یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

سامراء، یادگار غربت


سامراء، یادگار غربت
● ویژگی های دوران امام هادی (ع)
دوران امامت امام هادی (ع) اگر چه دوران اقتدار حكام اسلامی در بیرون از مرزها بود، اما در درون مرزهای اسلامی، حاكمان از حقیقت اسلام فاصله گرفته بودند و دین داران حقیقی، مجال حركت و هدایت مردم را نداشتند؛ لذا این دوران را می توان دوران افول سیاسی عباسیان و تزلزل نهادهای حكومتی دانست . تغییر سریع فرمانروایان و حاكمان یكی از نشانه های نا پایداری نهادهای سیاسی و اجتماعی در این دوره است و ناپایداری نهادهای حاكم، زمینه مناسب را برای پیدایش جنبشهای سیاسی ، اجتماعی و اقدام علیه حكومت، فراهم می نماید.
در چنین شرایطی بود كه امام هادی (ع) در یك اقدام حساب شده دعوت خلیفه را برای حضور در سامراء كه در واقع پایگاه نظامی بود پذیرفت و به آنجا رفت. از اهداف امام هادی برای این هجرت می توان به نفوذ در پادگان دشمن و جذب نیروهای مخالف و همچنین سرگرم سازی دشمن با هدف امنیت دادن به فعالان وفعالیتهای سیاسی اشاره كرد.
محور اصلی حركت و فعالیت امام هادی همانا آماده سازی برای عصر غیبت از راه تعمیق و تعمیم شبكه ارتباطی وكالت در ولایات اسلامی بوده است. اسناد ومدارك تاریخی نشان میدهد كه امام منطقه وسیعی از قلمرو تحت نفوذ اسلام را به چند بخش بزرگ تقسیم نموده وهر قسمت را نیز به ” از اهداف امام هادی برای این هجرت می توان به نفوذ در پادگان دشمن و جذب نیروهای مخالف و همچنین سرگرم سازی دشمن با هدف امنیت دادن به فعالان وفعالیتهای سیاسی اشاره كرد. ... “
حوزه های كوچكتر وبرای هر بخش یك وكیل و نماینده از سوی خود گزینش و منصوب نموده و بدین ترتیب به نوعی از سازماندهی غیر رسمی امّت قیام و اقدام كرده بود.
این در حالی بود كه در مدت سی و سه سال امامت امام دهم، حدود شش خلیفه جا به جا شد. مشاهده ضعف در نهاد حكومت، زمینه بروز شكاف دولت و ملت را ایجاد نمود و در چنین محیط اجتماعی شورش ها و جنبش های مسلحانه شكل گرفتند و مورخان، همزمان با دوره رهبری امام هادی (ع) حدود بیست جنبش مسلحانه را ثبت كرده اند كه با رویكرد اصلاحی، نهاد قدرت ونظام خلافت را نشانه رفته بودند.
با توجه به این شرایط حساس، امام هادی (ع) ارتباط در عرصه هدایت مردم را از طریق فعالیتهای مذهبی وانجام فرایض شرعی میسر كردند. امام به شیوه پدر بزرگوارش امام جواد (ع) كه در واقع نظام وكالت را بنیان نهاد، از شاگردان وپیروان خالص خود برای انجام فرایض ورساندن پیام وشكل دهی جنبشها استفاده می نمودند.
امور وكالت در دو قست علمی ومالی بود افراد به دستور امام حقوق مالی خود را به وكلا پرداخت می نمودند وآنها یا اموال مزبور را به وكلای اصلی امام در بغداد وسامرا تحویل می دادند ویا به اجازه ایشان به مصرف می رساندند و با توجه به این نظام، شیعیان بسیاری از مناطق مختلف بخصوص ایران با ائمه در ارتباط بودند.
