جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

استراتژی خاورمیانه‌ای جمهوری اسلامی


استراتژی خاورمیانه‌ای جمهوری اسلامی
بزرگترین استراتژی خاورمیانه‌ای جمهوری اسلامی ایران درمقابله با استراتژی خاورمیانه‌ای آمریکا ( خاورمیانه بزرگ) “ راهپیمایی عظیم مسلمین به سوی قدس “ است که بایدتوسط گروه‌های مردمی وباهماهنگی دولت انجام گیرد
ظهور حضرت حجت (عج)برای رسیدن به “صلح جهانی “ است ‌؛ نه جنگ جهانی . بزرگترین هدف جمهوری اسلامی دربعد خارجی ،‌” صلح جهانی “ به معنای واقعی آن است
هر نوع سیاستگزاری درمسائل داخلی وخارجی ، تابع آرمان ملت ودولت وواسطه میان آرمان وواقعیت است. آرمان به چیزی گفته می‌شود که هنوز تحقق نیافته وذهنی است و درصورتی که تحقق یابد به واقعیت تبدیل می‌گردد. انتظار فرج بزرگ‌ترین آرمانی است که برای جمهوری اسلامی مطرح است.
سال‌ها می گذرد حادثه‌ها می‌آیند
انتظار فرج از نیمه خرداد کشم
جمهوری اسلامی اهداف متعالی متعددی را در بدو پی‌ریزی ، توسط معمار کبیرخود حضرت امام (ره) به جهانیان اعلام کرده است. ازجمله این اهداف مهیا کردن زمینه‌ها برای ظهور ولی خدا (عج) است که سیاستگزاری‌های خارجی وداخلی باید در جهت این هدف باشد . ظهور برای رسیدن به “صلح جهانی “ است ‌؛ نه جنگ جهانی . بزرگترین هدف جمهوری اسلامی دربعد خارجی ،‌” صلح جهانی “ به معنای واقعی آن است . صلح جهانی به معنای اصلاح امور جهانی،به گونه‌ای که زمینه‌های بروز خشونت و جنگ از میان برداشته شود. بایدتوجه داشت که صلح جهانی با “ امنیت جهانی “ تفاوت دارد، زیرا با مطرح شدن امنیت،‌مسئله قدرت، اقتدار وجنگ به میان می‌آید که در انحصار قدرتمندان جهانی است وسازمان ملل متحد ورکن مهم آن ، یعنی شورای امنیت نیز برای امنیت جهانی ونه صلح جهانی به وجود آمده است.
” صلح جهانی “ دو پایه اساسی دارد:
الف ) پایه درونی یا معنویت جهانی که به حاکمیت اخلاق در سیاست جهانی باز می‌گردد ودرتمامی مذاهب جهانی به وفور وجود دارد واوج اعتلای آن در تشیع مشاهده می‌شود که اصطلاح دولت کریمه نیزبه همین معنابه کار برده می‌شود.
ب)دومین هدف پایه بیرونی یاعدالت جهانی که برای بازگرداندن امور جهانی به جایگاه اصلی خوداست. عدالت جهانی سال‌هاست از جای خود خارج شده وبه همین دلیل ظلم جهانی شکل گرفته است. ظلم جهانی یا ظلم با جنگ جهانی از بین نمی رود . تجربه جنگ‌های جهانی اول و دوم به خوبی نشان دهنده این امر است ، چرا که ظلم، ظلم می‌آفریند و بی اخلاقی ، بی اخلاقی می زاید وآنچه در مدرنیسم و تجدد مطرح شد همین مسئله ‌یعنی برخورد دولت‌ها برای نابودی ظلم جهانی بود که طی آن ملت‌ها فدای جنگ دولت‌هاشدند .
