جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

درباره ی نقد و بیان دیدگاه


درباره ی نقد و بیان دیدگاه
در پلیمیک سیاسی چپ، بسیاری از دیدگاه ها در قالب نقد دیگر نظرات بیان شده و می شود. این سنت سیاسی در ادبیات تاریخی بویژه لنینی اش شکل و محتوای طبقاتی مشخصی یافته و مضامین و دیدگاه های سیاسی منتسب به طبقه ی کارگر در برابر اپورتونیسم چپ و راست منحرف از آن بیان شده است که در نهایت و خواسته و نا خواسته در خدمت طبقه ی بورژوازی، یعنی دشمن طبقاتی کارگران و زحمتکشان، قدم بر می دارند.
امروز نیز بسیاری از چپ نویسان ما در همین غالب و الگو مطالبشان را می نویسند و خود را مقید می دانند قبل از هر گام چپ و راست خود را تشخیص دهند و معرفی نمایند و از این سنت ارزنده پاسداری کنند. باید متوجه بود که این شیوه در حین توانمندی عظیم روشنگرانه اش، محدودیت هایی هم دارد و بکارگیری نامناسب و نابجا، آن را به یک برچسب زنی بی‌مسمی تبدیل می کند.
سخن از دیدگاه های طبقه ی کارگر بوسیله افراد منفرد گردآمده حول یک سایت اجتماعی – سیاسی نیز سخن گزافه ای ست. در دیدگاه های لنینی، حزب سیاسی طبقه ی کارگر است که راهبری طبقه ی کارگر را به عهده می گیرد و رهبران آن حزب طبقه ی کارگر اند که وجاهت سخنگویی از طرف آن طبقه را دارند. شاید بهتر باشد بحث های روشفکرانه ی چپ را از چنین غالب های نابجایی نجات داد و.به وظیفه ی اصلی اش برگرداند که نه با هدف چنین نمایندگی های کاذب طبقاتی، بلکه با هدف اطلاع رسانی و طرح مطالب، یا گرهگشایی ها و روشنگری ها صورت می گیرد.
هدف از هرگونه نقدی همیشه و در درجه اول، بیان روشن نظراتی است که نویسنده ی متن خود را متعهد به روشن کردنش برای مخاطبان دانسته است. به عبارت دیگر مهم تر از آنکه چه کسی اپورتونیست راست است و چه کسی اپورتونیست چپ، این است که نظر نقد کننده چیست و چرا نظر ارائه شده صحیح است. نمی توان و نباید متصور بود که خوانندگان تمام نظرات نویسنده را در هر موردی دقیقا می دانند و به آن ایمان دارند و تنها منتظرند بدانند چه کسانی با آن مخالفت کرده اند و مخالفان از کدام دسته اند، اپورتونیسم راست یا چپ. گاه دیده می شود نظر نقد نویس در حاشیه قرار می گیرد و به همین دلیل نقد های ارائه شده حاوی دیدگاه مشخصی نیست.
در نقد دیگر نظرات نکات زیر نیز بسیار مهم است:
۱) در هنگام نقد یک دیدگاه، چارچوب دیدگاه مورد نظر از محدوده ای که در آن طرح شده، گسترده تر یا جابجا نشود.
۲) درست های نقطه نظر ارائه شده به خاطر اینکه بهتر کوبیده شود، دور ریخته نشود.
۳ مطالب مورد استناد به شکلی از بدنه ی متن کنده و بکار گرفته نشود که معنی دیگری به خود بگیرد.
۴) "آنتی تز" ارائه شده بعنوان نقد، به کمک "تز" مورد نقد، "سنتز" ی مشخص در ذهن مخاطبان بیافریند.
۵) از نکات ناروشن و مبهم مطلب مورد نقد، تفسیر به رای صورت نگیرد و به جای آن خواسته شود که نویسنده آن ها روشن تر بیان کند.
۶) استنادات خودخواسته و یا غیر مربوط به مطلب که هیچ جای پایی در مقاله ی مورد نظر ندارد، بنا به لزوم و یا شیرین تر کردن نقد به آن چسبانده نشود. اگر چند مقاله ی نویسنده همزمان مورد نقد قرار می گیرد، باید در نقد ارائه شده به آن ها استناد و به صراحت اشاره شود.
۷) نقد هیچگاه یکبار برای همیشه نبوده و نیست و لزومی ندارد به همه چیز در چند پاراگراف پایان داد.
و در نهایت این که نقد کننده ی مطلب، خود نظری روشن نسبت به بحث داشته باشد و آن را از قبل بیان کرده یا در حین نوشتن نقد ارائه دهد (استناد به چنین ارائه نظری، نقد را بسیار روشن تر و قابل درک خواهد کرد). گاه نوشتن نظر به جای نقد، روشنگرانه تر است و گاه نیز نویسنده ی نقد را متوجه می کند که نظرش بی پایه تر از آن چیزی ست که مورد نقد قرار داده است.
احمد سپیداری
منبع : پایگاه اطلاع‌رسانی فرهنگ توسعه