جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

بداء" و نشانه‏های ظهور


بداء" و نشانه‏های ظهور
صحبت كردن از حضرت مهدی(ع) و نشانه‏های ظهور ایشان در واقع صحبت كردن از حوادثی است كه بناست در آینده اتفاق بیفتد و لذا به جاست كه از خود بپرسیم: اگر در مورد احادیث نقل شده در این زمینه بررسی اسناد صورت گرفت و مطمئن شدیم كه آنها از معصوم(ع) صادر شده است، آیا می‏توان مطمئن بود كه حتماً همه آن حوادث آن‏گونه كه در روایات شریف ما آمده‏اند وقوع یابند؟ پاسخ به این سؤال در كتب عقیدتی و فلسفی تحت عنوان »بداء« داده می‏شود كه طی این بخش از مطالب به آن می‏پردازیم.
»بداء« در لغت به معنای ظهور و روشن شدن پس از مخفی بودن چیزی است و اصطلاحاً به روشن شدن چیزی پس از مخفی بودن از مردم است؛ بدین معنا كه خداوند متعال بنا بر مصلحتی مسئله‏ای را از زبان پیامبر یا ولی‏ای از اولیای خویش به گونه‏ای تبیین می‏كند و سپس در مقام عمل و ظهور و بروز، غیر آن را به مردم نشان می‏دهد. در قرآن آمده است:
یَمحُوا اللَّهَ ما یَشاءُ وُیُثبِتُ وَ عِندَهُ اُمُّ الكِتابِ.۱
خداوند هر چه را بخواهد محو یا ثبت می‏كند در حالی كه ام‏الكتاب نزد اوست [و خود می‏داند عاقبت هر چیزی چیست].
و در آیه‏ای دیگر:
وَ بَدالَهُم سَیِّئاتُ ما كَسَبُوا.۲
بدی‏هایی را خود كسب كرده بودند و برای آنها مخفی بود برایشان نمایان شد.
و یا:
ثُمَّ بَدالَهُم مِن بَعدِ ما رَأَؤا الآیاتِ.۳
پس از آن كه نشانه‏ها را دیدند [حقیقت امر] بر آنها روشن شد.
این ظهور پس از خفا تنها برای انسان رخ می‏دهد و در مورد خداوند متعال ابداً صدق نمی‏كند وگرنه لازمه‏اش این است كه خداوند نسبت به آن موضوع جهل داشته باشد كه این امر محالی است. خداوند، چنانكه قرآن كریم می‏فرماید به همه چیز آگاه و داناست: »إن‏اللَّه كان علیماً خبیراً، ۴ است و نسبت به همه چیز - در همه زمانها و مكانها چه حاضر باشند و چه غایب، چه موجود باشند و چه فانی و چه در آینده به وجود بیایند، علم حضوری دارد. قرآن كریم در این زمینه می‏فرماید:
إنَّ اللَّهَ لا یَخفی عَلیهِ شَی‏ءٌ فِی‏الاَرضِ وَلا فِی‏السَّماءِ.۵
هیچ چیزی در آسمان و زمین از [نظر] خداوند متعال مخفی نمی‏شود.
از همین روست كه مسئله بداء و ظاهر كردن آن امر مخفی را به خداوند نسبت داده می‏شود:
وَبَدالَهُم مِنَ‏اللَّهِ مالَم یَكُونُوا یَحتَسِبُونَ۶
خداوند آنچه را گمان نمی‏كردند، برای آنها ظاهر كرد.
براساس آیه:
اِنَّ اللَّهَ لا یُغَیَّرُ ما بِقَومٍ حَتّی یُغَیِّروُا ما بِاَنفُسِهِم۷
خداوند چیزی را كه از آنِ مردمی است دگرگون نكند تا آن مردم خود دگرگون شوند و با استفاده از دیگر آیات و روایات می‏توان چنین برداشت كرد كه برخی اعمال حسنه، نظیر: صدقه، احسان به دیگران، صله رحم، نیكی به پدر و مادر، استغفار و توبه، شكر نعمت وادای حق آن و... سرنوشت شخص را تغییر داده و رزق و عمر و بركت زندگیش را افزایش می‏دهد، همان‏طور كه اعمال بد و ناشایست اثر عكس آن را بر زندگی شخص می‏گذارد.
