یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


نگاهی به کتاب «مجموعه مقالات معرفت شناسی»


نگاهی به کتاب «مجموعه مقالات معرفت شناسی»
«مجموعه مقالات معرفت شناسی» کتابی تحقیقی است که سال گذشته از سوی دانشگاه علوم اسلامی رضوی منتشر شد. این کتاب که زیرنظر حجت الاسلام دکتر محمدتقی فعالی و با همکاری چند تن از پژوهشگران مرکز پژوهش دانشگاه رضوی تهیه شده، شامل ٨ مقاله پژوهشی در زمینه معرفت شناسی فلاسفه یونان باستان و مباحثی دیگر با رویکرد معرفت شناسانه است.معرفت شناسی یا Epistemology دانشی است که در قرن اخیر به صورت یک علم، مدون شده و در کانون تفکر فلسفی قرار گرفته است. هر چند از همان زمان ظهور فلاسفه بزرگ یونان باستان هم چون سقراط و افلاطون و ارسطو، مسائلی چون امکان معرفت در تفکر فلسفی آنان مطرح بود و به ویژه سقراط در مقابل سوفسطاییان و شکاکان، علم و معرفت را برافراشت اما در فلسفه جدید بود که معرفت شناسی اصل قرار گرفت و محور فلسفه از هستی شناسی به معرفت شناسی تغییر پیدا کرد و حیات تفکر فلسفی در قالب این رویکرد استمرار یافت. زیرا در فلسفه جدید محور کاوش ها از عین به ذهن منتقل شد و فاعل شناسا، چیستی شناخت و محدوده و چگونگی آن مورد توجه واقع شد.
با این همه به نظر برخی در سده اخیر بود که رودریک چیزم (١٩٩٩-١٩١٦) با تألیف «نظریه معرفت»، آن را به صورت یک دانش مستقل درآورد و از آن زمان چشم اندازها و مسائل جدیدی در این عرصه مطرح شد.
در ایران هم طی دو دهه اخیر این رشته مورد توجه واقع شده و آثاری اعم از ترجمه و تألیف پدید آمده است. البته پیش تر از این، فلسفه علم که از آن به معرفت شناسی خاص یا معرفت شناسی مقید و مضاف تعبیر می شود، در مراکز علمی و دانشگاهی مطرح و تدریس می شد اما از دو دهه اخیر به این سو، مباحث معرفت شناسی در محافل حوزوی، دانشگاهی و مراکز پژوهشی ظهور عام تری یافته و تا حدی جای خود را باز کرده است.با این حال معرفت شناسی در ایران هنوز در آغازین گام های خود قرار دارد و هنوز نتوانسته است تأثیر ملموس و مشخصی در عرصه تولید فکر و بروز اندیشه های نقادانه داشته باشد و از حالت ترجمه ای خارج شود. به بیان دیگر، مباحث معرفت شناسی که از جمله مباحث پایه ای و بنیادی به حساب می آیند و معقولیت و ارزیابی باورها و گزاره ها به اتخاذ مبنای ارزیابی در معرفت شناسی بستگی دارد، با نظام علمی و معرفتی ما پیوندی نظام وار پیدا نکرده و در تعامل با آرا و نظریات واقع نشده است.
این امر نیز تا حدی از آن جا ناشی شده است که پیدایی معرفت شناسی در غرب، مولود طبیعی حرکت فکری و تکاپوهای علمی و فرهنگی آنان بوده است اما بخشی از آن چه در ایران مطرح شده، ترجمه و مونتاژ کاری بوده است که در بستری غیرمرتبط با نیازهای فکری و فرهنگی جامعه ظهور و بروز پیدا کرده است. البته در کنار این جریان ترجمه ای (که در حد خود قابل تقدیر است)، خوش بختانه، جریان بازسازی فلسفه اسلامی و توجه به مباحث معرفت شناسی از سوی علامه طباطبایی و شاگردانش به ویژه استاد شهید مطهری دنبال شد و در مجموع زمینه پژوهش های تطبیقی را فراهم کرد. امروزه به دلیل همین پشتوانه، شاهد حضور پررنگ فضلای حوزه در این عرصه ایم و حتی می توانیم پیش گامی آنان را در مباحث معرفت شناسی ادعا کنیم.
● اهمیت معرفت شناسی
؛معرفت شناسی، از علوم مبنایی و مادر است که امکان ارزیابی باورها را با هدف تشخیص موارد واقعی از موارد ادعایی فراهم می آورد و عهده دار بیان ضابطه های کلی در ارزیابی باورهاست. اهمیت این علم چنان است که الگوهای ارزیابی در شاخه های گوناگون دانش اعتبار خود را از بررسی های معرفت شناسانه می گیرند. به عنوان مثال فیلسوف دینی تا در معرفت شناسی اتخاذ موضع نکند، کلامش در گستره دین پژوهی بی اساس و متزلزل خواهد بود.اگر منطق شیوه درست اندیشیدن را می آموزد، معرفت شناسی، معرفت بشری را ارزشیابی می کند.
هر جا پای معرفت آدمی و باورهایش در میان است، از تأثیر معرفت شناسی نیز می توان سخن گفت. از سوی دیگر آشنایی با مباحث و نظریه های معرفت، ما را در شناخت عمیق ریشه های فکری فرهنگی تمدن غرب یاری می کند و امکان و زمینه های گفت و گو و دیالوگ جدی را میان سنت فکری اسلامی و غرب در مسائل اساسی فراهم می آورد. از این رو بسط و گسترش مباحث معرفت شناختی را در ایران باید مرحله ای از غرب شناسی نیز به شمار آورد که امکان آشنایی و شناخت عمیق و بنیادی ما را از غرب فراهم و قدرت فهم روبناها و زیربناهای نظام سیاسی اجتماعی غرب را بیش از پیش مهیا می کند.
● چیستی معرفت و مکتب های مقابل آن
؛معرفت از نظر عمده صاحب نظران به «باور صادق موجه» تعریف شده و در برابر آن، شکاکیت و جزم گرایی قرار دارد. معرفت شناسی نیز به شاخه ها و مکتب های مختلفی تقسیم شده است: معرفت شناسی ارزشی، معرفت شناسی فمینیسم، معرفت شناسی درون گرا و برون گرا، انسجام گروی و مبنا گروی زیرمجموعه های معرفت شناسی اند.
مهم ترین پیامد معرفت شناسی آن است که انسان درباره توانایی های شناختی اش به واقع نگری برسد و ادعای همه چیز دانی را فرو گذارد.
● و اما کتاب حاضر...
؛مجموعه مقالات معرفت شناسی، در حقیقت تلاشی است که در راستای گام های آغازین مباحث معرفت شناسی برداشته شده است. به ویژه آن که این پژوهش در مرکزی با صبغه حوزوی و دانشگاهی و توسط پژوهشگران مسلط بر فلسفه اسلامی و توانا بر مطالعات تطبیقی انجام شده است.
دکتر فعالی مجری این طرح پژوهشی نیز از معدود محققانی است که درباره معرفت شناسی، کتاب نوشته و تسلط خوبی بر فلسفه اسلامی، فلسفه جدید غرب و مباحث معرفت شناسی دارد.
«معرفت شناسی از دیدگاه سوفسطاییان»، اولین مقاله این مجموعه مقالات است که در آن تلنگر سوفسطاییان به ارابه فکر و اندیشه فیلسوفان، نخستین تلاءلوء ظهور معرفت شناسی شمرده شده است. سوفیست ها به گروهی از معلمان و سخنوران حرفه ای اطلاق می شود که در قرن پنجم قبل از میلاد در یونان، در انواع فنون مهارت داشتند. اینان در جدل استاد بودند و انواع مطالعات را برای فائق آمدن بر حریف به کار می بردند.
پروتاگوراس و گرگیاس ٢ سوفیست مشهور این دوره بودند که عقیده داشتند؛ «انسان مقیاس همه چیزهاست» و واقعیت ورای انسان را انکار می کردند.«معرفت شناسی از دیدگاه افلاطون» دومین مقاله معرفت شناسی کتاب حاضر است که در آن نویسنده سعی کرده است دیدگاه افلاطون را در باب مسائلی چون امکان حصول معرفت، به دست آوردن معرفت، رابطه معرفت شناسی و هستی شناسی، حد و مرز معرفت، مراتب نظام هستی و معرفت بیان کند. می دانیم افلاطون از اولین فیلسوفانی است که معرفت شناسی را به طور جدی مطرح و نظریاتی ارائه کرد. جالب آن است که حتی تعریف معرفت به «باور صادق موجه» هم در سخنان افلاطون مطرح شده است. از این رو به اعتقاد افلاطون موضوع معرفت امر وجودی است نه عدمی و متعلق آن نیز امری ثابت است نه صائر و سیلان. همچنین معرفت باید معقول و مستدل و صادق و خطاناپذیر باشد براین اساس وی ادراک حسی را معرفت نمی داند زیرا محسوسات متغیرند و متغیر متعلق معرفت قرار نمی گیرد. از طرفی ادراک حسی خطاپذیر است و معرفت باید صادق و خطاناپذیر باشد.
