شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

دولت دفاع مقدس همانند دولت های سازندگی و اصلاحات


دولت دفاع مقدس همانند دولت های سازندگی و اصلاحات
در طول این ۴ سال طرفداران دولت نهم حد تخریب خویش را ۱۶ سال گذشته یعنی دولت های هاشمی و خاتمی می دانستند، اما گویا با اعلام کاندیداتوری مهندس موسوی، دولت وی هم به سرنوشت دو دولت اخیر دچار شده است. اخیرا سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی که تحت مدیریت روح الله حسینیان می باشد، در مقاله ای تحلیلی تحت عنوان «میرحسین موسوی، زخمی کهنه که باید از نو شناخت» به انتقاد از مدیریت مهندس موسوی در دوران جنگ پرداخته است.
در این مقاله که تلاش شده است با مقدمه ای در باب اندیشه های سوسیالیستی در جامعه روشنفکری ایران قبل و پس از انقلاب، رنگ تاریخی و مستند به آن ببخشد، به ناگاه پس از مقدمه ای طولانی، با این جمله، حمله به مهندس موسوی را آغاز می کند: «در چنین فضایی که به دلیل کمبود نیروی متخصص هر مهندس نمازخوانی وزیر می شد، جناب میرحسین موسوی پس از ترور شهید رجایی بدون کمترین سابقه اجرایی (!) و مدیریتی نخست وزیر کشور انقلاب زده (!) ایران می شود». البته باید یادآوری کرد که اولا مهندس موسوی قبل از نخست وزیری وزیرخارجه دولت شهید رجایی بود; ثانیا اول انقلاب نه تنها مهندس موسوی بلکه هیچ کدام از نیروهای انقلابی، دارای سابقه اجرایی نبودند; ثالثا این پرسش را می توان مطرح کرد که اکنون پس از ۳۰ سال، چرا کسانی با کم ترین سابقه اجرایی فقط به دلیل قرابت فکری با دولت نهم به وزارت می رسند؟
نگارنده سپس با پیوند بین سوسیالیسم و اندیشه های موسوی تمامی مدیریت دوران دفاع مقدس را زیر سوال می برد. این پیوند را نیز چنان گسترش می دهد که حتی به نظر نگارنده مقاله، جایگاه بین المللی ایران هم به دلیل اندیشه های موسوی سقوط کرده است: «جهان سوم و نظام سلطه از واژگان سیاسی است که توسط موسوی و دوستانش تئوریزه شد و ایران به صورت ناخواسته در مجموعه جهان سوم گذاشته شد (!). در صورتی که این مرزبندی اصالتا در مورد کشوری با ابعاد فرهنگی ایران که سابقه انقلاب مشروطیت و نهضت جنگل آن پیشتازتر از ملل جهان اول است اصولا قابل دسته بندی نیست. هنوز هم میر حسین ایران را کشوری جهان سوم می داند». این جملات ناخودآگاه انسان را یاد جمله معروف احمدی نژاد می اندازد که گفته بود ایران ابرقدرت است.
سپس، مقاله، بدون توجه به شرایط جنگی کشور، به گونه ای فضا سازی می کند که گویی در زمان جنگ، کسی جز مهندس موسوی در ایران، وجود خارجی ندارد و در واقع نگارنده قصد دارد با تخریب آن دوران، مخاطبش فقط نخست وزیر باشد، چون به خوبی آگاه است که زیرسوال بردن بی مقدمه آن دوران، قطعا دامن بسیاری را خواهد گرفت. این نظر البته با نظراتی که اخیرا توسط همفکران نگارنده مطرح شده است در تناقض است. اخیرا مطرح شده است که مدیریت موفق زمان جنگ «فقط» مرهون مدیریت و برنامه ریزی امام است و نخست وزیر فقط اجرا می کرد.
نگارنده پس از انتقاد از شرایط اقتصاد دولتی زمان جنگ، این سوال را مطرح می کند که «ما نمی دانیم موسوی و یارانش از کدام مدیریت موفق اجرایی سخن می گویند؟» و اضافه می کند: «سال ۶۶ و ۶۷ سال غم بار انقلاب ماست. با مدیریت موسوی و یاران چپ مسلکش ساختارهای اقتصادی کشور نابود شده بود و دشمنان ایران با آگاهی از این ضعف اقتصادی فشارهای نظامی خود را افزایش داده و جنگ شهرها را آغاز کردند. کم کم با مدیریت موسوی و هم مسلکانش جام زهرآماده شد».
نکته جالب نقد این مقاله، این جمله است: «پول نفت صرف خرید قند و شکر و پودر شوینده خارجی و مرغ یخ زده فرانسوی و... می گردید». خوانندگان بهتر می دانند که وضع فعلی پس از ۳۰ سال و در شرایط صلح نیز این چنین است.
«در دوره موسوی حدود دوهزار مدیر در رده های مختلف با یکدیگر هماهنگ شدند و فرهنگ و دیالوگ موسوی در آنان نهادینه شد. می توان این گروه را «باشگاه مدیران موسوی» نامید». این جملات را می توان «آس» این مقاله دانست، جایی که در ادامه هم، همین باشگاه را بدنه اصلی دولت های سازندگی و اصلاحات به حساب می آورد، و این چنین دوران ۸ سال دفاع مقدس را به ۱۶ سال پیوند زده و نتیجه گیری می کند که: «اصلاحات و دولت خاتمی اوج هنر نمایی باشگاه مدیران موسوی بود و در واقع محمد خاتمی امتداد سازندگی و عامل مستقیم باشگاه مدیران موسوی بود».
در حقیقت در طول ۴ سال دولت نهم، همه دولت های گذشته زیر سوال رفته اند. در هنگام انتخابات ریاست جمهوری دور نهم، ۱۶ سال و به ویژه ۸ سال دولت سازندگی (با توجه به حضور هاشمی رفسنجانی در عرصه رقابت ها) آماج حملات طرفداران رئیس جمهور فعلی قرار گرفت. در این دور انتخابات نیز، تا قبل از انصراف خاتمی، تمامی تلاش ها برای تخریب دستاوردهای ۸ سال اصلاحات به کار گرفته شد، اما با انصراف ناگهانی خاتمی، حدود یک ماهی توپخانه دولت نهم هم سیبل اصلی خود را از دست داد. ولی با حضور جدی مهندس موسوی و اظهارات صریح و استقبال گسترده از وی، سومین گام هم برداشته شد: زیرسوال بردن دولت دفاع مقدس. این هدف البته با ۲ مشکل روبروست. اول حمایت های معروف امام از میرحسین موسوی و دوم حضور آیت الله خامنه ای به عنوان رئیس جمهور در این ۸ سال. اما گویا راه حل آن نیز پیدا شده است. در این مقاله هیچ ذکری از امام نیامده است و همچنین در ابتدای آن، نقش رئیس جمهور را نادیده گرفته و هیچ حساب می کند.
با توجه به این که ادعای دولت نهم این است که در طول این ۳۰ سال استثنا است (به حق هم چنین است)، امیدواریم این استثنا پایان پذیرفته و جمهوری اسلامی به روال سابق خویش برگردد.
نویسنده : محمدعلی رفیعی
منبع : روزنامه مردم سالاری


همچنین مشاهده کنید