در بخش علمی نیز روایات بسیاری در مسایل كلامی از امام وارد شده در اصلاح اندیشه های كلامی شیعه مؤثر بوده است. ادعیه ای هم كه از آن حضرت به جا مانده است، مشتمل بر معارف الهی و شناخت حقیقت ” محور اصلی حركت و فعالیت امام هادی همانا آماده سازی برای عصر غیبت از راه تعمیق و تعمیم شبكه ارتباطی وكالت در ولایات اسلامی بوده است.... “
توحید است كه در واقع این متون نوعی دین شناسی عرفانی و اعتقادی شیعه می باشد.
● امام هادی (ع) از مدینه تا سامراء
امام هادی (ع) در زادگاه خود وپدرانش "مدینه" همانند اجداد گرامی خویش به گسترش علم و دانش و تربیت آنان طبق فرهنگ آداب اسلامی و تعلیم علوم مختلف مشغول بودند. آن حضرت مسجد النبی (ص) را به صورت پایگاه عظیم علمی فعال نمود و نه تنها سرچشمه و منبع اصیل حیات علمی و فكری مدینه بود بلكه یگانه پناهگاه و پشتوانه اقتصادی اهل علم و فقرا ومحتاجان نیز به شمار می رفتند.
● احضار امام (ع) از مدینه
سبط بن جوزی در تذكرهٔ الخواص از قول دانشمندان سیره نویس می نویسد: متوكل چون كینه علی(ع) وفرزندانش را در دل داشت واز سویی به جایگاه علی بن محمد در مدینه وگرایش مردمان به سوی اوآگاهی داشت ، آن حضرت را از مدینه به طرف بغداد حركت داد. او یحیی بن هرثمه را فرا خواند و به وی گفت: به مدینه عزیمت كن و در حال او تامل نما وبه سوی ما روانه نما. یحیی می گوید: در پی دستور متوكل به مدینه رفتم چون به آن شهر وارد شدم، فریاد و غوغایی از مردم به پا خاست كه تا آن روز چنین شور و غوغایی نشنیده بودم، آنان بر جان علی بن محمد نگران بودند چرا كه وی در حق آنان نیكویی می كرد و همواره ملازم مسجد بود و در دل گرایش به دنیا نداشت. من نیز مردم را تسكین دادم و برای آنها قسم یاد كردم كه درباره علی بن محمد به كار ناخوشایندی مامور نشده ام و هیچ نگرانی بر او نیست. سپس خانه
” چون امام هادی (ع) به سرمن رای ، رفت همه اصحاب و یاران متوكل او را استقبال كردند. حتی متوكل نیز به نزد حضرت رفت و او را مورد اكرام و تعظیم قرار داد. سپس امام (ع) از آنجا به خانه ای كه برایش مهیا كرده بودند، رفت .... “
آن حضرت را بازرسی كردم ودر آن جز قرآن وكتابهای دعا و كتابهای علمی چیزی نیافتم. پس آن حضرت در دیدگانم بزرگ جلوه كرد وخود عهده دار خدمتش شدم و امكانات زندگی او را نیكو گرداندم.
شیخ مفید در ارشاد گوید: انگیزه حركت ابو الحسن (ع) به مدینه آن بود كه عبد الله بن محمد در شهر مدینه به عنوان متصدی جنگ وامامت جماعت برگزیده شد. وی از آن حضرت نزد متوكل بد گویی می كرد واندیشه آزار واذیت امام را در سر داشت . لذا چون ابو الحسن از سعایت عبد الله بن محمد در نزد متوكل آگاه شد ، نامه ای به خلیفه نوشت ودر آن از دروغ بافیهای عبدالله بن محمد یاد كرد. متوكل دستور داد تا پاسخ نامه آن حضرت را بنویسد واو را به آوردن به سامرا دعوت كنند ودستور داد كه در گفتار وكردار به خوبی با آن حضرت رفتار كنند. چون نامه به دست ابو الحسن (ع) رسید، آماده سفر شد و یحیی بن هرثمه نیز آن حضرت را همراهی كرد .
مسعودی نوشته است : چون امام هادی (ع) به سرمن رای ، رفت همه اصحاب و یاران متوكل او را استقبال كردند. حتی متوكل نیز به نزد حضرت رفت و او را مورد اكرام و تعظیم قرار داد.
سپس امام (ع) از آنجا به خانه ای كه برایش مهیا كرده بودند، رفت . شیخ مفید گوید : یحیی بن هرثمه در ركاب آن حضرت روان شد تا به سر من رای رسید . چون بدانجا رسید، متوكل خود را از آن حضرت یك روز پنهان كرد. امام نیز در جایی معروف به خان صعالیك ماند و سپس متوكل دستور داد تا خانه ای به آن حضرت اختصاص دهند. آنگاه امام به آن خانه رخت كشید .
ابو الحسن (ع) در طول اقامتش در “سر من رای ” ، ظاهرا مورد اكرام قرار داشت اما رنجهای بسیار به ویژه از سوی متوكل دید
” ابو الحسن (ع) در طول اقامتش در “سر من رای ” ، ظاهرا مورد اكرام قرار داشت اما رنجهای بسیار به ویژه از سوی متوكل دید و همواره مورد تهدید و آزار قرار می گرفت و با خطر رو برو بود.... “ و همواره مورد تهدید و آزار قرار می گرفت و با خطر رو برو بود. روایت های تاریخی بسیاری حاكی از وضع خطیر امام در سامرا و گواه بر تحمل و استقامت آن حضرت در برابر طاغوتهای ستمگر است.
با نگاهی به زندگی امام هادی (ع) اوضاع دردآوری كه آن گرامی در سراسر عمر ، با آن روبرو بوده نمایان می شود. وضعیتی كه منحصر به زمان ایشان نبود، بلكه از استثنائات كه بگذریم، در تمام دوران بنی امیه و بنی عباس وضع به همین منوال بود به همین جهت رابطه امت با امام بسیار محدود بود وچنانكه گذشت حكومت وقت، امام هادی (ع) را به اجبار از مدینه به مركز خلافت آن روز یعنی سامرا آورد ،‌وآن بزرگوار را كاملا تحت مراقبت نگهداشت در عین حال امام با تحمل همه رنج ها ومحدودیت ها هرگز به كمترین تفاهمی با ستمگران تن نداد وبدیهی است كه شخصیت الهی و موقعیت اجتماعی امام و نیز مبارزه او با خلفا، برای حكومت هراس آور بود و بنی عباس پیوسته از این مساله رنج می بردند، وسر انجام به تنها راه چاره رسیدند ، وآن خاموش كردن نور خدا وقتل آن بزرگوار بود.
بدین ترتیب امام هادی (ع) در زمان خلافت معتز عباسی مسموم گردید و در سوم ماه رجب رحلت فرمود و در سامرا در خانه خویش به خاك سپرده شد .
معتز واطرافیانش همچنان در صددبودند خود را دوست دار امام(ع) جلوه دهند و با شركت در مراسم نماز و تدفین امام به نفع اغراض شوم خود بهره برداری كنند وبا عوام فریبی بر جنایت خویش سر پوش بگذارند ، اما پیش از آنكه جنازه مطهر امام را بیرون ببرند امام حسن عسكری (ع) فرزند برومند امام هادی (ع) بر پدر شهید خود نماز خواند و پس از آن كه كه جنازه بیرون آورده شد‌، معتز برادرش احمد بن متوكل را فرستاد تا بر امام در خیابان نماز بخواند.
در تشییع امام، انبوه مردم شركت كردند و جمعیت زیاد شد. گریه و شیون بالا گرفت و پس از انجام مراسم، جنازه را به خانه آن حضرت باز گرداندند ودر آنجا دفن كردند .
بعدها بدن مطهر فرزند شهیدش، امام حسن عسكری(ع) را نیز همانجا به خاك سپردند و در همان خانه نورانی بود كه حجت خدا مهدی (عج) برای آخرین بار دیده شد. از آن زمان تا كنون سامراء و آن خانه نورانی با همه غربتی كه دارد زیارتگاه شیعیان است.
منبع : خبرگزاری آینده روشن


همچنین مشاهده کنید