پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا


نگاهی به فیلم دعوت به بهانه اکران مجددخداحافظی با جنگ و آدم هایش


نگاهی به فیلم دعوت به بهانه اکران مجددخداحافظی با جنگ و آدم هایش
جدیدترین ساخته ابراهیم حاتمی کیا به لحاظ مضمون، محتوا و ساختار فاصله بسیار زیادی با ساخته های قبلی این کارگردان دارد. چه اینکه حاتمی کیا به کلی از فضای مورد علاقه اش (جنگ و آدم های درگیر آن در جبهه و پشت جبهه) فاصله گرفته و دوربین خود را به سراغ یکی از سوژه هایی برده که امروزه به دلیل مسائل متعدد حاکم بر اجتماع از موضوعات داغ است و البته خط قرمزهای خاص خود را نیز دارا است و آن مساله سقط جنین است.
قبل از پرداختن به این فیلم لازم است به نکته ای اشاره کنم که محل مجادلات فراوانی بین سازنده این فیلم و طرفداران فیلم های قبلی حاتمی کیا بود و آن هم رویگردانی فیلمساز از موضوعات مربوط به جنگ و پرداختن به سوژه ای اجتماعی در قالبی جدید است. حال باید از مخالفان این سوال را پرسید که چرا بدین شکل و بدون توجه به ارزش ها- نقاط قوت و البته کاستیها و نقاط ضعف فیلم دعوت، حاتمی کیا را اینگونه در گوشه رینگ گیر انداخته اند؟ به هیچ عنوان قصد دفاع از حاتمی کیارا ندارم اما آیا نباید به این فیلمساز حق بدهیم که تجربیات خود را در ژانرهای مختلف نیز آزمایش کند؟ چرا وی مثلا نباید فیلمی در ژانر کمدی یا کودک و نوجوان بسازد؟ آیا مجبور است تا زمان پایان دوران فیلمسازیش فقط و فقط فیلم جنگی بسازد و حتی فیلم های اجتماعیش هم روایت آدم های پس از جنگ باشد؟ این مساله البته در جای خود بسیار پسندیده است اما واقعا این چه فشاری است که تنها شانههای حاتمی کیا باید تحملش کند.
دعوت در پنج اپیزود مختلف روایت می شود که نقطه مشترک همه اپیزودها نیز در بودن یا نبودن یک فرزند است و دعوا و کشمکشی که زوجهای روایات مختلف بر سر بدنیا آمدن یا جلوگیری از تولد فرزندی دارند که از طرف یکی از زوجین ناخواسته است. شیدا صوفی و همسرش- سودابه و زینال- احترام سادات و آقا مهدی- بهاره و منصور و حتی خانم دکتر افسانه و همسرش هریک به نوعی درگیر این ماجرا هستند و در این بین مسائل مختلف اجتماعی و فرهنگی که بخش زیادی از افراد جامعه کنونی با آن درگیر هستند از فقر اقتصادی تا خیانت و سو» استفاده از موقعیت گرفته تا جبران گناه و مسائل و باورهای دینی و سنتی. و دقیقا اعتقاد دارم که یکی از عواملی که بیننده شاید میان خود و داستان فیلم فاصله ای را حس می کند، گوناگونی موضوعات مطروحه در فیلم است با یک نقطه مشترک. اگرچه ممکن است یکایک بینندگان دعوت با تک تک شخصیت های داستان هم ذات پنداری کرده یا خود درگیر چنان مساله ای باشند (و شاید هم اصلا درگیر چنین مسائلی نباشند) اما همانگونه که اشاره کردم تعدد سوژههای فرعی، یکی از عوامل سردرگمی تماشاگران و احتمالا عدم ارتباط با سوژه اصلی است. ضمن اینکه پیشتر نیز ذکر کردم که موضوع سقط جنین جز» خط قرمزهای اخلاقی جامعه ما به شمار می رود و در بافت سنتی خانواده ایرانی، سخن گفتن و پرداختن به آن نکوهیده است و از همین روست که انگونه که باید مورد پسند قرار نمی گیرد. نقطه مشترک تمام اپیزودها در به دنیا نیامدن کودک خواسته یا ناخواسته، وقوع تمام حوادث در فصل زمستان و مواردی از این دست نیز نمی تواند در نهایت به این سوال مخاطب پاسخ دهد که: «خب حالا که چه؟» و این مساله قفل اصلی عدم ارتباط و رضایت کامل مخاطب از دعوت محسوب می شود.
استفاده از جمع زیادی از بازیگران مطرح سینمای ایران نیز تنها دردی را که می تواند دوا کند کمک به فروش بیشتر فیلم است. چه در غیر این صورت تک تک کاراکترهایی را که بازیگران ایفا کرده اند در فیلم ها و سریال های پیشین ایشان به شکل مطلوبتری دیده بودیم. و البته این از هوشمندی مسوول انتخاب بازیگران است که سبب شده تا برای نخستین بار در فیلمی از حاتمی کیا نسلهای مختلف بازیگری سینمای ایران در کنار هم جمع شوند و بدین شکل گیشه ای تضمین شده شکل می گیرد.
در یک نگاه کلی به ساختار فیلم باید اذعان داشت که دعوت را نمی توان به عنوان اثری جدی تلقی کرد و شاید می بایست این استدلال را مطرح ساخت که حاتمی کیا با ساخت این فیلم برای خودش زنگ تفریحی ساخته یا شاید خواسته مشکلاتی را که بر سر اکران به نام پدر و عدم اکران به رنگ ارغوان پدید آمد به فراموشی بسپارد. شاید هم می خواسته به منتقدان خود ثابت کند که توانایی ساخت یک فیلم اجتماعی پرفروش و کاملا گیشه ای را داراست (که اگر اینگونه باشد حرف خود را به کرسی نشانده است). اما با شناختی که او از مدیوم سینما دارد و با شناختی که تماشاگران سینمای ایران از ابراهیم حاتمی کیا و فیلم هایش دارند، دعوت واقعا نمی تواند انتظارات پیگیران فیلم های حاتمی کیا را برآورده سازد و البته این بدان معنا نیست که وی مجبور است تا ابدا فیلم جنگی بسازد، بلکه ساختار این فیلم به گونه ای است که تماشاگر نمی تواند باور کند که امضای ابراهیم حاتمی کیا پای فیلم است. از دیگر سو این ذهنیت نیز به وجود می آید که شاید حاتمی کیا خواسته شکل جدیدی از فیلمسازی خود را ارائه نماید که دعوت سرآغاز آن و اتفاقا وی از تماشاگرانش دعوت به عمل آورده تا دگردیسی او را شاهد باشند.. که اگر چنین اتفاقی رخ داده باشد می بایست به انتظار آزمون ها و تجارب بعدی حاتمی کیا بنشینیم و بپذیریم که این فیلمساز نام آشنا برای همیشه سینمای جنگ را بوسیده و به کناری گذاشته و اینک در پی تجربه جدیدی است. تجربه ای که با دعوت آغاز شده و از خط قرمزهای معمول هم عبور کرده و البته می دانیم که در سینمای ایران همگان نمی توانند از برخی خط قرمزها عبور کنند مگر آنکه شناخته شده بوده و توانایی عبور از محدوده قرمز رنگ را داشته باشند. همانگونه که کمال تبریزی مارمولک را ساخت و ابراهیم حاتمی کیا دعوت را!
نویسنده : لیلا محمودی شرق
منبع : روزنامه مردم سالاری