یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

"امام خمینی سیاستمداری بزرگ و بزرگ سیاستمدار"


"امام خمینی سیاستمداری بزرگ و بزرگ سیاستمدار"
از بعد سیاسی امام خمینی یك شخصیت‏بی‏نظیری بود كه دوست و دشمن بر آن اذعان داشتند. عنوانهایی نظیر تئوریسین بزرگ، صاحب‏نظر برجسته، تحلیل‏گر سیاسی فوق‏العاده، استراتژیست‏بلند پایه، آینده‏نگری قوی، جهان بین منحصر به فرد، دارای دكترین عالی و پیچیده، ژرف‏نگر، غیر قابل پیش بینی و دارای پیچیدگی بسیار دور بخشی از عنوانهایی بود كه شخصیتهای جهانی به حضرت امام خمینی داده‏اند، واقعیت این است كه حضرت امام امت همه عنوانها و القاب فوق را داشت ولی اینها همه صفات امام نبود، بلكه ناظران بین‏المللی هر كدام از دیدگاه خاصی امام عزیز را می‏دیدند. اینك با توجه به محدودیت كلام گوشه‏هایی از ویژگیهای سیاسی امام راحل را به شكلی كاملا موجز و خلاصه ذكر می‏كنیم.
۱- خودباوری به جای خودباختگی:
یكی از برجسته‏ترین اهداف امام عزیز تلقین روح خود باوری به عموم مسلمانان و بخصوص به مردم خود بود. بنیان‏گذار جمهوری اسلامی در این استراتژی الهی خود از دو تاكتیك معروف استفاده می‏نمود:
الف - تحقیر قدرتها و ابرقدرتها
رهبر كبیر انقلاب اسلامی كه به خوبی به جنایتهای كشورهای امپریالیستی در تحقیر ملتهای دربند آگاهی داشت و آثار ذلتبار سلطه ابرقدرتها را بر ملتها مشاهده نموده بود، درصدد برآمد كه اولا آنها را كوچكتر از آنچه هستند و نشان می‏دهند معرفی كند، ثانیا بر مبنای قاعده تایید باطل، باطل است، سعی وافر بر نفی تاثیرگذاری و موقعیت‏برتر آنها داشتند. تكرار جمله امریكا هیچ غلطی نمی‏تواند بكند، از امریكا در ذهن و فكر مردم ما كشوری و قدرتی ترسیم نمود كه قدرت هیچ كاری را ندارد. الحق همین جمله كاخ ابرقدرتی امریكا را فرو ریخت و حتی امكان واكنش مناسب در برابر طوفان سهمگین انقلاب اسلامی را از او گرفت. حال آنكه امریكا به عنوان یك واقعیت، ابرقدرتی بود كه به خود حق می‏داد و می‏دهد كه در امور داخلی كشورها مداخله نماید. در ویتنام آنهمه جنایت مرتكب شود، گرانادا را به اشغال خود درآورد، لیبی را بمباران و در نیكاراگوئه دخالت نظامی نماید. نوریه‏گا را از اریكه قدرت در پاناما به زیر كشد و از اسرائیل حمایت‏بی‏قید و شرط نماید و به اعراب بی‏اعتنایی كند. این درست است كه امریكا و چهار كشور دیگر عضو دائم شورای امنیت و دارای حق وتو هستند. ولی واقعیت چیزی دیگری است. به نظر بسیاری از صاحبنظران سیاسی امریكا حرف آخر را در شورای امنیت می‏زند. اگر سازمان ملل را به مدرسه‏ای تشبیه كنیم و شورای امنیت را به كلاس، امریكا رئیس این مدرسه، انگلیس معلم كلاس، فرانسه در حكم مبصر كلاس، شوروی چون شاگرد ساعی و درسخوان این كلاس و چین مانند دانش‏آموز مستمع آزاد كلاس است؟ ! !
با همین دید و تحلیل است كه مشاهده می‏كنیم امریكا در بحران اشغال كویت در مدت كوتاهی تعداد زیادی قطعنامه را در شورای امنیت‏بر علیه عراق به تصویب رساند، حال آنكه كشورهایی نظیر فرانسه و شوروی كه هوادار سنتی عراق بودند از انجام هرگونه واكنشی ناتوان شدند و نتوانستند به نفع عراق كاری انجام دهند.
همین امریكا در دیدگاه خدابین امام بزرگوار هیچ گونه محلی از اعراب را نداشت و به شدت تحقیر شد. دیگر قدرتها هم به فرا خور حال و به مناسبتهای گوناگون مورد طعن و عتاب و شماتت قائد عظیم‏الشان قرار گرفتند. این یكی از استراتژیهای امام بود.
ب - القای روح بزرگ‌منشی و عزت اسلامی
رهبر كبیر انقلاب اسلامی سعی بسیار زیادی داشتند كه عزت از دست رفته را به مسلمانان برگردانند و این مهم جز با تفهیم جهان‏بینی عظیم اسلامی مقدور نبود. بنابراین توجه بنیانگذار جمهوری اسلامی بعد از شكستن ابهت و صولت قدرتها، تشریح و معرفی اسلام ناب بود. همان اسلامی كه عزت را منحصر به مسلمانان می‏داند " ولله العزهٔ ولرسوله وللمومنین".
امام عزیز معتقد بودند به میزانی كه مسلمانان از اسلام فاصله بگیرند، به لحاظ سیاسی به همان میزان به قدرتهای جهانی وابسته می‏شوند. در این استراتژی همه مساعی حضرت امام مصروف تبلیغ اسلام و توجه به مسایل اسلامی بود. به‏گونه‏ای كه مسلمانان هرگز احساس نیاز به دیگر ایدئولوژیهای وابستگی آور را نكنند.
۲- اعتراف جهان به صلابت‏سیاسی امام
در سال ۱۳۶۵ در پایان سمینار منطقه‏ای سفرای كشورمان كه دسته جمعی به محضر امام نایل شدیم. توفیق زیارت خصوصی معظم له نیز طبق معمول دست داد. در آن ملاقات خصوصی حضرات آقایان: مهدوی كنی و انواری و نیز جناب آقای دكتر ولایتی نیز حضور داشتند. چند لحظه‏ای به سكوت گذشت. بنده از محضر امام بزرگوار اجازه خواستم كه مطلبی را به عرض برسانم. امام عزیز اجازه فرمودند. آنگاه گفتم:
چندی پیش سفیر شوروی در تهران (آقای بویلدیروف سفیر وقت‏شوروی) به دیدن من آمد و طی گفتگویی گفت: ما و شما هیچ اختلافی با هم نداریم. من در پاسخ گفتم: اتفاقا ما با شما خیلی اختلاف داریم. اولین اختلاف ما ایدئولوژی ماست كه هیچ فصل مشتركی با ایدئولوژی شما ندارد.
دوم حضور نظامی شما در افغانستان است كه ما كاملا مخالفیم. سوم حمایتهای شما از صدام است كه مساله مهم ما و شماست و در این زمینه ما سیاست‏شما را رد می‏كنیم و اصلا این سیاست‏برای ما قابل درك نیست.
سفیر شوروی گفت: ما و شما همسایه‏ایم و این را خدا خواسته است؟
با خنده گفتم: مگر شما هم خدا را قبول دارید؟
سفیر شوروی گفت: آن خدایی كه امریكا را با آنهمه عظمت‏به دست انقلاب شما تا این اندازه زبون و ذلیل كرده است، ما هم این خدا را قبول داریم.
چهره حضرت امام بسان گل باز شد و با لبخندی كه حاكی از رضایت و خرسندی بود، فرمودند:
همین طور است، آن دیگری هم (مقصود امریكا) درباره انقلاب اسلامی همین طور فكر می‏كند. آنگاه خود حضرت امام به موضوع بسیار مهمی اشاره كردند كه در تایید همین مطلب بود.
ایشان فرمودند: چند روز پیش من فلان رادیو را گوش می‏دادم (حضرت امام اسم رادیو را بردند ولی برای اینكه تبلیغی برای این رادیو نشود از ذكر نام آن خودداری می‏كنم) از قول سران كاخ سفید می‏گفت:
تا زمانی‏كه فلانی - حضرت امام خمینی (س) - زنده است‏شوروی جرات تعرض به ایران را ندارد. نگرانی ما زمانی است كه فلانی نباشد و روسها بخواهند به تمامیت ارضی ایران تجاوز نمایند.
مقصود حضرت امام این بود كه اگر مثلا ابرقدرت شرق در مورد عظمت انقلاب اسلامی چنان خاضعانه اظهار نظر می‏كند دیگر قدرت غربی هم تصور مشابهی از انقلاب اسلامی دارد و هر دو به گونه‏ای از انقلاب واهمه دارند.
عظمت انقلاب اسلامی حاصل خودباوری و طرد و رد قدرتهای مادی بود و این خصیصه را امام عزیز در مردم ایجاد فرمودند.
۳- دیپلماسی ایجاد مشكل برای دشمنان انقلاب اسلامی
یكی از استراتژیهای بارز رهبر كبیر انقلاب اسلامی ایجاد مشكل و درد سر دائمی برای قدرتهایی بود كه در صدد ایجاد مشكل برای انقلاب اسلامی بودند. اصولا استراتژی ابرقدرتها مشغول كردن كشورهای جهان سوم با مسایل داخلی به شكل‏های گوناگون است تا این كشورها نتوانند به مسایل اساسی خود بپردازند. اختلافهای داخلی، جنگ عقیدتی، درگیری منطقه‏ای، توطئه تجزیه‏طلبی و مسایلی از این قبیل موانعی است كه كشورهای مستقل فرصت پرداختن به موضوعهای مهم را نداشته باشند.
امام بیدار و بیدارگر، پیوسته می‏كوشیدند تا با ایجاد دردسر تازه برای دشمنان انقلاب اسلامی نه تنها ابتكار عمل را از دست آنها بگیرند، بلكه به عكس آنها را با مشكل جدید، روبه‏رو نمایند. اشغال لانه جاسوسی امریكا و افشای اسناد و مدارك و شخصیتها و عوامل امریكایی در كشور و كشف سناریوهاییكه واشنگتن جهت‏شكست انقلاب اسلامی تهیه دیده بود و بالاخره بازداشت ۴۴۴ روزه جاسوسان امریكایی، كاخ سفید را به جد با مشكلهای عدیده‏ای مواجه كرد كه هم و غم "كارتر"، رئیس جمهوری وقت آمریكا و دستیارانش، آزادی گروگانها بود و امام عزیز به كارتر اجازه نداد از پیمان كمپ دیوید كه موجب ضعف و ذلت اعراب بخصوص مصر در برابر اسرائیل شد و خطر اعراب برای اسرائیل حداقل برای دو دهه منتفی گردید - استفاده لازم را بنماید و اشغال لانه جاسوسی از كارتر یك زمامدار بی كفایت‏ساخت كه در مسایل مهم قدرت تصمیم‏گیری را نداشت و كارتر كه با تحمیل پیمان "كمپ دیوید" به مصر خواب انتخاب مجدد در انتخابات را می‏دید به كلی از پیروزی مایوس شد و رقیب انتخاباتی‏اش حداكثر استفاده را از گروگانها نمود و این هم یكی دیگر از استراتژیهای امام امت‏بود.
۴- افشای استراتژی دشمنان اسلام
بنیانگذار جمهوری اسلامی اهتمام خود را مصروف آگاه نمودن امت اسلامی از نقشه‏ها و طرحهای شیطانی دشمنان اسلام و مسلمانان می‏كردند و در این راه به اعتراف دوست و دشمن موفقیت‏بسیار زیادی كسب نمودند. یكی از این موارد موضع محكم و انعطاف ناپذیر امام، سیاست‏بر علیه نویسنده مزدور كتاب موهن "آیه‏های شیطانی" بود. دشمنان انقلاب اسلامی كه از توطئه‏های گوناگون علیه انقلاب اسلامی سودی نبرده بودند، ایدئولوژی انقلاب را نشانه رفتند و تیرهای مسموم خود را به طرف آن شلیك كردند. این بار نیز امام پر صلابت انقلاب در مقابل تمامیت كفر جهانی را هدف قرار دادند و با اعلام ارتداد نویسنده سرسپرده آن كتاب و صدور فتوای تاریخساز واجب القتل بودن وی، بار دیگر حكم روشن اسلام را بیان فرمودند. دشمن زبون و سراسیمه و مایوس از هر كاری به تنها عملی كه مقدورش بود دست زد و با اجلاسی عجولانه تصمیم به احضار سفرای خود از تهران كرد تا شاید رهبر انقلاب را به عدول از این حكم الهی وا دارد كه صد البته بی اثر بود. از این پاتك امام بت‏شكن چند مساله روشن شد:
الف - به طور كامل دشمن در موضع ضعف و انفعال قرار گرفت.
