جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

شعر هوا


شعر هوا
هوای گناه و هوای گندم بود
شبیه بندر سردی كه در تلاطم بود
همیشه در پس تردیدهای خود گم بود
تمام اسكله را چشم او قدم می زد
تمام اسكله را با تمام مردم بود
به داس ماه پریشان نگاه تلخی كرد
هوا ، هوای گناه و هوای گندم بود
چهار فصل خدا را خزان درو می كرد
درانتظار نفسهای فصل پنجم بود
و فكر كرد به ماهی شدن به دریا ، موج
به غوطه ای كه ندانست بار چندم بود
منبع : نشریه الکترونیک بلوط


همچنین مشاهده کنید