داد، اما اكنون سرمایه اصلی سازمان محسوب می‌شود.
«لسترتارو» اقتصاددان معروف امریكایی،‌ در كتاب ارزشمند «ثروت‌آفرینی در هزاره سوم»، مبنای ثروت‌آفرینی در دنیای امروز را «دانش و تخصص» خوانده است. تارو، از انقلابی خبر می‌دهد كه نیروی حركت خود را از مغزها می‌گیرد و ارزش مغزها را افزایش می‌دهد.
از نظر تارو، منابع ارزشمند و مولد ثروت این عصر، انسان‌ها هستند به شرطی كه دانشمند، متخصص، كارورز، خلاق و مبتكر باشند. دانش، پایه جدید ثروت است. چنین چیزی تاكنون سابقه نداشته است. در گذشته، منظور سرمایه‌داران از ثروت خود، مالكیت بر كارخانه، تجهیزات و منابع طبیعی بود، اما امروزه همه متفق‌القولند كه سرمایه اصلی، دانش است.
«پیتر دراكر» فیلسوف بزرگ مدیریت، در مورد جایگاه منابع انسانی در آینده صنعت و كسب و كار می‌گوید: «عوامل سنتی تولید (زمین، سرمایه و كار) به‌جای اینكه نیروهای پیش‌برنده باشند به عوامل بازدارنده تولید تبدیل می‌شوند. صرفاً دانش است كه مرزهای جغرافیایی را نمی‌شناسد و به منبع كلیدی تولید تبدیل خواهد شد. بهره‌وری كاركنان فرهیخته، بزرگ‌ترین چالش مدیریت در سده بیست‌ویكم است.
طبق آمار رسمی در ۱۹۸۲، سازمان‌های برتر دنیا مالك ۶۲درصد دارایی مشهود و ۳۸درصد دارایی نامشهود بودند، اما در سال ۲۰۰۰ این نسبت جای خود را به ۱۵درصد، دارایی مشهود و ۸۵درصد دارایی نامشهود داده و نقش منابع انسانی در تولید دارایی نامشهود، بسیار پر رنگ شده است.
نیروی انسانی دانش محور (دانشگر) اگر در فضایی مناسب قرار گیرد، ضمن افزایش بهره‌وری سازمان، مزیت رقابتی نیز ایجاد می‌كند. سازمان‌ها و بنگاه‌های اقتصادی در شرایط متحول و رقابتی به كاركنان دانش‌محور به‌عنوان نیروی محركه اصلی و توانا برای پاسخگویی به تغییرات سریع و پیش‌بینی نشده بازار نیاز دارند. شكل‌گیری راهبردهای مشتری‌محور، صرف نظر از نوع خاص فرایند‌های درونی با تكیه بر دانشگران و توانمندی‌های آنان، با شرایط نبود آنها تفاوت ماهوی دارد. انتظار موفقیت سازمان بدون ایجاد بستر و شرایط مناسب، تسهیل فعالیت‌های دانشگران و رشد و توسعه دائمی توانایی آنان بی‌نتیجه خواهد بود.
مزیت راهبردی و اقتصادی آتی، نصیب سازمان‌ها و بنگاه‌هایی خواهد شد كه بهتر از دیگران، استعدادهای درخشان انسانی را جذب كنند، پرورش دهند و نگهدارند. بدیهی است نیروی انسانی دانش محور، مدیریت دانایی را می‌طلبد و مفهوم سازمان دانشی، دقیقاً همین است.
منبع : ماهنامه صنعت خودرو


همچنین مشاهده کنید