جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


قصه های فراموش شده!


قصه های فراموش شده!
در اجتماعات اولیه و دورانی که هنوز تمدن شکل نگرفته و سیر تاریخی، شهر نشینی مراحل ابتدایی راطی می کرد نیاز به زندگی گروهی سبب شد تا بزرگان اقوام و قبایل به منظورحفظ امنیت خانواده و قبیله و رفع تشتت و ایجاد همبستگی و... دست به احداث مراکزی به نشانه نمادی از وحدت قومی، تحت عنوان پرستشگاه ها و معابد عمومی بزنند.
بنظر می رسد غنای فکری و فرهنگی این اندیشه دیرینه، بعدها مورد قبول و تائید ادیان توحیدی قرارگرفت، و پیامبران الهی به منظورحفظ و حفاظت سلامت فکری پیروان خود، تشویق ساخت و احداث مراکز معماری عمومی به ویژه معابد و مساجد را تقویت نموده و مورد حمایت جدی قرار دادند.
نیازعصر جدید به مراکز فرهنگی مذهبی نه تنها بخاطر پاسداشت روحیه دینی و مذهبی که در جهت پاسخ به نیازهای معنوی دنیای امروز که دوران جلولان تفکرات و روابط خشک ماشینی و رشد مناسبات یخ زده عوالم مادی است، مطرح می باشد.
شاید با توجه به ملاحظات فوق بوده که فکر احداث و احیاء مساجد، در صدر اسلام،سوای پشتوانه )وحی( بنا به تعاملات، روانشناختی و جامعه شناسی، پیگیری و سفارش شده است. و تجلی و نشر کلام الهی در سایه مقدس مسجد، محراب و منبر، میسر شده و این سازه های بظاهر ساده معماری هم مامن امن خدا جویان، و جایگاه تجمع و رتق و فتق امورات مومنین و هم ستاد فرماندهی (محراب= محل حرب.؟) بوده است.
کاربری همه جانبه مساجد سبب می شود در طول تاریخ اسلام، افراد خیر و نوع دوست برآن شوند تا برحسب موقعیت مکان و زمان و نیت بانی و.. مساجد بزرگ و کوچکی در سراسر قلمرو اسلامی تاسیس شود و هرکدام بفراخور حال موقوفاتی داشته باشند. از این روی کمتر مسجدی را می توان سراغ گرفت که در سر در آن یک کتیبه تاریخی که حاوی تاریخ ساخت و نام بانی و واقف و معمار است. مشاهده نگردد .
و اما بگفته تاریخ، معمولا: دربین ملل و اممی که سوای روحیه تعبد و سوابق کهن مدنیت و شهر نشینی، همواره بخاطر همجواری با اقوام بیابانگرد و چادر نشین مورد تاخت و تاز اقوام مختلف بوده اند، نیاز به دفاع ازخود و تجهیز در مقابل دشمن متجاوز، جنبش های همیاری و مشارکت جوئی درقالب احداث اماکن عام المنفعه وخیریه، بالاخص احداث مساجد، بوجود می آمده است .
مردم ایران که از سابقه تمدنی کهن و درخشانی برخوردار هستند، و اعتقاد به گفتار نیک،کردارنیک، وپندار نیک، در عمیق ترین لایه های فکری آنها نفوذ و رسوخ دارد. باور های دینی در تعریفی متفاوت تر از سایر ملل تجلی یافته است. مثلا در زمان خلفای بنی عباس، جنبش استقلال خواهی، و عکس العمل در مقابل تجاوز بیگانه، در قالب آرمان های مذهبی متجلی شده است و امرای استقلال طلب، نظیر: عبدالله بن طاهر، یعقوب لیث و.... با احداث مساجدی مستقل از مسجد و منبر بغداد،( مسجد جامع یاآدینه) علم استقلال بر افراشته اند.
در زمان فخرالدوله دیلمی به توصیه صاحب بن عباد،مسجد جامع صغیر( مسجد جورجیر اصفهان) درمقابل مسجد جامع کبیر (مسجدآدینه برزگ) احداث می شود.تا مذهب تشیع در مقابل دین رسمی خلفا، قد علم کند.
به نوشته مورخین، مشروعیت امارت امراء آل بویه، غزنویان وسلجوقیان مرهون، خطبه هائی بوده که در منابرمساجد جامع( جمعه =آدینه) ایراد می شده است.
خاندان شیخ صفی الدین اردبیلی با احداث مساجدی بسبک معماری ایرانی( مکتب آذری یا اصفهان) به بازخوانی و احیاء سنن شیعی و ملی ایران کهن پرداختند.