افلاطون در باب امکان حصول معرفت هم بر این باور است که آموختن معرفت امکان پذیر نیست و تنها راه تحصیل آن دو «یادآوری» یا «استذکار» است. به نظر او که نفس را قدیم می داند، نفس انسان پیش از آمدن به این دنیا همه چیز را آموخته ولی با آمدن به این دنیا، آن ها را فراموش کرده است. بنابراین تمام معرفت انسان در این جهان «یادآوری» حقایقی است که پیش تر شناخته است. افلاطون با تقسیم ادراکات آدمی به ٢ قسم «معرفت» و «گمان»، معرفت را به شناخت و استدلال و گمان را به عقیده و پندار تقسیم کرده و عالم «مثل» را موضوع معرفت و عالم ریاضیات را موضوع استدلال و عالم محسوسات را موضوع عقیده دانسته است.
«معرفت شناسی اپیکور» سومین مقاله این مجموعه است. اپیکور طی سال های ٣٤٠ تا ٢٧٠ قبل از میلاد زندگی می کرد و لذت گرا بود. او معرفت را ممکن و حس را یکی از ابزارهای وصول به واقعیت می شمرد و حتی داوری های عقل را هم مبتنی بر حواس می دانست و عقیده داشت حواس معیار مطابقت با واقع است.
«معرفت شناسی از منظر رواقیان» دیگر مقاله مجموعه حاضر است که در آن دیدگاه های معرفت شناختی رواقیان بیان شده است. رواقیان معتقدند معرفت برای آدمی ممکن و دست یافتنی است و تنها ابزار آن حس است. آنان به علوم عملی اهمیت می دادند و عمل را غایت معرفت می دانستند.
در مقاله «درآمدی بر معرفت شناسی فلوطین» هم ابتدا فلسفه فلوطین و جایگاه وی در سنت فلسفی بررسی و سپس آرای معرفت شناختی وی مطرح شده است.
«نظریه فیض» محور و مدار هستی شناسی فلوطین به شمار می رود و تفکر وحدت گرای او در این نظریه متجلی و در آن روند پیدایی موجودات و چگونگی صدور کثرت از واحد و حضور وحدت در کثرت تبیین شده است.
فلوطین معرفت را ممکن می داند و برای آن انواعی قائل است. او علم حضوری را می پذیرد و آن را بنیاد معرفت می داند و نظام معرفتی خود را بر آن بنا می کند. به بدیهیات معتقد است و نظریه یادآوری را تایید می کند و بر اتحاد عقل و عاقل و معقول سخت تأکید می ورزد. او با وجود اعتقاد به ادراک حسی، ادراک عقلی را برترین و ناب ترین و حقیقی ترین معرفت می داند.
«نگاهی تطبیقی به نفس شناسی ارسطو و ابن سینا» پنجمین مقاله این مجموعه است در این مقاله بحث مهم نفس شناسی که ارتباط نزدیکی با معرفت شناسی دارد مطرح شده است. در این مقاله آمده است که به باور ارسطو رابطه نفس و بدن از نوع رابطه ماده و صورت است اما ابن سینا رابطه آن ٢ را رابطه تدبیر و تصرف و حقیقت آدمی را همان نفس او می داند که در اصل هستی مستقل از بدن می باشد.
«نگاهی گذرا به منطق ارسطو و ابن سینا» و «افکار افلاطونی ابن سینا» عناوین دیگر مقالات کتاب حاضر است.
این مجموعه چنان که دکتر فعالی در پیش گفتار اشاره کرده است، کمبودهایی دارد و صرفا روزنه و درآمدی است برای ورود به معرفت شناسی و بازخوانی میراث فلسفی از منظر شناخت شناسی. اما نفس پرداختن به این موضوع کاری بدیع و جالب توجه است و باید پی گیری و دنبال شود تا بتوان پایه و بنیادهای معرفت شناسی را به طور محکم در ایران بنا کرد.
منبع : روزنامه خراسان


همچنین مشاهده کنید