پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا


نگاه میرحسین موسوی به اقتصاد ایران و جهان


نگاه میرحسین موسوی به اقتصاد ایران و جهان
میرحسین موسوی با انتقاد از وضعیت ارائه آمارهای دولتی در سه سال اخیر، گفت: چیزی که امروز کم داریم و همه کشور چوب آن را می‌خورد بی‌ثباتی در سیاست‌گذاری‌ها است. تمام نقاطی که در جهان پیشرفت‌های بزرگ داشتند از ثبات در مدیریت و سیاست‌گذاری برخوردار بوده‌اند و گاهی عمر و داوم مدیرانشان به بیش از ۲۰ سال می‌رسد. حال آنکه ما درست عکس این عمل کرده‌ایم.
به گزارش سایت کلمه وی هشتم اردیبهشت در جمع مردم کرمانشاه خاطرنشان کرد: سرمایه‌گذاری در کشوری صورت می‌گیرد که گردش اطلاعات در آن درست باشد و مردم بدانند مثلا در وزارت نفتشان چه می‌گذرد و نزدیک به ۳۰۰‌میلیارد دلار از پول این ملت چگونه هزینه شده است. این آگاهی مردم، نخبگان و کارشناسان به کشور امکان برنامه‌ریزی می‌دهد.موسوی با بیان اینکه آگاهی از اطلاعات مناظره طولانی و امکان قضاوت به مردم می‌دهد، اضافه کرد: ملت با داشتن آگاهی به خوبی تشخیص خواهند داد که اقتصاد مبتنی بر صدقه نمی‌تواند طرح‌های مهم اشتغال‌زا ایجاد کند.وی با تاکید بر ضرورت مشورت در برنامه‌ریزی‌ها و سیاست‌گذاری‌ها برای مسوولان کشور ادامه داد: کشور را با نظر یک نفر نمی‌توان اداره کرد. در ایران اسلامی نهادهایی وجود دارد که برخی از آنان پس از مشروطه شکل گرفتند و بخشی پس از انقلاب تحول یافتند. این نهادها سرمایه‌های کشور هستند ما در هرجا که بتوانیم گستاخانه عمل کنیم در برابر این نهادها باید ملاحظه داشته باشیم. وی در توضیح این مطلب افزود: نشستن و برخاستن در یک شب و منحل کردن سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی و همچنین انحلال یک شبه شوراهای مهم برنامه‌ریزی و ادغام آنها در جاهای غیرمعمول نتیجه‌ای جزء همین تورم ۲۵‌درصدی را نخواهد داشت.
وی با اشاره به اهمیت توجه به دیدگاه کارشناسان برجسته به عنوان پتانسیل‌های مهم کشور گفت: ما کارشناسان و مدیران برجسته در کشور داریم که درست شبیه فرماندهانی هستند که انقلاب آنها را تربیت کرد و توانستند هشت سال جنگ را به خوبی اداره کنند. این مدیران توانایی این را خواهند داشت که در دوران سازندگی در کشور معجزه کنند.
موسوی ضمن تاکیدبر اینکه دولت یا نباید قول بدهد یا به آن عمل کند، خاطر نشان کرد: خدا کارهایش را از طریق وسایل خود انجام می‌دهد؛ اگر دولت وعده‌هایی که داده عملی نکند، نتیجه‌اش این خواهد شد که مثلا از راه‌آهن برای کرمانشاه صحبت می‌کنیم؛ ولی اقدامی صورت نمی‌گیرد و نتیجه‌ای ندارد. نخست‌وزیر سال‌های دفاع مقدس ادامه داد: دولت با مردم صادق باشد و دقیق صحبت کند. هر نوع تعهدی بر مردم اثر دارد و برایشان دور نما ایجاد می‌کند. باید دید که امروز جوانان و مردم کرمانشاه چه دور نمایی دارند.