بنا بهمین ملاحظات در دوره صفوی سنت احداث اماکن عمومی عام المنفعه بخصوص ساخت و تعمیر بقاع و مساجد رواج گرفته و بزرگان آن دوره در سراسرحوزه اقتدار خاندان شیخ صفی، اماکن ماندگاری احداث و جهت تامین هزینه و رفع نیاز های مالی آن، بخشی از املاک و مستغلات خودرا وقف اماکن فوق نمودند. تاجائیکه:
ـ گاهی به برکت احداث مساجد و موقوفات آن، دیگر مراکز علمی، تجاری، خدماتی و..مانند مکتب خانه ها، خانقاه ها، بیمارستانها، چهارسوق ها، دکاکین، آب انبارها، رباط ها، کاروانسراها، پل‌ها، حمام ها، وغیره احداث می گردید، تا ضمن تامین مخارج مساجد باعث رونق اماکن و تاسیسات مورد نیاز شهری شود.
این سنت حسنه در شهر اصفهان یعنی مرکز ژوپلتیکی جنبش های شیعی، وضعیت ویژه ای داشته است. بطوریکه دراواخر این قرن، "محمد آوی" ضمن اشاره به مساجد دارالمومنین اصفهان تعداد مساجد تاریخی این شهر را بالغ ۴۰۰ باب ذکر نموده است،
و امروز جای این پرسش جدی خالی است که :
ـ نگاه سهل انگارانه مسئولین نظامی که، مشروعیت و هستی و خودرا برتافته از مذهب تشیع و دیگر تعاملات فرهنگ ناب اسلامی می داند، در رابطه با شهر تاریخی فرهنگی دارالمومنین اصفهان که درطول تاریخ سه نویت پایتختی جهان اسلام و تشیع را بعهده داشته است و چندی پیش هم بعنوان دومین پایتحت فرهنگی جهان اسلام (بعد از مکه مکرمه -۲۰۰۶ م) معرفی شد، شهری که لسان الارض ش خوانند .. شهری که ذکر اسامی مراکز فرهنگی هنریش مرکب هفت دریا و مثنوی هفتادمن کاغذ، می‌طلبد.اینگونه باشد؟
راستی چرا تاکنون صاحب اراده ای محکم ( اعم از حقیقی یا حقوقی) پیدانشده که به پیروی از آیات و محکمات قرآنی و سیره نبوی و سنت آباء واجدادی، برای حفظ و احیاء مساجد تاریخی اصفهان قیام و قعودی نموده و به دنبال احساس وظیفه دینی و تعهد ملی، یا در راستای تعهدات سازمانی نسبت به ثبت تاریخی آثارمهم مذهبی فرهنگی اقدام کند .
نکته ای که امروزه قلب هرایرانی مومن و فرهنگ دوست را به درد آورده و متالم می کند. اینکه:
اغلب مساجد تاریخی اصفهان بخاطر استحکام معماری، انتخاب مصالح، مناسب بودن شرایط آب و هوا، تقید دینی و.. نه تنها نیاز چندانی به مراقبت های ویژه و پر هزینه ندارند،که درصورت صرف هزینه و توجهی مختصر ، قادر است سالها پا برجا و قابل استفاده باقی بماند، اماکنی که سوای فضای معنوی و عرفانی، سرشار از خاطرات تلخ و شیرین تاریخی است، دایرۀ المعارف شیوه و سبک های معماری، نمایشگاهی، از هنر کاشی کاری، گچبری ،، کتیبه های گچی و آجری و سنگی و آزمایشگاه مناسبی برای تدریس عملی علوم معماری مهندسی، هنرهای تجسمی و ..و..
جالب اینکه حدود سال ۱۳۸۰ ش به همت شهرداری وقت همایشی تحت عنوان فن آوری درهتل عباسی اصفهان برگزارگردید،مدعوین حاضر که اغلب متخصص در فنون وعلوم شهرسازی ومعماری بودند، ضمن بیان تئوریک حفظ و نگهداری اماکن معماری و بافت های تاریخی به ذکر نکات قابل توجهی پرداختند، ازجمله یکی از سخنرانان امریکائی ایرانی تبار ( دکتر کاشانی) که گویا مسئولیت حفاظت از ساختمان های آتش نشانی شهرنیویورک آمریکا را بعهده داشت ضمن بیان شیوه های حفاظت و نگهداری اماکن تاریخی و بافت های فرسوده شهری و لزوم رعایت پاره ای از نکات جانبی اظهارداشت: «در آمریکا اگر ساختمانی بیش از نیم سده قدمت داشته باشد، جزء آثار تاریخی محسوب می شود» وی سپس با توجه به مسئولیت خود در شهر نیویورک اضافه کرد« در شهر نیویورک، معمولا قدمت ساختمان ها بیش از یک سده نیست، که آنهم بیشتر منحصر به اماکنی نظیر شهرداری ها، ادارات آتش نشانی و غیره است. به هرحال اگر ساختمانی واجد مشخصه فوق بود جهت حفظ و نگهداشت آن چنان دقت و وسواسی بعمل می آید که مسئولین شهر به هنگام چراغانی جشن های استقلال، کارنوال ها وغیره.. موظفند ساختمان هائی را که بیش از پنجاه سال قدمت دارد. معاف داشته و یا در صورت لزوم تزئین وچراغانی، ازمراکز ذیصلاح، مجوز دریافت نموده و کتبا متعهد شوند، حتی یک میخ به بدنه آن نکوبند..!»
متاسفانه دو سه ماه پس از این همایش، علیرغم وجود و حضور مدیران سازمان میراث فرهنگی وقت، وسرهائیکه بعلامت تصدیق تکان داده شد.و فریادهائیکه بعلامت تائید کشیده شد.،! درست زیر چشم همین آقایان، موتور بولدوزرهای سنگین راه و ساختمان بکار افتاد. تا به بهانه اجرای پروژه های مختلف احداث یا تعریض خیابانها و.. بیابانی از خرابی وانهدام، پشت سر باقی بگذارد و گرد وخاکی از بی مروتی برپا کند، چقدر میخ بی توجهی به در ودیوار میدان نقش جهان کوبیده شده خدا می داند.!
تنها طی همین دهسال چه اندازه بافت های فرسوده و تاریخی شهر تخریب گردید ، چند باب از مساجدتاریخی اصفهان تن به تخریب تدریجی سپرد.!در کجا سیمای تاریخی شهر دامن مهجوری به سر کشید و سرنوشت خودرا به دست باد سرد بی مسئولیتی سپرد. چه وقت دست تخریب در قامت تقدیر وبنام توسعه شهری، نظام فضائی و ساختار تاریخی معماری شهر گنبدهای فیروزه را برای همیشه از منظر انداخت ، چرا بجای یغمای کاشته پدران نیم جوئی برای فرزندان برجای نگذاشتیم چرا نسل فردا باید شاهد فضائی سربی و جنگلی از ستون های سیمانی، و عمارات بلند مرتبه آنچنانی و.. و.. باشد .؟ خدا عالم است و بس !
افسوس ازکم التفاتی و بی عنایتی ها .. ؟ هیهات از اینگونه ره و رسم مسلمانی ها.. دریغ از ذره ای احترام به مواریث فرهنگی ها، کجاست شرح وظایف سازمان میراث فرهنگی ها. ! !
گرمسلمانی این است که حافظ دارد * وای اگراز پس امروز بود فردائی
میلیاردها ریال خرج رشد فیزیکی شهرهای تاریخی فرهنگی خود می کنیم. هر روز بنا به ضرورت برای توسعه خیابان ها، اتوبان ها و معابرجدیدو مرمت و تعریض گذرهای قدیم، برنامه ریزی می نمائیم. بدون آنکه متوجه باشیم: رشد و توسعه فیزیکی شهرها بدون فهم ودرک سازوکارهای فهیمانه توسعه پایدار، نه تنها ره بجائی نمی برد بلکه : چهره فرهنگی وسنتی شهرهای مان رامخدوش وپریشان نموده، و نه تنها ازاین رهگذر به فرهنگ بومی وملی آسیب جدی می رساند. که آرامش، اشراف، حضور قلبی ساکنین شهرهای فرهنگی به ثمن بخس و به اذای تشویشها، نگرانی ها، پیچیدگی ها الودگی ها و.. معاوضه می کند. مدام دم ازتهاجم فرهنگی زدن و عدم فهم این مطلب ساده که: تا جامعه ای گذشته دیرینه و فرهنگ قدیم خودرا وا ننهد و نسبت به میراث گذشته خود بی تفاوت نشود. تن به اسارت رفتارهای تازه از راه رسیده وارداتی نمی دهد.
جدا وقت آن نرسیده.ازخود سئوال کنیم تاکنون چه اندیشیده وکدام چاره را ساز کرده‌ایم.؟ در کساد بازار مکاره دهکده جهانی با پشتوانه کدامین متاع قصد رقابت داریم، متاع ما منحصر به تعریض بی تعریف خیابان ها و احداث حساب نشده اتوبان ها و چیدمان اروپائی پارک ها و آرایش مسخره نمای ساختمان هاست ..!.؟
اینگونه قصد داریم روح لطیف اما تسخیر پذیر جوانان کنجکاو و پر تحرک خودرا از آسیب تهاجم فرهنگی بیگانه برحذر و شیفته و متمایل به میراث فرهنگ خودی نمائیم .! هیهات..! !
داستان سرائی وقصه گوئی، غوغاسالاری وحرافی یک حرف است، اعتقاد به زیر ساخت های قدیم و قویم فرهنگ خودی حرف دیگر .! تا چه حد به آنچه می گوئیم معتقدیم و تا چه اندازه به آنچه میخواهیم عمل کرده ایم.؟
مسئولین میراث فرهنگی کل کشور، مدیریت استانی ، از ابتدای تاسیس این نهاد تا کنون چه گلی بر جمال آثار تاریخی شهر اصفهان زده.؟بودجه های تخصیصی سالیانه سازمان&#۶۱۴۷۲;میراث فرهنگی چه میزان و حجم برآورد نسبی مخارج چه مبلغ است، چه مقداربرای حفظ و نگهدا ری اماکن تاریخی فرهنگی صرف شده و دراین میان تکلیف سهم مساجد، که مبادی ایمانی امت محمدی (ص) است، چیست.؟ آیا می دانیم مساجد نه بنا و ساختمان که: مبانی اولیه ایمان و اعتقاد فرهنگ دینی امت اسلام است.؟ درترسیم اولویتها و برنامه ربزی ها و تصویب بودجه ها و.. چه مبلغ جهت تعمیر مساجد تاریخی شهر اصفهان کنار گذاشته و یا تاکنون تقویم نموده ایم .؟
بودجه تخصیصی مساجدمان بیشتر بوده یا ریخت و پاشهای بی دلیل مان .؟ می دانید اگر خدا را به امان خدا رها کنید به حال خود رها خواهید شد .
با توجه به تحقیقات مفصل میدانی و مستنداتی نظیر:کتاب الاصفهان، گنجینه آثارتاریخی (لطف الله هنرفر) کتاب ارزشمند تاریخ اصفهان و ری ( حاجی میرزاحسن خان جابرانصاری) و ده هاکتاب ومقاله دیگر.، در دوره قاجاریه یعنی دوران افول فرهنگ وادب این مملکت حداقل مساجداصفهان به لحاظ صوری وشکلی مصون ماندند.
نگارنده بارها به مکان یابی و ذکر بیوگرافی پاره ای از مساجد تاریخی اصفهان پرداخته و مخاطرات تدریجی را برشمرده ام ، قبل ازاینکه نیمی از بافت تاریخی مسجدمصری(واقع درکوچه ای به همین نام درمحله طوقچی) به صورت فعلی در آید. چندین مرتبه توسط مطبوعات محلی به مسئولین مربوطه هشداردادم.اما افسوس که ..
مشکل اصلی دوره و زمانه ما، پندار خفته، غلط و خود باختگی پاره ای از مدیران فرهنگی ماست که چندان ناخودآگاه خودرا مقهور، ودست وپا بسته تهاجم فرهنگی می دانند که بی جهت، حبل المتین آسمانی را رها و دست تمسک به طرف ریسمان پوسیده و نخ نمای الگو های غیر خودی دراز نموده اند.! بی آنکه متوجه باشند. در این بازی،درواقع نقد یوسف مصری فرهنگ ارزشمند خودی را به گرو قمار برای تلاش رسیدن به توسعه بی تعریف در می بازند.
امروزه ماندن و بودن فقط در سایه اندیشیده های آزموده،میسر است و بس و چه آزمونی آزموده تر از پناه جستن به خانه آراسته دوست. چه کرداری مطمئن تر از: وفاداری به هویت های تاریخی فرهنگی، آنهم درچالش ناگزیر و سراب مانند آروزهای خام دهکده جهانی.؟.!
اگر در بخش معماری و شهرسازی کلیت برنامه های دهکده جهانی برپایه پروژه ها و طرح های مصرف زدگی، الیناسیون، کیش شخصیت، طرد فرهنگ خودی و..برنامه ریزی شده است . در مقابل این هجمه و برای اینکه فرهنگ رفتاری وگفتاری وپنداری ما به مرور رنگ نباخته و فرسوده نشود الگوئی بهتر از معماری خانه های سنتی و نجیبانه تر از مساجد تاریخی سراغ دارید.؟ اماکنی که در مبحث خود کفائی، جهت رفع مشکلات سرمایش و گرمایش ،با کمک از تجارب گذشتگان با احداث شبستان و بادگیری ساده حل مشگل می کند.
عباس پورقدیری اصفهانی
*- محمدمهدی بن محمدرضا اصفهانی متخلص به آوی۱۳۰۸ هجری قمری کتاب نصف جهان
منبع : پایگاه اطلاع‌رسانی فرهنگ توسعه


همچنین مشاهده کنید