جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

نقش تربیتی اخلاق فردی امام علی (ع) در حکومت دینی


نقش تربیتی اخلاق فردی امام علی (ع) در حکومت دینی
در این مقاله برآنیم که غایت رحمت الهی بر بندگانش را، یعنی ارسال رسل و گماردن الگو و راهنمای دینی مشخص کنیم. ذات اقدس اله، نخستین مربی است که دین را، جهت تربیت انسانها فرستاده و پیامبران را بعنوان الگوهای تربیت یافته معرفی نموده است. در میان ادیان الهی، دین مبین اسلام کاملترین دین و خاتم رسولان کاملترین الگوی تربیتی می‏باشد. در این مقاله دلایل انتخاب علی علیه‏السلام را بعنوان برگزیده‏ترین الگوی اخلاق فردی پس از پیامبر بیان می‏کنیم و تفاوت الگوهای عادی و الگوهای الهی را برمی‏شماریم.
نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت
متحیّرم چه نامم شــه ملــک لافتـی را
خداوند تبارک و تعالی انسان را بیافرید تا به وی هنر عشق ورزی را بیاموزد. سپس مشیّت آن ذات ربوبی بر آن قرار گرفت تا بندگانش را با تجلی صفات خویش جانشین خود گرداند. مربّی عالم هر موجودی را از حدّ نقص به کمال شایسته خویش می‏رساند ـ ربّنا الذی اعطی کل شی‏ء خلقه ـ و کمال رحمتش را بر انسان همان «تربیت» اوست تا رستگار شود و آن بنده‏ای صراط مستقیم را خواهد پیمود که به اختیار خویش، منزل سعادت را انتخاب کند.۱
● تربیت بندگان به واسطه رحمت الهی
خداوند کمال عشق و محبت را به برگزیده‏ترین بندگانش حضرت محمد صلی‏الله‏علیه‏و‏آله عطا فرمود؛ چون هدف او از آفرینش تربیت و هدایت انسانها بوده است ؛ لذا می‏فرماید: قد افلح من زکّیها۲؛ «آنکه خویشتن را تزکیه کند، رستگار است.»
«تربیت»۳ به معنای «رشد دادن» است و رشد میسّر نمی‏گردد، مگر آنکه موانع آن برطرف شود. و زمینه و بستر رشد مهیا گردد: «و یزکّیهم و یعلّمهم الکتاب و الحکمهٔ.»۴ خداوند با لطف و رحمت خویش توجه خاصی به انسانها مبذول داشته، از طریق «دین» به تربیت و تزکیه آنان پرداخته است و همانگونه که خود بر بندگانش مهربان و رحیم است، خطاب به پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله می‏فرماید: «به موجب لطف و رحمت الهی دلت بر ایشان نرم شد که اگر تند خو بودی از پیرامونت پراکنده می‏گشتند. پس از آنان درگذر و برایشان آمرزش بخواه و در کارها با آنها مشورت کن».۵ و یا می‏فرماید: «انّ الله یحبّ التوابین و یحبّ المتطّهرین».۶ همچنین در جای دیگر می‏فرماید: «والذین آمنوا أشدّ حبّا للّه».۷ از این مطالب چنین نتیجه می‏گیریم که: «دین غیر از محبت چیزی نیست.»۸ و به همین دلیل است که پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله می‏فرماید: بعثت
بالحنیفهٔ السّمه أو السّهله و من خالف سنّتی فلیس منّی؛ «من بر دین حنیف ملایم ـ یا آسان ـ مبعوث شده‏ام و هرکس با راه و رسم من مخالفت ورزد، از من نیست».
رحمت الهی بر بندگان پس از رحلت پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله
سؤالی مطرح است که چگونه رحمت و محبت الهی، پس از رحلت پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله ، بر بندگان نازل می‏شود؟ پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله با بهره‏گیری از کلام الهی می‏فرمایند: «امروز دین شما را کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و پسندیدم که دین شما اسلام باشد»۱ و مسلم است که آنچه موجب اکمال دین و اتمام نعمت است، ولایت و امامت علی علیه‏السلام است.
اما چرا گزینش علی علیه‏السلام مایه تمام نعمت و اکمال دین می‏گردد؟ گزینش علی علیه‏السلام را می‏توان این چنین تعبیر کرد که او تنها مولود کعبه است که نامش برگرفته از نام خداوند است؛ ـ علی الاعلی‏ـ آن حضرت، به ادب خداوندی مؤدّب و به غامض علم او آگاهی یافت. او بتهای خانه خدا را می‏شکند، در خانه خدا اذان می‏گوید و خداوند را تقدیس و تمجید می‏کند. پس خوشا به حال آنکس که او را دوست می‏دارد. و فرمانش را اطاعت می‏کند و وای برکسی که او را دشمن می‏دارد و نافرمانیش می‏کند.۲
همانگونه که ذکر شد ذات اقدس خدا چون نظری خاص بر بندگان دارد، زمینه تربیت علی علیه‏السلام را از همان اوان کودکیش با شرایط ویژه‏ای مهیّا می‏سازد به گونه‏ای که مولا علی علیه‏السلام ، خود می‏فرماید: «من چونان بچه شتری که در پی مادر خویش است، از عطرش بهره‏مند می‏گردد و در بسترش می‏خوابد، از پیامبر بهره برده‏ام.»
● دوران کودکی علی علیه‏السلام
علی علیه‏السلام برخلاف عموم کودکان به بازیهای کودکانه نمی‏پرداخت و از چنین اعمالی احتراز می‏کرد. رفتار و کردارش از ابتدای طفولیت نمایانگر تکامل معنوی و نمونه عظمت والایی بود؛ به طوریکه در ۱۰ سالگی، در ایمان به دین محمد صلی‏الله‏علیه‏و‏آله از دیگران سبقت جست. شرایط برای پرورش والاترین مربّی برگزیده فراهم است؛ زیرا علی علیه‏السلام از والدینی موحّد، قدم به عرصه وجود نهاد، در آغوش والدینی برگزیده و با فطرتی پاک رشد یافت. سپس پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله با اطاعت از فرمان الهی، علی علیه‏السلام را در دامان منزه خویش ـ بدور از هرگونه افراط و تفریط ـ تربیت نمود. علی علیه‏السلام متأثر از این شیوه تربیتی می‏فرماید: من اراد السلامهٔ حیلته بالقصد؛ «هرکه خواهان سلامت است، باید میانه‏روی را پیشه سازد.»
● تعریف شخصیت و چگونگی تشکیل آن
شخصیت را می‏توان مجموعه‏ای از ویژگیهای جسمانی، عادات، تمایلات، حالات و افکار، نظریات، استعدادها و رفتارهایی دانست که در فرد به صورت خصوصیات و صفاتی نسبتا پایدار در می‏آید و فرد به صورت یک رفتار بروز می‏دهد. مراحل کیفی شکل‏گیری شخصیت طبق روال معیّن و موجود، به صورت تقلید، تلقین پذیری، همانند سازی و در پایان تشکیل «خود» صورت می‏پذیرد.۳ با پرداختن به چگونگی شکل‏گیری شخصیت انسانها بهتر می‏توان به ویژگیهای اخلاقی و ابعاد ناشناخته علی علیه‏السلام پی برد.
مقایسه مراحل تشکیل «خود»
الف) مرحله تقلید:
کودک از راه تقلید، کارهای بیشماری را می‏آموزد و در سایه همین آموزشها خویش را با موقعیتهای گوناگون زندگی سازگار می‏سازد. از آنجا که «تقلید» به عقیده روان‏شناسان گذشته، غریزه و بنظر روان‏شناسان متأخر، انگیزه است، نیرویـی است که تا پایان عمر با انسان باقی خواهد ماند؛ لذا سرمشق قرار گرفتن الگویی نامطلوب در برابر کودک، باعث تباهی آینده او می‏شود.
در این راستا، خداوند متعال که افضل صفات خویش را در علی علیه‏السلام متجلّی می‏سازد، چگونه الگویی را برای پرورش این چنین برگزیده‏ای انتخاب می‏کند؟ علی علیه‏السلام را از شش سالگی به دامان پرمهر
نقش علی علیه‏السلام ، همان نقش کمال مطلوب است که هر انسانی را وامی‏دارد تا مطلوب فطرتش را از الگویی ویژه با جاذبه‏ای فراگیرتر، فرا راه خویش قرار دهد.
محمد صلی‏الله‏علیه‏و‏آله می‏دهد، تا بلندی منزلت و افتخار و عزّت همیشگی برای او پایدار
بماند.۱
با چنین اوصافی از آغاز کودکی علی علیه‏السلام ، به نقش آن حضرت پس از پیامبر پی خواهیم برد. نقش علی علیه‏السلام ، همان نقش کمال مطلوب است که هر انسانی را وامی‏دارد تا مطلوب فطرتش را از الگویی ویژه با جاذبه‏ای فراگیرتر، فرا راه خویش قرار دهد.
امیر مؤمنان در الگوگیری از پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله می‏فرماید: «پس به پیامبر پاکیزه و پاک خود اقتدا کن که راه و رسمش سرمشقی است (نیکو) برای کسی که بخواهد تأسّی جوید و انتسابی است(عالی) برای کسی که بخواهد منتسب گردد. محبوبترین بندگان نزد خداوند کسی است که رفتار پیامبر را سرمشـق خود سازد و به دنبال او رود.»۲
علی علیه‏السلام در مرحله تقلید که به لحاظ روان شناختی، از کیفیتی ناخودآگاه برخوردار است از روشها و سیره و تجربیات پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله پند می‏آموزد و به خویش
می‏بالد که در شمار محبوبترین بندگان خدا قرار گرفته است. آن حضرت، حتی این شیوه الگوگیری را به سایران نیز توصیه می‏کند؛ لذا تفاوت ساختار تربیتی ائمه اطهار علیهم‏السلام را با انسانهای عادی اینگونه درمی‏یابیم که به طور معمول در افراد عادی الگو و راهنما در دسترس انسان قرار دارد و آدمی گاه اسوه کمال را به گونه‏ای فرا راه خویش قرار می‏دهد که در مقام فرشتگان قرار می‏گیرد و گاه آنچنان غرق در لذّات حیوانی می‏گردد که خلق و خوی حیوانی می‏یابد و به فرموده شیخ اجل سعدی:
من آنچه شرط بلاغ است با تو می‏گویم
تو از سخنم خواه پند گیر، خواه ملال
اما پیروی کردن علی علیه‏السلام از پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله را به عنوان الگو، این چنین نمی‏بینیم که او مصمّم در این راه گام برمی‏دارد و راهی جز پیروی از پیامبر و روش تربیت آن حضرت را برای رسیدن به فلاح نمی‏شناسد.
ب) مرحله همانند سازی
همانند سازی مرحله دیگری از مراحل سازندگی شخصیت انسان است. در این مرحله کودک چنان در شخصیت دیگران فرو می‏رود که شخصیتش در شخصیت آنان حل می‏شود و اینگونه همانندیهای اولیه چنان در ذهن وی سرایت می‏کند که حتی در دوران بلوغ نیز تداوم آن مشاهده می‏گردد. سؤال اینجاست که انگیزه همانند سازی چگونه در انسان ایجاد می‏گردد؟ این انگیزه یا به علت دوست داشتن است یا به دلیل ستایش افرادی است که در اطراف کودک قرار دارند؛ لذا این انگیزه ناشی از محبت و قدرت است. میل انسان به همانندسازی، گاه در سنین بزرگسالی نیز به طور ناخودآگاه در زندگی انسان نقش خود را ایفا می‏کند.
علی علیه‏السلام آگاهانه به پیامبر اقتدا می‏کند و اهمیت فراوانی را برای نقش الگوی تربیتی انسانها قائل است. لذا در این باره می‏فرماید: یتأسّ صغیرکم بکبیرکم و یترأف کبیرکم بصغیرکم۱ ؛ «باید خردسالانتان از بزرگسالانتان پیروی کنند و بزرگسالانتان با خردسالانتان مهربان باشند.»
