شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


هر چه می خواهد دل تنگت چاپ کن


هر چه می خواهد دل تنگت چاپ کن
«فقدان منابعی که نثر سلیس و قابل فهم برای مخاطب» داشته باشند و «ذات ترجمه ای بودن بسیاری از آثار در علوم انسانی، از جمله جامعه شناسی»، از معضلات علوم انسانی در ایران است که «درک جدی مفاهیم اصلی» در این حوزه را برای مخاطبان و نوآموزان دشوار و غیرممکن کرده است. این معضل دلیلی بوده که صادق زیباکلام استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران را واداشته دست به قلم ببرد و کتابی مقدماتی در حوزه جامعه شناسی بنویسد.
«جامعه شناسی به زبان ساده» به اندازه کافی عنوان جذاب و گیرایی برای نوآموزان و دانشجویان مبتدی در حوزه جامعه شناسی دارد. این عنوان حتی ممکن است یک کتاب عمومی را به کتابی درسی برای تدریس یک درس دو واحدی با عنوان مقدمات جامعه شناسی تبدیل کند.
درسی که اصولاً دانشجویان علوم انسانی در ایران ملزم به گذراندن آن هستند. درست مثل روانشناسی و علوم سیاسی و فلسفه که دانشجویان جامعه شناسی باید در کلاس های آن حضور به هم رسانند یا به قولی آن را پاس کنند. بیشتر اساتیدی هم که این درس ها را تدریس می کنند از اینکه منبع مناسبی برای تدریس وجود ندارد، در عذاب هستند.این شاید معضلی عام باشد که دانشجویان جامعه شناسی چیز زیادی از فلسفه سردرنمی آورند و دانشجویان فلسفه چیز زیادی از دو واحد درس «مقدمات جامعه شناسی» دستگیرشان نمی شود.
یکی از راه های برطرف کردن مشکل یافتن کتابی مناسب برای تدریس است. کتابی که زیباکلام خلاء آن را در حوزه جامعه شناسی حس کرده و خود آستین بالا زده و آن را تالیف کرده است. با این وصف می توان اثبات کرد که او به هیچ وجه در این راستا موفق نبوده است.نقدهای متنوعی به کتاب جامعه شناسی به زبان ساده وارد است.
با این حال می توان این نقدها را به دو دسته صوری و محتوایی تقسیم کرد. مثلاً عدم ارجاع و مشخص نبودن منابع نقل قول ها یک مشکل صوری در تالیف کتاب است که البته صدمه ای جدی به محتوا نیز وارد کرده است تا جایی که کتاب به یک متن غیرمعتبر و غیرقابل استناد تبدیل شده است.
نویسنده این مشکل را با این توضیح حل کرده که «این کتاب نیز در اصل یک ترجمه است. منتها مطالب آن از متون مختلف گردآوری شده اند. نکته مهم تر آن است که مطالب فقط ترجمه نشده اند بلکه قبل از ترجمه سعی کرده ام متن را خودم درک کنم و سپس آن را به فارسی ساده و قابل فهمی روی کاغذ بیاورم.»
البته این جملات جایگاه کتاب را متزلزل تر کرده است. زیرا متن کتاب نه تنها ترجمه ای بی ارجاع و منبع است که حتی نمی توان به اعتبار و روایی ترجمه نیز اطمینان داشت.زیباکلام البته خیال مخاطبان کتابش را آسوده کرده که مطالب آن را یک دانشجوی دوره دکترای جامعه شناسی خوانده و اصلاح کرده است.
با این وصف می بینیم که در جای جای کتاب اشکالات تخصصی متعددی وجود دارد. نمونه ای از این اشکالات به معادل گذاری های کتاب بازمی گردد. مثلاً مشخص نیست چرا «جامعه شناسی مثبت» به عنوان معادلی برای فلسفه آگوست کنت انتخاب شده است، در حالی که «جامعه شناسی اثباتی» یا «جامعه شناسی تحصلی» در زبان فارسی وجود دارد.
جامعه شناسی تعامل گرا به عنوان معادل «Interpertive sociology» کاملاً گمراه کننده است. البته نویسنده در انتخاب معادل یکسان عمل نکرده است. برای مثال در جای دیگر «جامعه شناسی تبیینی» به عنوان معادل آن اصطلاح بیان شده است.
در صورتی که اساساً جامعه شناسی غیرتبیینی کاملاً بی معناست. زیرا نظریه اجتماعی یا توصیفی است یا تبیینی. در مقام توصیف ما بیشتر با جامعه نگاری سروکار داریم و جامعه شناسی تبیینی خود پارادایم های متنوعی را شامل می شود که یکی از آنها جامعه شناسی تفسیری است و نماینده بارز آن وبر است.
زیباکلام البته این مشرب را تفسیری و ادراکی نیز نام نهاده است. که تفسیری بودن آن و استفاده از واژه تفسیری در مقابل «interpretive» صحیح و متداول است. اما واژه ادراکی اشتباه است. این استفاده گوناگون از الفاظ متنوع و دارای بار معنایی متفاوت نه تنها کار مخاطب را در فهم مطلب دشوار می سازد که یک متن را از «زبان ساده» به «زبان پیچیده» تبدیل می کند.
نویسنده کتاب اگرچه خواسته مقدمه ای بر جامعه شناسی بنویسد اما الزامات چنین کتابی را رعایت نکرده و متن خود را که بیشتر به کتاب نظریه جامعه شناسی نزدیک است با واژگانی چون نهاد، ساختارگرایی، کارکردگرایی، سازمان اجتماعی و... پر کرده است.
دانشجویان جامعه شناسی نیز در بدو امر و پیش از اینکه نظریه کنت، دورکیم، مارکس و وبر را مطالعه کنند، با مفاهیم جامعه شناسی مانند فرهنگ، نهاد، سازمان و... آشنا می شوند.به همین دلیل است که کتاب های مقدمات جامعه شناسی که از قضا کتاب های نسبتاً خوب و قابل فهمی نیز هستند (از جمله کتاب جامعه شناسی آنتونی گید نز) بیشتر به دنبال آموزش مفاهیم جامعه شناسی هستند و برای آموزش نظریه های جامعه شناسی یا تاریخ جامعه شناسی از کتاب های دیگری چون «نظریه های جامعه شناسی در دوران معاصر» و «زندگی و اندیشه بزرگان جامعه شناسی» استفاده می شود.
تلاش مولف برای ارائه کتابی قابل فهم و غیرترجمه ای به اینجا ختم شده که مثال های خود را با نام های فارسی بنویسد. مانند این مثال که «مهم نیست منظور خانم احمدی آن روز صبح از بیان آن جملات چه بوده، مهم آن است که آقای محمدی آن جملات را چگونه برای خودش تفسیر و تبیین می کند.» یا استفاده از اشعار مولانا در تشریح نظریه ماکس وبر و«سهل و ممتنع» دانستن جامعه شناسی همچون شعر حافظ.
به طور خلاصه استفاده از «به زبان ساده» در عنوان کتاب مقدمه ای شده تا کتاب از گیرودارها و استانداردهای تالیف یا حتی ترجمه یک کتاب رها شده و مولف بدون رعایت هیچ آداب و ترتیبی هرچه دل تنگش خواسته را بنویسد و منتشر کند.
سعید راعی
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید