سه شنبه, ۲۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 14 May, 2024
مجله ویستا


بنزین پوپولیستی


بنزین پوپولیستی
مهرماه و اسفندماه سال گذشته دو مطلب درباره بنزین و گرانی یا سهمیه‌بندی آن نوشته بودم و حالا كه دوباره آنها را می‌خوانم، مرور دوباره‌شان را بی‌فایده نمی‌دانم.
داوری‌های آن دو یادداشت شاید اكنون به صورت ملموس‌تری خودش را نشان داده باشد.
و اما یادداشت اول از این قرار بود: به لحاظ منطق اقتصادی افزایش قیمت بنزین تاثیر چندانی بر رشد تورم ندارد و این استدلال كاملا هم صحیح است، اما نه برای اقتصاد فعلی ایران، زیرا افزایش قیمت بنزین معمولا به افزایش نسبتا زیاد قیمت دیگر كالاها منجر می‌شده است كه به دلیل و چرایی این رابطه نمی‌خواهم بپردازم و به این بسنده می‌كنم که آنچه نزد عموم مردم مشهور است وجود چنین رابطه‌ای است.
از همین رو سیاستمداران به واسطه نگرانی كه از تورم دارد زیر بار افزایش قیمت بنزین نمی‌رود و هر چه زمان می‌گذرد افزایش و اصلاح قیمت بنزین سخت‌تر می‌شود.
امروزه دیگر افزایش ۱۰ و ۲۰ درصدی در قیمت بنزین درد چندانی را دوا نمی‌كند، ولی اگر این افزایش‌ها به افزایش نصف همین درصدها در قیمت كالاها منجر شود، فغان جامعه در خواهد آمد و اولین كسانی كه حمله به حكومت را آغاز خواهند كرد دوستانی هستند كه در پوپولیسم دست‌كمی ندارند.
راه دیگر پیش روی حكومت كوپنی كردن و سهمیه‌بندی و... است كه بدبختی‌های آن اگر بیشتر از افزایش قیمت نباشد، كمتر نیست، بویژه آنكه بخواهند با كارت هوشمند چنین كنند كه قطعا موجب مشكلات بسیار عدیده‌ای خواهد شد. بنابراین تا پایان سال قیمت بنزین ۸۰ تومان خواهد بود، پس از آن برای ابتدای سال هم قیمت‌ها گران نخواهد شد زیرا طبق قاعده پوپولیسم، باید عیدی داد همچنان كه تثبیت قیمت‌ها در سال‌های قبل عیدی به مردم معرفی شده بود.
با این وضعیت بنزین نماد مدیریت موجود نیز هست و سرنوشت این مدیریت كم‌وبیش وابسته به این نماد است، تا هنگامی كه بتوانند این وضعیت را ادامه دهند، مدیریت موجود نیز با چالشی جدی مواجه نخواهد شد. هیچ چیز بهتر از بنزین معرف و نماد مدیریت فعلی در كشور نیست و بی‌تردید سرنوشت این نماد با آن مدیریت به نحو ملموسی به یكدیگر وابستگی دارد.
در این مدیریت فرقی میان قوای مملكتی نیست و همه یكسان عمل می‌كنند. نمونه روشن آن مجلس است كه در سخن مدعی خلاف بودن سیاست جاری درباره بنزین بود و در عین حال آن را تایید می‌كند.
یادداشت دوم هم از این قرار بود: دو سال پیش و در پی تصویب ثبات قیمت برخی كالاهای عمده مثل مواد سوختی(از جمله بنزین)، برق، گاز، تلفن، ‌آب و... در مجلس، رئیس كنونی مجلس با كمال افتخار اعلام كرد كه مجلس به مردم عیدی داده است! و چنان سرمست از این كشف بودند كه فكر آینده را نكردند.
بعدها وقتی كه معاون مجلس روسیه با تعجب از وی پرسید: «در ایران چه خبر است؟ قیمت بنزین از آب ارزان‌تر است!»، رئیس مجلس ایران طبعا حرفی برای پاسخ نداشت و امروز و پس از دو سال به صورت مقدماتی تصویب كرده‌اند كه قیمت بنزین لیتری ۱۵۰ تومان (حدود دو برابر) شود و نه‌تنها عیدی‌های گذشته مسترد شود، بلكه مقداری عیدی هم از ملت اخذ شود تا خزانه دولت را پر كنند.
البته از این آقایان چندان بعید نیست كه اگر این قیمت را تصویب كردند، با سرمستی تمام اعلام كنند كه این هم عیدی امسال است كه جلو اتلاف مصرف بنزین و پایین بودن قیمت آن را كه به جیب افراد پولدار می‌رفت، گرفتیم و این سیاست در جهت شعار مهرورزی و عدالت و خدمت به بندگان خداست! اما ظاهرا قضیه كمی پیچیده‌تر است.
البته به بن‌بست رسیدن سیاست تثبیت قیمت‌ها «اظهر من‌الشمس» بود، اما علی‌رغم تصویب مقدماتی دیروز (سه‌شنبه ۲/۱۲/۸۵) مبنی بر افزایش قیمت بنزین تا لیتری ۱۵۰ تومان، به نظر می‌رسد كه چنین اقدامی به تصویب نهایی نخواهد رسید و من تصور می‌كنم كه قیمت بنزین همان لیتری ۸۰ تومان یا حداكثر ۱۰۰ تومان تصویب خواهد شد. چرا؟
۱) دولت طبق ایده كلی خود قیمت بنزین را در لایحه بودجه ۸۰ تومان در نظر گرفته است كه ظاهرا این مورد از معدود ارقام صحیح لایحه بودجه است. بنابراین مطابق این ایده هم با افزایش قیمت بنزین مخالفت خواهد كرد.
۲) مجلس هم در نهایت با افزایش قیمت مذكور مخالفت خواهد كرد، زیرا وقتی دولت مخالف افزایش قیمت است، اگر مجلس آن ‌را تصویب كند، دولت نتایج حاصل از این افزایش قیمت را متوجه مجلس و خود را تبرئه می‌كند. به همین دلیل افزایش قیمتی كه دولت مخالف آن باشد، اما مجلس آن‌را تصویب كند، سودش به جیب دولت و ضررش به جیب مجلس می‌رود و چون انتخابات مجلس در سال آینده برگزار می‌شود، نمایندگان نیز دلیلی نمی‌بینند كه منافع خود را فدای منافع بزرگ‌تر كنند.
البته بخشی از گروه اقلیت مجلس، هم به دلیل دیدگاه خود و هم برای در مخمصه قرار دادن دولت و مجلس با این طرح موافقت خواهند كرد یا حداقل با آن مخالفت نمی‌كنند، مگر آن‌كه آنها هم به سیم آخر زده باشند و برای افزایش بن‌بست در اقتصاد بخواهند كه قیمت كماكان لیتری ۸۰ تومان یا حداكثر ۱۰۰ تومان بماند.
۳) یكی از دلایل مهم ترس دولت و مجلس در موافقت با قیمت لیتری ۱۵۰ تومان (كه این مبلغ نیز كمتر از چیزی است که باید باشد)، اثراتی است كه احتمالا بعد از اجرای این مصوبه، به صورت شوك بر اقتصاد وارد می شود. حقیقت این است كه در ذهنیت مردم، افزایش قیمت بنزین مترادف با افزایش تورم است، اما علم اقتصاد این را تایید نمی‌كند، یا حداكثر این‌كه درصد كمی بر تورم اثر خواهد گذاشت.
اما این اتفاق عملا در اقتصاد ایران رخ می‌دهد که دلایل دیگری دارد كه فعلا به آنها نمی‌پردازم، ولی از آنجا که رشد نقدینگی در دو سال گذشته حدود ۱۰۰ درصد و رشد اقتصاد در این مدت حداكثر ۱۰ درصد بوده است، پس به طور منطقی باید تورم حدود ۹۰ درصد باشد (در دو سال گذشته)، اما مجموع تورم در این دو سال حداكثر ۳۰ درصد است كه فاصله زیادی با رقم ۹۰ درصد دارد.
بخشی از این شكاف می‌تواند با یك شوك فعال شود. تحریم یا تشدید خروج سرمایه یا درگیری خارجی یا افزایش قیمت یك كالای مهم مثل بنزین می‌تواند نقش شوك‌دهنده را بازی كند. به همین دلیل احتمال تصویب چنین قیمتی برای بنزین بسیار اندك است، آنان نگران تاثیر شوک وارد این افزایش بر قیمت‌ها هستند.
۴) پرسش مهم این است كه اگر احتمال تصویب نهایی آن كم است، پس چرا در كمیسیون تلفیق تصویب شده است؟ پاسخ به این پرسش خیلی نكات را روشن می‌كند. ساختار سیاسی ایران دو رویه دارد، یك رویه علنی و عمومی و یك رویه غیرعلنی و تخصصی. در جلسات تخصصی اكثر افراد با عقلانیت كارشناسی و عقلانیت ابزاری سخن می‌گویند.
البته ممكن است تعداد افرادی كه از حیث این عقلانیت در رتبه‌های خوب‌اند كم باشند، اما مساله بنزین و قیمت آن چیزی نیست كه با حداقل ضرایب هوشی و فهم عقلانیت ابزاری نتوان غلط بودن قیمت فعلی آن‌را فهمید. لذا در این مورد اكثریت افراد از موضع علمی سخن می‌گویند و به طور طبیعی با افزایش قیمت بنزین موافقت می‌كنند، اما هنگامی كه در صحن علنی مجلس حاضر می‌شوند، عقلانیت ابزاری جای خود را به عقلانیت نفتی می‌دهد.
ویژگی‌های این عقلانیت در تعارض با عقلانیت ابزاری و علم اقتصاد است و ملاك‌ها دیگری مدنظر قرار می‌گیرد.با این توضیحات به نظر می‌رسد كه قیمت ۱۵۰ تومانی فعلی برای بنزین در صحن علنی مجلس تصویب نخواهد شد و به نظر من و به احتمال زیاد، قیمت همان ۸۰ تومان یا حداكثر ۱۰۰ تومان خواهد بود و چنین تصمیمی موجب تأخیر در بروز شكاف مورد نظر در متن این یادداشت خواهد شد، اما عمق آن‌را بیشتر می‌كند.
ضمنا افزایش قیمت بنزین به ۱۰۰ تومان هم گرچه تاثیر چندانی در کاهش مصرف و تا حدی درآمدهای دولت نخواهد داشت، اما آثار همان ۲۵ درصد افزایش قیمت نیز ممكن است موجب فعال و بیدار شدن نقدینگی خفته شود.
عباس عبدی
منبع : روزنامه هم‌میهن