از کلام امیر مؤمنان بخوبی می‏توان دریافت که ایشان در الگوگیری، بهترین روش تربیتی را، پیروی از اوصیای پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله می‏داند و سیرت پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله را نیکوترین سیرت برای رساندن انسان به آخرتی نیکو برمی شمارد و مکرر تأکید می‏فرماید: «به خاندان پیامبرتان بنگرید و بدان سو که می‏روند بروید و پی آنان را بگیرید که هرگز شما را از راه رستگاری بیرون نخواهند کرد و به هلاکتتان نخواهند رساند. اگر ایستادند، بایستید، و اگر برخاستند برخیزید. بر آنها پیشی مگیرید که گمراه می‏شوید و از آنان پس نمانید که تباه می‏گردید.»
آیا می‏توان این چنین مربّی (الگو) سراسر محبّت و آگاهی را با انسانهای عادی بی تفاوت و گاه خودخواه یکی دانست؟! آیا می‏توان علی علیه‏السلام را که از همان اوان کودکی، خویش را از آموزگارش جدا نمی‏سازد و هر لحظه چونان بچه شتری به دنبال پیامبر علیه‏السلام می‏دود، با نوجوانان و جوانان خودباخته و بی هدف امروزی برابر دانست؟
● تفاوت الگوها
نقش الگویی ائمه معصوم علیهم‏السلام با الگوهای عادی انسانی تفاوت فاحشی دارد؛ چون آنان معصوم و مبرّا از هرگونه گناه هستند؛ لذا بهره‏گیری از محاسن آنان انسان را به فلاح می‏رساند ولی در الگوهای دیگر چنین ویژگی ای دیده نمی‏شود. دیگر آنکه الگوهای موجود تنها نقششان در دوران محدودی از زندگی و تا چند صباحی است که زنده هستند، اما این نقش در مورد ائمه معصوم علیهم‏السلام جاودانه است و تا دنیا برقرار است باقی است؛ چندانکه منحصر به افراد خاصی نیز نمی‏باشد. مهمتر آنکه ذات باری‏تعالی عنایت خاصی به ائمه معصوم علیهم‏السلام داشته و از صفات خویش بر آنان می‏تاباند ولی دیگر بندگان، بنا به ظرفیت وجودیشان از این مقام بهره می‏برند. همچنین مربیان عادی در الگوپذیری از مربی، صفات نیک و بد را با هم برمی‏گزینند ولی در مورد معصومان علیهم‏السلام بویژه علی علیه‏السلام خداوند نظر خاصی بر آنان دارد و کاملترین و بی‏نقص‏ترین الگوی آفریده خویش محمد علیه‏السلام را در پیش روی او می‏نهد.
● تشکیل «خود»
در این مرحله کودک شخصیت خویش را می‏سازد و خصایص اخلاقی شخصی را که با وی عجین گشته به شخصیت خود می‏بخشد. در این مرحله، کودک آرمانهایی را برمی‏گزیند که وی را قادر می‏سازد تا بر اساس آنها تمامی خواستها و تمایلات خویش را پایه‏ریزی کند.
باید توجه داشت که در تربیت، نه تنها محیط بلکه وراثت نقش مؤثّری را ایفا می‏کند ولی اصالت با فطرت است. تربیت فطری و متناسب با نهاد آدمی و نیازهایش، عشق او را به کمال مطلق و انزجارش را از نقص جلوه می‏دهد.۱
● ویژگی خاص تربیت امام علی علیه‏السلام
آیا تربیت علی علیه‏السلام نیز چون دیگر انسانهاست؟ آیا اگر علی علیه‏السلام در محیطی دیگر، با وراثتی دیگر و... بود، باز همان علی علیه‏السلام همیشه جاویدان می‏شد یا آنکه علی علیه‏السلام را خداوند برمی‏گزیند و کلام و خصلتش را کلام و خصلت پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله قرار می‏دهد؟! زیرا که گفتار علی، همان گفتار پیامبر است و کردار و رفتارش همان کردار و رفتار پیامبر. از این رو مراحل تشکیل شخصیت امیر مؤمنان الگویی خاص و ویژه دارد و به گونه‏ای نیست که تحت شرایط زمانی و وراثتی تابع یک سلسله نیروهای قهری گردد، بلکه ساختار شخصیت برگزیده او از تجلی ذات احدیّت است که در انسانی خاص تابانده شده و تا سرچشمه تجلّی گاه پیش می‏رود؛ به گونه‏ای که از خلق محمدی، علی علیه‏السلام ، محمدی دیگر می‏شود و بلکه زیباتر آنکه بیانش، کلامش و روحش محمدی می‏گردد بجز آنکه علی علیه‏السلام به نبوت وی دست نمی‏یازد.
عشق به کمال الهی تا لحظه آخر زندگی، از مربی ـ پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله ـ به متربی می‏تابد؛ بطوریکه در لحظه رحلت، رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله می‏فرماید: ادعوا الیّ حبیبی؛ «حبیب مرا به نزدم بیاورید.» آنگاه که علی علیه‏السلام دهان بر دهان پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله می‏گذارد، هزاران علم را از محضرش می‏آموزد، هزاران علمی که هریک بابی بوده است برای گشودن هزاران باب دیگر.۲
علی علیه‏السلام ، محمد منهای پیامبری است. با این اوصاف، چنانچه بخواهیم سخنی از علی علیه‏السلام به میان آوریم اوصاف پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله را بیان داشته‏ایم، و هیچ نکته‏ای را نمی‏توان از پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله نقل کرد
سرلوحه برنامه‏های تربیتی دین اسلام و امیر مؤمنان، اصل ملایمت و مدارا در همه امور است و روشهای تکلّف آور و خشونت بار از دید ایشان مطرود است.
که در مورد علی علیه‏السلام نقش نبسته باشد؛ زیرا زندگی علی علیه‏السلام از آغاز، زیر نظر مستقیم رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله شروع و تا رحلت پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله ادامه می‏یابد و کمتر زمانی را می‏توان یافت که آن حضرت همدوش پیامبر نباشد. تمثیل زیبایی از علی علیه‏السلام نقل شده است که می‏فرماید: «و لقد کنــت اتبعه اتباع الفصیـل اثر امهٔ».۳
الگو برداری از پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله را در تمامی شؤون زندگی علی می‏توان مشاهده کرد ؛ از جمله در جنگ «جمل» است که بر مروان بن حکم دست پیدا می‏کند، ولی از وی درمی‏گذرد و پس از فتح مکه عبدالله بن زبیر را که آشکارا به وی ناسزا می‏گفت، مورد عفو قرار می‏دهد؛ زیرا علی علیه‏السلام چونان پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله به لحاظ حسن خلق، بخشش، نرم خویی، تواضع و خلق نیکو زبانزد همه مردم بود.۱
فضایل علی علیه‏السلام را تنها می‏توان از زبان پیامبر علیه‏السلام شنید؛ ایشان می‏فرمایند: «آگاه باشید همانا علی علیه‏السلام برادر و وصی من است و پس از من درباره تأویل قرآن خواهد جنگید، چنانکه من درباره تنزیل آن جنگیدم.»۲ و چرا سخن از علی و اخلاق فردی و تربیتی او در حکومت طرح می‏گردد؟ پاسخ آن این است که علی هدفی جز تربیت انسانها ندارد.
برای رسیدن به اهداف تربیتی، بهترین و کوتاهترین راه، رعایت «اعتدال در تربیت» است. کتاب خدا و سنّت پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله بر اعتدال بنا شده است و یک نظام تربیتی نیز بر اعتدال استوار است که در آن نه امید بیش از اندازه، و نه بیم بیش از اندازه حاکم است. کمال آدمی در این است که در همه امور زندگی میانه‏رو باشد. چنانکه پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله می‏فرماید: «ما جایگاه میانه‏ایم. عقب افتادگان باید به ما ملحق شوند و تند روان غلط کننده باید به سوی ما باز گردند.»۳
● اصل ملایمت در تربیت
سرلوحه برنامه‏های تربیتی دین اسلام و امیر مؤمنان، اصل ملایمت و مدارا در همه امور است و روشهای تکلّف آور و خشونت بار از دید ایشان مطرود است.
روسو، فیلسوف و مربّی تعلیم و تربیت می‏گوید: «مرحله‏ای از حیات، کمال و بلوغی متناسب با خود دارد که مخصوص آن است. آموزش و پرورش باید این پیشرفت را تسهیل کند. مجموع این پیروزیهاست که سبب توفیق در کار تربیت می‏شود. اگر مرحله‏ای از مراحل مورد غفلت قرار گیرد، فرصت برای همیشه از دست شاگرد رفته است و اقدامهای بعدی سودی نخواهد داشت. و نیز هرگاه تربیت قبل از پایان رشد متوقف گردد شکست مربی از این هم بزرگتر خواهد بود.»۴
آیا تربیت و پرورش ائمه معصوم را هم می‏توان با اصول و مراحل رشد و تربیت مرسوم در جامعه منطبق کرد؟ و آیا تربیت انسانهای عادی همانند تربیت ائمه اطهار علیهم‏السلام است؟ و بسیاری از اینگونه سؤالات که با طرح آنها بیش از پیش به عجز بشر در تدوین دستور العملی تربیتی در مقایسه با نظام تربیتی ائمه معصوم علیهم‏السلام آشکار می‏گردد. از این رهگذر به این مطلب پی می‏بریم که تربیت در ائمه اطهار علیهم‏السلام الهی است و آنها انسانهای برگزیده‏ای هستند که کمال تربیت را در وجودشان می‏توان یافت و این کمال جز در سرچشمه منبع وحی نمی‏باشد و ذات اقدسش خود از منبع فضایل خویش بر آنان پرتو افکنده است. این بزرگواران به طور مستقیم به منبع فیض الهی متصل می‏باشند و هرگونه فضیلتی را، آنهم در نهایت کمال آن، دارا هستند؛ چنانکه وقتی سخن از فضایل مولا علی علیه‏السلام می‏رود، مشاهده می‏گردد که پس از رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله هرگونه فضایلی را به طور آشکار و برجسته داراست. ایشان به عنوان خلیفه، اوصافی را به منصه ظهور می‏رساند که در این مجال به اشاره‏ای کوتاه از آن اکتفا می‏گردد:۵
۱) جهاد در راه خدا:
هیچ جنگی را نمی‏یابید که علی با رشادت در آن حضور فعال نداشته باشد.
۲) علی علیه‏السلام در عین حال که برترین دانایان به شمار می‏رود، به عنوان شجاعترین سردار جنگهای اسلام، شهره آفاق است. او پیوسته به اطرافیان می‏فرمود: «سلونی قبل ان تفقدونی»
۳) کثرت جود و سخا:
تنها به ذکر یکی از ابیاتی که در وصفش آمده، اشاره می‏شود:
برو ای گدای مسکین در خانه علی زن
که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را
و چنان این صفات در او به صورت کثرت موجود است که سوره «هل اتی» و آیه «الذین ینفقون اموالهم باللیل و النهار سرا و علانیهٔ» در شأن او نازل شده است.
۴) او را سید زهّاد نامیده‏اند.
۵) آنقدر حسن خلق دارد و گشاده روی است که دشمنانش این صفت را از عیوب بزرگ آن حضرت پنداشته و مانع از رسیدن وی به خلافت می‏شدند.
۶) آن حضرت با وجود آنکه بسیار جوان بود، ولی سابقه قرب و نزدیکی‏اش با رسول الله صلی‏الله‏علیه‏و‏آله بیش از دیگران بود.
۷) او افضل فصحا بود و تاکنون، به گفته همه اطرافیانش به غیر از علی علیه‏السلام کسی فصاحت و بلاغت را به قریش تعلیم نداده است.
