رفراندوم برای محافظه کاران

شرایط آن طورها هم که اصلاح طلبان می گویند ناامید کننده نیست. فضای قبل از دوم خرداد ۱۳۷۶ را به خاطر بیاورید، حتی خود آقای خاتمی هم گمان نمی کرد که در چنان فضایی بتوان رای آورد . امروز تفکر اصلاحات، تفکر ناشناخته ای برای مردم نیست تفکر اصولگرایی هم برای مردم شناخته شده است، به خصوص که در شرایط حاضر هم، دولت و مجلس در اختیار این تفکر است شاید از این زاویه بتوان گفت مردم با مشاهده عملکرد هر دو جناح سیاسی اصلی کشور به یک بلوغ کامل سیاسی دست یافته اند و هیچ فرد یا گروهی نمی تواند با شعار و حرف رای مردم را جلب کند، همین که ۳ روحانی ذی نفوذ یعنی هاشمی رفسنجانی، خاتمی و کروبی نشست مشترک تشکیل می دهند و موضوع رد صلاحیت ها را بررسی می کنند، یعنی این که در بالاترین سطوح هنوز امکان رایزنی و اصلاح وجود دارد.
بخت برقضا اصولگرایان تمام همّ و غمّ خویش را به کارگرفته اند تا اصلاح طلبان را به ناامیدی کامل دچار کنند تا با دست خویش از صحنه کنار روند، دراین صورت آن ها طبق آن فرمول همیشگی یعنی برنده شدن با حداقل رای مردم بر کرسی های مجلس خواهند نشست، این یک تجربه تکرار شده است که وقتی آرای خاموش به تحرک درآمده و صاحبان آن به پای صندوق های رای آمده اند،ورق به نفع اصلاح گرایان برگشته است، پس هدف این است که هم نامزدها وهم مردم از مشارکت در انتخابات مایوس شوند.حتی در زمانی که اصلاح طلب ها در قوه مجریه بودند به قول خاتمی با ایجاد بحران در هر ۹ روز یکبار، مانع شدند از این که مردم نسبت به اصلاح امور امید پیدا کنند، وقتی هم که اصلاح طلب ها در مجلس بودند، با دژهای مستحکمی برخورد کردند که امکان بسیاری از اصلاحات را از آن ها می گرفت.
مخالفان اصلاحات، با لاتفاق دست به دست هم دادند و داده اند که این تفکر جابیفتد که اصلاح امور میسر نیست و همین است که هست، بیخودی تلاش و تحرک از خود نشان ندهید بزرگ ترین اشتباه استراتژیک اصلاح طلبان این است که در این دام بیفتند و صحنه را به محافظه کاران واگذار کنند اما اگر آنها کوتاه نیایند و حتی اگر شده با ناشناس ترین و گمنام ترین نامزدها به میدان بیایند شانس راهیابی آنها به مجلس وجود دارد.بررسی عینی و آماری رویکرد مردم به جناح های سیاسی نشان از ترسیم یک منحنی نرمال در گرایش عمومی به جناح ها بعد از انتخابات مجلس سوم تاکنون دارد، به عبارت بهتر یک ارتباط منطقی و معنا دار بین نتایج انتخابات شوراها، مجلس و ریاست جمهوری وجود داشته است، این منحنی از سال گذشته، یعنی هنگام برگزاری انتخابات شوراهای سوم و مجلس خبرگان به نفع جریان اصلاحات در حال تغییر است، فشاری که امروز بر مردم وارد می شود قابل مقایسه با هیچ دوره دیگری در جمهوری اسلامی نیست.
آن ها اکنون با عمق جان فهمیده اند که دیگرحتی قهر کردن با صندوق ها، نفعی برایشان نخواهد داشت و سرنوشت آنها توسط رای خود آنها رقم زده می شود، حالا خیلی ها برای فرا رسیدن ۲۴ اسفند روزشماری می کنند، نمی گوییم برای رای دادن به اصلاح طلبان از سرحب که برای پاسخ دادن به کسانی که حتی وعده های پر آب و رنگ خود را در انتخابات تکذیب می کنند.انتخابات ۲۴ اسفند ۸۶، بیش از هر چیز یک رفراندوم تمام عیار برای اصولگرایان خواهد بود.آرای عمومی در ۲۴ اسفند احتمالاً به دنبال پیدا کردن لیست محافظه کاران برای دادن پاسخ نه خواهد بود و آری به هر کسی که در آن لیست نیست . این حداقل ماجرا است.

نویسنده : حمید نوری

منبع : روزنامه همبستگی