جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

هدیه عظیم رهبری در هفته دولت به دولت نهم


هدیه عظیم رهبری در هفته دولت به دولت نهم
چشمه زلال حکمت بیانات رهبری معظم انقلاب اسلامی در ملاقات با رئیس جمهور و هیأت دولت، سرمایه و پشتوانه‌ای عظیم برای تجدید قوا و امید به پیمودن راه آینده برای نظام و به ویژه قوه مجریه است که شناخت قدر و ارزش آن به ویژه برای دست‌اندرکاران دولت، مایه عزت دوچندان آنان نزد خداوند و مردم و تضمین موفقیت‌های آنان خواهد بود.
تأیید و برشماری ویژگی‌های ممتاز دولت نهم، تأکیدی است بر استمرار این ویژگی‌ها و همچنین صیانت آنها از آفات و آسیب‌های موجود احتمالی و برشمردن نواقص و اشکالات یا طرح برخی مطالبات، برنامه‌ای جامع و سرفصل‌هایی مهم و بااولویت است که دستور کار آینده دولت و دیگر قوای همکار دولت را تعیین می‌نماید.
البته بر همگان و بیش از همه بر مسئولان دولت است که این رهنمودها را پیش روی قرار داده و به دور از برخوردهای سیاسی و جناحی و یا بهره‌برداری له یا علیه و یا انتخاباتی و با عمل به آنها، راه پیمودن مسیر دشوار پیشرفت و عدالت را هموار کرده و با یاری و توکل به خداوند در تحقق اهداف مقدس انقلاب اسلامی تلاش شود.
▪ رهبر انقلاب به سه ویژگی ممتاز دولت شامل موارد زیر اشاره نمودند:
۱) انرژی، تحرک، نشاط کار و جدیت در خدمت به مردم
به حق باید اذعان کرد، اراده این دولت و شخص رئیس‌جمهور بر اختصاص تمام و کمال وقت و عمر مفید دست‌اندرکاران ارشد و مدیران سطوح بالایی دولت برای کار و تلاش و خدمت، بی‌نظیر و ستودنی است و مواظبت از این وجه امتیاز به استمرار و خستگی‌ناپذیری در این امر است که بحمدالله آثار آن تا به کنون مشهود بوده و امید است ادامه یابد. نکته دیگر، سرایت این ویژگی به بدنه و سطوح پایین‌تر دولت همراه با روحیه خدمت بی‌منت به مردم است. اصرار بر برخورد خوب کارگزاران دولتی با مردم و تکریم آنان در زمان عرضه خدمت همراه شدن احترام برای مردم همراه با خدمت به آنها نیز الزاماتی است که طعم شیرین خدمت دولت را در کام مردم شیرین تر و ماندگارتر می‌کند و لبخند رضایت را بر لبان آنان می‌نشاند.
۲) انطباق شعارها و گفتمان دولت با شعارها و گفتمان امام و انقلاب
ویژگی دیگر رئیس‌جمهور و دولت نهم است که به ویژه در دورانی که این گفتمان در داخل ام‌القرای اسلامی هم غریب واقع شده بود، ارزش والاتری پیدا می‌کند. افتخار به این گفتمان و دفاع جانانه و بدون ملاحظه از آن با صراحت و بدون تعارف توسط شخص رئیس‌جمهور، دستاورد و سرمایه عظیمی برای نظام اسلامی تلقی شده و بارقه‌های امید را در قلب ملل مسلمان و تحت ستم جهان اسلام، بیش از پیش زنده می‌دارد.
پرچمداری این گفتمان که راه درست و مستقیم انقلاب اسلامی است، ایجاب می‌کند که همه جوانب آن مراقبت و پاسداری شود و اجازه داده نشود نغمه‌هایی نسنجیده و اهدافی حقیر، غباری بر چهره درخشان این خورشید راهنمای کاروان انقلاب اسلامی بنشاند.