پیش از شرح این عبارت كه بداء در حقیقت ظاهر شدن چیزهایی كه از ناحیه خداوند متعال برای مردم مخفی و برای خودش مشخص بود، لازم است یادآور شویم كه خداوند متعال بنا بر آیات قرآن دو لوح دارد:
۱) لوح محفوظ
لوحی كه آنچه در آن نوشته می‏شود؛ پاك نشده و مقدرات آن تغییر نمی‏یابند؛ چرا كه مطابق با علم الهی است:
بَل هُوَ قُرآنٌ مَجیدٌ × فی لَوحٍ مَحفوظٍ.۸
بلكه آن قرآن مجیدی است كه در لوح محفوظ ثبت گردیده است.
۲ ) لوح محو و اثبات
بنا بر شرایط و سننی از سنتهای الهی سرنوشت شخص یا جریانی به شكلی خاص می‏شود، با از بین رفتن آن سنتها و یا مطرح شدن سنتهای جدید سرنوشت آن شخص و یا آن جریان تحت‏الشعاع سنتهای جدید قرار می‏گیرد. به عنوان مثال بناست كه شخص در سن ۲۰ سالگی فوت كند اما به واسطه صله رحم یا صدقه‏ای كه می‏دهد، ۳۰ سال به عمرش اضافه می‏شود و تا ۵۰ سالگی زنده می‏ماند و یا به عكس، آن شخص بناست ۵۰ سال عمر كند به واسطه گناه كبیره‏ای خاص ۳۰ سال از عمرش كاسته می‏شود در همان ۲۰ سالگی می‏میرد. كه البته خداوند متعال از اول می‏دانست كه بناست اولی ۵۰ سال و دومی ۲۰ سال عمر كند ولی برای روشن شدن این سنتهای الهی مطلب به این شكل از زبان پیامبران یا اولیای الهی(ع) بیان می‏شود.
در قرآن كریم هم آمده است: یَمحُوااللَّهَ ما یَشاءُ وَ یُثبِتُ وَ عِندَهُ اُمُّ الكِتابِ۹ و یا این آیه: ثُمَّ قَضی اَجلاً و اَجَلٌ مُسَمّی عِندَهُ.۱۰
با توجه به این دو لوح و مطالبی كه تا به حال به آنها پرداختیم، این سؤال به ذهن می‏رسد كه: آیا ظهور حضرت مهدی(ع) و نشانه‏هایی كه برای آن بیان شده است، در لوح محفوظاند یا محو و اثبات. به عبارت دیگر آیا ممكن است اصلاً مسئله‏ای به نام ظهور ایشان تا آخر عمر بشریت و هستی اتفاق نیفتد و یا ظهور بدون تحقق نشانه‏ها رخ دهد یا خیر همه نشانه‏ها باید رخ دهند؟ در پاسخ به این سؤال باید نشانه‏های ظهور را به دو دسته تقسیم كنیم:
۱) امور و علائم مشروط؛
۲) امور و علایم حتمی. آنگونه كه امام باقر(ع)۱۱ امور را به موقوفه و حتمیه و امام صادق(ع) به حتمی و غیر حتمی تقسیم كرده‏اند.۱۲ مسئله بداء هم در چهار زمینه با موضوع ظهور حضرت مهدی(ع) ارتباط می‏یابد:
الف) نخست، نشانه‏های مشروط و غیر حتمی ظهور
جز نشانه‏هایی كه صراحتاً در احادیث به حتمی بودن آنها اشاره شده است، بقیه نشانه‏های ظهور همگی از امور موقوفه به شمار می‏روند، چنانكه بزرگانی مانند شیخ مفید، شیخ صدوق و شیخ طوسی بدان تصریح كرده‏اند. بدین معنا كه به جز نشانه‏های حتمی ظهور بقیه آنها بنا بر مشیت و اراده الهی ممكن است دچار تغییر و تبدیل، تقدم و یا تأخر شوند. به عبارت دیگر آنها از جمله امور لوح محو و اثبات به حساب می‏آیند و ممكن است با تغییر و تبدیل در شرایط آنها و عوض شدن علل رخ دادن آنها به گونه دیگری پدید آیند و یا اصلاً رخ ندهند. البته بسیاری از رویدادهایی كه در احادیث ما به آنها اشاره شده است تا كنون اتفاق افتاده‏اند و دچار بداء در اصل تحقق خویش نشده‏اند.
مثلاً اگر در حدیث به نزول بلایی (مشروط) اشاره شده باشد به واسطه توسل و استغفار مؤمنان و مسلمانان ممكن است در نزول آن تأخیر رخ دهد و یا اصلاً چنین بلایی به جهت عظمت عمل صالح ایشان نازل نشود و یا اینكه با برخی اعمال صالح و یا ناصالح ظهور حضرت را دچار تعجیل یا تأخیر كنند.
شاید بتوان علت بیان چنین اخباری را این دانست كه اگر مسأله به این شكل تبیین نمی‏شد، مؤمنان هم از احتمال حدوث آن حادثه باخبر نمی‏شدند و بدان مبتلا می‏گشتند اما پس از صدور حدیث از ناحیه معصوم(ع) و آگاه شدن مؤمنان و مسلمانان از آن با دعا و توسل و استغفار از پدید آمدن چنان حادثه ناگواری ممانعت به عمل آورند و یا سبب حدوث اتفاقی خوشایند شوند. البته فراموش نكنیم كه عكس این مطلب هم كاملاً صادق است به این معنا كه شخص معصوم(ع) با اعلام نزول بلا و علت آن حجت را بر مردم تمام می‏كنند كه شما با وجود آنكه می‏توانستید، آن بلا را از خویش دفع نكردید یا فلان خیر را به سوی خویش جلب ننمودید و از همین روست كه روایت شده است:
خداوند متعال، به چیزی مثل بداء عبادت نشده است.۱۳
ب) دوم، علائم ظهور و امور حتمی
پنج مورد از نشانه‏های ظهور در بسیاری از روایات كه از حد تواتر گذشته است؛ از جمله نشانه‏های علایم حتمی برشمرده شده‏اند:
خروج سید خراسانی و یمانی، ندای آسمانی (مبنی بر حقانیت حضرت مهدی(ع))، شهادت نفس زكیه و فرو رفتن سپاهیان سفیانی در منطقه بیداء (بیابان بین مدینه و مكه).۱۴
این نشانه‏های پنجگانه را احادیث از علایم حتمی شمرده‏اندو هیچ‏گونه احتمال بدایی در مورد تحقق آنها نداده‏اند وگرنه خلاف حتمی بودن آنها می‏شد. این نشانه‏ها شدیداً با مسأله ظهور ارتباط داشته و همگی مقارن ظهور رخ خواهند داد ان‏شاءاللَّه. بزرگوارانی چون مرحوم آیت‏اللَّه خویی در پاسخ به نویسنده كتاب سفیانی۱۵ و علامه سید جعفر مرتضی عاملی، در كتاب خویش۱۶ و شیخ طوسی، در غیبت خویش نسبت به این موضوع تصریح و اذعان كرده‏اند كه:
هر چند بنابر تغییر مصلحتها با تغییر شروط اخباری كه به حوادث آینده می‏پردازند، ممكن است دچار تغییر و تبدیل شوند جز آن كه روایت تصریح كرده باشد كه وقوع آن جریان حتمی است كه (با توجه به اعتماد ما به معصومین(ع)) ما هم یقین به حدوث آنها در آینده پیدا می‏كنیم و قاطعانه می‏گوییم در آینده چنین خواهد شد.۱۷
اشكال اساسی كه به این نظر گرفته می‏شود؛ متكی به حدیثی است كه نعمانی در كتاب خویش آورده است كه: محمدبن همام از محمد بن احمد بن عبداللَّه خالنجی از ابوهاشم داوود بن قاسم جعفری نقل كرده‏اند كه گفته است: نزد امام جواد(ع) بودیم و صحبت از حتمی بودن آمدن سفیانی شد، از آن حضرت پرسیدم: آیا در مورد امور حتمی هم بداء رخ می‏دهد؟ فرمودند: آری. گفتم: می‏ترسم در مورد خود حضرت مهدی(ع) بداء رخ دهد. حضرت فرمودند:
[ظهور] حضرت مهدی(ع) وعده الهی است و خداوند خلف وعده نمی‏كند.۱۸
علامه مجلسی، هم در بحارالانوار پس از نقل این حدیث این توضیح را اضافه كرده‏اند كه:
شاید محتوم معانی مختلفی داشته باشد كه با توجه به اختلاف در تعاریف ممكن است در مورد برخی از آنها بداء رخ بدهد. مضاف بر اینكه شاید منظور از بداء در مورد خصوصیات آن حادثه محتوم و حتمی باشد و نه اصل تحقق آن، كه مثلاً پیش از زوال حكومت بنی‏عباس سفیانی جنبشهای خویش را آغاز كند.۱۹
این فرضیه چندان قابل قبول نیست؛ چرا كه در صورت پذیرفتن آن، چه فرقی بین حتمی و غیر حتمی خواهد بوده مضاف بر این كه روایت از حیث سندی ضعیف است.۲۰ در ضمن نمی‏توان از آن همه حدیث و روایتی كه به شدت بر حتمی بودن این پنج نشانه امتناع احتمال رخ دادن بداء در آنها تأكید می‏كنند، چشم‏پوشی كرد و به احادیث انگشت‏شماری از این دسته تمسك نمود؛ چرا كه ممكن است در شرایط خاصی (به فرض قوت و اعتبار سندی آنها) معصوم(ع) مجبور شده باشند از روی تقیه، چینی سخنی بگویند.
به امام باقر(ع) در مورد حضرت مهدی(ع) گفتم: می‏ترسم كه زود بیایند و سفیانی نباشد. حضرت فرمودند:
واللَّه نه. [سفیانی] از حتمیاتی است كه حتماً خواهد آمد.۲۱
امور یا موقوفه‏اند یا حتمیه كه سفیانی از دسته حتمیاتی است كه حتماً خواهد بود۲۲.
و یا امام صادق(ع) فرمودند:
از حتمیاتی كه پیش از قیام حضرت مهدی(ع) خواهند بود [اینهاست]: شورش سفیانی، فرو رفتن در بیداء، شهادت نفس زكیه و منادی كه از آسمان ندا در دهد۲۳ .
حمران بن اعین از امام باقر(ع) راجع به آیه: »ثُمّ قَضی اَجلاً وَ اَجَلٌ مُسمّی عِندَه«۲۴ می‏پرسد. حضرت می‏فرمایند:
دو اجل وجود دارد: محتوم و موقوف.
۱) محتوم چیست؟
۲) جز آن نخواهد شد
۳) و موقوف؟
۴ )دمشیت الهی در رابطه آن جاری می‏شود.
۵) امیدوارم كه سفیانی جزء موقوفها باشد.
۶) واللَّه كه نه از محتومات است.۲۵
ج) سوم، بداء و قیام حضرت مهدی(ع)
ظهور حضرت حجت(ع) از اموری است كه در اسلام نسبت به آنها به شدت تأكید شده و در حتمیت آن ذره‏ای شك و شبهه وجود ندارد. پیش از این گفتیم كه در آیاتی نظیر آیه ۵۵ سوره نور خداوند متعال به مؤمنان وعده داده است كه فرمانروایان زمین گردند و بر آن سیطره یابند كه چنین واقعه‏ای در تمام طول تاریخ تا كنون اتفاق نیفتاده است و از آنجا كه »اِنَّ اللَّهَ لایُخلِفُ المیعادَ«۲۶ و خداوند در وعده خویش تخلف نمی‏كند، در آینده‏ای دور یا نزدیك حتماً چنین اتفاقی خواهد افتاد ان‏شاءاللَّه...
علاوه بر اینكه در موارد بسیاری رسول مكرم اسلام(ص) و معصومین(ع) شدیداً تأكید نموده‏اند كه:
حتی اگر از عمر هستی بیش از یك روز باقی نمانده باشد، خداوند آن قدر این روز را طولانی می‏كند كه حضرت مهدی(ع) ظهور كرده و جهان را مملو از قسط و عدالت گردانند.۲۷
چ) چهارم، تعیین زمان ظهور حضرت مهدی(ع)
بسیاری از روایات، ما را از توقیت (مشخص كردن زمان ظهور) یا تعیین محدوده زمانی برای ظهور حضرت به شدت نهی كرده‏اند و شیعیان را امر كرده‏اند كه هر كه چنین كرد تكذیب كنند و دروغگو بشمارند؛ چرا كه این مطلب در زمره اسرار الهی است و كسی آن را نمی‏داند.
منبع : مجمع جهانی شیعه شناس