همچنین موسوی دهم اردیبهشت درباره اقتصاد جهان گفت: امروز در سطح جهان مبارزات ایدئو لوژیک و سیاسی زیادی بر سر مفهوم و آینده جهانی شدن وجود دارد. دلیل عمده این بحث‌ها نقش کانونی آمریکا در اقتصاد سیاسی بین‌المللی است. به همین بحران اخیر اقتصادی آمریکا نگاه کنید خواهید دید چقدر با سرعت اثر خود را بر همه جهان از جمله کشورمان گذاشته است. جهان هنوز تظاهرات خشونت‌آمیز ده‌ها هزار نفر در سال ۱۹۹۹ را در سیاتل آمریکا که به جلسه وزرای سازمان جهانی تجارت اعتراض می‌کردند، از یاد نبرده است. به‌نظر بنده ضمن آنکه جهانی شدن یک فرآیند اجتناب‌ناپذیر است، ولی با تمهیدات کشورهای در حال توسعه می‌توان جلوی پروژه هژمونیک جهانی شدن لیبرال را گرفت. باید ما متوجه مخاطره آمریکایی شدن به جای جهانی شدن باشیم. ایران بعد از انقلاب فرصتی به دست آورده که نقش مهم و تعیین‌کننده تاریخی خود را در منطقه و جهان به‌دست آورد. هر سیاستی که در جهت این مهم باشد به‌نظر بنده درست و هر سیاستی که پیشرفت کشور را محدود یا مشروط کند، برخلاف مصالح و منافع ملی ما است. برای همین لایه‌های هویتی ما به عنوان کشورهای آسیایی، کشوری از جهان اسلام، کشوری از حوزه تمدنی بزرگ ایرانی علامات خوبی را به ما نشان می‌دهد که در چه جهتی باید حرکت کنیم.چه اشکالی دارد بر فرض آنکه قصد ورود به سازمان تجارت جهانی را داشته باشیم، اما از سیاست‌های حمایتی روشنی در قبال صنایع و اقتصاد خود تبعیت کنیم.
جهانی شدن اگر به صورت فرآیند اجتناب ناپذیر تلقی شود، فرصت‌ها و تهدیدهایی را برای ما به همراه دارد. تهدید اصلی برای ما نابودی زیرآوار پروژه‌ها است و نه فر آیند جهانی شدن. ما ضمن افزودن به شتاب رشد خود در چارچوب استلزامات لایه‌های هویتی که اشاره کردم باید از فرصت‌های جهانی شدن استفاده کنیم.
در ضمن به یاد داشته باشیم که به‌رغم تصمیم ما برای ورود به سازمان تجارت جهانی با مخالفت آمریکا متوقف شده‌ایم. متاسفانه به دلیل انفعالی که داشته‌ایم در دهه گذشته ضمن آنکه همه امتیازات ممکن را برای ورود به این سازمان داده‌ایم بدون آنکه از امتیازات ورود به WTO استفاده کنیم از امتیازات بیرون ماندن از این سازمان که به‌رغم میل ما بوده است، صرفنظر کرده‌ایم. برای بنده سوال اصلی آن است در حالی که آمریکا وقتی برای بازار آهن خود احساس خطر می‌کند به سیاست‌های حمایتی و تعرفه‌ای به‌رغم تعهدات خود در WTO رو می‌آورد و رو در روی متحدان خود می‌ایستد؛ چرا بازارهای ما بدون هیچ محدودیتی برروی همه کالاها باز است؟ چه اشکالی دارد بر فرض آنکه قصد ورود به WTO را هنوز داشته باشیم از سیاست‌های حمایتی روشنی در قبال صنایع و اقتصاد خود تبعیت کنیم؛ مثال WTO یک نمونه و گوشه کوچک از نوع برخورد ما با مساله جهانی شدن است و این انفعال را در عرصه‌های دیگر سیاسی، اقتصادی و فرهنگی به‌فراوانی می‌توان پیدا کرد.
منبع : روزنامه دنیای اقتصاد