جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

بهانه گرم شدن زمین


بهانه گرم شدن زمین
علوم سیاسی و روابط بین الملل را از آن جهت علوم «میان رشته ای» نامیده اند که گاه از تغییر و تحول در سایر رشته ها و علوم، دستخوش دگرگونی های اساسی می شوند.
همانطور که روابط دیپلماتیک دو دولت می تواند بر کلیه مناسبات فرهنگی، اقتصادی، علمی و حتی ورزشی آنها سایه افکند، برعکس آن نیز صادق است. از خاطر نخواهد رفت که مسابقه پینگ پنگ میان چین و ایالات متحده، بازی کریک میان هند و پاکستان و مسابقه کشتی بین ایران و آمریکا، چگونه به نقطه عطفی در روابط سیاسی دو کشور تبدیل شد.
اخیرا نیز طی کوشش های فکری گسترده ای سعی شده است تا پیامدهای سیاسی و جامعه شناختی ناشی از یافته های جدید پزشکی و به ویژه «مهندسی ژنتیک» تخمین زده شود. این چنین است که گاه موضوعی کاملا غیرسیاسی، بیشترین کارکردهای سیاسی را از خود به یادگار می نهد.
یکی از جمله مسائلی که اینک عرصه روابط بین الملل را سخت تحت تاثیر قرار داده، بحران گرمایش زمین یا Glodal Warming است. اهمیت این بحث تا بدانجاست که «بان کی مون»، در ابتدای مسوولیتش به عنوان دبیرکل سازمان ملل، یکی از عمده ترین برنامه های خود را، مقابله با این مساله عنوان کرد. از این رو به نظر می رسد یکی از موضوعاتی که به شکل گیری صف بندهای بین المللی در آینده نزدیک خواهد انجامید، نحوه مقابله دولت ها با بحران گرم شدن زمین خواهد بود. با این حال تردیدی نیست که گرمایش زمین، بیش و پیش از هر چیز، مبحثی علمی است و واکاوی در پیامدهای سیاسی آن، مستلزم توضیحی کوتاه در آن باره است.
● طرح مساله
گرم شدن زمین اصطلاحا به پدیده ای اطلاق می شود که میانگین سطح زمین و اقیانوس ها را افزایش داده است. اندازه گیری دمای زمین از سال ۱۸۸۰ آغاز شده و در این مدت دمای زمین ۴ تا ۵ درجه سانتیگراد افزایش یافته است.
مطالعات گسترده و متاخر نشان می دهد که افزایش میزان گازهای گلخانه ای ناشی از فعالیت های صنعتی انسان و به عبارت بهتر به هم خوردن توازن میان گرمای جذب شده و ساتع شده توسط زمین، مهم ترین دلیل گرم شدن زمین است.
تخریب جنگل ها، استفاده بی رویه از سوخت های فسیلی، نابودی گسترده منابع طبیعی و فرایند صنعتی شدن روزافزون از جمله دلایل افزایش تولید گازهای گلخانه ای و به ویژه گاز کربنیک موجود در اتمسفر شناخته می شوند. هرچند برخی معتقدند که فعالیت های خورشیدی سهم بیشتری در دامن زدن به این مشکل دارد اما آخرین یافته های «هیات بین المللی بررسی تغییرات آب و هوایی(IPCC)» ثابت کرد که تغییرات جوی ناشی از عواملی است که بشر در آنها دست دارد.
خشکسالی های دوره ای، طوفان های سهمگین، گردباد، سیل، بالا آمدن آب دریاها، احتمال زیر آب رفتن جزایر، سونامی، کاهش آب آشامیدنی و شیوع بیماری های ناشی از آب آشامیدنی ناسالم و مهاجرت های گریزناپذیر و مرگبار آبزیان تنها گوشه ای کوچک از پیامدهای پیش بینی شده گرم شدن زمین هستند. بنا به اعلام سازمان تجارت جهانی سالانه هشتاد هزار نفر از مردمان کشورهای آسیایی به خاطر ابتلا به بیماری های ناشی از گرم شدن زمین، جان خود را از دست می دهند و تلفات انسانی این پدیده در کشورهای فقیر آفریقایی بیش از سایر نقاط جهان خواهد بود.
مجموعه این شرایط نگران کننده اما باعث شد تا به ویژه از نیمه دوم قرن بیستم، با تشدید فشارهای سازمان های حافظ محیط زیست و حقوق بشر، کوشش های گسترده ای در سطوح بالای سیاسی و بین المللی صورت گیرد تا کشورهای صنعتی را نسبت به کنترل گرمایش زمین، موظف سازند.
● پیمان کیوتو
سال ۱۹۹۷ قراردادی توسط ۱۶۰ کشور به امضا رسید که هدف از آن کاهش تولید گازهای گلخانه ای به میزان ۸ درصد تا سال ۲۰۱۲ بود و برای اجرایی شدن آن، کشورهایی که بیش از ۵۵ درصد گازهای گلخانه ای جهان را تولید می کنند، باید آن را به تصویب می رساندند. پیمان کیوتو، گرچه با خودداری آمریکا از امضای آن در سال ۲۰۰۱ از تصویب بازماند اما سرانجام پیوستن روسیه به این پیمان در ۱۶ فوریه ۲۰۰۵ آن را به تعهدی بین المللی، قانونی و الزام آور تبدیل کرد. با این همه اما خودداری ایالات متحده، استرالیا، هند و چین از امضای کیوتو، پذیرش نهایی آن از جانب روسیه، عدم پیگیری مجدانه پیمان از سوی برخی از امضاکنندگان از جمله کانادا در کنار فشارهای اتحادیه اروپا و سازمان ملل بر ضرورت انجام اقدام فوری در این باره، فصل جدیدی را در مناسبات دیپلماتیک نوید می بخشد.
