یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


حلقه های مقدس


حلقه های مقدس
● نگاهی به موسیقی كریستف پندرسكی و سمفونی شماره هفت
۱-كریستف پندرسكی (Krzysztof Penderecki) آهنگساز لهستانی متولد ۱۹۳۳ و فرزند یك وكیل است. او آهنگسازی را قبل از شروع تحصیلات آكادمیك آغاز و در سال ۱۹۵۸ در سوگ استاد موسیقی خود «مالاوسكی» اولین اثر خود را تصنیف كرد. «سرود یادمان» (Epitafium in memorium) ركوئیمی است برای سازهای زهی و كوبه ای. اما نخستین قطعه حائز اهمیت او «مزامیر داوود» (psalm) به زبان لاتین و در چهار بخش بود. اثری كه به راحتی می توان تاثیرات موسیقی شوئنبرگ را در آن ردیابی كرد. دومین قطعه پندرسكی «تجلیات» (Emanation) برای دو اركستر و تحت تاثیر آنتوان وبرن نوشته شد.
۱۹۶۰ مقدمه نگرش موسیقی «طیف» (Spectral) بین گروهی از آهنگسازان بود. كسانی چون ژرار گریسی و جورجی لی گتی. مبنای موسیقی طیف، تجزیه صوت (به مانند نور) و پیرنگ نواك ها (Tone colours) است. پندرسكی از جمله هنرمندانی بود كه به ساخت اسپكتروم علاقه نشان داد.
ایده های نوین پندرسكی حیطه نت نویسی و گرافیك پارتیتور را هم دربرگرفت. ابداعاتی سهل و ممتنع. زیرا از سویی عوامل، نشانگان و علائم جدیدی را برای انتقال مفهوم و تكنیك به رهبر و نوازندگان معرفی می كرد و از سوی دیگر به سبب نوین بودنش در بسیاری از لحظات باعث گیج و سردرگم شدن نویسنده می شد. روش های نت نویسی در قرن بیستم در نزد كسانی چون پی یر بولز، پندرسكی، جان كیج و اشتوكهاوزن جوابی بود به نیازهای تفكر و وضعیت مدرن و همچنین بازتاب موقعیت انسان اروپایی پس از جنگ. تفسیر جدیدی از اصوات در حال پدیداری كه شكل قدیمی نت نویسی توان بیان آن را نداشت.
پندرسكی برای مجموعه یا حتی یك نت رفتارهایی افكتیو را طراحی می كرد. میكروریتم های رنگارنگ و تنش های عصبی، صوتی از عواملی بودند كه نت نویسی جدید را می طلبیدند. این ویژگی های ملودیك، ریتمیك اساس قطعه Anak lasis (۱۹۶۰) قرار گرفت. قطعه ای برای گروه اصوات انسانی، سازهای زهی و كوبه ای. این قطعه در فستیوال «Donaue schingen» و برای بار دوم در رادیو آلمان تحت سرپرستی «هانس راسبو» اجرا شد.
پندرسكی در ۱۹۶۲ «روشنایی رنگین» (Fluore Scence) را برای گروه زهی، چهار الی شش ساز بادی، شش كوبه ای و افكت صدا (آژیر خطر، زنگ الكتریكی و ماشین تحریر) تصنیف می كند. در بخش دیگری از این اثر، وی به مدت دو دقیقه به ارائه انوانسیون با تكنیك اسپكترال می پردازد. پندرسكی تمركز بر روی گسترش مفهوم طیف (اسپكتروم) را در اثر بعدی خود ادامه می دهد. قطعه ای براساس تسبیح «Sabbat mater» برای سه گروه كر كه نگاهی است به اولین اثرش «مزامیر داوود» البته با نگرش اسپكترال. این قطعه منحصر به فرد الگویی است تركیبی از سه نگرش اسپكترال، گریگورین و سریال. پندرسكی در اثر بعدی خود «مصائب به روایت لوقا» (Passion Lucas) از همین الگوی سه وجهی بهره گرفت.
وی در سال ۷۳- ۱۹۷۲ در سن چهل سالگی اولین سمفونی خود را به همراه اركستر سمفونیك لندن با موفقیت رهبری كرد. «ستایش» (Magnificat) اثر بعدی پندرسكی در ۱۹۷۴ خلق شد كه ایده های نوین او را در حیطه نوازندگی گروه های زهی و بادی به نمایش می گذارد.
كاپریس (۱۹۷۵) قطعه ای برای ویولنسل است كه به نوازنده برجسته آلمانی «زیگفرید پالم» تقدیم شده كه نگاهی نوین به تكنیك های ویولنسل ارائه می دهد. خلاقیت های پندرسكی پایان ناپذیر است: اولین كنسرتو ویولن و اپرای بهشت گمشده نگاهی است قوی به نگرش های آهنگسازان واگنری و تاكید بر قابلیت گام های كروماتیك. این تاثیرات را می توان در دو بخش سقوط در دوزخ و آدم و حوای اپرا مشاهده كرد. دوران تفكرات رمانتیك پندرسكی در ۱۹۸۰ با ارائه دومین سمفونی اش و به ویژه بخش مشهور آن «تو، ای پروردگار» (Te Deume) به اوج و پایان می رسد. پندرسكی به مدت پنج سال وقت خود را صرف ساخت «ركوئیم بزرگ لهستان» می كند، اما همزمان قطعه «بره پروردگار» (Agnos Dei)، كنسرتو برای ویولنسل و بخش ماژور ركوئیم لهستان را در ۱۹۸۲ تصنیف می كند.