در این بحث، جا دارد به این نکته اشاره شود که برقراری رابطه با آمریکا که مظهر «شیطان بزرگ» در گفتمان امام و انقلاب اسلامی است، آنقدر ارزشی نداشته و یا اصلا ارزشی به شمار نمی‌رود که گاها اصولی انکارناشدنی از این گفتمان مثلا مانند موضعگیری در مورد رژیم اشغالگر صهیونیستی را متزلزل ‌کند. نباید دولت و به ویژه رئیس‌جمهور ـ‌که خود با ادبیاتی غیرقابل مناقشه این گفتمان را تبلیغ می‌کند ـ اجازه دهد در دولت او و یا منتسبان به وی، مشی دیگری را بپیمایند، چرا که طبیعت پرچمداری و پاسداری از این گفتمان ایجاب می‌کند که عناصر اینچنینی از این درخت اصیل و تنومند، هرس شوند.
۳) مردمی بودن
ویژگی بارز و مبارک دیگر دولت، یادآور شد که انصافا تغییر مسیری در مناسبات و رفتارهای غیرانقلابی و مردمی سال‌های گذشته بود که همچون آفتی خانمان‌سوز، مرتب فاصله بین حاکمان و مردم را افزایش می‌داد. الگوی روحیه خودمانی و بی‌تکلف و مردمی بودن در بالاترین مقام دولتی کشور، رفتاری پسندیده و نیکوست که در دولت نهم بحمدالله مورد توجه بوده و هست. صیانت از این فضیلت بزرگ , آلوده نشدن آن به ریا و فریبکاری است که مبادا کسانی بخواهند با ظاهری آراسته به این خصوصیت، راه نفوذ در دولت را بپیمایند و اهداف دیگری را دنبال کنند.
مدیر متواضع، لایق، دانا و آگاه به حوزه کاری و مسئولیت که هدف خدمت به مردم را بدون منت و همراه با عزت و احترام به آنها دنبال می‌کند، «مردمی» است. نتیجه مردمی و خاکی بودن، باید دردآشنا شدن، پیدا کردن احساس همدردی با مردم و درک مصایب و مشکلات مردم باشد تا مفید فایده واقع شده و مؤثر افتد که حضور در میان مردم، سخن گفتن با آنان و تماس و انس با آنان نیز از لوازم آن است.
و اما محورهایی که رهبری به عنوان نقد و مطالبات طرح کردند، مکملی جدایی‌ناپذیر برای امتیازات مطرح‌شده است که خدای ناکرده غفلت و گاه بی‌توجهی به آنها ـ که مسبوق به سابقه هم است ـ می‌تواند چهره خدوم، مردمی، تلاشگر و انقلابی دولت نهم را مخدوش و غبارآلود کند:
۱) رعایت قانون
احترام به قانون و خود را مافوق قانون و ایده و فکر خود را برتر از قانون ندانستن و برطرف کردن ایرادات احتمالی قوانین از راه طبیعی و قانونی خود، حتما از ضروریات برقراری عدالت و نظم در کشور است که بیش از همه به شخص رئیس‌جمهور و ارشدترین مدیران دولتی بازمی‌گردد، زیرا آنجا نقض قوانین و اعمال نظر برخلاف قانون در امور، شائبه خودرأیی و قدرت‌طلبی پیدا می‌کند که تخلف رئیس‌جمهور یا یک وزیر از قانون مطرح باشد که صاحب قدرت و اختیار هستند، در صورتی که نقض قوانین توسط یک کارمند جزء دولت یا یک شهروند، هرچند ناپسند است، اما تعبیر به دیکتاتوری نمی‌شود.
۲) عدم شتابزدگی
از روز نخست آغاز به کار دولت نهم، یعنی در مراسم تحلیف رئیس‌جمهور، پرهیز از شتاب‌زدگی در انجام امور مهم، توصیه رهبری به دولت بوده و اینک در آستانه آغاز سال آخر دولت نیز مطرح می‌شود که البته در این سه سال، رعایت نکردن این نکته در برخی مسائل مهم، مشکلاتی را به وجود آورده است. زیان کلان این شتابزدگی به ویژه در طرح‌های بزرگ و زیربنایی کشور، علاوه بر آن‌که طرح را با ناکامی روبه‌رو می‌سازد، دستاوردهای آن را به شدت کاهش می‌دهد، زمینه اجرای درست آن را در آینده نیز می‌خشکاند و لطمه‌ای جبران‌ناپذیر بر پیکره نظامات گوناگون می‌زند.
این ویژگی شتابزدگی، دامنگیر کسانی است که اصرار دارند کار خیر و خوبی را خود آغاز کنند و حتما در زمان مسئولیت خودشان هم به پایان رسیده و به نام آنها هم ثبت شود؛ بنابراین، عجله می‌کنند که با سرعت طراحی،‌ اجرا و تمام شود. حال این پرسش مطرح است که چه هدفی از اجرای این طرح‌ها دنبال می‌شود؟ حل مشکلات مردم و پیشرفت کشور یا دستاوردی کوتاه‌مدت برای این‌که چند صباحی بیشتر ما را در اریکه مسئولیت انتخاب کنند ـ که اگر این نیست که انشاءالله نیست ـ‌ پس شتابزدگی چرا؟!
هرچند سرعت معقول در همه کارها پسندیده است و منکر آن نیستیم، ولی طبیعت کارهای بزرگ و درازمدت این است که زمان لازم برای طراحی و اجرای مراحل گوناگون آن، مدنظر قرار گیرد. البته این مشکل قدیمی کشور است چراکه باید یک رئیس‌جمهور و دولت پیش از انتخاب، برنامه و طرح‌های کلان برای اداره و پیشرفت کشور داشته باشد تا به محض انتخاب و آغاز به کار، آنها را به مورد اجرا بگذارد و زمان لازم برای این‌که آن کارها را در یک دوره چهار ساله به پایان برساند، داشته باشد، نه این‌که پس از سه سال، دولتی در آخرین سال عمرش تازه جمع‌بندی کند که مثلا اقتصاد کشور، احتیاج به تحول دارد که طبیعتا تحول نیز نیاز به طرح دارد. طرح تحول هم کار کارشناسی عمیق و علمی نیاز خواهد داشت و اجرای طرح هم وابسته به فراهم شدن مقدمات، وضع و اصلاح قوانین جدید و آماده شدن زمینه‌های گوناگون مدیریتی و ساختاری و سازماندهی است که همه این مراحل، نیازمند زمان است و اگر اصرار باشد در زمانی کوتاه این مسائل رخ دهد، همان شتابزدگی پیش خواهد آمد.
۳) تعامل با قوای مقننه و قضائیه و تعامل نظام‌مند با نخبگان
جای شگفتی و شاید تأسف است که مجلسی هم‌‌راستا و هم‌سو، هم در دوره هفتم و هم در دوره هشتم با دولت و اصولگرا وجود داشته و دارد و قوه قضائیه نیز هم‌راستا با دولت است، اما این تعامل مورد تأکید رهبری، آنچنان که باید و شاید رخ نمی‌دهد. اگر واقعا دولت تعامل با دو قوه دیگر را در دستور کار خود قرار دهد و جایگاه آن قوا را نیز در کنار خود به رسمیت شناخته و رعایت کند و نه این‌که از آنها انتظار پیروی و دنباله‌روی را داشته باشد و دو قوه دیگر نیز همراهی و کمک به دولت به منظور انجام خدمت بهتر به مردم و پیشرفت کشور را وجهه همت خود قرار دهند، هم‌افزایی توان‌ها در اداره کشور، موجب تسریع حرکت به سمت عدالت و پیشرفت خواهد شد.
از سوی دیگر، تعامل نظام‌مند با نخبگان، ضمانت عقلانیت و علمی بودن تصمیمات و طرح‌ها و بهره‌بری از توانایی‌ها و دانایی‌ها و استعدادهای داخل کشور برای تحقق جهش بزرگ مورد نظر رهبر در پیشرفت کشور را فراهم می‌‌کند. توجه به این نکته هم مهم است که تعامل نظام‌مند با نخبگان با این‌که جلسه‌ای عریض و طویل تشکیل شود و از صدها نخبه، چند نفری آن هم هر کدام چند دقیقه وقت اظهارنظر راجع به موضوعی بیابند، به دست نمی‌آید و شاید رهبری نیز به همین دلیل از کلمه «نظام‌مند» استفاده کرده‌اند که باید این تعامل با نخبگان در سطوح گوناگون در فرآیند تهیه طرح‌ها و تصمیم‌سازی‌ها ساری و جاری شود که انشاءالله این امر مورد توجه دولت و البته دستگاه‌های دیگر کشور قرار گیرد.
۴) دولت باید با سعه صدر از این انتقادها استقبال کند، آنها را با گوش جان بشنود و با بررسی و توجه کافی و کامل به انتقادهای صحیح عمل کند.
انتقادپذیری و تحمل و سعه صدر، لازمه پذیرفتن مسئولیت‌های بزرگ است و کمبود آن، ضعفی است که باید از خداوند خواست که این شرح صدر را عنایت کند. انتقادپذیری به نوعی به خدمت گرفتن فکر و استعداد دیگران برای انجام بهتر کارهاست. انسانی با هوش و درایت است که با گوش‌های شنوا، نقد کارهایش را کاوش می‌کند و موارد درست آن را به عمل درمی‌آورد و پاسخ مثبت به نقد یا استقبالی که رهبری می‌فرمایند از انتقاد بشود، همان است که به موارد درست آن عمل شود و نیازی به پاسخ دادن هم نیست. البته بر دیگران هم هست که نقد دلسوزانه را در دستور کار خود قرار دهند و از تخریب ـ که به تعبیر رهبری، خیانت به نظام و کشور است ـ بپرهیزند.
مقام معظم رهبری انتقاد را خدمت و تخریب را خیانت به نظام و کشور دانستند که البته هرچند از تخریب دولت نهم، ابراز تأسف شدید کردند، اما این فرهنگ، خاص دولت نیست، بلکه در همه امور راجع به همه دستگاه‌ها و قوا و اشخاص می‌تواند مصداق داشته باشد که البته این تذکری به خود دولت و دولتمردان در برخورد با دیگران نیز است که انتقاد ابزاری برای تخریب نشود. این نکته نیز گفتنی است که در داخل کشور و بین دستگاه‌های گوناگون، نباید پاسخ تخریب با تخریب داده شود و موجبات گسترش این فرهنگ نادرست در جامعه فراهم شود؛ البته رهبری به دوری از مواضع تهمت‌آفرین نیز اشاره داشتند که پرهیز از آن به ویژه برای مسئولان و مدیران سطوح بالای کشور، چه بسا ضروری‌تر است.
نکته جالب و قابل توجه در این بخش، آن است که مقام معظم رهبری، همان گونه که این توصیه‌ها را فرمودند، عملا خود الگوی درستی از یک نقد دلسوزانه را در این سخنرانی حکیمانه ارایه کردند که می‌تواند سرمشق قرار گیرد که در صدر و ذیل یک سخنرانی، هم موارد مثبت و هم موارد مورد نقد و اشکال دولت نهم را منصفانه و زیبا و دلسوزانه بیان فرمودند و درواقع، تذکری بود که اگر فضای جامعه، فضایی جنجالی و غبارآلود نباشد،‌ همان موضوعات و انتقاداتی که در برخی مواقع در فضای غوغاسالاری، بی‌اثر و مشکل‌ساز می‌شود، در یک فضای صمیمی می‌تواند به خوبی طرح شود.
امید است انشاءالله همگان با تأسی به روش و منش حکیمانه رهبری انقلاب و مصمم به پیمودن راه دشوار لکن غرورآفرین انقلاب اسلامی در این مقطع حساس گام برداشته و عدالت و پیشرفت به عنوان دستاورد دهه چهارم انقلاب با عنایت الهی محقق شود.
امیرعلی امیری


همچنین مشاهده کنید