● فصل جدید در روابط بین الملل
با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، پایان یافتن جنگ سرد و برافتادن نظام دو قطبی غیرمنعطف، عرصه جهانی بیش از هر چیز شاهد یکجانبه گرایی سیاسی ایالات متحده بوده است. امضا نکردن پیمان کیوتو در کنار موارد دیگری همچون مخالفت واشینگتن با دادگاه جرائم جنگی، امضا نکردن معاهده منع مین ضد نفر و اصرار کاخ سفید بر وجود سلاح های کشتار جمعی در مخفیگاه های دیکتاتور سابق بغداد گواهی بر این سخن است که سیاست خارجی آمریکا، گاه حتی با نزدیک ترین متحدانش نیز متفاوت است.
ایالات متحده با ۴ درصد جمعیت جهان و تولید حدودا ۳۰ درصد گازکربنیک جهان معتقد است که پایبندی به تعهدات کیوتو به اقتصاد این کشور، آسیب های جبران ناپذیری می زند و به افزایش موج بیکاری دامن خواهد زدو با این استدلال همراه با استرالیا، چین و هند از امضای کیوتو خودداری کرد. از این رو علی رغم کوشش های گسترده سازمان ملل، اتحادیه اروپا و در راس آنها آلمان، اما عدم همراهی آمریکا، هند، چین، استرالیا و برزیل که آشکارا بیشترین سهم را در تولید گازهای گلخانه ای دارند، عملا اجرایی شدن پیمان کیوتو یا هر راهکار دیگر برای مقابله با گرمایش زمین را به تعلیق کشانده است.
این در حالی است که موافقت اتحادیه با عضویت روسیه در سازمان تجارت جهانی در ماه مه ۲۰۰۴، مسکو را به امضای کیوتو راضی کرد اما تاکید رئیس جمهور آمریکا بر تنظیم برنامه ای «بلند مدت» برای کنترل تغییرات جوی زمین، بیانگر این واقعیت است که آمریکا هنوز اصراری بر انجام اقدامی فوری در این باره ندارد. به همین خاطر است که با توجه به عمر باقی مانده از کابینه دوم جمهوری خواهان، از هم اینک «سیگمار گابریل»، وزیر محیط زیست آلمان، با دموکرات های کنگره آمریکا گفت وگو می کند تا به همفکران دولت احتمالی آتی، نسبت به فوریت و اضطرار حل این بحران هشدار دهد.
اجلاس اخیر ۲۷ و ۲۸ سپتامبر در واشنگتن، گرچه با حضور ۱۶ کشور صنعتی جهان که به تنهایی ۹۰ درصد گازهای گلخانه ای جهان را تولید می کنند، برگزار شد اما بدون ارائه هیچ خط مشی اساسی و راهکار بنیادی به کار خود پایان داد، تا این گمان بیش از پیش قوت یابد که برخی کشورهای صنعتی خارج از پیمان کیوتو، بنا به برخی دلایل سیاسی و ملاحظات اقتصادی، مایل به پیشگامی سازمان ملل و اتحادیه اروپا در کاهش گرمایش زمین نیستند به همین دلیل نیز رئیس جمهور آمریکا رسما اعلام کرد که به جای یک توافقنامه الزام آور بین المللی، هر کدام از کشورهای صنعتی «به طور جداگانه» تولید گازهای گلخانه ای خود را کنترل کنند. روزنامه نیویورک تایمز نیز، فردای این اجلاس در تایید این تحلیل نوشت: «بوش در تلاش است تا مدیریت و کنترل سازمان ملل در برنامه جهانی کاهش گازهای گلخانه ای را از دور خارج کند.»
این همه در حالی است که اتحادیه اروپا در راستای تثبیت اتفاق نظر میان اعضای خود و همچنین نشان دادن وزن بین المللی خود در پی آن خواهد بود که با همراهی سازمان ملل و کوشش های دبیرکل آن، رایزنی های دیپلماتیک اعضای خود را تا رسیدن به راه حلی فوری و قابل اجرا تعقیب کند. از سوی دیگر پیش بینی خسارت های گسترده به اقتصاد و صنعت برخی کشورهای اروپایی، اهمیت بحث را دو چندان کرده است. اخیرا در تحقیقی ثابت شد در صورتی که گرمایش زمین به همین ترتیب استمرار یابد، کشاورزی دو کشور ایتالیا و اسپانیا طی ۱۳ سال آینده حدودا ۴/۵ میلیارد دلار ضرر خواهد کرد.
دسامبر آینده در بالی اندونزی بار دیگر سران کشورهای صنعتی و غیرصنعتی برای بررسی این موضوع گرد خواهند آمد. گرچه اجماع آنها حول پیمانی تعهدآور، با موانعی چند روبه روست، اما به هر حال تردیدی باقی نمانده که مقابله با گرمایش زمین، دیگر نه عنوانی صرفا مربوط به محیط زیست بلکه چالشی نوین در عرصه دیپلماسی جهانی است که فصل جدیدی را در مناسبات بین المللی گشوده است.
نویسنده : یوحنا نجدی
منبع : روزنامه مردم سالاری


همچنین مشاهده کنید