۲-هفت دروازه اورشلیم (سمفونی شماره هفت) ۱۹۹۶
اولین دیدار پندرسكی از اورشلیم در ۱۹۷۴ و طی ساخت «ستایش» به وقوع پیوست كه پندرسكی از این سفر خاطره خوشی ندارد. دیداری غیررسمی كه تاثیرات دوگانه ای را دربرنداشت. از سمتی اوضاع آشفته سیاسی و حضور نظامیان و از سمت دیگر فضایی روحانی كه وی را به تفكر در باب مسیح و پیامبران الهی وامی داشت. او می گوید: «در فضایی تنفس می كردم كه مسیح، نفس می كشیده است. بر جاده هایی راه می رفتم كه او گام برداشته بود.»
پندرسكی از بیت اللحم، مسادا، هِبرون و ناصره زادگاه مسیح نیز دیدن می كند. در ۱۹۹۵ و در حالی كه هنوز سمفونی شماره شش در حَد چرك نویس بود، نوشتن سمفونی شماره هفت را آغاز كرد. فرم سمفونی هفت یك سونات آوازی است. تركیبی برای پنج خواننده تكخوان، یك گوینده متن، گروه های سه گانه كر، اركستر بزرگ، همراه با گروهی كامل از سازهای كوبه ای.
متون این سمفونی انتخابی و متنوع است كه از كتاب مقدس (عهد عتیق و انجیل) اخذ شده. بخش هایی از مزامیر داوود، حزقیال، ارمیا و دانیال نبی.
تمامی اثر به سرزمین نبوت ابراهیمی تقدیم شده است. چنین كلماتی بر فراز پارتیتور نقش بسته است: «برای شكوه جاودانی پروردگار و سرزمین پیامبرانش.»
اولین و آخرین موومان این سمفونی با تم مشترك «پروردگار بزرگ» (Magnus Dominus) شروع و پایان می پذیرد. فرم موومان های دوم و چهارم پاساكاله است. شروع دومین موومان (Adagio) با طی طریق خود را به سومین و چهارمین موومان می رساند. در این دو بخش خلاقیت و تكنیك، طراحی صحیح سازها و صدادهی دو گروه كر به نمایش می رسد.
موومان پنجم تداعی شكلی آخرالزمانی است كه دلالت بر پایان یافتن تمامی فرصت ها و ابطال آرزوهای بشری دارد. در این بخش پندرسكی با انتخاب ساز «توبا» و استفاده از یك ساز كوبه ای نامتعارف نواحی دورافتاده نیوزیلند خاصیت آخرالزمانی این بخش را تشدید می كند. این موومان با وجود فینالی قوی با یك پدال (نت های طول) به موومان ششم متصل می شود. موومان ششم روایت داستان حِزقیال نبی است. گفت وگویی بین پروردگار و پیامبرش و درسی كه حزقیال از آفریدگار می آموزد.
محاوره در گورستانی روی می دهد كه آكنده از استخوان هایی پوسیده است. برای پیامبر تصور جان گرفتن آنان ناممكن است. اما به دستور پروردگار آن مردگان زنده می شوند و رستاخیزی زودهنگام در برابر حزقیال به تجلی می نشیند.
داستان را یك راوی با حیطه صدایی بم و بدون موزیكالیته اجرا می كند. مابین سكوت های او (تقطیع آیات) گروه سازهای بادی فواصل سكانس ها را پر می كنند. ترومپت باس شاید دلالتی بر حضور پروردگار باشد. این موومان در انتها و اوج خود به موومان هفتم (فینال) و تكرار تم نخستین سمفونی یعنی «پروردگار بزرگ» می پیوندد.
سمفونی شماره هفت، قابلیت های تركیبی اركستر، حضور متن مقدس در كنار خلاقیت هنری و لازمه بازگشت غیرمرتجعانه به روایات كهن در دوران كنونی را به خوبی نشان می دهد.
پندرسكی همراه با هنرمندانی چون آروو- پرت، لی گتی و هنریك گورسكی در بازخوانی مفاهیم قدسی، كارنامه درخشانی از خود بر جای گذاشته است. سمفونی هفت نمایانگر توانایی هنر پیشرو در تفسیر متن است؛ قابلیتی كه هنرمند را به نقاط عطف اندیشه كهن انسانی راهنمایی می كند، اندیشه هایی انتزاعی كه شاید تنها به وسیله انتزاع موسیقایی قابل بازنمایی باشد.
علی رضا امیرحاجبی
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید