جمعه, ۲۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 17 May, 2024
مجله ویستا

یک قمقمه آدرنالین‌ - بررسی بازی Call of Duty ۲


یک قمقمه آدرنالین‌ - بررسی بازی Call of Duty ۲
هنگامی كه بازی Call of Duty (فراخوانی به خدمت) در سال ۲۰۰۳ به‌بازار آمد، نه‌تنها از استقبال چشمگیر مخاطبان برخوردار شد، بلكه <بهترین بازی اكشن سال> نیز لقب گرفت و از طرف بسیاری از سایت‌ها و مجلات هم به‌عنوان بازی برتر شناخته‌شد. شاید تنها دلیل این برتری، تعبیه بی‌نقص واقعیت درون جنگ در یك دنیای مجازی بود. یعنی چیزی كه نمونه‌اش را در دیگر بازی‌های جنگی ساخته‌شده تا آن لحظه، شاهد نبودیم.
این بازی نه‌تنها یكی از بهترین بازی‌های جنگی شناخته‌شد، بلكه در زمینه بازی‌های Shooter یا تیراندازی غیرجنگی نیز گامی به‌جلو محسوب می‌شد. این موفقیت‌ها نه‌تنها در نسخه الصاقی (Expansion) بازی تكرار شد، بلكه دو چندان هم شد. زیرا برخی از نكاتی كه در نسخه اصلی جایشان خالی بود، در این نسخه آمده بود. تمام این موفقیت‌ها به طرفداران بازی نوید ساخته‌شدن ادامه موفقی برای این بازی را می‌داد. یعنی چیزی كه بتواند علاوه بر تكرار آن موفقیت‌ها، حرف تازه‌ای هم در دنیای مجازی جنگ داشته باشد. حال می‌بینیم كه Activision در محصول جدیدش، یعنی Call of Duty ۲ به این امیدواری پاسخ مثبت داده‌است. این بازی یك بازی جنگی بی‌نظیر است و با بهره‌گیری از صداها و گرافیك فوق‌العاده، یكی از بهترین بازی‌های چند وقت اخیر است كه توانسته در زمینه هوش مصنوعی و بازیِ چند‌نفره جذاب، از دیگر رقیبان خود در حوزه بازی‌های جنگی، یعنی EA و Ubisoft، چندین گام جلوتر قرارگیرد. در این شماره به قسمت دوم بازی Call of Duty كه این‌روزها سر و صداهای زیادی را برپا كرده‌است، می‌پردازیم. در پایان ذكر این نكته را ضروری می‌دانیم كه هدف ماهنامه شبكه از مطرح كردن بازی‌های جدید، عمدتاً آشنایی دست‌اندركاران و علا‌قمندان این حوزه با تازه‌ترین فناوری‌هاست و نه تایید تام و تمام و همه‌جانبه یك بازی. برای زیستن در عصرشبكه، باید با تمام زوایا و مولفه‌های آن آشنا شد.
● فراخوانی به بازی‌
همه روزه چشممان به بازی‌های بی‌شمار جنگی در ویترین مغازه‌ها می‌افتد و بعضی از آن‌ها را هم می‌خریم و در آخر از وقتی كه برای آن صرف‌كرده‌ایم، پشیمان می‌شویم. شاید خیلی‌ها بعد از سال‌ها كه بازی‌های اكشن با موضوع جنگ‌جهانی دوم را بازی كرده‌اند، دیگر از این ژانر بازی‌ها خسته شده‌باشند.
حتی از بازی‌هایی مانند Medal of Honor ،Return to Castle Wolfenstein ،‌Commandos Brothers in Arms نیز دل‌خوشی ندارند! زیرا همواره با ده‌ها نسخه الصاقی و سری‌های بعدی، در حال تكرار كردن خود می‌باشند. و در همه آن‌ها نیز شما در نقش سربازان متفق باید آلمانی‌هایِ سنگدل، بی‌رحم و در عین حال بینوا را تكه‌تكه كنید! اما در این بین شاید همواره منتظر بعضی از این بازی‌ها باشید.
زیرا تجربه ثابت‌كرده‌است هركدام از این بازی‌‌ها كه نوآوری‌هایی را به‌همراه داشته‌است، چه در نزد مخاطبان و چه در نزد منتقدان از محبوبیت بیشتری برخوردار بوده‌است. نمونه بارز این امر همین بازی call of Duty است كه چه در قسمت اول، چه در نسخه الصاقی و چه در نسخه اخیری كه به‌بازار آمده‌است، به‌قدری نكات تازه و غیركلیشه‌ای دارد كه بسیاری از طرفداران بازی را مجذوب خود كرده‌است كه شاید بدشان نیاید یك اسلحه تامپسون به‌دست بگیرند و با آن همه را به گلوله ببندند!
شركت Activision از چند ماه قبل زمان استراحت علاقمندان به این بازی را تمام شده اعلام كرد و آن‌ها را دوباره به‌خدمت فراخواند! این كار با پیش‌نمایش این بازی در نمایشگاه E۳ انجام شد كه همان‌طوركه انتظارش می‌رفت بسیار مورد استقبال قرار گرفت و در همان زمان خبر از شگفتی‌ جدیدی می‌داد. غرفه Call of Duty ۲ در این نمایشگاه یكی از شلوغ‌ترین غرفه‌ها بود. (شكل۱) شركت Activision با هوشیاری خاص خود این بازی را برای اسباب‌بازی جدید و پرتوان مایكروسافت، یعنی Xbox ۳۶۰ نیز طراحی كرده‌است و به‌همین خاطر در آن نمایشگاه نیمی از نگاه‌ها به غرفه‌اش جلب شده‌بود.
نقطه اوج این بازی نیز ‌نمایش صحنه‌ای از بازی‌ بود كه به عملیات معروف ششم ژوئن، D-Day، اختصاص داشت و در این بازی یكی از جذاب‌ترین مراحل به‌شمار می‌رود. اشتباه نكنید! قرار نیست دوباره شاهدِ عملیات سواحل Omaha و Utah باشید كه بارها در بازی‌های اخیر آن‌را تجربه كرده‌اید. این‌بار به Pointe du Hoc خواهید رفت. در این مرحله شما در نقش یك سرباز ارتش متفقین ظاهر می‌شوید كه ‌باید به‌همراه دیگر هم‌قطارانتان در برابر آتشِ توپخانه دشمن از صخره‌های ۱۰۰ مایلی با طناب بالا بروید و پایگاه‌ تیربار نازی‌ها را تصرف‌كنید. در این بین صد‌ها نفر در خون می‌غلتند و جلوی چشمان شما از بین می‌روند. تمام این‌صحنه‌ها بر پرده‌های بزرگی در سالن E۳ در بالای غرفه Activision نمایش داده می‌شد تا دل شركت‌كنندگان را به لرزه در آورد!
● روایت جنگ‌
بازی با ارتش روسیه شروع می‌شود. در ابتدا شما در نقش <واسیلی ایوانویچ>، یك سرباز عادی روسی كه بسیار شما را به‌یاد نقش Jude Law در فیلم <دشمن پشت دروازه> می‌اندازد، موظفید در ۲۰ مایلی مسكو در برابر حملات معروف برق‌آسای آلمانی‌ها به Blitzkrieg مقاومت كنید.
یكی از زیباترین مراحل این بازی جایی است كه شما در كارخانه‌ای در مسكو ‌باید به قلب دشمن حمله كنید و با اسنایپر خود، تك‌تیرانداز‌های دشمن را از بین ببرید. بعد از اتمام قسمت روسیه، در نقش دو سرباز انگلیسی (یكی در گروهان زرهی و فرمانده تانك و دیگری گروهبانی از ارتش هشتم فرمانده معروف <مونت گومری>) ‌باید در صحراهای افریقا با <روباه صحرا> یعنی فیلد‌مارشال رومل، بجنگید. نبرد تانك‌ها در صحرای افریقا بسیار جذاب و مطلوب خواهد بود. در صورت اتمام این قسمت وارد بخش دیگری از بازی می‌شوید كه نبرد‌های معروف نور‌ماندی و دیگر نبرد‌های داخل كشور فرانسه را با آن تجربه خواهید كرد. از نبرد‌های معروفی كه در این بازی تجربه خواهید كرد، نبرد استالینگراد، نبرد العالمین (كه در آن سربازان متفقین صد‌ها تانك قلابی را از چوب و سنگ ساختند تا ارتش آلمان را در جایی دیگر سرگرم كنند) و نبرد D-Day است كه از جذابیت بیشتری برخوردار می‌باشد. (شكل۲) اگر شما هم مانند من ترجیح می‌دهید قبل از این نبرد‌ها خلاصه‌ای از تاریخ و نحوه عملیات هركدام را بدانید، می‌توانید به سایتwww.historylearningsite.co.uk مراجعه كنید. در این سایت اطلاعاتی مفید با زبانی ساده در مورد نبرد‌های مشهور جهان آمده‌است.
قسمت جدید این بازی درست برمبنای قسمت اول آن ساخته‌شده است. به‌طوری كه اگر قسمت اول را بازی كرده باشید، هیچ مشكلی در كنترل و انجام‌دادن قسمت دوم بازی‌نخواهید داشت و گویی بار‌ها آن‌را بازی كرده‌اید. مانند قسمت قبلی در قسمت تك‌نفره موضوعی بازی (Campaign) در نقش سه سرباز ارتش متفقین ظاهر خواهید شد. هركدام از این سرباز‌ها اسم و پیشینه مختصری دارند و البته به هم ربطی ندارند. هركدام از آن‌ها یكی از ده‌ها سرباز جوخه خود می‌باشند كه برای هدفی در ماموریت خاصی می‌جنگند. اغلب شما با دو یا سه سرباز دیگر وظیفه دارید كار خاصی را انجام دهید كه مهم‌ترین قسمت این وظیفه برعهده شماست. البته نه مانند قسمت اول بازی كه سایر اعضای جوخه می‌ایستادند تا شما تمام دشمنان را نابود كنید. در این بازی آن‌ها پا به پای “شما” در مأموریت‌ها شركت می‌كنند. اما كار اصلی را شما انجام خواهید داد. در بعضی از مراحل مانند مراحل دفاع از یك ناحیه استراتژیك در برابر نیرو‌های دشمن، ‌باید با همرزمان بیشتری ماموریت‌ها را انجام دهید. موضوع اكثر ماموریت‌های بازی نیز مانند قسمت قبلی بازی و دیگر بازی‌های از این دست می‌باشد؛ یعنی گرفتن نقاط استراتژیك از دست دشمن، حفظ این نقاط تا رسیدن نیرو‌های كمكی، پاكسازی ساختمان‌ها و سنگر‌ها، منفجر كردن توپ‌ها و اسلحه‌های زمین به هوا و زمین به زمین، قطع وسایل ارتباطی دشمن و ... در بعضی از مرحله‌ها نیز درون تانك قرار می‌گیرید و خط آتش دشمن را نابود می‌كنید و یا با دوربین شكاری خود موقعیت پایگاه‌های دشمن را به مركز فرماندهی اطلاع می‌دهید تا آن‌ها را نابود كنند. البته به تمام این‌ها، تعقیب و گریز‌های جیپ‌های جنگی را هم اضافه كنید كه از هیجان زیادی برخوردار است.
چیزی كه در مورد ماموریت‌های این قسمت تغییر یافته‌، روش انجام‌دادن و ترتیب ماموریت‌هاست. به‌طور مثال اگر در مرحله‌ای ‌باید سه ساختمان را تسخیر كنید و آن‌ها را در قطب‌نمای خود با حروف A ،B و C می‌بینید، ترتیب تسخیر آن‌ها با شماست و خود شما می‌توانید نحوه انجام‌دادن آن ‌را طرح‌ریزی كنید. مانند بازی Brothers in Arms كه اساسش مبنی بر دور‌زدن دشمن و از بین بردن آن‌ها از مسیری غیر از مسیر مستقیم است. در این بازی هم شما این حق انتخاب را دارید كه در حالی كه اكثر نیرو‌هایتان مستقیماً به دشمن حمله می‌كنند و شما را پوشش می‌دهند (و به اصطلا‌ح Cover می‌كنند) از مسیر‌هایی بروید كه پشت نیروی اصلی دشمن قرار بگیرید و با زاویه مناسب و در فرصتی بهتر آن‌ها را از بین ببرید.
از جمله نكات خوب این بازی كه در بازی‌های Hidden and Dangerous و Rainbow Six و این اواخر بازی F.E.A.R هم شاهد آن هستیم، این است كه موقعیت قرار‌گیری سربازان دشمن در هر بار كه بازی می‌كنید، تفاوت می‌كند. شما می‌توانید برخلاف خطی بودن داستان بازی، برای انجام مأموریت‌ها موقعیتی پویا را ایجاد كنید و به نحوی كه خود می‌خواهید آن‌ها را انجام دهید. همچنین حركت دشمنان شما بسیار بیشتر از هر بازیِ دیگری است. آن‌ها بار‌ها هنگامی كه از دستشان فرار‌می‌كنید، به‌دنبالتان می‌آیند. حتی شما را دور می‌زنند و در جنگ‌های تن به تن با شما درست مثل خودتان پناه می‌گیرند و با دقت تیراندازی می‌كنند. هر دو طرف در مورد نارنجك‌ها بهتر عمل می‌كنند. آن‌ها دیگر در برابر نارنجك‌های شما مانند سربازان فلج نظاره‌گر منفجر شدن خودشان نیستند! اغلب از نارنجك‌ها فرار می‌كنند و یا آن‌ها را مجدداً به طرف خود شما پرتاب می‌كنند! و این كاری است كه شما قادر به انجام دادن نیستید!!
● فیلم یا بازی؟
وابستگی این بازی‌ هم مانند قسمت اولش به فیلم‌های ساخته شده، بسیار زیاد است. در قسمتی كه روسی هستید، بسیاری از مراحل و حتی لوكیشن‌ها و نقشه‌های بازی از روی فیلم <دشمن پشت دروازه‌ها> ساخته شده‌است. در قسمت‌های بعدی هم بسیاری از مراحل عیناً از فیلم كم‌دیده‌شده Band of Brothers محصول مشترك <اسپیلبرگ> و <تام‌هنكس> ساخته‌شده‌است. این فیلم كه در سال ۲۰۰۱ و سه سال بعد از موفقیت‌های <نجات سرباز رایان> تولید شده‌ فیلمی است در حدود ده ساعت كه هشت كارگردان از جمله <تام‌هنكس> آن‌‌را ساخته‌اند. قسمت سوم فیلم كه Carentan نام دارد، دقیقاً مانند مرحله‌ای به‌همین نام است كه در قسمت اول بازی نیز وجود داشت. حتی جزئیات ماموریت، خیابان‌ها، موقعیت قرار‌گیری دشمنان و نوشته‌های روی دیوار‌ها و بعضی از POV‌ها نیز دقیقاً در این بازی آمده است. در شكل ۳ نماهایی از تشابهات این فیلم با بازی را نماهایی می‌بینید.
در قسمت دوم بازی نیز، به‌ویژه در نبرد معروف D-Day از این فیلم و فیلم <نجات سرباز رایان> بسیار استفاده شده‌است. جالب است بدانید برای قسمت دوم این بازی، هفت نفر از بازیگران فیلم Band of Brothers جای شخصیت‌های بازی صحبت كرده‌اند.
در مورد طراحی اسلحه‌ها لازم نیست گفته شود كه دقیقاً مطابق نسخه اصلی ‌خود هستند. حتی صداها و میزان دقت و آسیب‌رسانی‌ آن‌ها، درست مانند اسلحه‌های واقعی جنگ جهانی می‌باشد. اكثر سلاح‌ها در زمانی كه می‌دوید، فاقد نشانه می‌شوند و در نتیجه هدف‌گیری با آن‌ها مشكل می‌شود. بهترین راه استفاده مناسب از سلاح‌ها، به‌ویژه در بازی‌های تحت‌شبكه، هدف‌گیری از جلو یا AimingDown است كه كلیدِ خاصی در این بازی برای آن تعبیه شده‌است. میزان تاثیر شلیك در این حالت بسیار بیشتر از زمانی است كه از هدف كوچك دایره‌ای شكل روی صفحه استفاده می‌كنید.
سیستم اسنایپر بازی نیز به‌طور‌كلی تغییر‌یافته‌است. مشكلاتی كه در نسخه ابتدایی و الصاقی بازی در این مورد وجود داشت، به‌طور‌كلی حل شده‌است. در این بازی با نگه‌داشتن كلیدی كه خودتان آن را تعیین می‌كنید، می‌توانید نفس سرباز خود را حبس كنید تا تكان اسلحه شما از بین برود و سپس گلوله را شلیك كنید. نكته جالب در این قسمت صدای بی‌نظیری است كه در این هنگام می‌شنوید. هنگامی كه نفستان را حبس می‌كنید و به‌حالت تمركز می‌روید، صداهای میدان جنگ كمرنگ و كمرنگ‌تر می‌شود تا جایی كه می‌توانید صدای قلب خود را بشنوید و حسی ‌مانند یك تك‌تیرانداز واقعی پیدا‌كنید! اگر می‌خواهید اطلاعات خوبی در مورد سلاح‌های مورد استفاده در جنگ‌جهانی دوم به‌دست آورید و آن‌را با نمونه آورده‌شده در این بازی مقایسه كنید، می‌توانید به سایتhttp://world.guns.ru رجوع كنید. در این سایت اطلاعات جامعی را در مورد سلاح‌های كشور‌های مختلف با ذكر تمام خصوصیاتشان خواهید یافت.نارنجك در این بازی اهمیت ویژه‌ای دارد. زمانی كه دشمن از دست شما فرار می‌كند و در جایی كمین می‌كند، بهترین روش برای بیرون‌كشاندن او استفاده از نارنجك می‌باشد. البته او نیز بسیار از نارنجك استفاده می‌كند. در این بازی اگر اطرافتان نارنجكی بیفتد، با شكلی كه در وسط صفحه نمایان می‌شود هشداری به شما داده می‌شود. دشمنان شما می‌توانند نارنجكی را كه شما انداخته‌اید، بردارند و به طرف خودتان پرتاب كنند. اما شما قادر به انجام این كار نیستید. یكی از ایراد‌هایی كه در سیستم نارنجك انداختن بازی وجود دارد این است كه مانند نسخه الصاقی بازی اول، شما نمی‌توانید نارنجك را فعال كنید و چند ثانیه‌ای در دست نگه‌دارید و سپس به طرف دشمنان بیندازید. این كار كه به‌ویژه در بازی چند‌نفره برای از بین بردن سریع دشمن بسیار موثر واقع می‌شد، در این بازی فعال نیست و تمام نارنجك‌های انداخته شده در زمان خاصی منفجر می‌شوند. یكی از مهم‌ترین مسائل اضافه شده بازی، نارنجك‌های دودزا می‌باشد كه از كارایی خوبی برخوردار هستند. حتی در بازی تك‌نفره در عبور از بسیاری جاها نیاز به تولید دود و از بین‌بردن دید دشمنان دارید. در بازی چند نفره نیز استفاده از این نارنجك‌ها، از جمله شیوه‌های استراتژیك برای دور زدن و از بین بردن دشمنان به‌شمار می‌رود. در شكل ۴ نمایی از فضای ایجاد‌شده توسط یكی از این نارنجك‌ها را می‌بینید.
یكی از تفاوت‌های اصلی سری دوم بازی با قسمت اول آن، نحوه التیام زخم‌ها و یا سیستم Healthing بازی است. در این بازی خبری از كیت‌های پزشكی و یا سرنگ‌های شفابخش در میان نیست. حتی میزان سلامتی شما هم در جایی از صفحه نشان داده نمی‌شود. تنها بعد از چند ثانیه از مجروح‌شدن شما كه بگذرد، تمام جراحت‌هایتان التیام می‌یابد و دوباره می‌توانید مانند ابتدای مرحله، بازی را ادامه دهید. زمانی كه زیر رگبار تیر دشمن قرار گرفتید، صفحه بازی شما خونین می‌شود و صدای نفس زدن شما به شما گوشزد می‌كند كه تا مرگ، چند زخم دیگر بیشتر نمانده است. در آن موقع ‌باید پناهگاهی برای خود بیابید و خود را از مرگ نجات دهید.
شخصاً با این ایده جدید ‌Infinity Ward موافقم. گرچه هنوز هم در این زمینه <واقعی بودن>‌ بازی زیر سؤال رفته‌است. اما در دیگر بازی‌ها نیز شاهد شفابخشی بعد از برداشتن كیت‌های پزشكی هستیم كه از این سیستم جدید، بسیار بیشتر غیرواقعی‌ جلوه می‌كند. شاید اگر در آینده این شركت فكری منطقی را پشت این ایده قرار‌دهد و آن‌‌‌را به‌نحوی تكمیل كند، جذابیت سیستم شفابخشی در بازی‌های كامپیوتری هم وارد عرصه جدیدی شود. به‌طور مثال مانند جنگ واقعی زخم‌ها دیرتر از چیزی كه در این بازی می‌بینیم، التیام پیدا‌كند و یا تمامی آن‌ها خوب نشود. البته فراموش نكنید كه دشمنان شما در این بازی نیز از مزیت‌های این بهبودی خودبه‌خود استفاده می‌كنند. اگر آن‌ها را زخمی كرده‌اید، مراقب باشید كه ممكن است بعد از چند ثانیه زخم‌هایشان خوب شده باشد.
دیگر تغییر این بازی نسبت به نسخه قبل، عدم امكان <ذخیره بازی> توسط شما می‌باشد. در واقع با جلورفتن در ماموریت‌ها در جاهایی خاص و با تصمیم كامپیوتر، در محل‌هایی بازی ذخیره می‌شود و سیستم Auto Save تنها انتخاب شما برای ذخیره بازی به حساب می‌آید.
همانند نسخه قبل بازی، همچنان بعد از كشته‌شدنتان سخنان جذاب و كوتاهی از بزرگان در مورد جنگ برروی صفحه‌ نقش می‌بندد، تا جایی كه می‌توانید سعی كنید این جمله‌ها را بخوانید.
در بین آن‌ها سخنان شگفت‌انگیز زیادی می‌شنوید. مانند این جمله كراسوس كه گفته است: <در دوران صلح ما پدرانمان را دفن می‌كنیم. در دوران جنگ آن‌ها برروی ما خاك می‌ریزند!>
● تنها صداست كه می‌ماند
چیزی كه تابه‌حال به‌عنوان صداهای بازی شنیده‌اید، فراموش كنید! می‌توان گفت این بازی در زمینه صدا، نقطه آغازی بر بازی‌های كامپیوتری بعدی است. شاید بتوان گفت نیمی از موفقیت‌های ایجاد فضای واقعی جنگ این بازی، مدیون طراحی صدای فوق‌العاده‌ آن می‌باشد. پیشنهاد می‌شود زمانی را بی‌آن‌كه خودتان بازی‌كنید و یا صفحه مانیتور را نگاه كنید، در كنار یك نفر در حال بازی تنها به صداهای بازی گوش كنید و چهره شخص بازی‌كننده را مشاهده نمایید! خواهید دید كه چقدر این صداهای طبیعی روی او موثر واقع می‌شود. در این بازی درست مانند صحنه جنگ، هركسی مشغول فریاد زدن، فرمان دادن یا از درد نالیدن است. در این میان صدای شلیك‌ِ تیر‌ها و منفجر شدن مین‌ها و توپ‌ها را نیز اضافه كنید.
Eric Riley تهیه‌كننده قسمت دوم این بازی در مورد صداهای بازی گفته‌است: <با مشورتی كه با مشاوران نظامی بازی داشتیم، آن‌ها اظهار كردند كه ضعف بسیاری از بازی‌های جنگی حال حاضر این است كه میدان نبرد ساكت و بی‌روحی دارند كه موجب می‌شود فضایی مصنوعی از جنگ ایجاد شود. در بازی COD ۲ تا زمانی كه اولین گلوله شلیك نشده‌است، صدایی نمی‌شنویم. ولی با شلیك اولین گلوله درست مانند صحنه واقعی جنگ از طرف هر دو گروه صداهای طبیعی‌ای می‌شنویم. در واقع ما با طراحی یك سیستم گفتار جنگی حساس به متن (Context Sensitive Battle Chatter) سعی داشتیم برای اولین بار در یك بازی كامپیوتری صداهایی واقعی را برروی نبرد‌ها تعبیه كنیم و بدین وسیله بازی‌كننده را هرچه بیشتر غرق بازی نماییم. صداهای قسمت دوم بازی بیش از ده برابر قسمت اول یا دیگر بازی‌ها تخمین زده‌ می‌شود. بیش‌ از ۲۰ هزار خط دیالوگ ضبط كردیم. در بازی هر سرباز بین ۸۰۰ تا ۱۰۰۰ جمله برای گفتن دارد. حالا دیگر بازی‌كننده از دیگران فرمان می‌شنود، توسط دشمن تهدید می‌شود، صدای درخواست همرزمانش را می‌شنود و حتی صدای دشنام‌های خودی و دشمن را لحظه به لحظه حس می‌كند. قسمت دشوار در مورد صداهای بازی، تعبیه یك هوش مصنوعی قوی برای به‌كار بردن هر دیالوگ بنا به موقعیت خاص نبرد بود.>
هوش مصنوعی همراه با این دیالوگ‌ها با وسواس خاصی طراحی شده‌است. سربازان از بین این همه انتخاب، جمله‌ای را تصادفی نمی‌گویند و هر كدام را بنا به موقعیت خاصِ ایجاد شده برزبان می‌آورند. در توضیح دشواری تعبیه این‌گونه هوش مصنوعی باید گفت: به‌طور مثال اگر ۱۰۰ جمله مبنی بر هشدار انفجار نارنجك ضبط شده باشد، این‌كه این سیستم متوجه شود كدام یك از این جمله هارا در چه لحظه‌ای قرار‌دهد كه اولاً به آن لحظه بخورد و ثانیاً ضمن تكراری نبودن متنوع‌هم باشد، كار بسیار مشكلی است. ازسوی دیگر تمام این صداها اگر متعلق به متفقین باشد، به زبان انگلیسی و با لهجه هر كشور و اگر متعلق به متحدین باشد با زبان آلمانی شنیده‌ می‌شود.
صدای اسلحه‌های بازی توسط گروه صدای بازی و با نظارت دیگر طراحان بازی ضبط شده‌است. آن‌ها تك‌تك اسلحه‌ها را در یك میدان تیراندازی برده‌اند و صدای هر‌یك را جداگانه ضبط كرده‌اند. صدای تیراندازی‌های نسخه اصلی بازی را جایی در كالیفرنیای جنوبی ضبط كرده‌بودند و از آنجا كه در میان انبوه جوایز به‌دست آمده آن بازی جایزه‌ای برای جلوه‌های صوتی قرار‌نداشت، این‌ بار گروه با دقت بیشتری كار ضبط این صداها را انجام دادند.
كارگردان صوتی بازی، Mark Ganus تازه به گروه Infinity Ward پیوسته است. او كه ۱۴ سال در صنعت بازی‌سازی فعال بوده‌ ‌است.
او در مورد صداهای مختلف موجود ‌در این بازی می‌گوید: :<در بازی نخست بسیاری از صداها بی‌نقص و عالی بود و بسیاری نیز جا برای پیشرفت بیشتر داشت. در این بازی نه‌تنها آن پیشرفت‌ها حاصل شده،‌ بلكه نحوه به‌كارگیری این صداها در خود بازی نیز تغییرات بسیار مطلوبی داشته‌است. صداهای این بازی نسبت به بازی گذشته بسیار پویاتر است.> صدای سلاح‌ها جایی در صحرای <نوادا> با ۱۴ میكروفون حرفه‌ای كه هر یك در قسمتی از میدان تیر تعبیه شده‌بودند و با چهار دستگاه جداگانه ضبط شده‌است. این میكروفون‌ها در نزدیكی منبع صدا، كمی دورتر و بسیار دورتر (تا ۴۰۰ مایل) قرار گرفته‌بودند تا بتوانند صداهای مختلف شلیك درون بازی از فواصل مختلف را بازسازی كنند. (شكل‌۵) گفتنی است این گروه بیش از ۲۰۰ ساعت، از تیراندازی‌هایشان صدا ضبط كرده‌اند. تمام اسلحه‌ها نمونه‌های واقعی بوده‌اند و حتی سلاح‌های كمیابی مانند M۱ Garand نیز برای این كار تهیه شده‌است. اما نحوه تهیه این سلاح‌ها كه هر كدام بیش از ۶۰ سال قدمت دارند نیز در نوع خود شنیدنی است. زیرا Ganus می‌خواسته فقط و فقط از نمونه‌های اصلی استفاده كند. به‌همین منظور، گروه بعد از تلاش‌های فراوان بالاخره فردی را پیدا كرده كه مجموعه‌ای از سلاح‌های قدیمی را داشته‌است كه همه آن‌ها اصل و متعلق به سالیان جنگ جهانی دوم بوده‌است و حتی روی بدنه بسیاری از آن‌ها شماره ۱۹۴۲مهر شده بود. آن‌ها این سلاح‌ها را از مجموعه‌دار قرض می‌كنند و حتی برای این‌كه اعتماد او را نیز جلب كنند، وی را نیز همراه خود به صحنه ضبط صدا می‌برند.
Mark Ganus در ادامه صحبت‌هایش گفته‌است: <مشكل اساسی ما در صحرا، صداهای ناخواسته‌ای بود كه به‌دلیل شرایط كار در هوای باز امری طبیعی به‌نظر می‌رسید. ما بار‌ها مجبور می‌شدیم در هنگام ضبط صدا، به‌دلیل صدای باد، پرندگان و به ویژه حشراتی كه در آن فصل سال در صحرا وجود داشتند، كار را قطع كنیم.>
موسیقی بازی نیز كه اكثراً در پایان هر مرحله شنیده می‌شود، اثری‌ است شنیدنی كه با اركستری عظیم ضبط شده‌است. سازنده موسیقی بازی GraemeRevell معروف است كه موسیقی متنِ بیش از ۸۰ فیلم و سریال تلویزیونی را ساخته‌است. با توضیحات داده‌شده باید گفت كه شخصاً بهترین ویژگی این بازی را‌ در صداهای مختلف آن می‌دانم. به همین خاطر در قسمت نمره بازی به صداهای بازی نمره كاملِ ۱۰ را داده‌ام. توصیه می‌شود اگر می‌توانید، بازی را با سیستم ساراند و با حداكثر صدا انجام دهید! البته مراقب محیط اطرافتان نیز باشید تا جنگی واقعی را راه نیندازید!
● گرافیك‌
شركت Infinity Ward برای این بازی یك موتور گرافیكی جدید تولید كرده‌است كه به‌نام خود بازی، یعنی Call of ۲ Duty می‌باشد. از جمله خصوصیات این موتور گرافیكی كه بر مبنای تكنولوژی Quake ۳ ساخته‌شده این است كه برخلاف تمام سیستم‌های گرافیكی جدید (به ویژه آن‌هایی كه توسط EA و Ubisoft تولید می‌شوند) نیازی به سیستمی با تجهیزاتِ قوی ندارد. درواقع مزیت این موتور گرافیكی این است كه خود را بر طبق تجهیزات شما هماهنگ می‌كند و هرچه سیستم شما قوی‌تر باشد، گرافیك بهتری به‌شما می‌دهد.
حتی در صحنه‌های عظیم جنگی (در این بازی میدان‌های جنگ به‌قدری وسیع است كه به‌نظر نامحدود می‌آیند) با این كه تعداد كاركتر‌ها زیاد می‌شود، كوچك‌ترین وقفه‌ای در بازی اتفاق نمی‌افتد. در شكل ۶ یكی از این میدان‌های جنگی وسیع را ملاحظه می‌كنید.
اگر كامپیوتر شما به حداقل امكانات خواسته‌شده برای انجام دادن بازی مجهز باشد، كمتر شاهد پرش در صحنه‌ها، مكث در تصاویرِ شلوغ و یا ایراد‌های گرافیكی در كاراكتر‌ها و پس‌زمینه خواهید بود. نمی‌توان گفت گرافیك این بازی در میان بازی‌های امروزی مانند F.E.A.R و یا حتی Quake ۴ خیره‌كننده‌است. اما این بازی در میان بازی‌های هم‌موضوع خود از گرافیك بسیار خوبی بهره می‌برد. یعنی همان چیزی كه در آخرین محصولِ جنگی EA یعنی Medal of Honor ضعف اساسی محسوب می‌شد و در محصول آخر ‌Ubisoft یعنی Brothers in Arms ایرادات فراوانی داشت. از نكات خوب موتور گرافیكی بازی می‌توان به طراحی خوب صحنه‌های بیرونی بازی به‌ویژه در دورنماها، مدل‌سازی بی‌نظیر كاراكتر‌ها و تمام اجزای بدنشان، نمایش خوب جلوه‌های ویژه‌ مانند دود‌، انفجار، رد گلوله‌ها و نحوه كشته‌شدن سربازان خودی و دشمن، اثرات ایجاد شده توسط گلوله‌ها و انفجار‌ها بر پس‌زمینه و كند‌شدن صحنه‌های بازی زمانی كه كنار شما انفجاری رخ می‌دهد و موجش شما را می‌گیرد‌، اشاره كرد.
نكته خوب دیگر گرافیك بازی، خلق مستند‌گونه آب و هوا و نزولات جوی است. در شكل ۷ فضای برفی استالینگراد را می‌بینید. همان‌طوركه در تعداد صداهای ضبط شده تنوع زیادی وجود دارد، چهره افراد نیز بسیار متنوع‌تر از قبل شده‌است و كمتر پیش می‌آید كه در شلوغی افراد دشمن و خودی احساس كنید چهره‌ای را قبلاً نیز دیده‌اید.توصیه می‌شود اگر دارای كارت گرافیكیِ خوبی هستید، به چهره كشته‌شدگان بعد از مرگشان حتماً نگاهی بیندازید! طراحی صورت آن‌ها دقیقاً چهره‌ای سرد و مرده را با چشم‌های پف كرده و صورتی رنگ‌پریده نشان می‌دهد. انگار واقعاً با یك جسد روبه‌رو می‌شوید! جالب است بدانید كه كارت‌گرافیكی پیشنهادی Activision برای این بازی كارت‌های Nvidia و به‌ویژه مدل GeForce ۶۸۰۰ این شركت می‌باشد.
تصمیمی كه Activision گرفته‌ احتمالاً شركت رقیب یعنی ATI را بسیار خشمگین‌كرده است! زیرا قرار است شركت Nvidia به مشتریان خود كه كارت‌های جدید مدل GeForce ۷۸۰۰ را می‌خرند یك نسخه مجانی از بازی را نیز هدیه بدهد! اگر شما هم حاضرید ۴۵۰ دلار برای خرید این كارت هزینه كنید، می‌توانید بدون دردسر مبنی بر داشتنSerial Number این بازی را به‌راحتی در اینترنت به صورت چند‌نفره انجام دهید.
این بازی هم مانند بسیاری از بازی‌هایی كه تازگی‌ها به بازار می‌آیند، در دو نسخه به‌بازار آمده‌است. یك نسخه ساده ۵۰ دلاری و یك نسخه لوكس كه دارای دو DVD شامل پشت‌صحنه‌های ساخت بازی، مصاحبه با عوامل ساخت، راهنمای تصویری مراحل بازی،‌ مستندات تاریخی و نسخه‌های گذشته بازی است. متاسفانه این نسخه هنوز به ایران نیامده‌است و شاید هرگز نیاید. ولی دیدن آن می‌توانست برای علاقمندانش بسیار جذاب و دیدنی باشد. شاید بتوان گفت ضعیف‌تری قسمت بازی، داستان آن است. گویی طراحان Infinity چنان درگیر مسائل فنی بازی بوده‌اند كه از نوشتن داستانی جذاب برای بازی غافل بوده‌اند و شاید هم در مورد تمام بازی‌های جنگی این ایراد وارد باشد. به‌ویژه این بازی كه سه نقطه مختلف از جنگ‌جهانی را كه از طرف سه ملیت مختلف دنبال می‌شود را روایت می‌كند. اما شاید طراحان بازی می‌توانستند با ساختن ارتباطی منطقی بین این سه اپیزود بازی و آوردن مسائل دراماتیك بهتر و قصه‌هایی جذاب‌تر، موضوع داستان را به داستان فیلم‌های جنگی نزدیك‌تر كنند.
● جنگ تمام نمی‌شود
از بازی تك‌نفره كه فارغ شوید، اگر هنوز در حس و حال بازی باشید مطمئناً به Gamenet سرِ كوچه‌خود سری خواهید زد و این بازی را چند‌نفره نیز بازی می‌كنید. آنجاست كه تازه متوجه جذابیت بازی می‌شوید. ‌مانند سری اول بازی، Call of Duty ۲ نیز قسمت عمده جذابیتش را مدیون طراحی و ساختِ خوب قسمت تحت‌شبكه‌خود است.
از تغییرات انجام شده این قسمت نسبت به قسمت قبلی بازی این است كه می‌توانید در نقش هر ملیتی كه ظاهر می‌شوید، یك اسلحه Shotgun (كه در بازی با نام Trench Gun آمده‌است) نیز انتخاب كنید؛ اسلحه‌ای با قدرت تخریب زیاد (البته از فاصله نزدیك) و دقت كم. این اسلحه بیشتر در بازی‌های محتاطانه كه افراد در جاهای مختلف كمین می‌كنند و در انتظار دشمن می‌نشینند، مفید واقع می‌شود.
در مورد منطق تاریخی آوردن Shotgun هم شكی نكنید كه در آن سال‌ها موجود بوده‌است. (بازی Mafia را به‌یاد دارید؟ ماجرای آن نیز در سال‌های جنگ‌جهانی دوم اتفاق می‌افتد.) البته شاید از این سلاح در میدان‌های نبرد استفاده نمی‌شده‌است. ولی در بازی ‌Multiplayer برای جذاب‌تر كردن بازی وجودش امری ضروری می‌نموده‌است. از دیگر تغییرات بازی می‌توان به از بین رفتن توانایی دویدن سربازان اشاره كرد (كه در قسمت اول بازی هم وجود نداشت. اما در نسخه الصاقی بازی كه توسط شركتGrayMatter ساخته شده بود، آورده‌شده بود.) همچنین دیگر خبری از خمپاره‌های ضد تانك نیست. همان‌طوری كه دیگر خبری از جنگ با تانك‌ها نیست. علاوه براین، دیگر نمی‌توانید با كشتن بیشتر دشمنان درجه بالاتری بگیرید و با دوربین موقعیت آن‌ها را علامت دهید و از نیروی هوایی كمك بخواهید.
شاید Activision عده‌ای از این قابلیت‌ها را برای Expansion جدید خود نگداشته است تا همچنان بازی را برای علاقمندانش جذاب نگه‌دارد.حالات بازیِ چندنفره مانند بازی اول شامل نبرد‌های تكی (Death Match)، نبرد‌های تیمی، فتح پرچم و مهار بمب می‌باشد. در این قسمت هم حالت دیگری به نام Headquarters اضافه شده‌است كه به‌عقیده خیلی‌ از افراد، جذاب‌ترین حالت بازی چندنفره این بازی به‌شمار. در این حالت تجربه‌ای خواهید داشت مانند بازی Battlefield.
به‌این صورت كه هر تیم پایگاهی در نقشه دارد كه اگر آن‌را از دست دهد، امتیازش كمتر می‌شود. هر تیمی كه امتیازش به ۶۰۰ برسد،برنده بازی خواهد شد. در مجموع قسمت چند‌نفره بازی ۱۳ نقشه دارد كه از این تعدادچهارعددآن از نقشه‌های محبوب بازی گذشته است. این چهار نقشه عبارتند از: Carentan ،Bre Court RailYard (با نام جدید Stalingrad) و Dawnville (با نام جدید ST. Mere Eglise). در شكل ۸ نمایی از این بازی را در حالت چند نفره می‌بینید.
● یك قمقمه آدرنالین‌
علم پزشكی ثابت كرده‌است در موقعیت‌های استرس و به ویژه در جنگ، فعالیت بدن به‌كمك هورمون‌ها و فعالیت سیستم عصبی به سمتی پیش می‌رود كه حالتی آماده باش را برای بدن فراهم می‌كند.
در این موقعیت شرایط روانی طوری مهیا می‌شود كه فرد می‌تواند بر این استرس غلبه كند.در این حالت سمپاتیك، ترشح دو هورمون زیاد می‌شود: آدرنالین و كورتیزول. افزایش ترشح این دو هورمون باعث می‌شود فرد با ضربان قلبی بالاتر، تنفس بیشتر و به‌طوركلی آمادگی بهتر با شرایط نامساعد روبرو شود. جالب است بدانید كه به‌تازگی ارتش‌های مدرن برای سازگاری هرچه بهتر سربازان خود با شرایط جنگی، بعد از این‌كه تمرینات فیزیكی آن‌ها را تكمیل می‌كنند، برای رساندن شرایط روحی ایده‌آل، آن‌ها را چندین ساعت پای بازی‌های جنگی‌ای كه در زمینه طراحی واقعی محیط جنگ بهتر عمل كرده‌اند می‌نشانند.
یكی از این بازی‌ها، بازی Call of Duty است. شاید با حالت <شرطی شدن> كه توسط این بازی‌ها برای سربازان به‌وجود می‌آید، دیگر لازم نباشد به محركی برای ترشح آدرنالین احتیاج داشته باشند! زیرا آن‌ها یاد می‌گیرند كه هر لحظه كه می‌خواهند به صورت ذهنی این شرایط را در دنیایی مجازی برای خود بسازند! شرایطی كه برای شما هم بار‌ها در طول انجام بازی Call of duty ۲ پیش می‌آید. اگر می‌خواهید درستی این سخن را تجربه كنید، بعد از یكی از مراحل هیجان‌انگیز (مانند مرحله D-Day) با یك دستگاه فشارسنج، فشار خود را اندازه‌گیری كنید!
اما سازندگان این نوع بازی‌ها كه تا به‌حال جنگ نرفته‌اند، چگونه می‌توانند تجربه‌ای داشته باشند كه بر مبنای آن یك بازیِ جنگی بسازند؟ جواب این سوال را در یاد‌داشت‌های شخصی افراد InfinityWard، یعنی طراحان اصلی بازی یافتم. شاید برایتان جالب باشد كه بدانید این افراد یكی از علاقمندان و طرفداران لجوج بازیِ تازه محبوب شده Paint Ball هستند. آن‌ها بسیاری از تجربه‌های به‌دست آمده خود را از این بازی در Call of Duty‌ها لحاظ كرده‌اند. حتی بسیاری از نقشه‌ها را با توجه به نقشه‌های اصلی میدان‌های Paint Ball خود طراحی كرده‌اند. در واقع آن‌ها هم در دنیایی مجازی برای خود جنگی برپا كرده‌اند و هم در دنیای واقعی. اما این بار با اسلحه‌های اسباب‌بازی با تیر‌های رنگی، همدیگر را از پا در می‌آورند.
امروزه درحالی كه همه جا صحبت از صلح جهانی و اثرات مخرب جنگ درمیان است و شعار <جنگ نكنید، صلح بورزید> كه از دهه ۱۹۷۰ تا به‌حال زیر لب همگان زمزمه می‌شود، این سوال پیش می‌آید كه با موفقیت‌های خارق‌العاده‌ای كه این بازی‌ها دارند و مخاطبان اصلیشان هم نوجوانان و جوانان هستند، چه سرنوشتی در انتظار جنگ‌های آینده است؟ هر كدام از ما دیگر یادگرفته‌ایم كه <قمقمه آدرنالین>‌هایمان را همواره كنارمان داشته باشیم و ...
امیرپاشا آزادی پو
منبع : ماهنامه شبکه