جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


آفریقا، حرکت از نقطه صفر به سوی کارآفرینی


آفریقا، حرکت از نقطه صفر به سوی کارآفرینی
مقاله حاضر در سه حوزه گسترده یعنی کارآفرین، شرکت های کارآفرین و محیط بیرون وضعیت کارآفرین ها در قاره آفریقا بررسی می کند. آفریقا قاره ای با ۵۳ کشور و ۹۵۰ میلیون نفر جمعیت از لحاظ توسعه کارآفرینی در مراحل اولیه رشد قرار دارد و بیش از ۷۰ درصد کسب و کارها در آن کاملاً کوچک، خانوادگی و گاه شامل یک تا پنج نفر است. ویژگی های جمعیتی، عوامل روانشناختی، رفتار شغلی و نقاط قوت خاص این قاره عواملی هستند که بر تشکیل و ادامه فعالیت کسب و کارها تاثیر می گذارند.
همچنین ساختار سازمان ها، منابع مالی، حاکمیت شرکتی و کمک های فنی عوامل تاثیرگذار بر شرکت های کارآفرین در آفریقا محسوب می شوند. در نهایت متغیرهای مختلف اقتصاد کلان و عوامل اجتماعی- فرهنگی محیط بیرونی را برای ساختار کارآفرینی تشکیل می دهند.
تحقیقات نشان می دهد در قاره آفریقا نیز شبیه دیگر مناطق جهان الگوهای کارآفرینی مختلفی وجود دارد.
در آفریقا زنان کارآفرین در مقایسه با مردها با موانع بیش تری برای دستیابی به منابع مالی و کسب حمایت های قانونی روبه رو هستند. همچنین در اکثر کشورهای این قاره کارآفرین ها مرد، میانسال، متاهل و تحصیلکرده هستند. سرعت رشد و سوددهی شرکت های تحت مالکیت و مدیریت مردان بالاتر است. اما درست شبیه دیگر مناطق، این الگوها در حال تغییر هستند. همچنین عامل سرمایه گذاری خارجی طی چهار سال گذشته از عوامل مهم تاثیرگذار در رشد کارآفرینی و اشتغال بوده است. هر یک از کشورهای آفریقایی از جهتی خاص دارای مزیت اقتصادی هستند. برای مثال در چاد، وجود منابع نفتی به حضور شرکت های بزرگ و بین المللی نفتی منجر شده است.
چاد پنجمین کشور فقیر آفریقاست و تولید ناخالص داخلی آن کمی بیش از یک میلیارد دلار است. کارشناسان معتقدند حضور شرکت های بزرگ نفتی و رونق فعالیت های اقتصادی در این کشور به افزایش سرانه درآمد و افزایش توان مالی افراد برای راه انداختن کسب و کارهای مستقل منجر می شود. اما در چاد شبیه دیگر کشورهای آفریقایی، تنش های سیاسی و ابهام عمیق درباره وضعیت آینده در کنار فقدان زیرساخت های مخابراتی و مالی باعث کند شدن رشد فعالیت های اقتصادی شده است. از یک نظر، در حوزه کارآفرینی آفریقا باید همه چیز را از صفرشروع کند. برای مثال ۹۰ درصد شرکت های فعال در قاره آفریقا شرکت های بزرگ هستند درحالی که در کشورهای پیشرفته شرکت های کوچک و متوسط ستون فقرات اقتصاد را تشکیل می دهند. طبق تحقیقات اخیر، در موزامبیک شرکت موزال که تولیدکننده آلومینیوم است شهرتی بیش از شرکت کوکاکولا دارد. این شرکت که با سرمایه گذاری خارجی تاسیس شده در حال توسعه است اما این توسعه نفع اندکی برای اقتصاد و مردم موزامبیک دارد. فقر، تنش های سیاسی و جنگ داخلی موانع اصلی جریان پیدا کردن منابع مالی به اقشار تهیدست جامعه است. در این کشور و بسیاری از کشورهای آفریقایی، فقدان زیرساخت های ضروری از جمله جاده و پل، تعداد ناکافی نیروی متخصص، فساد اداری، انحصار شرکت های دولتی بر اقتصاد، ریسک بالای سرمایه گذاری، مقررات دایما در حال تغییر و عمدتا دست و پا گیر به ایجاد فرهنگ ضد کارآفرینی تبدیل شده است.
تحقیقات انجام شده از سوی بانک جهانی و صندوق بین المللی پول نشان می دهد تغییر وضعیت اقتصادی درآفریقا تا اندازه زیادی به توسعه کارآفرینی بستگی دارد و برای این توسعه لازم است چهار استراتژی اصلی مورد توجه قرار گیرد که عبارت هستند از: تشکیل دانش کاربردی، فعالیت های تحقیق و توسعه، ایجاد زیر ساخت های ضروری تسهیل کننده. کارآفرینی و تغییر فرهنگ حاکم بر کشورها به هدف مساعد کردن آن برای توسعه کارآفرینی. در ادامه به بررسی این چهار حوزه می پردازیم:
۱) ایجاد دانش کاربردی
واقعیت این است که درباره کارآفرینی در آفریقا تحقیقات اندکی انجام شده است. اما در همین معدود تحقیقات ثابت شده که فقدان دانش و تخصص کاربردی که شرکت ها و کسب و کارها بتوانند از آن جهت توسعه فعالیت های خود استفاده کنند مانعی بزرگ در راه توسعه کارآفرینی محسوب می شود. این کمبود در دو سطح مشاهده شده است. سطح نخست کمبود نیروی محقق برای ارایه توصیه به سیاستگذاران است. آن دسته از دولت های آفریقایی که به ضرورت توسعه کارآفرینی پی برده اند برای تدوین برنامه جامع اقتصادی با کمبود محقق مواجه هستند. همچنین محققان ارتباط حرفه ای کافی باهم ندارند و بسیاری از فعالیت های تحقیقاتی آن ها تکراری است. سطح دوم کمبود نیروی متخصص و با تجربه در کسب و کارهاست که باعث می شود شرکت ها توان ادامه فعالیت خود را از دست بدهند. به این ترتیب کارشناسان اقتصادی توصیه می کنند در آفریقا دانشگاه ها و مراکز آموزشی سیاست های خود را سازگار با نیازهای اقتصاد تدوین کنند و ارتباط مستحکم و پایدار بین بازار کار و مراکز آموزشی تشکیل شود.
۲) فعالیت های تحقیق و توسعه
تشکیل مبنای علمی برای فعالیت های کارآفرینانه یک ضرورت انکارناپذیر است. تحقیقات علمی و فنی در حوزه های مختلف زمینه های جدیدی را برای تاسیس کسب و کارها فراهم می کند. این همان فرآیندی است که در کشورهای غربی از صدها سال پیش آغاز شده است. هرتحقیق علمی زمینه تولید کالا یا خدمتی جدید را فراهم می کند. بررسی نیاز بازار و تولید برمبنای تقاضای از پیش شناسایی شده در همین حوزه می گنجد.
۳) ایجاد زیرساخت های ضروری
ضروری است اشخاص، سازمان ها، جوامع و دولت های آفریقایی که در توسعه کارآفرینی مشارکت دارند با تدوین برنامه ای جامع، نیازهای اساسی زیرساخت ها را مشخص کنند. در این جا وظیفه دولت ها از اهمیت خاصی برخوردار است زیرا اکثر کشورهای این قاره دارای اقتصادی بسته و دولتی هستند و برنامه ریزی ها و اجرای آن ها از سوی دولت ها انجام می شود. اراده سیاسی برای حرکت در جهت توسعه زیرساخت ها باعث افزایش اعتماد سرمایه گذاران داخلی و خارجی شده و نوعی هم افزایی مثبت به وجود می آید. همچنین با اجرای برنامه های یاد شده مشکل بیکاری حل می شود. اما قدم نخست برای حرکت در این راستا، ایمان واقعی سیاستگذاران به ضرورت تسهیل زمینه های کارآفرینی است.
نهادهای مالی در کشورهای آفریقایی نخستین قدم های رشد و توسعه را برمی دارند اما فعالیت گسترده آن ها طبق استانداردهای بین المللی و سازگار با نیازهای ملی از شروط بالندگی کارآفرینی است. ضروری است این نهادها در هماهنگی کامل با دیگر دستگاه ها فعالیت کنند تا کارآفرین ها در تمام زمینه های مهم از حمایت واقعی و کافی برخوردار باشند.
۴) تغییر فرهنگ حاکم بر کشورها
در کشورهای توسعه یافته کارآفرین ها از منزلت خاصی برخوردار هستند زیرا این دیدگاه وجود دارد که آن ها در حال کمک به اقتصاد و دیگران هستند. در آفریقا چنین فرهنگی وجود ندارد زیرا در عمل کسب و کارها شخصی و بسیار کوچک هستند. تغییر فرهنگ ملی به معنای افزایش مشارکت افراد در اقتصاد از طریق کارآفرینی است.
این اقدام به تغییر دیدگاه ها منجر می شود. همچنین باید موانع ساختاری در برابر آن ها رفع شود تا انگیزه برای ریسک پذیری افزایش پیدا کند. نکته دیگری که در این جا باید ذکر شود فقدان ارتباط نظام مند سطوح مختلف مدیریتی کشورهای آفریقایی است. ارتباط بین دولت و مقامات محلی باعث می شود موانع سریع تر شناسایی شده و در سیاستگذاری ها اقدام برای رفع آن ها انجام شود. در بعد وسیع تر آفریقا باید جایگاه خود را در اقتصاد بین الملل بشناسد.
طی سال های اخیر، مصرف کنندگان بزرگ مواد اولیه و نفت برای تضمین دسترسی به منابع اولیه به قاره آفریقا روی آورده اند اما ظرفیت های آفریقا برای نقش آفرینی در اقتصاد جهان بسیار بیش از این است که بخواهد تامین کننده منابع اولیه اقتصادهای بزرگ باشد. مسلما اگر دولت های آفریقایی برای دستیابی به توسعه اقدام نکنند، هیچ کشور خارجی این وظیفه را برای آن ها انجام نمی دهد. در حال حاضر تعداد بسیار کمی از دانشگاه های آفریقایی دروس مربوط به کارآفرینی را آموزش می دهند و این به معنای آن است که طی یک تا دو دهه آینده تعداد کافی متخصص کارآفرین در این قاره وجود نخواهد داشت. همچنین نهادهایی برای راهنمایی کارآفرین های موجود در زمینه های مختلف وجود ندارد.
محمدعلی آذری نیا
منبع: نشریه توسعه کارآفرینی BNET.com
منبع : روزنامه سرمایه


همچنین مشاهده کنید