شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

اسرائیل شمع‌ها را روشن می‌کند؛ اعراب اشک می‌ریزند


اسرائیل شمع‌ها را روشن می‌کند؛ اعراب اشک می‌ریزند
اسرائیل این روزها شصتمین سال تاسیس خود را در سرزمین دیگران جشن می‌گیرد، سرزمینی که امکان ندارد روزی فلسطینی‌ها بر سر آن با این رژیم سازش کنند لذا اگر اسرائیل خواهان برقراری صلح عادلانه است باید از آن چشم بپوشد اما اسرائیل تا کنون تنها به دنبال تحقق خواسته‌هایش بوده و به خواسته‌های هیچ کس توجه نکرده است. اسرائیل می‌خواهد سرزمین، صلح، امنیت و مشروعیت حضورش در منطقه را یک جا داشته باشد و همچنان قدرت برتر در منطقه باقی بماند اما این همه خودخواهی اسرائیل به نفعش نیست زیرا به افزایش بحران منجر می‌شود.
اسرائیل در طول تاریخ سیاه و خونبارش به دنبال برقراری صلحی بی‌پایه و اساس بوده تا سرپوشی بر اهداف و نیات صهیونیستی‌اش بگذارد و این مساله هرگز تحولی مثبت در روند صلح ایجاد نکرده است.
این اقدامات تنها دوره‌ بربرانه‌ای را که نازی‌ها در قرن گذشته اجرا کردند برای ما تداعی می‌کند. امروز صهیونیسم نیز با چنین شعارهایی خواهان برقراری دموکراسی‌های وارونه‌ای است که تنها امریکا وانگلیس آن را می‌شناسند و با همین شعارهای دروغین به عراق و افغانستان حمله کردند.
اسرائیل بر اساس قوانین اجحاف‌آمیز و ناعادلانه بیش از دو سوم سرزمین‌های عربی اشغالی را مصادره کرده و صاحبان و مالکین واقعی و قانونی این زمین‌ها را در خاک کشورشان آواره کرده است و علاوه بر این ظلم‌ها قوانین اجحاف‌آمیز دیگری که در طول تاریخ بشر بی‌نظیر بوده را صادر کرده و به این ترتیب فلسطینی‌ها را از ساده‌ترین و کمترین حقوق‌شان که همان بازگشت به سرزمین مادری است، محروم‌ ساخته است.
اسرائیل در ادامه اقدامات ظالمانه‌اش فلسطینی‌هایی را که مجبور به ترک خانه و کاشانه‌شان در ۲۹ نوامبر ۱۹۴۷ شده بودند از بازگشت به سرزمین‌شان محروم ساخت و از این زمان تاریخ تقسیم فلسطین شروع شد.
اسرائیل این قانون اجحافآمیز را برای کسانی که از مرزهای سرزمین‌های اشغالی خارج نشده بودند، نیز اجرا کرد و بر اساس قانونی که در سال ۱۹۴۹ صادر کرد فلسطینی‌ها را از بازگشت به شهرها و روستاهایشان محروم ساخت و پس از آن زمین‌های کشاورزی اعراب را مصادره کرد.
مصیبت بزرگ زمانی به وقوع پیوست که اسرائیل با مصر، سوریه و اردن وارد جنگ شد و بخش‌هایی از خاک این کشورها را نیز تصاحب کرد که به رغم باز گرداندن بخشی از این اراضی اشغال شده، بلندی‌های جولان سوریه همچنان تحت اشغال است.
اسرائیل امروز در حالی شصتمین سال تاسیس خود را در سرزمین‌های فلسطینی جشن می‌گیرد که ساکنان آن را با اقداماتی تروریستی تحت حمایت روسای جمهور امریکا طرد کرده است؛ روسای جمهوری که از زمان تاسیس اسرائیل تا امروز حامی این رژیم بوده‌اند‌ و جورج بوش پسر در این میان بیشترین حمایت‌ را از اسرائیل داشته است.
اسرائیل ریشه‌های خود را در سرزمین فلسطین مستحکم کرده و تبدیل به خاری در کالبد جهان عرب شده و با آشوب‌های مداوم و قدرت هسته‌ای‌اش و در اختیار داشتن بیش از ۲۰۰ کلاهک هسته‌‌ای منطقه را تهدید می‌کند. اسرائیل در همین حال خانه‌های فلسطینی‌ها را بر سرشان ویران می‌کند و زنان و کودکان را می‌کشد و اعراب کاملا در برابر این اقدامات ناتوانند و تنها به محکوم کردن این اقدامات بسنده می‌کنند.
کاندولیزا رایس، وزیر امور خارجه‌ امریکا اخیرا به بیت‌المقدس و رام‌الله سفر کرد و قرار است بوش نیز ظرف چند روز آینده برای تبریک به اسرائیل به مناسبت شصتمین سال تاسیس آن به این سرزمین سفر کند. بوش می‌آید تا به اسرائیل به دلیل غصب سرزمین مردمی بی‌گناه، کشتار آنها و نابودی و ویرانی سرزمین‌شان تبریک بگوید.
برخی خوش خیال‌ها معتقدند بوش به منطقه می‌آید تا قبل از ترک کاخ سفید، کشور مستقل فلسطین را در سال جاری تشکیل دهد و نام خود را به عنوان مرد برقرار کننده‌ صلح ثبت کند اما این افراد باید بدانند که وعده و وعیدهای بوش حرفی بیش نیست و تنها هم و غم بوش این است که در قاموس یهود از نامش به نیکی یاد شود. بوش هرگز برای اعراب کاری نکرده و تاکنون هر وعده‌ای که داده، محقق نشده است.
تاریخ ثابت کرده است اسرائیل تحت حمایت نظامی، مادی و معنوی امریکا توانست در سال ۱۹۶۷ فلسطین را به طور کامل تحت اشغال درآورد تا این‌که اعراب در اکتبر ۱۹۷۳ ضربه مهلکی به اسرائیل وارد کردند و مصر با حمله به اراضی اشغالی سرزمین‌هایش را پس گرفت.
مردم فلسطین با تصور این که اسرائیل خواهان صلح است و در این راستا تلاش می‌کند برای امضای توافق‌نامه صلح راهی اسلو شدند در حالی که تصور می‌کردند اسرائیل از سرزمین‌های اشغال شده در سال ۱۹۶۷عقب‌نشینی خواهد کرد و برای تشکیل کشور فلسطین گام خواهد برداشت اما اسرائیل چنین کاری نکرد.
هر بار که اعراب توپ را به میدان اسرائیل و امریکا انداختند، اسرائیل فریبکار و حامی آن امریکا یا طرح نقشه راه را مطرح کرده‌ یا دعوت به کنفرانس‌هایی نظیر کنفرانس آناپولیس و مساله مذاکرات مستقیم را علم کردند.
به این ترتیب هر بار نیرنگ یهود و امریکا توانسته مساله فلسطین را نابود کند. خلاصه‌ مطلب این که در زمان بوش هیچ راه حل مسالمت‌آمیزی برای درگیری اعراب و اسرائیل حاصل نشده و کشور فلسطین تشکیل نخواهد شد.
اختلافات داخلی فلسطینی‌ها همواره به دولت امریکا و اسرائیل فرصت تاخیر وسهل‌انگاری و اجرای سیاست‌های خبیثانه را داده است. حماس زمانی که به قدرت رسید اسرائیل و توافقنامه اسلو را به رسمیت نشناخت اما سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف) اسرائیل و توافق‌نامه‌های امضا شده را به رسمیت شناخت در حالی که اسرائیل حتی یک بند این توافق‌نامه‌ها را اجرا نکرده است.
اگرچه حماس به طور مستقل بر نوار غزه سلطه یافت و دولتش را تشکیل داد و بقیه مناطق تحت نظارت سازمان ساف باقی ماند اما تمام فلسطینی‌ها همچنان در یک قفس باقی ماندند که کلید این قفس در دست اسرائیل است، همان‌طور که بیش از ۱۱ هزار اسیر فلسطینی نیز دربند زندان‌های اسرائیل گرفتارهستند.
عید بن مسعود الجهنی‌
منبع: الحیات‌
منبع : روزنامه جام‌جم


همچنین مشاهده کنید