جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


۴۵ نوع خشونت خانگی در ایران


۴۵ نوع خشونت خانگی در ایران
پژوهشگران یک طرح ملی برای اندازه‌گیری شاخص کلی خشونت خانگی علیه زنان در ایران از ۴۵ مقیاس یا به قول خودشان گویه استفاده کرده‌اند که تعدادی از آنها عبارتند از : به کاربردن کلمات رکیک، بهانه‌گیری های پی در پی، داد وفریاد و بد اخلاقی، ایجاد فشارهای روحی با رفتار تحکم آمیز، تهدید به کشتن، محروم کردن از غذا، کتک‌ کاری، مجبور کردن به کارهای خلاف عرف و شرع و قانون، جلوگیری از استقلال مالی و مجبور کردن به دیدن عکس و فیلم‌های خلاف اخلاق عمومی یا اجبار به روابط زناشویی ناخواسته.
در گزارش‌های نهایی طرح ملی بررسی پدیده خشونت خانگی، هر یک از گویه‌ها در سه مرحله مورد اندازه‌گیری قرار گرفتند: در مرحله اول، میزان وقوع خشونت خانگی از اول زندگی مشترک تا کنون و در مرحله دیگر طرز تلقی پاسخگویان از وقوع خشونت مورد نظر. هر کدام از این آمارها به تفکیک کل افراد مورد مطالعه و افراد آسیب دیده (در گیر خشونت)، ارائه شده است.
بر اساس یافته‌های این پژوهش ملی، در مجموع تمامی افرد مورد مطالعه در سطح ملی به طور متوسط ۷/۴ مورد از گونه‌های متفاوت (۴۵ مورد) خشونت خانگی را تجربه کرده‌اند. این میانگین برای افراد درگیر در خشونت خانگی ۱/۷ است
معنای این آمار این است که هر زنی که در طول زندگی مشترک خود تاکنون با خشونت خانگی درگیر بوده، به طور متوسط هفت مورد از انواع این خشونت‌ها را تجربه کرده است .
قاضی طباطبایی و همکارانش میزان وقوع خشونت خانگی علیه زنان رادر هشت جنبه (نوع) دسته بندی و بررسی کرده‌اند. یکی از انواع این خشونت‌ها استفاده از تهدیدهای متفاوت و ایجاد مخاطره است . ۵/۲۳ درصد از زنان مورد مطالعه در این پژوهش اعلام کرده‌اند که از اول زندگی مشترک تاکنون درگیر این نوع از خشونت بوده‌اند که مفهوم آن تهدید و شکایت به پلیس و دادگاه ، ایجاد محدویت در تماس‌های تلفنی و رفت و آمدهای روزانه، تهدید به آزار و اذیت، تهدید به ترک کردن خانه ... و حتی اقدام به خودکشی است .
● خشونت روانی و کلامی، رتبه نخست :
زنان ایران در میان انواع ۹ گانه خشونت خانگی، بیشتر تحت خشونت‌های روانی و کلامی قرار دارند.
۷/۵۲ درصد از کل پاسخگویان در پژوهش ملی بررسی خشونت خانگی دقیقا اعلام کرده‌اند که از اول زندگی مشترک تا کنون قربانی این نوع خشونت که شامل به کاربردن کلمات رکیک، دشنام ، داد و فریاد، بهانه‌گیری‌های پی در پی و ... است ، بوده‌اند.
میانگین وقوع این نوع خشونت برای زنانی که درگیر آن بوده‌اند ، ۱۰ بار است.
رتبه بعدی از آن خشونت فیزیکی از نوع دوم است که ۸/۳۷ درصد از زنان ایرانی از اول زندگی مشترک خود، آن را تجربه کرده‌اند. این نوع خشونت شامل سیلی زدن ، زدن با مشت یا چیز دیگر، لگد زدن و ... است .
متوسط میزان تجربه این نوع خشونت‌ها برای زنان درگیر در خشونت خانگی ، برابر با ۴۶/۲ بار است . رتبه سوم با رقم ۷/۲۷ درصد متعلق به خشونت‌های ممانعت از رشد اجتماعی و فکری و آموزشی است که شامل ایجاد محدویت در ارتباط‌های فامیلی، دوستانه و اجتماعی، ممانعت از کاریابی و اشتغال و ایجاد محدویت در ادامه تحصیل و مشارکت در انجمن‌های اجتماعی است که ۳/۷۲ درصد از زنان اظهار کرده‌اند که از اول زندگی مشترک تا کنون در معرض این نوع از خشونت همسران خود نبوده‌اند .
● خشونت جنسی، رتبه آخر :
خشونت‌های جنسی و ناموسی که شامل مجبور کردن به دیدن عکس‌ و فیلم‌های خلاف اخلاق عمومی یا اجبار به روابط زناشویی ناخواسته یا غیرمتعارف می‌شود، با رقم ۲/۱۰ درصد رتبه پائینی را به خود اختصاص داده است. آمارهایی که ابعاد میزان وقوع خشونت خانگی را در سطح ملی نشان می‌دهد، حاکی است که ۸/۸۹ درصد از زنان ایرانی گفته‌اند در طول زندگی مشترک خود هرگز قربانی خشونت‌های جنسی و ناموسی نبوده‌اند.
همچنین اکثر افراد درگیر در خشونت‌های جنسی و ناموسی اعلام کرده‌اند که در حد پائین و خیلی پائین، در معرض این نوع خشونت ‌ها بوده‌اند .
بنابراین، نتایج پژوهش بررسی خشونت خانگی در ۲۸ مرکز استان نشان می‌دهد که وقوع خشونت‌های جنسی و ناموسی در سطح ملی در مقایسه با خشونت‌های دیگر ، کمتر گزارش شده است
البته دکتر قاضی طباطبایی پس از ذکر آمار پائین خشونت‌های جنسی، اضافه کرد که با توجه به وجود نوعی الزام، جبر هنجاری، عرفی و حتی شرعی در باره اظهار چنین خشونت‌هایی در جامعه و فرهنگ ایران، به طور تلویحی می‌توان میزان کم این نوع خشونت ها را ناشی از خود سانسوری و نزاکت زنان مورد مطالعه دانست .
یافته‌های تحقیق قاضی طباطبایی و همکارانش در ارتباط با عوامل موثر بر خشونت خانگی نشان می‌دهد که وضعیت تحصیلی نیز بر میزان همسرآزاری تاثیر دارد.
زنان بی‌سواد بیشترین و زنان دارای فوق دیپلم و لیسانس کمترین خشونت را از اول زندگی مشترک خود تجربه کرده‌اند.
یافته‌های همین تحقیق نشان می‌دهد که میزان تاثیر سن و همچنین شاغل و یا غیر شاغل بودن زن بر خشونت خانگی علیه زنان از تنوع و تفاوت‌های قابل توجهی برخوردار است.
زنان ۵۵ تا ۵۹ ساله بالاترین و زنان ۲۰ تا ۲۴ ساله پائین‌ترین مورد وقوع خشونت را در زندگی مشترک خود داشته‌اند. زنان غیر شاغل نیز بیشتر و زنان شاغل کمتر خشونت را تجربه کرده‌اند .
یافته‌های یک پژوهش دیگر که در تهران انجام شده است، برخی از نتایج پژوهش ملی را در این باره تائید می‌کند: &#۰۳۹;&#۰۳۹;ویژگی‌های فردی قربانیان همسرآزاری در مراجعه به مراکز سازمان پزشکی قانونی&#۰۳۹;&#۰۳۹; عنوان پژوهشی است که توسط حسن افتخار، حسن کاکویی، آمنه ستاره فروزان و منیر برادران انجام شده است. نتایج این مطالعه توصیفی نشان می‌دهد که ۲۸ درصد از قزبانیان خشونت خانگی شاغل و ۷۱ درصد غیرشاغل بوده‌اند. از طرفی اشتغال زنان ارتباط تنگاتنگی با میزان تحصیلات آنان داشته است.
در این پژوهش همچنین روشن شد که هر چه مدت زناشویی افزایش می‌یابد دفعات ضرب و شتم شوهر و میزان مدارا با خشونت خانگی افزایش می‌یابد.
این پژوهش نشان می‌دهد که تعداد دفعه‌های ضرب و شتم شوهر با تعداد فرزندان ارتباط مستقیم دارد و هر چه تعداد فرزندان بیشتر باشد، خشونت جسمی علیه زنان هم بیشتر شده است. ضمن اینکه بین دفعات ضرب و شتم شوهر و گرایش قربانیان به طلاق و جدایی ارتباطی دیده نشده است.
پژوهش ملی بررسی خشونت خانگی میزان تاثیر شغل، درآمد ماهیانه خانوار، زبان مادری و محل بزرگ شدن را بر خشونت خانگی مورد ارزیابی قرار داده است که روشن شد ارتباط معناداری بین آنها وجود دارد.
به این ترتیب که کارگران کشاورزی از اول زندگی مشترک تا کنون بیشترین و کارمندان و متخصصان عالی رتبه کمترین خشونت را درباره همسران خود انجام داده‌اند .
خانواده‌هایی که میزان هزینه ماهانه آنها زیر ۷۵ هزار تومان بوده بالاترین میزان خشونت را تجربه کرده‌اند و آنها که بین ۲۲۶ تا ۳۰۰ هزار تومان هزینه داشته‌اند، کمترین خشونت را.
● تاثیر نوع محل سکونت بر خشونت خانگی :
همچنین خانواده‌هایی که در خانه‌های ویلایی زندگی می‌کنند، بیشترین خشونت و خانواده‌هایی که در آپارتمان سکونت دارند، کمترین خشونت را تجربه کرده‌اند .
مردانی که تا ۱۸ سالگی در روستا بزرگ شده‌اند، بالاترین خشونت را علیه زنان روا داشته‌اند و مردان بزرگ شده شهر، کمترین خشونت را.
زنانی که با همسرشان همشهری نیستند، بیشتر تحت خشونت واقع شده‌اند و البته آنها که همشهری بوده‌اند کمترین خشونت را تحمل کرده‌اند.
در این پژوهش ارتباط زبان مادری نیز با خشونت در خانواده‌ مورد سنجش قرار داده شد و نتایجش خبر از آن می‌دهد که مردان بلوچ و لر زبان، بالاترین خشونت و مردان مازنی و گیلک زبان، کمترین خشونت را از ابتدای زندگی مشترک تا کنون نسبت به زنان خود روا داشته‌اند.
● پرخشونت‌ترین دوره‌ها :
میانگین مرتب شده دوره‌های زندگی، در بین پاسخگویان در سطح ملی بر حسب میزان وقوع خشونت خانگی نشان می‌دهد که دوره‌های زیر به ترتیب پرخشونت ‌ترین دوره‌ها برای زنان ایران محسوب می‌شوند :
۱) یک سال اول ازدواج
۲) دوران تنگناهای مالی
۳) پس از تولد فرزندان
۴) حداقل یکبار در ماه
۵) دوران میانسالی
۶) دوران بارداری .
خلاصه یافته‌های بر‌آورد گستره خشونت خانگی در ۲۸ مرکز استان کشور ۱۲ مورد از کم شایع‌ترین انواع خشونت را در باره زنان چنین نشان می‌دهد:
۱) مجبور کردن به انجام کارهای خلاف عرف و شرع و قانون (۱/۱ درصد)
۲) کتک‌ کاری منجر به سقط جنین (۲/۱ درصد)
۳) زدن تا حد نقص عضو ( ۳/۱ درصد )
۴) زدن تا حدی که پرده گوش پاره شده است ( ۵/۱درصد)
۵) زدن تا حدی که دست یا پا شکسته است ( ۲درصد)
۶) از دست دادن دندان ( ۶/۱ درصد)
۷) زدن تا حدی که فک یا بینی شکسته است ( ۵/۱ درصد)
۸) جلوگیری از نگهداری فرزندان توسط زن در زمان متارکه ( ۲ درصد)
۹) ازدواج مجدد شوهر بدون رضایت همسر اول ( ۲ درصد)
۱۰) مجبور کردن به سقط جنین ( ۵/۲درصد)
۱۱) زدن تا حدی که دندان‌ها لق شده است ( ۵/۲ بدرصد)
۱۲) عدم مراعات بهداشت زناشویی ( ۶/۲ درصد)
منبع : تهران مانیا


همچنین مشاهده کنید