۸) از دیگر فضایل ایشان استجابت دعوات و آگاهی از اخبار غیب است و...
حاصل سخن آنکه با نگارش چند صفحه و کتاب نمی‏توان اقیانوسی را به تصویر کشید و به شناخت آن دست یافت؛ چنانکه قلم از کلام نخست، عجز خویش را در این باره اعلام کرده است. تنها معرفتی که انسان با مطالعه آثار نگاشته شده درباره امیر مؤمنان به دست می‏آورد آن است که در نهایت ضعف، اقرار کند که: علی علیه‏السلام را در راه محمد صلی‏الله‏علیه‏و‏آله و محمد صلی‏الله‏علیه‏و‏آله را از راه خداوند باید شناخت و برای این شناخت باید در دریای خلوص غرق شد و آیا بشر عادی می‏تواند به این معرفت دست یازد؟
بخشی، افسر
پاورقیها:
۱) نهج البلاغه، خطبه ۱۶۶
۱) مائده، ۵
۱) سیره معصومان از ولایت تا آغاز خلافت، محسن امین، ترجمه علی حجتی کرمانی، ج ۱، ص ۴ـ۵
۱) منتهی الآمال، ص ۱۷۳ـ۱۹۶
۱) بنگرید به: آداب نماز، امام خمینی، ص ۲۶۴
۱) سیره معصومان از ولایت تا آغاز خلافت، ج۱، ص ۳۴ـ۳۵
۱) ماه مهرپرور، مصطفی دلشاد تهرانی، ص۱۵۳
۲ منتهی الآمال (زندگی چهارده معصوم)، شیخ عباس قمی، ص ۱۷۳ـ۱۹۶
۲) زندگانی امیرالمؤمنین، سید هاشم رسولی محلاتی، ص ۱۷۲
۲) شمس، ۸
۲) علی کیست؟، فضل الله کمپانی، ص ۶ `
۲) مشرب مهر (روشهای تربیتی در نهج‏البلاغه)، مصطفی دلشاد تهرانی، ص ۴۲
۳) Personality, searching for the source of human behaviar M G grow : Samuel William
۳) نهج البلاغه، خطبه ۱۹۰
۳) ماه مهرپرور، ص ۲۲۳
۳) تعلیم و تربیت، غلامحسین شکوهی، ص۲ـ۸
۴) بقره، ۱۲۹
۴) مراحل تربیت، موریس دبس، ترجمه علیمحمد کاردان، ص ۸ـ۹
۵) آل عمران، ۱۵۹
۶) توبه، ۹
۷) بقره، ۱۶۵
۸) جاذبه و دافعه علی، مرتضی مطهری، ص۵۹
منابع:
جاذبه و دافعه علی علیه‏السلام : استاد شهید مرتضی مطهری، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دهم
سیره معصومان از ولایت تا آغاز خلافت: محسن امین، ترجمه علی حجتی کرمانی، ج ۱
زندگانی امیرالمؤمنین علیه‏السلام : سید هاشم رسولی محلاتی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ سوم
Personality, Searching for the source of human behaviar M G grow : Samuel, William , Hill ۱۹۸۱
مشرب مهر (روشهای تربیت در نهج البلاغه): مصطفی دلشاد تهرانی، انتشارات دریا، پاییز ۱۳۷۹، چاپ اول
علی کیست؟: فضل اله کمپانی، دارالکتب اسلامیه، ۱۳۷۴، چاپ هفدهم
منتهی الامال(زندگی چهارده‏معصوم): شیخ عباس قمی، ۱۳۶۳، چاپ سوم
نهج البلاغه: ترجمه احمد سپهر خراسانی، چاپ گلشن، چاپ سوم
ماه مهرپرور: مصطفی دلشاد تهرانی، خانه اندیشه جوان، ۱۳۷۸، چاپ اول
آداب نماز: امام خمینی رحمه‏الله ، دفتر نشر آثار و کتب امام خمینی
مراحل تربیت: موریس دبس، ترجمه علیمحمد گاردان، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۵۶، چاپ ششم
منبع : طوبی


همچنین مشاهده کنید