ب - ماهیت دشمنان اسلام و انقلاب اسلامی بیش از پیش مشخص گردید.
ج - تشتت و تفرق آنها آشكار گردید كه اصولا وحدت جز در سایه ملاحظات اعتقادی میسور نیست. آنجا كه قرآن كریم می‏فرمایند: "تحسبهم جمیعا و قلوبهم شتا". در همین مورد روشنتر از همیشه افتراق و تشتت دنیای كفر برملا گردید; به طوری كه یكی از سفرای اروپایی كه با اكراه تهران را موقتا ترك می‏كرد، طی تماس تلفنی گفت: من با بی میلی تهران را ترك می‏كنم ولی هفته آینده باز خواهم گشت. همین طور هم شد و سفیر مزبور پس ازحدود دو هفته به تهران بازگشت.
د - شجاعت‏یافتن مسلمانان در برابر كفار، بطوری كه از اندونزی تا مراكش و تا پشت دفتر نخست‏وزیر انگلیس مسلمانان فریاد "مرگ بر رشدی" سر دادند و خواستار اجرای حكم حضرت امام شدند. ه - روشن شدن قدرت و صلابت وحدت مسلمانان - كه به راستی اگر مسلمانان وحدت كنند عزت گذشته را باز می‏یابند - و صولت و ابهت‏یافتن انقلاب اسلامی. در این مورد به یك خاطره اشاره می‏كنم: دو سال پیش كه پنج تن از برجسته‏ترین ائمه جمعه كشورهای تانزانیا، زامبیا، زیمباوه، موزامبیك و افریقای جنوبی به تهران آمده بودند و توفیق دیدار آنها در دفترم دست داد. یكی از آنها با اشاره با فتوای ارتداد سلمان رشدی كه به ساحت مقدس رسول‏الله - صلی الله علیه و آله و سلم - اسائه ادب كرده بود، گفت: حكم حضرت امام چونان ضربتی بود كه مولی امیرالمومنین - علیه‏السلام - در جنگ خندق بر پیكر كفر مجسم یعنی عمروبن عبدود وارد آورد.
ز - واكنش مساعد و مستعد كنفرانس اسلامی در برابر این حكم، وزرای خارجه كنفرانس اسلامی در اجلاس قاهره كه به همین منظور تشكیل شده بود، با توجه به طوفان عظیمی كه این حكم ایجاد كرده، به اتفاق آرا حكم حضرت امام خمینی رهبر ژرف‏اندیش جهان اسلام را تایید كردند و دیپلماسی انگلیس یك بار دیگر در برابر قدرت و جاعت‏بی‏مانند امام احیاگر اسلام عقیم ماند و ناكام گردید.
۵- امام خمینی انقلابی‏ترین سیاسی و سیاسی‏ترین انقلابی
اندیشه‏های امام خمینی - رضوان‏اللهتعالی علیه - مرزهای قراردادی را در نور دید و به اقصی نقاط عالم بسط و گسترش یافت. گستره پایگاه امام قلوب دردمندان و محرومان بود. همان تازیانه خورده‏ها كه زنجیر اسارت قرون و اعصار بر پا و گردن و دستشان سنگینی كرده بود و امروز نام امام خمینی همواره با واژه‏های زیبایی آزادی، استقلال، خودباوری، ظلم ستیزی و مبارزه مستمر بر علیه بیداد، مترادف است. نام امام خمینی الهام بخش مبارزان و یاد امام خمینی امید آفرین دردمندان برای روزهای بهتر و آینده روشنتر است.
امروز آزادگان جهان از امامت‏خمینی به عظمت‏یاد می‏كند و از اینكه در قرنی كه به قرن امام خمینی شهره خواهد شد تعلق دارند، بر خود می‏بالند. فی المثل دریادار چیكاتا، عضو شورای انقلاب غنا و مرد شماره دو این كشور، با نهایت تواضع می‏گوید:
امام خمینی متعلق به ما سیاهان زجر كشیده و شلاق خورده است. او به ما درس آزادی و آزادگی را بیاموخت و به ما آزاد زیستن در سایه مبارزه دائمی با دشمنان آزادی را تلقین كرد او در پایان این گفتگو گفت: ما برای تلفظ نام امام خمینی حرف (خ) را در زبان انگلیسی وارد كرده‏ایم.
علی‌محمد بشارتی
منبع : مجله حضور


همچنین مشاهده کنید