جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


نگاهی به فعالیت هنری شجریان با حسین علیزاده و کیهان کلهر


نگاهی به فعالیت هنری شجریان با حسین علیزاده و کیهان کلهر
نخستین بار در سال ۱۳۷۹ بود که خبر همکاری سه موسیقیدان برجسته ایرانی یعنی محمدرضا شجریان، حسین علیزاده و کیهان کلهر به همراه همایون شجریان در نشریات ایرانی به چاپ رسید.
سال ها از قرار گرفتن نام شجریان در کنار حسین علیزاده می گذشت و این گذر سال ها شاید بیش از همیشه به شایعاتی که در همکاری نخست این دو موسیقیدان بنام ایرانی در اواخر سال های ۶۰ شمسی و ساخت موسیقی دلشدگان به وجود آمده بود دامن می زد. اما حضور یک باره این دو در کنار کیهان کلهر و فرزند خلف شجریان تیتری بود که همه روزنامه های داخلی و خارجی را در کنار علاقه مندان موسیقی ایرانی - که به غلط موسیقی سنتی خوانده می شود - به وجد می آورد.
همکاری محمدرضا شجریان و حسین علیزاده به همراه گروه هم آوایان که در آن سال ها توسط علیزاده پی ریزی شده بود خاطره ای را سبب شد که از آن پس گویی همه اهل موسیقی منتظر تکرار دوباره آن شده بودند.
در این سال ها کیهان کلهر در خارج از کشور فعالیت های اجرایی خود را در زمینه موسیقی ایرانی دنبال می کرد و آوازه این فعالیت ها نیز به ایران رسیده بود. حتی تجربه های اخیر وی که با شجاعت حسین خان و انتشار آثار غزل نیز بر شهرت او افزوده بود، همکاری این سه تن از موسیقیدانان ایرانی را برای مردم معقول جلوه داده بود و شاید این خواسته زبان به زبان از مردم به گوش آنها رسید که ناگهان در زمستان سال ۱۳۷۹، دانشگاه کالیفرنیا امریکا شاهد همنشینی آن ها شد.
از قرار در آن زمان این گونه تفسیر می شد که شجریان از آن دسته آوازخوانان ایرانی است که به اصول اجرایی روش های سنتی موسیقی ایران علاقه مند است و گویا در این زمینه اصرار دارد. این علاقه او با ذهن کاوشگر و فرار حسین علیزاده در موسیقی نمی خواند و در این میان پیوند کیهان کلهر با آنها که دیگر از عجایب بود. اما این تفسیری به غلط بود که شاید این گونه تفسیرها زمانی همنشینی این نوازندگان و موسیقیدانان را به تاخیر می انداخت.
همکاری مشترک شجریان در آلبوم نواندیشی، چون «شب، سکوت، کویر» با کیهان کلهر، خود گواه بر این ادعا است که شجریان از هر نواندیشی خوش قریحه و درستی استقبال می کند و پیش از این نیز در آثار خود به نحوی این موضوع را یادآور شده بود. از سوی دیگر حسین علیزاده با هدف تجربه گرایی در موسیقی، مرزهای موسیقی ایرانی را تا آن سوی تفکر به اصطلاح سنتی شکسته بود و در میان آهنگسازان نواندیش جهان جایگاه ویژه ای را اختیار کرده بود. اما با تمام این تفاسیر بیرون آمدن آلبوم «زمستان است» حکایتی دیگر بود.
حسین علیزاده پیش از این در آلبوم «راز نو» به موفقیتی شگرف در موسیقی ایران دست یافت. او در این اثر که با همکاری گروه منحصر به فرد خود یعنی هم آوایان به انجام رسانده بود بدعتی نو گذاشت و مقامی به نام «داد و بیداد» را از دو گوشه ایرانی استخراج کرد. این کار علیزاده در محافل موسیقی ایرانی با تشویق و نقد زیادی مواجه شد و شاید تیغ برنده نقد ایرانی گمان می کرد با این قبیل انتقاد ها می تواند بر کرسی تفکر سنتی خود بنشیند.
