شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

انفجار بغض کشمیر در بمبئی


انفجار بغض کشمیر در بمبئی
حملات اخیر هند و کشته شدن ده ها تن در این کشور پر جمعیت بار دیگر نشان داد که مرز میان استقلال خواهی، دموکراسی و هم چنین احترام به حقوق دیگران تا به کجاست. شبه قاره هند از زمانی که هنوز استعمار پای خود را از گلیم نکبت و سفره بی برکت مردم آن بیرون نکشیده بود و همچنان به غارت ثروت های مردم آن مشغول بود، آبستن حوادثی شد که همچنان مردم آن را در خود مشغول داشته است. تقسیم شبه قاره به چند کشور متفاوت از جمله هند، پاکستان، بنگلادش، بوتان و نپال؛ همه و همه روزگار تلخی را برای مردم این منطقه نوید می داد که در سایه ناآرامی های دولتمردان این کشورها درگیری های خونینی را هم باعث شده است. بیرون رفتن استعمارگران انگلیسی و به دنبال آن تشکیل این کشورها با مشکلات باقی مانده از دوران استعمار مسئله ساده ای نبود که به این سادگی ها فراموش شود. هند و پاکستان هنوز مرزهای خود را مشخص نکرده بودند که در کشمیر با هم درگیر شدند. کشمیر منطقه ای مسلمان نشین در شبه قاره بود که در دوران تقسیم، برای مالکیت آن صحبت نشده بود. در حالی که شبه نظامیان قبایلی پاکستانی توانستند با حمله ای سریع قسمت های وسیعی از کشمیر را به تصرف خود در آورند، هندی ها نیز همزمان پیشروی خود را به سمت مناطق مسلمان نشین کشمیر آغاز کردند و قسمت هایی از آن را اشغال کردند. کشمیر پاکستان که از آن به عنوان کشمیر آزاد یاد می شود، کشمیر تحت اشغال هند و کشمیر تحت اشغال چین.
اصولا مناطق دور افتاده و کوهستانی کشمیر منطقه ای نبود که در آن هندو ها بتوانند زندگی کنند، آیین هندو که بر پایه تقدس آب بنا شده است، همواره در مناطقی رشد داشته که پیروان آن بتوانند با آب خود را طهارت داده و مقدسات خود را به جا آورند، اما در این منطقه مسلمانان که با شرایط مختلف زندگی آشنا بودند، موفق شدند خود را با شرایط وفق داده و صدها سال پیش این منطقه خوش آب و هوا را به محل سکونت خود تبدیل کنند. اما آنچه به نظر می رسد جنگ های سه گانه هند و پاکستان بر سر این منطقه دولتمردان دهلی نورا به این نتیجه رسانده است که باید در این مورد تجدید نظر کرده و هویت سرزمینی این منطقه را تغییر دهند. در این راستا هندی ها از دهه هفتاد قرن گذشته سیاست کوچ اجباری مسلمانان را در این منطقه در گرفته و هندوها را جایگزین آنها می کنند. این سیاست نژادپرستانه دولتمردان بزرگ ترین دموکراسی جهان از همان ابتدا با مخالفت گسترده سازمان های حقوق بشری و مردم مظلوم و فقیر کشمیر که تحت انواع فشارهای دولت دهلی قرار داشتند، مواجه شد. مسلمانان کشمیری که از ظلم و اجحافی که دولت مرکزی هند بر آنها روا داشته به شدت در تنگنا قرار گرفته اند، در طول شش سال گذشته با کم کردن دامنه فعالیت های خود سعی کردند به گونه ای با دولت هند کنار آمده و با دریافت استقلال داخلی، به زندگی روزمره خود ادامه دهند، اما این اندیشه ای نبود که دولتمردان هندی بتوانند با آن کنار بیایند و به رغم آتش بس اعلام نشده، آنها همچنان به حمله و دستگیری و اقدامات ضد انسانی علیه مردم کشمیر ادامه می دادند.
در باور بلندپایگان هندی هر کشمیری یک جاسوس و یک عنصر مخرب است که برای پاکستان جاسوسی می کند و این اتهام را به راحتی می توان در تک تک صحبت های مقامات هندی یافت. اما دور جدید حملات و اجحافات ارتش و نیروهای امنیتی هند به مردم و مبارزان کشمیری با روش و شیوه تازه ای شروع شد. هندی ها که در مبارزه با مردم این منطقه به شدت با مشکل برخورد کرده بودند، برای این کار به متخصص سرکوب و جنگ شهری روی آورده و از آنها مشاوره های خوبی دریافت کردند. هندی ها به سراغ نظامیان و افسران اطلاعاتی رژیم اسراییل رفتند که در سرکوب و سختگیری و اشغال و هویت زدایی دستی بلند و تجربه ای ۶۰ ساله دارد. در دوره همکاری های امنیتی اسراییل و هند، افسران اسراییلی بارها با حضور سری در کشمیر تحت اشغال هند و دیدار با نظامیان و همتایان هندی خود راهکارهایی را در اختیار آنها قرار دادند که در شیوه و عمل خیلی سریع چهره خود را باز کرد. یکی از این راهکارها ویران کردن منازل مبارزان کشمیری بود و نقطه دیگر آن ایجاد مرکز ضد تروریستی در دهلی نو بود که وظیفه رصد کردن مبارزان کشمیری را بر عهده داشت. اعمال خشونت های دولت هند که کشمیر را در قرون وسطی نگه داشته و از توسعه اقتصادی و اجتماعی در آنجا جلوگیری کرده و با ایجاد سانسور خبری شدید مانع از انتشار اخبار وضع اسفناک مردم این منطقه شده است، واکنش مبارزان کشمیری را در پی داشت. موج تازه ای از حملات که خود را این بار نه در کشمیر بلکه در تمام مناطق هند گسترده است تا بلکه بتواند از این طریق صدای خود را به گوش جهانیان برساند.
در مورد انگیزه های این حمله و اهداف آن و کسانی که آن را انجام داده اند تاکنون تحلیل های گوناگونی بیان شده است که به جرات می توان گفت بسیاری از آنها به دور از واقعیت بوده است. دولتمردان هند که طبق معمول پس از هرگونه عملیات این چنینی که این بار پایتخت اقتصادی آنها را هدف قرار داده پاکستان و عوامل اطلاعاتی این کشور را متهم به دست داشتن در آن می کنند، باز هم نخواستند از این موضع کوتاه بیایند و این کشور را مسئول مستقیم این انفجارها کردند. در حالی که اگر هندی ها اندکی به رفتارهای خود در مقابل مردم کشمیرتوجه می کردند، آنگاه متوجه می شدند که این افراد تا چه اندازه انگیزه های قوی ای برای مقابله با دولت هند دارند. اگر دهلی نو بخواهد همچنان بر روند سرکوب خود در کشمیر ادامه دهد، باید انتظار حملات خونین تر و بیشتری را داشته باشد. آنچه در پایان باید گفت به حضور روزافزون صهیونیست ها در هند باز می گردد. آنها که نیازهای امنیتی و اطلاعاتی هند را درک کرده اند، به زعم خود به ارائه این کمک ها در قبال امتیازات سیاسی روی آورده اند و از این رو نقاط حساس و مهمی از بمبئی را خریده و برخی از مراکز مذهبی خود را هم دایر کرده اند. اگر در عملیات اخیر مبارزان کشمیری آنها درست هدف گیری کرده بودند، بسیاری از افسران اطلاعاتی سازمان موساد را می توانستند دستگیر کنند و این ماجرایی است که همچنان ادامه دارد. پس جا دارد تا قبل از آنکه کشمیر شاهد جنگی خونین شود، جامعه جهانی با فشار بر دولت دهلی نو این کشور را وادار کند تا حقوق مسلمانان این کشور را به رسمیت شناخته و زمینه های توسعه اقتصادی و اجتماعی را در کشمیر فراهم کند.
منبع: دیپلماسی ایرانی
منبع : روزنامه جوان