“ زندگی” انسان‌ها بزرگترین ملاک عدالت ومعنویت جهانی است وهیچ چیز برآن مقدم نیست ،‌ به عبارت دیگر زندگی معیار سنجش حیات است وهیچ چیزی با آن قابل مقایسه نیست. از این رو براساس تعالیم قرآن کریم، قتل نفس بلاحق ،‌بالاترین گناه است واگر کسی انسانی را بکشد مانند اینکه همه اهل جهان را کشته است وکسی که یک انسان را احیا کند ، مانند کسی است که همه جهان را احیا کرده است. پس مردم ومردمان شاخص اصلی عدالت ومعنویت جهانی هستند.
براین اساس می‌توان نتیجه گرفت که تعامل خارجی فقط در سطح دولت‌ها مطرح نیست واین نوع تعامل سطحی‌ترین تعامل‌هاست. پس تعامل در سیاست خارجی باید در دوسطح باشد :” تعامل با دولت‌ها “ و “ گفتگوی فرهنگی با ملت‌ها که وظیفه نخست برعهده وزارت امورخارجه ووظیفه دیگر با رایزن‌های فرهنگی است که متاسفانه تا به حال این دونهاد عملکردی ناهماهنگ داشته‌اند که در جای خود نیاز به بررسی است. با توجه به مبانی فوق ، بزرگترین استراتژی خاورمیانه‌ای جمهوری اسلامی ایران درمقابله با استراتژی خاورمیانه‌ای آمریکا ( خاورمیانه بزرگ) “ راهپیمایی عظیم مسلمین به سوی قدس “ است که بایدتوسط گروه‌های مردمی وباهماهنگی دولت انجام گیرد .
اجرای این استراتژی می‌تواند در مقابل استراتژی خاورمیانه بزرگ، نقشی بازدارنده داشته باشد واز اتفاقات ناگوار زیادی جلوگیری کند درغیر این صورت می‌توان پیش‌بینی کرد که سال‌های آینده ،‌سال‌های پر حادثه برای خاورمیانه باشد. عملی شدن این استراتژی غرب را به شدت مشغول خواهدکرد ،‌چون ازنظر زمان ومکان نامعلوم وقابل محاسبه نیست، لذا “‌مردم “ محور این حرکت‌اند ودولت‌ها درحمایت ازآنها حرکت خواهند کرد.
کشورهای اسلامی نیز که امروزه دراثر حمله آمریکا به عراق واستراتژی خاورمیانه بزرگ،‌در انفعال شدید به سر می‌برند، این حرکت راقبول یا دربرابر آن سکوت خواهند کرد . استراتژی خاورمیانه‌ای جمهوری اسلامی می‌تواند به عنوان آلترناتیو حرکت القاعده وخشونت وهابی‌ها که دلیل وتوجیهی برای مشروعیت اعمال خشونت علیه مسلمانان در سطح جهانی به حساب می‌آیند، درجهت تحرک مسلمانان به سوی قدس به کار برده شود .
در جستار یک الگوی تاریخی برای این حرکت می‌توان چنین گفت : ما از زمان حمله عراق به کویت در سال ۱۹۹۱ ونیز حمله جهانی غرب علیه عراق ( در واقع مسلمین) وطرح نظم نوین جهانی توسط بوش پدر ، وارد فضای جنگ احزاب زمانه شدیم و با استراتژی خندق ، زمان را به دست آورده‌ایم واکنون هم درحال ورود به وضعیت تاریخی فتح غزوه خیبر وسپس صلح حدیبیه و به دنبال آن فتح های بعدی هستیم ،‌ استراتژی راهپیمایی مسلمین به طرف قدس، در ورود به مراحل تاریخی فوق یاریگر است . تغییر درروش‌شناسی‌های سیاست خارجی بسیار مهم است؛‌به عبارتی دیگر ،شناخت ضرورت‌های مکانی وزمانی با اینکه خود را به ضرورت مکانی وزمانی مجبور بدانیم ، فرق دارد.
اما اکنون باید با درک اهمیت شناخت ضرورت‌های مکان وزمان ، به سیاست خارجی تهاجمی وفعال انسجام یافته ودقیق علیه مواضع سیاسی غرب برسیم .
علی اکبر ناطقی
منبع : روزنامه رسالت


همچنین مشاهده کنید