شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

نقش استاد


نقش استاد
در آیه ۶۶ سوره کهف به نقش مهم و اساسی معلم برای شناخت استعدادها و ظرفیت ها و آشکارسازی آن اشاره می کند. در این تفسیر معلم انسانی نیست که دانش های اکتسابی را به شخص می آموزد و تنها در مقام انتقال مفاهیم و کلمات است؛ بلکه معلم در تفسیر قرآنی و تحلیل آن، شخصی است که با بهره گیری از معارف و آموزه های خاص راه سیر و سلوک را پیموده و توانسته است به دانش دست یابد که قابلیت های اشخاص را شناسایی کرده و به شخص یاری می رساند که آن را به فعلیت رساند و در مسیر تکاملی خود را به کمال لایق و شایسته برساند.
این گونه است که معلم خود شخصی کامل و به مقصد رسیده است و می تواند با تصرف در دیگری او را به کمال برساند و یا استعدادهای وی را به او بشناساند و به او کمک کند تا قوای خویش را به فعلیت رساند. البته یافتن چنین استادی سخت و یا ناشدنی است و حضرت موسی(ع) با آن همه علوم و دانش های وحیانی و غیبی نیز تنها با یاری خداوند توانست به چنین استاد کامل و مکملی برسد و از او یاری بجوید.
هر شخصی در هر سنی که باشد می بایست خواهان چنین استادی باشد تا بدان برسد. چنین استادانی هرچند که دشواریاب و نایاب هستند ولی هرگز انسان بخواهد به حکم توکل و عنایت الهی بدان خواهد رسید و خود ایشان دست او را خواهند گرفت. شرط نخست آن است که بخواهد و به دانش خویش مغرور نشود؛ زیرا هر شخصی در هر درجه ای از فعلیت باشد نمی تواند مدعی کمال باشد؛ زیرا هنگامی که کمال مطلق یعنی خداوند را معیار و مقصد قرار دهد در هر مرحله ای اگر باشد در راه است و از مقصد نهایی بی نهایت فاصله دارد. از این روست که انسان کاملی چون پیامبر(ص) که در قاب قوسین او ادنی (نجم) قرار دارد نیازمند صلوات خداوند و فرشتگان و مؤمنان است تا درجات کمالی خویش را طی کند.
اگر چنین معلمی که بتواند تربیت و ربوبیت رشدی انسان را به دست گیرد سخت و دشواریاب و یا نایاب باشد ولی می توان کسانی را یافت که دست بر آتش دارند و از توانایی خاص در برخی از علوم برخوردار می باشند و در امری به مقام معلمی رسیدن باشند و در آن زمینه الگو و نمونه باشند. در قرآن تنها پیامبر(ص) به عنوان انسان کامل و مکمل یاد شده است که می تواند چنین استادی را در همه زمینه ها به عهده گیرد و به تربیت و پرورش آفریده ها بپردازد و آنان را به کمال برساند؛ از این رو از مؤمنان خواسته شده است تا از پیامبر(ص) بخواهند که در حق ایشان استغفار کند که استغفار وی همانند دیگر استغفارها نیست. او انسان کاملی است که هنوز نیز می تواند در کائنات تصرف کند هرچند که از دنیا بیرون رفته است. چگونه او نمی تواند تصرف کند که بوی پیراهن یوسفی تصرفی می کند و یا شهیدان زنده اند و حتی در حق مشرکان در جنگ بدر است که پیامبر(ص) آنان را آگاه تر می شمارد و با آنان به سخن می پردازد. اگر چنین است می تواند از مقام ربوبیت طولی پیامبر(ص) به عنوان اسوه کامل بهره برد و از مقام او مدد و یاری گرفت و او را معلم خود دانست و قرار داد.
معلم هرکسی باشد می بایست در موردی که به وی رجوع می شود کامل و الگو باشد. البته هر کسی نمی تواند در همان مورد خود کامل مطلق باشد ولی کامل نسبی نیز مفید و مؤثر است. چنین شخصی می تواند با تصرف در شاگرد او را پرورش دهد و افزون بر معرفی توانایی ها و استعدادهایش او را یاری رساند که به فعلیت رساند.
استاد حسن زاده آملی بارها در سر درس می فرمود که حضور در کلاس درس را اصل قراردهید و تا می توانید در کلاس حاضر شوید؛ زیرا برای استاد توانایی است که از آن به توانایی تصرف یاد می کرد. شخصی که در درس حاضر می شود تحت تصرف استاد و انرژی ای است که از او ساطع می شود. از این رو بود که آن استاد کامل همواره شاگردان را از ملانواری شدن باز می داشت و می گفت که نوار و فیلم می تواند برای یادگیری مفاهیم و کلمات تعلیمی مفید باشد ولی نمی تواند در جان شاگرد نفوذ کند و در او تصرف نماید.
معلم و مربی می بایست در تعلیم خویش عناصر رشدی را مدنظر قراردهد. تعلیم رشدی به این است که استعدادها و ظرفیت های شخص را شناسایی و معرفی کند و در کارگاه های علمی و عملی و پودمانی آنان را به کمال رساند و در ذات شخص تحقق دهد و یا یاری رساند که شخص آن ها را بشناسد و در خود پرورش دهد و به شکوفایی رساند. حضرت خضر(ع) آن عالم ربانی که دانش رشدی داشت این گونه در مقام معلم قرارگرفت و شاگرد خویش را به توانایی هایش آگاه کرد. البته خضر(ع) به موسی(ع) این مسئله را آموزش می دهد که هر کسی با توجه به شرایط و مقتضیاتی که از راه ارث و یا عوامل محیطی و دیگر عناصر تأثیرگذار در او پدید آمده است ممکن است از دست یابی به برخی از مقامات و علوم حضوری و شهودی ناتوان باشد ولی این زمانی است که خود را بیازماید و پیش از آن نمی بایست خود را از کار به کنار کشد. به هر حال معلم رشدی معلمان تعلیم و تزکیه هستند که استعدادهای شاگرد خویش را شناسایی و معرفی کرده و با تصرف و یاری به او می کوشند تا شخص استعدادهای خود را به فعلیت رساند.
قرآن در آیه۶ سوره تحریم با اشاره به اهمیت تربیت یکی از بایسته های مؤمنان را تربیت دینی آنان برمی شمارد و در آیه۱۲۹ سوره بقره تربیت و پرورش نفوس انسان ها و ذات ایشان را از اهداف بعثت پیامبران و مأموریت خاص آن می داند.
گرداورنده : وحید شریعت زاده
املیلا سعیدی کیاسری


همچنین مشاهده کنید