شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


ستاره‌ی کم‌حاشیه‌ی سینمای کمدی


ستاره‌ی کم‌حاشیه‌ی سینمای کمدی
▪ نام و نام خانوادگی: هارولدکلایپتون لوید
▪ تولد: ۲۰ آوریل ۱۸۹۳، برکارد نبراسکا، آمریکا
▪ مرگ: ۸ مارس ۱۹۷۱، بورلی هیلز، کالیفرنیا، آمریکا
▪ والدین: پدر، جیمز دارسی لوید و مادر، سارا الیزابت فریزر
اگر «چارلی چاپلین» به کمدی شخصیت مشهور است و اگر «لورل» و «هاردی» به خاطر میمیک خنده‌دار خود در عالم سینما مطرح شدند، در این میان «هارولد لوید» کمدینی بود که به‌واسطه‌ی موقعیت­های خنده­داری که برایش پیش می‌آمد موجب خنده‌ی تماشاچی می­شد.
در واقع، او را یکی از مهم­ترین بازیگران کمدی موقعیت در تاریخ سینما می­دانند؛ موردی که باعث شد تا روزی که سینما وجود دارد، نام او به عنوان کمدینی خلاق در تاریخ آن ثبت شود و هنوز هم مردم از تماشای فیلم‌هایش لذت ببرند و به آن‌ها بخندند و البته این سبک کاری، مورد استفاده‌ی بسیاری از کمدین‌ها در دوره‌های بعد نیز قرار گیرد. عاشقان فیلم­های کمدی صامت، او را رقیب برجسته و نزدیک «چاپلین» و «کیتون» می‌شناسند، اما تماشاگران کنونی فیلم و سینما، جز شناسایی سطحی چهره‌ی او، هیچ برداشت و اطلاعات عمیق و دقیقی از این ستاره‌ی ارزشمند و جذاب سینمای کمدی دهه‌های ۱۹۱۰ و ۱۹۲۰ ندارند و در واقع قادر به درک و شناخت او نیستند.
هارولد لوید در بیستم آوریل ۱۸۹۳، در برکارد نبراسکا (آمریکا) متولد شد. او پسر یک عکاس ناموفق بود که در سر راهش به سن‌‌ دیه‌گو، یک سالن شرط­بندی روی مسابقات اسبدوانی دایر کرده بود. لوید که از همان کودکی به کارهای نمایشی علاقه داشت، در سال ۱۹۱۲ برای جست­وجوی کار در زمینه‌ی سینما، به استودیوهای مختلف در لس آنجلس رفت تا این‌که بالاخره توانست در یک فیلم نقش کوتاهی در قالب یک سرخ‌پوست دست و پاچلفتی بگیرد؛ این آغاز، هرچند آغازی چندان باشکوه برای هارولد لوید نبود، اما به هر حال شروعی بود برای فعالیت هنری این ستاره‌ی آینده‌ی سینما.
لوید پس از این با «مک سنت» که یکی از کارگردانان آن زمان هالیوود بود، آشنا شد و دوره‌یی نه چندان موفق را با او سپری کرد. بعد از آن در سال ۱۹۱۷ با «هال روچ»، رقیب مک سنت، آشنا شد و به گروه او پیوست. او کار هنری را با روچ ادامه داد و در این مدت، شخصیتی به نام «لوک تنها» را خلق کرد که در واقع تقلیدی از شخصیت چارلی چاپلین بود. لوید در ۲۸ فیلم کوتاه با این شخصیت ظاهر شد، اما پس از آن تصمیم گرفت تغییراتی در روند کاری خود ایجاد کند. از این رو شخصیت خاص خود را خلق کرده و در فیلم «ما هرگز نمی­خوابیم»، با شخصیت همیشگی خود ظاهر شد؛ مردی ساده­دل از طبقه‌ی متوسط جامعه که مهم‌ترین مشخصه‌ی او، عینک قاب‌شاخی بود که تا پایان عمر سینمایی­اش با او همراه بوده و به عنوان امضایی در تمام کارهایش باقی ماند.
● شوخی­های لوید
لوید تا سال ۱۹۲۱، در ۲۸ فیلم کوتاه ظاهر شد که توسط کارگردانانی چون «هال روچ»، «الف گودینگ» و «جی. دبلیو. پرات» ساخته شده بودند؛ از این فیلم­ها می­توان به «از پدر بپرس» (۱۹۱۹)، «یک غربی از شرق آمده» (۱۹۲۰)، «جن­های سمج» (۱۹۲۰) و ... که شوخی­های جالب توجهی داشتند، اشاره کرد. این فیلم­های کوتاه باعث شهرت هارولد لوید، به عنوان کمدینی موفق، در میان مردم شدند و در واقع او را به چهره­یی شناخته‌شده، قبل از بازی در اولین فیلم سینمایی‌اش، مبدل ساختند.
در سال ۱۹۲۱، لوید اولین فیلم بلند سینمایی خود با نام «ملوان مادرزاد» را بازی کرد و به این ترتیب، زودتر از چاپلین و کیتون موفق به ایفای نقش در یک فیلم سینمایی شد.
بعد از این، لوید در چندین فیلم سینمایی دیگر در دوره‌ی صامت سینما به ایفای نقش پرداخت که همه‌ی آن‌ها فیلم­های بسیار موفقی بودند و از آن جمله می­توان به این عناوین اشاره کرد: «سلامتی در آخر» (۱۹۲۳)، «آدم خجالتی» (۱۹۲۴)، «آب داغ» (۱۹۲۴)، «محض رضای خدا» (۱۹۲۶) و ... بیش‌تر این فیلم­ها توسط کارگردانانی چون «فرینو مه­یر»، «سام تیلور» و «تد وایلد» کارگردانی شده‌اند و در برخی از آن‌ها، صحنه­های سینمایی به‌یادماندنی ثبت شده که برای همیشه در حافظه‌ی بسیاری از تماشاچیان هم باقی خواهد ماند؛ از آن جمله می­توان به بالا رفتن هارولد لوید از یک آسمانخراش و آویزان شدن او از عقربه‌ی ساعت برج در فیلم «سلامتی در آخر» و یا کشیدن دندان جان اسن غول‌پیکر در زندان، در فیلم «نگرانی چرا؟» اشاره کرد. همین آثار کافی بودند تا نام لوید به عنوان یکی از ستارگان ماندگار دوره‌ی سینمای صامت، در کنار بزرگانی چون چارلی چاپلین و باستر کیتون قرار گیرد.
بیش‌تر فیلم­های لوید سرشار از صحنه­های هیجان­انگیز است که با توجه به فیزیک بدنی او، این مهم به بهترین شکل ممکن در فیلم­ها اجرا می­شد. لوید شخصیتی ساده داشت و شاید کمدینی به بزرگی چاپلین نبود، اما به هر حال او شخصیتی از قشر متوسط جامعه بود که دغدغه‌اش فقر و نداری نبوده و مسایل ساده­تری را در فیلم­هایش نمایش می­داد.
برای لوید شادی و طراوت در کار ملاک بود و کمدی­های او انتقادی و یا کمدی سیاه نبودند. بیش‌تر شوخی­های او فیزیکی بوده و شاید به همین علت بود که بسیاری می­توانستند با فیلم­ها و شخصیتش ارتباط برقرار کنند.
● درخشش یک ستاره
لوید در سال ۱۹۲۳، با «میلارد دیویس»، همبازی بسیاری از فیلم­هایش، ازدواج کرد؛ پیوندی که به مدت ۴۰ سال یعنی تا زمان مرگ همسرش در سال ۱۹۶۳ ادامه داشت و از این حیث، لوید یکی از کم‌حاشیه‌ترین ستارگان تاریخ سینما به شمار می­رود.
از سال ۱۹۲۸ و هم‌زمان با ناطق شدن سینما، هرچند که لوید به فعالیت خود ادامه داد، اما نتوانست همچون گذشته مانند یک ستاره بدرخشد؛ با این‌که مردم هم‌چنان او را بدون صدا دوست داشتند، اما ستارگان زیادی نیز هم‌زمان با وقوع این امر، به عالم سینما وارد شدند.
در دوره‌ی ناطق، لوید با کارگردانانی چون «سام تیلور» و «لئو مک کری» همکاری کرد. آخرین فیلم لوید، «چهارشنبه‌ی جنون­آمیز» نام داشت که هرچند در آن با «پرستون استرجس»، کارگردان و طنزپرداز مشهور آن دوران، همکاری کرد، اما شکستی تمام‌عیار برای لوید بود و به همین خاطر از بازیگری در سینما کناره­گیری کرد. او شم اقتصادی بسیار خوبی داشت به‌طوری که تا پایان عمر با مشکل اقتصادی روبه‌رو نشد و از زندگی بسیار مرفهی، مانند یک ستاره‌ی سینما، برخوردار بود.
لوید بین سال­های ۱۹۶۲ تا ۱۹۶۳ با گردآوری و تدوین مجدد برخی از سکانس‌های درخشان فیلم­های صامتش، دو فیلم به نام­های «دنیای کمدی هارولد لوید» و «سوی مسخره‌ی زندگی» را روانه‌ی بازار کرد که در گیشه بسیار موفق عمل کردند و دوباره نام این ستاره‌ی سینمای صامت را بر سر زبان‌ها انداختند.
هارولد لوید در سال ۱۹۷۱ و در ۷۷ سالگی بر اثر ابتلا به سرطان درگذشت، در حالی که بیش از پنج میلیون دلار از او ثروت باقی ماند
● گزیده‌ی آثار
«از پدر بپرس» (۱۹۱۹)، «یک غربی از شرق آمده» و «جن‌های سمج» (۱۹۲۰)، «سلامتی در آخر» (۱۹۲۳)، «آدم خجالتی» و «آب داغ» (۱۹۲۴)، «محض رضای خدا» (۱۹۲۶)، «دیوانه‌ی فیلم» (۱۹۳۲)، «پنجه‌ی گربه» (۱۹۳۴)، «راه‌شیری» (۱۹۳۶) و «پروفسور مراقب باش» (۱۹۳۸).
مهدی و فهیمه فلاح صابر
منبع : سورۀ مهر


همچنین مشاهده کنید