یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

اخلاق جهانی و مساله توافق حداقلی


اخلاق جهانی و مساله توافق حداقلی
یکی از پرسش‌هایی که فراروی طرح اخلاق جهانی وجود دارد این است که آیا این طرح فراتر از جهان روشنگری قابلیت اثر را دارد و یا طرحی است که معطوف به مدرنیته نگاشته شده است و برای آنهایی موضوعیت دارد که مبانی روشنگری را می‌پذیرند.
در این مقال این نکته به بحث گذاشته می‌شود.
در سال ۱۹۹۵ کمیته جهانی فرهنگ و توسعه گزارشی را از یونسکو منتشر کرد که فراخوانی برای اخلاق جهانی بود. این اخلاق بنا داشت مبنای تغییر در حالات و روحیات، اولویت‎های اجتماعی و الگوی مصرف ضروری برای تضمین زندگی فعال و معنادار برای همه انسان‌های کره خاکی باشد.
در سال ۱۹۹۶، مجمع تعامل که ترکیبی از رهبران سابق ۳۰ دولت بود بر اخلاقی جهانی که مسائل قرن بیست و یکم را مدنظر داشته باشد تأکید داشت. در سال ۱۹۹۷ یونسکو «طرح اخلاق جهانشمول» را مطرح کرد که بر اساس آن فیلسوفان و متالهان ـ نمایندگان سنت‎های اخلاقی متفاوت ـ را گردهم می‌آورد. چنین اخلاق جهانی‌ای بر طبق مدارک یونسکو نسبت به بیانیه سازمان ملل در زمینه حقوق بشر، موقعیت هستی‌شناسی متفاوتی دارد و در آن اصول فلسفی از حقوقی که قابلیت ارائه مباحث فلسفی را دارند ناشی شده است.
به نظر می‌رسد تلاش‎های زیادی برای بحث درباره تدوین اخلاق جهانی وجود داشته باشد اما پرسشی که مطرح است این است که آیا یک اخلاق جهانی معنادار ممکن است؛ آن هم اخلاقی که به اندازه کافی برای صحبت درباره مسائل جهانی که ما در قرن بیست و یکم با آنها روبه‌رو هستیم بنیادین باشد؟ آیا ممکن است چنین اخلاقی به یک واقعیت اجتماعی مبدل شود؟ پاره‌ای از مسائل فلسفی و عملی مطرح هستند که با طرح اخلاق جهانی طرح شده‌اند؛ خواه این مسائل در پارلمان ادیان جهانی شکل گرفته باشند یا در دل و بر مدار سازمان ملل. تذکر مهم البته این خواهد بود که اخلاق جهانی از طریق برگزاری میزدگرد تحقق نمی‌یابد و به‌جد باید مفهوم‌سازی مجددی از این طرح ارائه کنیم.
مساله توافق حداقلی البته از اهمیت بسیاری برخوردار است. امید به اینکه انواع متفاوتی از اخلاق جهانی وجود داشته باشد، بدان معناست که توافق حداقلی در زمینه هنجارهای اخلاقی مقدور است، البته توافق حداقلی باید فراتر از جملات کلی یک توافق باشد و باید بتواند هنجارهایی را به وجود آورد که به کمک با آنها بتوان مسائل مرتبط با اخلاق جهانی را فهمید. انواع متفاوت اخلاق جهانی تلاش دارند تا اصول بنیادین مشخص یا اصول متوسطی را از عمومی‌ترین اصول استخراج کنند.
این مساله واجد جنبه‌های گوناگونی است. اولین جنبه البته چگونگی تصمیم‌گیری افرادی است که در گفت‌وگو برای رسیدن به چنین توافق حداقلی نقش دارند. همچنین چگونگی سامان دادن گفت‌وگو هم بسیار مهم است. اجازه دهید این مساله را در ابتدا با توافق میان ادیان جهانی بررسی کنیم. همان‌گونه که در بالا آمد دو طرح دینی اصلی وجود دارد. در پارلمان ادیان جهان در سال ۱۹۹۳ پیش‌نویس کونگ تنها یک تعدیل و اصلاح را به خود دید و این اصلاح هم در عنوان طرح بود. بنابراین موجه است اگر بگوییم هر دو طرح پیشاپیش نظر نویسندگان ژرفشان را نشان می‌دهند.
علاوه بر این در این پارلمان که واژه «توافق» ابداع گشت این ابداع نتیجه یک فرآیند مدیریتی بود. فیلسوف معروف جان هیک که یکی از پاسخ‌دهندگان به «بیانیه جهانشمول اخلاق جهانی» اسویدلر بود اذعان داشته است که طرح اسویدلر در اساس بازتابی از مسیحیت پساروشنگری است.
بنابراین، این ضرورت احساس می‌شود که بیانیه‌های اصیل دیگری از فرهنگ‎ها و ادیان دیگر موجود باشند. در حالی که نظر هیک نظری موجه و مقبول است هنوز دو مشکل را برای آنها که بر تکثر بیانیه تأکید می‌‌کنند و کسانی که از این بیانیه‌ها برای رسیدن به توافق حداقلی بحث می‌کنند پابرجا به نظر می‌رسد. نوعی از این بیانیه اخلاق جهانی که به وسیله این پارلمان ارائه شده در بهترین حالت بر بال وجه لیبرال ادیان جهان قرار دارد.
منبع: دانشنامه استنفورد ۲۰۰۵
منبع : روزنامه تهران امروز


همچنین مشاهده کنید