اما آلبوم «زمستان است» و همکاری محمدرضا شجریان به عنوان استاد بی بدیل آواز ایرانی با حسین علیزاده و اجرای موفق این دو با همکاری کیهان کلهر و همایون شجریان از مقام «داد و بیداد»، مهری بر دهان برخی منتقدان ایرانی زد تا زین پس کم گو و گزیده گو سخن بگویند. اثر «زمستان است» که روی شعری از مهدی اخوان ثالث ساخته شده در همان سال ها اروپا و امریکا را پیمود تا صدای تازه ای از موسیقی ایرانی را به گوش جهانیان برساند.
البته این صدای تازه مرزهای تازه موسیقی سرزمین مان بود و صدای ساز و آواز خبر از موسیقی ایرانی می داد. اجرای تلفیق گوشه های موسیقی ایرانی که طی سالیان درازی با شعر کلاسیک الفت خاصی داشته است این بار روی اثر مشهور از مهدی اخوان ثالث و با زبان نوین شعر فارسی همنشینی می کرد. این خود اتفاق خرسندی بود که البته پیش از این نیز توسط خود شجریان و با شعر قاصدک اخوان ثالث تجربه شده بود. در این میان بوده اند خوانندگان و آهنگسازان ایرانی از جمله شهرام ناظری که در این زمینه کوشش فراوانی کرده اند.
یک سال بعد و در ادامه همکاری گروه چهار نفره شجریان ها، حسین علیزاده و کیهان کلهر، اثر دیگری روانه بازار موسیقی ایران شد. «بی تو به سر نمی شود» که این بار نقش کیهان کلهر به عنوان آهنگساز در این اثر دیده می شود و تاکنون بارها بر اساس شعر مشهور مولانا آهنگسازی شده است که خود شجریان نیز یک بار این شعر را زمزمه کرده است.
اما شاید اجرای این قطعه با همکاری اساتید موسیقی نوین ایرانی جلوه ای دیگر به شعر مولانا داده باشد. اجرای این قطعه در کنسرت هم نوا با بم که برای درد کشیده های زلزله دیده آن دیار اجرا شد نیز بر غنای آن افزود و شاید امروز هر کسی با شنیدن این قطعه به یاد آن کنسرت و آن روزها بیفتد.
«بی تو به سر نمی شود» در دستگاه نوا و آواز کرد بیات اجرا شده است. این اثر نیز به مانند «زمستان است» دارای نوآوری هایی در آواز ایرانی بوده و شجریان با اشاعه شیوه های آوازی خود به ساختار اثر جان داده است. اجرای قطعات ضربی نوا و چهار مضراب نوا از جلوه های این اثر است و خود تصنیف بی تو به سر نمی شود که مهمترین تصنیف این مجموعه را شامل می شود.
در سال ۱۳۸۱ و با سفر دوباره این گروه چهار نفره به امریکا و این بار به لس آنجلس باعث شد اثر دیگری به بازار آید که یک بار دیگر دنیای ساختارهای موسیقی ایرانی و شعر نو فارسی در آن تجربه شده بود. آلبوم «فریاد» در سال ۱۳۸۱ نقد های فراوانی را متوجه خود ساخت و فروش چشمگیری داشت. برخی از نویسندگان و منتقدان مطبوعاتی کشور انتشار این آلبوم و انتخاب شعر فریاد، اثر مهدی اخوان ثالث را بازگو کننده نگاه گروه چهارنفره و شجریان می دانستند. انتشار این آلبوم پس از حوادث ۱۸ تیر ماه بود.
از جمله یکی از زیباترین و شاید به یاد ماندنی ترین آثار اجرا شده در این اثر، تصنیف «سمن بویان» با آهنگی از کیهان کلهر و روی غزل حافظ است که هر شنونده ای را مبهوت خود می کند. در این تصنیف و البته در جای جای آلبوم، صدای همایون شجریان در کنار پدر شنیده می شود که وجد خاصی به اثر بخشیده است.
شعر «سمن بویان» حافظ یکی از تکنیکی ترین شعرهای زبان فارسی محسوب می شود که کلهر به خوبی آن را به زبان موسیقی درآورده است. سمن بویان را شاید بتوان به عنوان یکی از قطعات پرقریحه ایرانی معرفی کرد. نبوغ آهنگساز در ساختارمند کردن شعر و موسیقی یکی از منحصربه فردترین پیوند های موسیقی ایرانی را پدید آورده است. البته به تمام این تفاسیر باید مدرنیته حاکم بر قطعه را نیز اضافه کرد که به خوبی با موسیقی ایرانی همنشین شده است. اجرای دوصدایی قطعه که به شکلی نوبتی و همخوانی میان شجریان و پسرش قسمت می شود از قسمت های دوست داشتنی قطعه است.
قطعه «فریاد» نیز از جمله کارهای آهنگسازی شجریان است. تجربه وی در شکل بخشی موسیقی ایرانی و شعر نو فارسی در این قطعه به کمال خود رسیده است و شاید قطعه فریاد را بتوان به عنوان یکی از بهترین نمونه های تلفیق شعر نو و موسیقی ایرانی دانست.
اجرای کنسرت هم نوا با بم در دی ماه سال ۱۳۸۲ یکی از مهمترین رویدادهای موسیقی ایران محسوب می شود. در آن سال زلزله هولناک بم کشور را به اندوه کشانده بود و در کنار کارهای خیریه ای که توسط هنرمندان و مردم برای کمک به زلزله زدگان صورت می گرفت، این گروه چهارنفره در تالار بزرگ کشور روی صحنه رفته و سه شب خاطره انگیز را به وجود آوردند. اجرای قطعه سمن بویان و فریاد را که شاید بتوان گفت در این کنسرت معنایی دیگر را به وجود آورده بودند از بهترین قطعات اجرا شده در این کنسرت بودند. تکنوازی علیزاده و کلهر و در کنار آنها اجرای هم آوایی شجریان ها آرزوی دیرینه مردم ایران بود که به علت تحریم شجریان در کنسرت دادن در ایران، مدت ها از آن محروم بودند.
آخرین همکاری این گروه چهارنفره که شاید بتوان گفت در سال های نخوت موسیقی ایرانی روحی دوباره به آن بخشیدند در ایران بود. کنسرت «ساز خاموش» در تالار بزرگ کشور هزاران نفر را از سراسر کشور به تهران فرا خواند و چندین شب باشکوه را برای موسیقی ایرانی به وجود آورد. از جمله اثر مهمی که در این کنسرت اجرا شد تصنیف «ساز خاموش» از ساخته های حسین علیزاده بود که تجربه این آهنگساز نوگرای ایرانی را به نمایش گذاشته بود. این قطعه به شکل منحصر به فردی تلفیقی خاص از لحظات آوازی و تک نوازی را در کنار گروه نوازی به نمایش گذاشته است.
اجرای این قطعه که حال و هوای نگاهی انتقادی و سیاسی به وضعیت موسیقی کشور را نیز به همراه دارد، خاطره شب های کنسرت را تا آمدن آلبوم ها زنده نگه داشت.محمدرضا شجریان، حسین علیزاده، کیهان کلهر و همایون شجریان، امروز از هم جدا شده اند و هر یک دوباره به سراغ تجربه های شخصی خود رفته اند.
پیش از این اعضای این گروه اعلام کرده بودند که تا آنجایی که لازم باشد در کنار هم می مانند. شاید دوباره ملزوماتی به وجود آید که این تیم بی بدیل را گرد هم آورد و زخمه ای دوباره بر روح موسیقی ایرانی نواخته شود.
حسن ظهوری
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید