شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

ظلم و فساد، شرایط یا علائم ظهور


ظلم و فساد، شرایط یا علائم ظهور
ماموریت اساسی بزرگ منجی عالم و تحقق بخش اهداف انبیا و اولیا، برپایی قسط و عدالت در سراسر این کره خاکی و اشاعه یکتاپرستی و برچیدن هرگونه ظلم و جور و فساد و تباهی است. روایات پرشماری بیانگر آن است که این انقلاب عظیم و سترگ آن گاه رخ می دهد که ظلم و فساد و تباهی جهان را فراگیرد و حکومت های دین ستیز و عدل ستیز و مستکبران، گستره زمین خاکی را تحت بیرق خود آورند.
الف) پیامبر(ص) فرمود: یملا الارض قسطاً و عدلا کما ملئت ظلماً و جوراً(۱): زمین پر از قسط و عدل می شود، هم چنان که پر از ظلم و جور شده بود.
ب) ابی جعفر(ع) فرمود: لایخرج المهدی حتی یرقی الظلمه(۲): مهدی(عج) ظهور نمی کند مگر آن گاه که ظلمت و تاریکی سراسر جهان را فراگیرد.
ج) امام باقر(ع) فرمود: لایظهر المهدی الا علی خوف شدید و زلزال و فتنه تصیب الناس(۳) مهدی(عج) ظهور نمی کند مگر پس از خوف و ترس فراوان و زلزله ها و فتنه های زیاد که در بین مردم گسترش یابد.
برخی غیرمتخصصان و ناآشنایان با اندیشه ژرف مهدویت، از این روایات چنین برداشت کرده اند که کثرت ظلم و فساد در جامعه، زمینه ساز ظهور و سبب تسریع در ظهور آن منجی مصلح خواهد شد. بنابراین کار ظالمان و مفسدان در زمین شایسته است، زیرا ظهور حضرت را نزدیک می کند و در مقابل، کسانی که درصدد اصلاح جامعه هستند و جلوی فساد و تباهی را می گیرند کارشان ناشایست است، زیرا ظهور حضرت را به تاخیر می اندازد.
از نظر اینان، هر گناه و هر ظلم و هر تبعیض و هر حق کشی و هر بلیه ای، به حکم این که مقدمه اصلاح کلی است و انفجار را قریب الوقوع می کند، رواست؛ پس بهترین کمک به تسریع در ظهور و بهترین شکل انتظار، ترویج و اشاعه فساد است...
این گروه طبعاً به مصلحان و مجاهدان و آمران به معروف و ناهیان از منکر با نوعی بغض و عداوت می نگرند؛ زیرا آنان را از تاخیراندازان ظهور حضرت مهدی(علیه السلام) می شمارند؛ و از اهل فساد راضی هستند؛ چرا که مقدمات ظهور را فراهم می نمایند و برعکس، اگر خود هم اهل گناه نباشند، در عمق ضمیر و اندیشه، با نوعی رضایت به گناهکاران و عاملان فساد می نگرند؛ زیرا اینان مقدمات ظهور را فراهم می آورند(۴)
البته چنین تفکری تازگی ندارد و یکی از اصول فلسفه مارکس به شمار می آید. مارکسیست ها می گویند:
کورک (دمل) هر قدر فسادش زیادتر باشد، زودتر دهن باز می کند و منفجر می شود؛ پس در جامعه نیز برای به وجود آمدن انقلاب، باید فساد را بیشتر کرد.(۵)
اینان در فرضیه اصلاح یا انقلاب، مخالف اصلاح هستند و می گویند: اصلاح، انقلاب را به تاخیر می اندازد، پس اصلاح بد است؛ و قایل به اخلال هستند و می گویند نابسامانی موجه است؛ چون نابسامانی تضاد و کشمکش را بیشتر می کند و وقتی کشمکش بیشتر شد، جنگ و مبارزه شدیدتر شده، انقلاب سریع تر انجام می شود.(۶)
تردیدی نیست که انتشار چنین تفکر مسمومی سبب بسترسازی هایی برای مقابله با اصلاحات و آرمان های اسلام ناب می گردد و فساد و تباهی را، که بسیار با هوای نفس سازگار است، در میان جامعه می گستراند و لاابالی گری ها و بی بند و باری ها و ظلم و ستم ها، رنگ و بوی دینی به خود می گیرند و برخی با این بهانه که «هدف وسیله را توجیه می کند» تمامی کارهای خود را در راه رسیدن به آن انقلاب مقدس و متعالی، توجیه می نمایند. برخی از پاسخ های این اندیشه باطل عبارت اند از:
الف) شرایط و زمینه های ایجاد هر پدیده ای با علایم و نشانه های آن تفاوت دارد. عوامل و شرایط ایجاد هر پدیده، لازمه آن است و از آن جدایی ندارد و تا وجود پیدا نکند آن محقق نمی شود؛ بنابراین، بین شرایط و زمینه های هر پدیده با خود آن نسبت استلزامی و انفکاک ناپذیری برقرار است و آن شرایط در شکل گیری پدیده، نقش کلیدی دارند. اما نشانه ها و علایم یک پدیده، تنها از وقوع یا نزدیکی وقوع آن پدیده خبر می دهند و هیچ نقشی در ایجاد آن ندارند و ممکن است پدیده محقق شود بدون آن که نشانه های وعده داده شده برای آن محقق شده باشد. حال باید روشن شود که آیا گسترش فساد و ظلم در جامعه، شرط و زمینه ظهور است یا علامت و نشانه آن؟ با ژرف اندیشی در روایات روشن می گردد که زیاد شدن تباهی و فساد و ظلم از نشانه های ظهور به شمار می آید، نه زمینه و شرط و سبب ظهور؛ بنابراین، گسترش فساد و تباهی هیچ نقشی در اصل ظهور ندارد، تا آرمان تشکیل حکومت عدل گستر مهدی(علیه السلام)، با آن قوام و تحقق پیدا کند، بلکه وجود این ظلم ها و فسادها، همگان را از نزدیکی ظهور یا وقوع آن آگاه می کند. و این روایات، صرفاً، وضعیت زمان ظهور حضرت را توصیف می کنند.
ب) این گونه روایات حاکی از کثرت ظلم و فساد هستند. نه کثرت و فراوانی ظالمان و فاسدان؛ چه بسا تعداد کمی ظالم و فاسد در زمین وجود داشته باشند، ولی چنان ظلم و فسادی به پا کنند که سراسر جهان را فراگیرد؛ بنابراین در این روایات، فراوانی ظلم و فساد مورد عنایت قرار گرفته است نه پرشمار بودن ظالمان و فاسدان و این مطلب منافاتی با تلاش انسان ها و مومنین در ایجاد حرکات اصلاحی و حکومت عدل ومخالفت با فساد ندارد. شیخ صدوق (رحمه الله) روایتی از امام صادق (علیه السلام) نقل می کند، مبنی بر این که «این امر تحقق نمی پذیرد، مگر این که هر یک از شقی و سعید به نهایت کار خود برسند.»
پس سخن در این است که گروه سعدا و اشقیا هر کدام به نهایت کار خود برسند، سخن در این نیست که سعیدی در کار نباشد و فقط اشقیا به منتهی درجه شقاوت برسند». (۷)
ج) روایات پرشماری، تکالیف و وظایف بسیاری را برای منتظران ظهور حضرت مهدی (عج) در دوران غیبت و قبل از ظهور بیان می کنند که به برخی از آنها اشاره می شود.
۱) خودسازی و تهذیب نفس: امام صادق (ع) فرمود:
هر کس دوست دارد از اصحاب حضرت قائم (عج) باشد، باید منتظر باشد و در این حال به پرهیزکاری و اخلاق نیکو رفتار نماید. (۸)
۲) آماده شدن برای از بین بردن فتنه ها. (۹)
۳) امام صادق (ع) فرمود: طوبی لشیعه قائمنا المنتظرین لظهور فی غیبته والمطیعین له فی ظهوره. اولئک اولیاء الله الذین لاخوف علیهم و لا هم یحزنون؛ (۱۰) خوشا به حال پیروان قائم ما، کسانی که در دوران غیبتش منتظر ظهور ایشان اند و در زمان ظهورش، از او اطاعت می کنند، ایشان اولیای الهی هستند و هیچ خوف و حزنی بر آنان نیست.
روشن است که، وجود این وظایف و تکالیف در عصر غیبت و قبل از ظهور، همگی با راضی و بی تفاوت بودن نسبت به فساد و ظلم و تباهی در جامعه منافات صریح دارند. اگر چنین باشد، باید ملتزم شد به این که بسیاری از تکالیف (اتیان واجبات و ترک محرمات) برای نزدیک نمودن ظهور امام زمان (عج) تخصیص بخورد و در این مقطع زمانی بسیاری از تکالیف از انسان ها ساقط شود. ولی لازم باطل است، به این معنا که هیچ دلیلی بر تخصیص خوردن تکالیف در این عصر نداریم؛ بنابراین ملزوم هم باطل می شود.
شهید مطهری می گوید: این (رها کردن تکلیف) برخلاف یک اصل قطعی اسلامی است؛ یعنی انتظار ظهور حضرت حجت(علیه السلام) هیچ تکلیفی را از ما ساقط نمی کند، نه تکلیف فردی و نه اجتماعی. شما در شیعه و اهل تسنن، یک عالم پیدا نمی کنید که بگوید انتظار ظهور حضرت حجت یک تکلیف کوچک را از ما ساقط می کند. (۱۱)
و برعکس، دلیل بر همیشگی بودن تکالیف داریم، امام صادق (ع) می فرماید:
حلال محمد حلال ابدا الی یوم القیامه و حرامه حرام ابدا الی یوم القامه.(۱۲)
د) مهدی یاوران: هر حرکت اصلاحی و هر انقلابی برای محقق شدن باید مسیر طبیعی و عادی اش را طی کند و بلکه تحقق هر پدیده ای در این عالم هستی اسباب و مقدماتی دارد. امام صادق (ع) می فرماید:
ابی الله ان یجری الاشیاء الاباسباب (۱۳) اراده خداوند به این تعلق گرفته است که هیچ چیزی جز به واسطه اسبابش محقق نشود.
و سنت الهی بر آن تحقق گرفته است که سرنوشت انسان ها به دست خودشان رقم بخورد:
(ان الله لایغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم؛) (رعد۱۱.)
و حکومت عدل محور و جهانی امام مهدی «ع» نیز از این قاعده مستثنا نیست و برای محقق شدن، نیازمند مقدمات و وسایلی ازجمله وجود یارانی صالح و به دور از وسوسه های شیطانی و پاک از لوث پلیدی ها و صاحب کرامات انسانی و سازماندهی ایشان است.
امام صادق (ع) در وصف ایشان می فرماید: برای حضرت مهدی (عج) مردانی است که استواری دل هایشان برای دین خدا، همانند آهن است... خداوند به وسیله آنها امام و پیشوای حق را یاری می کند. (۱۴)
این امام بزرگوار در جای دیگری می فرماید: یاران امام زمان (علیه السلام) کسانی هستند که خداوند درباره آنها فرمود: سوف یاتی الله بقوم یحبهم و یحبونه ...؛ (مائده۵۴.) خداوند به زودی گروهی را خواهد آورد که آنان را دوست دارد و آنان نیز او را دوست دارند. آنان در برابر مومنان فروتن و در برابر کافران با عزت و درشت خو و سخت گیر هستند. (۱۵)
حال می توان گفت در زمان ظهور آن حضرت، دو جبهه وجود دارد: جبهه حق که عبارت اند از یاران مخلص امام مهدی (عج) و جبهه باطل که شامل فاسدان و ملحدان و ظالمان می شود و تردیدی نیست که هواپرستان و کج اندیشانی که در زمان قبل از ظهور حضرتش، خواست های شیطانی را در جامعه گسترش داده و یا راضی به اشاعه فساد و منکرند، از یاران امام مهدی (عج) به شمار نمی آیند؛ زیرا از ویژگی های مهدی یاوران برخوردار نبوده و مشمول روایاتی که خصایص یاران حضرت را ذکر می کنند نمی گردند؛ بنابراین با عقیده ای که دارند در جبهه مقابل قرار داشته و با برخورد قاطع و سرکوب گرانه حضرت مواجه خواهند شد؛ زیرا قیام او یک حرکت اصلاحی است و هر پدیده ای که در مقابل آن باشد مردود است، پس صاحبان چنین تفکر غلطی، اگر هم به خیال خود راست گفته باشند، اولین ضربه را خود متحمل خواهند شد و طعم خواری را در مقابل مومنین خواهند چشید.
و) امر به معروف و نهی از منکر:
شما بهترین امتی هستید که برای انسان ها پدیدار شده است، (چه این که) امر به معروف و نهی از منکر می کنید و به خدا ایمان دارید. (آل عمران۱۱۰.)
امر به معروف و نهی از منکر یکی از فروع دین و از ضروریات دین مبین اسلام به شمار می آید و روایات بسیاری بر وجوب آن دو فریضه الهی دلالت دارند.(۱۶)
بنابراین، باید در مقابل هر فساد و ظلمی صف آرایی کرد و با تکیه بر قرآن و روایات، تا حد امکان، ریشه آنها را خشکاند و آیه شریفه بر عمومیت خود باقی است و هیچ دلیلی یافت نمی شود که به مقطع خاصی از زمان تخصیص بخورد، بلکه این حکم با شرایط خاص خود، تمامی زما ن ها از جمله زمان قبل از ظهور حضرت را هم دربرمی گیرد.
ز) غیبت امام به سبب طغیان شر و ظلم و فساد بوده است و اگر چنین نبود، امام (عج) غایب نمی شد؛ پس چگونه طغیان ظلم و فساد سبب ظهور امام (علیه السلام) و خروج او از پرده غیبت می شود! (۱۷)
ح) مفهوم واقعی انتظار؛
این عده مفهوم واقعی انتظار را درک نکرده اند، و گمان نموده اند که انتظار به این معناست که باید مترصد بود و دست روی دست گذاشت تا آن حضرت بیابد و حرکت اصلاحی خود را انجام دهد.
درحالی که انتظار، حالت کسی است که از وضع موجود ناراحت و برای ایجاد وضع بهتری تلاش می کند؛ بنابراین مسئله انتظار از دو عنصر نفی (بیگانگی از وضع موجود) و عنصر اثبات (خواهان وضعیت مطلوب بودن) ترکیب یافته است.
مرحوم مظفر می گوید: از چیزهایی که در این زمینه باید بدانیم این است که معنای انتظار ظهور آن مصلح نجات بخش این نیست که مسلمانان در امر دین و احیای حق از یاری او دست بردارند و جهاد در راه دین و عمل به احکام آن را ترک کنند و دست روی دست بگذارند و وظیفه امر به معروف و نهی از منکر را تنها به آن حضرت واگذارند، بلکه هیچ وقت تکلیف و عمل به احکام شرعی از دوش مسلمانان برداشته نمی شود و پیوسته بر آنان واجب است بکوشند حقیقت را درک کنند و راه های صحیح وصول به آن را به دست آورند و تا زمانی که قدرت دارند، از زیر بار مسئولیت امر به معروف و نهی از منکر شانه خالی نکنند و بر هیچ مسلمانی روا نیست به بهانه این که منتظر مهدی(عج) است و او اصلاحگر کل و راهنما و بشارت دهنده است از عمل به واجبات دست بردارد. (۱۸)
امام صادق(ع) می فرماید: هر کس بخواهد از یاران قائم باشد، باید منتظر باشد و با پرهیزکاری و خوی های پسندیده عمل کند و اوست منتظر؛ پس هرگاه بمیرد و قائم پس از مردنش بپاخیزد، پاداش او مثل کسی است که دوران حکومت آن حضرت را درک کرده باشد. (۱۹)
بنابراین، انتظار، حرکت و عمل و عامل مقاومت است و سکوت و رضایت و عدم حرکت، معنای واقعی انتظار نیست تا گروهی با چنین انتظاری جانب اباحیگری را بگیرند و از حقیقت شریعت محمدی دور شوند.
مرکز مطالعات و پژوهشهای فرهنگی حوزه علمیه
پانوشتها:
۱- محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج اول، ص .۱۷۸
۲- صافی گلپایگانی، منتخب الاثر، (قم، انتشارات حضرت معصومه(س)، ص .۵۴۰
۳- همان، ص .۵۳۹
۴- مرتضی مطهری، قیام و انقلاب حضرت مهدی(عج)، صص ۵۴-.۵۵
۵- موسوی همدانی، پاسخ به پرسشهای دینی، (قم: دفتر انتشارات اسلامی)، ص .۴۴
۶- مرتضی مطهری، فلسفه تاریخ، (قم، انتشارات صدرا)، ج ۱، ص ۸۹-.۹۰
۷- قیام و انقلاب امام مهدی(عج)، صص ۵۷-.۵۸
۸- محمدتقی موسوی اصفهانی، مکیال المکارم، (قم: ایران نگین)، ج ۲، ص .۴۲۸
۹- ر.ک: نهج البلاغه، ترجمه فیض الاسلام، خطبه .۱۵۰
۱۰- شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه ، ج ۲، ص ۳۵۷، باب ماروی عن الصادق ح ۴۵.
۱۱- مرتضی مطهری، سیری در سیره ائمه اطهار، ص .۲۹۵
۲۱- کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۸۵.
۳۱- کلینی، همان، ص۱۸۳، و محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۲، ص۰۹.
۴۱- محمدباقر مجلسی، همان، ج ۲۵، باب ۶۲، صص ۳۰۷-۳۰۸، ح ۲۸.
۵۱- محمدباقر مجلسی، همان، ج ۲۵، ص .۳۷۰
۶۱- کلینی، همان، ج ۵، ص ۶۵، ح ۱.
۷۱- آیت الله صافی، همان، ص .۱۰۵
۸۱- مظفر، عقاید امامیه.
۹- ر.ک: محمد تقی موسوی اصفهانی، همان، ج ۲، ص .۲۱۹
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید