جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

شما می‌توانید یک آدمک چوبی بسازید


شما می‌توانید یک آدمک چوبی بسازید
داشتن یک آدمک چوبی در هنرهای رزمی، خیلی دور به نظر می‌رسد. من آنها را در فیلم‌های کونگ‌فو، نظیر: ”نسل‌ِ وینگ چون ”Wing Chun و Rumble in the Bromnx“، دیده‌ام و همیشه فکر می‌کردم که داشتن یکی از آنها آسان خواهد بود؛ به علاوه هر کسی که یک آدمک چوبی برای خودش دارد، باید یک هنرمند رزمی‌کار جدی باشد.
از چیزهائی که همیشه مرا از داشتن آدمک چوبی، دو نگه می‌داشت، یکی این بود که من ”وینگ چون کونگ‌فو“، هنر که آدمک چوبی، نوعاً به آن مربوط می‌شود را مطالعه نمی‌کنم؛ بلکه ”۷ ستارهٔ نیایش کنندهٔ مانتیس و شائولین شمالی“ را مطالعه می‌کنم و دوم به خاطر هزینه‌اش که گران می‌باشد.
برای استفاده از آدمک، می‌دانستم که باید تا حدودی وینگ چون را فرا بگیرم. من به این نتیجه رسیدم که چنان‌چه به داشتن یک آدمک چوبی تمایل دارم، باید خودم آن را بسازم.
برای این کار، به جستجو در وب ‌سایت‌ها اقدام، و سایت‌های بسیاری در ارتباط با فروش آدمک‌های چوبی پیدا کردم؛ اما همان‌طور که گفته‌ام من برای خرید یک آدمک چوبی، نمی‌توانم ۷۰۰ تا ۱۲۰۰ دلار پول خرج کنم. باز هم به جستجوی خود ادامه دادم؛ وب سایت‌های دیگری با طرح‌ها و برنامه‌هائی برای فروش پیدا شدند. شاید خسیس به نظر برسم ولی نمی‌خواستم حتی برای این برنامه‌ها چیزی پرداخت کنم. سرانجام، دو سایت که طرح‌‌های مفیدی را ارائه می‌دادند، پیدا شد. من قسمت‌هائی از هر طرح و نقشه را به کار بردم تا سرانجام به طرح اصلی آدمک خودم رسیدم.
نخستین چیزی که نیاز داشتم، یک بدنه برای ساختن آدمک بود. پس از تماس‌های تلفنی متعدد با چند انبار الوارهای چوبی، با یک انبار چوب که مخصوص الوارهای ناهموار و پرداخت نشده (سنباده نشده) بود، تماس گرفتم تا ببینم آن‌چه می‌خواهم در آن‌جا پیدا می‌شود یا نه. من یک چوب کاج مدوّر (گِرد) به طول پنج فوت و قطر ۹ اینچ نیاز داشتم. چون در اطراف شهر ما درخت‌های ساج زیادی یافت نمی‌شود. وقتی آن را خریدم و به خانه آوردم متوجه ترک‌های بزرگی روی آن شدم و نیز فهمیدم که چرا آن را الوارِ ”ناهموار و پرداخت نشده“ می‌نامند.
من شیارها و ترک‌‌ها را با بتونهٔ چوب پر کردم و بعد، چوب را سنباده کشیدم. این کار، چندین ساعت به طول انجامید؛ اما بالاخره همان‌طور که می‌خواستم صاف و نرم شد. بعد از سنباده زدن، مجبور شدم اندازه‌ها را از طرح، به روی بدنه انتقال دهم. شاید آسان به نظر برسد اما، کمی مشکل‌تر از آن بود که انتظارش را داشتم. در ابتدا، یک خط مرکزی مستقیم در طول بدنه، رسم کردم. تمام اندازه‌گیری‌های بعدی‌ام به همین ترتیب بود. علامت‌گذاری برای پا و نیز برای بازوی پائینی، به آسانی صورت گرفت، اما علامت‌گذاری برای دو بازوی بالائی، مشکل بزرگی بود.
طول بازوها ۱۱ اینچ است و این‌طور در نظر گرفته شده که به اندازه ۸ اینچ از محل رأس‌ها، جدا از هم باشند. نمی‌دانستم که چه‌طور باید زاویه دقیق را برای برش و ایجاد سوراخ‌ها پیدا کنم تا بازوها در وضعیت صحیح، داخل سوراخ‌ها قرار بگیرند. من با استفاده از خلاقیتم، از ضایعات چوب، یک نقاله (زاویه‌سنج) قابل تنظیم درست کردم و نقاله را به نوک بالائی بدنه، پیوست کردم و آن را با بازوها میزان نمودم؛ در نتیجه بازوها به فاصله ۸ اینچ جدا از هم قرار گرفتند. حالا می‌دانستم مراکز سوراخ‌ها که محل جای‌گیری بازوها بود، کجا باید باشد.
سپس، آماده ساخت پا برای آدمکم شدم. طرح‌ها، محل گوشه‌ها و زوایا را مشخص کردند. اما، چون پا یک خمیدگی بر روی خود داشت، نمی‌دانستم چه‌طور آن را درست کنم. من، با استفاده از چسب و چند پیچ، یک زانوی (اتصال) منطبق بر هم، برای پا، درست کردم. حساب کردم چنان‌چه آن را بشکنم، همیشه می‌توانم یکی دیگر را بسازم؛ هر چند زانوئی من تا حدی محکم بود.
پس از این‌که پا، ساخته شد و اندازه‌ها، انتقال داده شدند، آماده مته‌کاری و تراشکاری شدم. برای اندازه‌گیری، وقت بیشتری گذاشتم و کار را آغاز کردم. با سوراخ پا، شروع کردم، من یک سرتمه یک اینچی بر روی مته‌ام کار گذاشتم و نیز از یک اسکنهٔ سه چهارم اینچی استفاده کردم. بعد از ایجاد سوراخ، شروع به تراشیدن با اسکنه کردم. مقداری به سمت پائین تراش دادم و سپس پا را تا آن‌جا که می‌شد در سوراخ جاسازی کردم تا مطمئن شود زاویه را درست انتخاب کرده‌ام. پس از یک ساعت تراشکاری، دیگر می‌دانستم که سوراخ پا به خوبی حفر شده و بدنه در حال شکل‌گیری است.
من نیاز داشتم که بازوها از چوب بلوط ساخته شوند اما، ماشین تراشکاری نداشتم لذا ساخت آن را به یک نجار واگزار کردم.
پس از دریافت بازوها از نجار، شروع به حفر سوراخ کردم. من آهستنه و پیوسته کار می‌کردم. حفر و تراشیدن هر سوراخ بازو، تقریباً یک ساعت وقت بردو حالا آدمک آماده شده بود. تنها چیز باقی‌مانده، نصب آن بر روی دیوار بود.
من در پشت بدنه، سوراخ‌هائی برای نصب روی دیوار ایجاد کردم و تراش دادم سپس با چند وسیله و تعدادی پیچ، یک پایه یا قلاب بر روی دیوار ساختم. آدمک، در جای خودش نصب و آماده استفاده شد. حالا تنها مشکلم این بود که چه‌طور باید از آن استفاده کنم؟
فکر کردم برای استفاده درست از آدمک، مجبورم وینگ چون را فرا بگیرم، پس یک کتاب و تعدادی نوار ویدئویی خریدم و شروع به آموزش فرم آدمک چوبی کردم. یکی از دوستانم که قبلاً وینگ چون را مطالعه کرده بود، کمک کرد تا بعضی از موارد کاربردی فرم را مرور کنم. به مدت چند ماه، همه چیز خوب پیش می‌رفت، اما خیلی زود دریافتم که سبک اصلی‌ام، یعنی، هفت ستاره مانتیس، در حال آسیب و زیان دیدن است، چون اوقات زیادی را بر روی وینگ چون و آدمک صرف کرده بودم. با خود گفتم: ”چه کار داری می‌کنی؟ من حتی سبک هفت ستاره مانتیس را به خوبی نمی‌دانم و حالا دارم یک سبک جدید را یاد می‌گیرم فقط برای این که بتوانم از این آدمک استفاده کنم“. بعد از آن، آدمک چوبی‌ام برای مدتی بی‌استفاده ماند.
روزی به‌‌طور اتفاقی، یک چاپ قدیمی از کتاب هفت ستاره مانتیس را در وب یافتم و بلافاصله آن را سفارش دادم. به محض این‌که به دستم رسید، شروع به ورق زدن آن کردم و بسیار متعجب شدم وقتی دیدم یک هنرمند سبک هفت ستاره، از یک آدمک چوبی برای تکنیک‌های مانتیس استفاده می‌کند! حقیقت داشت؟ آیا واقعاً می‌توانستم آدمک چوبی را برای چیزی دیگر غیر از وینگ چون به کار ببرم؟ در همه جای کتاب به تکنیک‌های مانتیس اشاره شده بود؛ ضربات، به تله انداختن، سرعت هفت ستاره، جا خالی دادن، دفاع، ضربه پا؛ همه این‌ها آن‌جا بود. من با چشمانم می‌دیدم.
کتاب هفت ستاره، نه تنها کتاب خوبی بود، بلکه دید مرا نسبت به کاربرد متفاوت آدمک چوبی، باز کرد.
شما مجبور نیستید برای استفاده از آدمک، حتماً وینگ چون بدانید.
● تمرین با آدمک چوبی
اکنون، من به طور مرتب از آدمک چوبی استفاده می‌کنم. اما از روی عادت ساعت‌ها مقابل آن نمی‌ایستم، بلکه سعی می‌کنم که بر روی یک فرمی که همیشه کار می‌کردم تمرین نمایم. سپس، چند تکنیک خارج از آن فرم را برای تمرین با آدمک، انتخاب می‌کنم. هر تکنیک را بارها و بارها بر روی آدمک تمرین می‌کنم تا حس نسبتاً خوبی از آن پیدا کنم. من می‌کوشم این تکنیک‌ها را در دسته‌های متفاوت، ردیف کنم، دفعه بعد که با یک حریف واقعی روبه‌رو می‌شوم، تکنیک‌های بیشتری را تمرین می‌کنم.
خدمات آدمک چوبی مثل ”جای پائی“ بزرگی برای تبدیل تکنیک‌ها از حالت فرم به شکلی قابل استفاده می‌باشد.
دست‌یابی به تمام این‌ها، در واقع، به کمی انطباق، سازگاری و حوصله نیاز دارد. بسیاری از فرم‌ها (اشکال یا روش‌ها)، حرکتی بسیار طولی یا خطی دارند. من دریافتم که به جای کاربرد این حرکت خطی، حرکت را از یک طرف آدمک به طرف دیگر برای اجرای تکنیک بعدی، به انجام برسانم. این کار به دلیل ماهیت قدمت‌هائی جانبی (side-stepping) که بسیاری از تکنیک‌ها دارند، برایم معنی و مفهوم زیادی دارد.
من پی بردم با ذهنی باز و کمی خلاقیت هر تکنیک می‌تواند از یک آدمک چوبی اجرا شود.
در مجموع مراحل و روند ساخت آدمک، بسیار مشوق و دلگرم کننده بود. همین که کشف کردم برای کار با آدمک، نیازی به وینگ چون نیست و توانستم آن را با نیازهای خود تطبیق دهم، بزرگ‌ترین پاداش برای من بود.
سرانجام، من به ابزاری با ارزش، برای تمرین تقریباً هر تکنیکی دست یافتم و باید تصدیق کنم که داشتن یکی از آنها آسان و دلپذیر است.
به قلم: برایان مک کاری Brian McCarrie
منبع : ماهنامه دنیای کاراته


همچنین مشاهده کنید