یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

ایران، NAM، عراق


ایران، NAM، عراق
ایران و عراق هر دو عضو جنبش عدم تعهد بودند و توقع آن می‌رفت كه با وقوع جنگ بین این دو كشور، سازمان عدم تعهد مهمترین نقش را برای ترك عادلانه مخاصمه ایفا كند و مساعی جمیله خود را برای رفع تجاوز به‌كار ببرد؛ اما سایه سلطه امریكا بر جهان، این سازمان را هم در برگرفته بود و اجازه تصمیم‌گیری و میانجیگری موثر را به آن نمی‌داد. هرچند تشكیل «كمیته حسن نیت» در جنبش عدم تعهد تمایل باطنی اعضای آن را برای فیصله‌یافتن جنگ نشان می‌داد، اما مخالفتهای عراق كه در سالهای اول جنگ در موضع برتری قرار داشت، كار آن را بی‌نتیجه گذاشت. سكوت سنگینی كه پس از آن بر جنبش عدم تعهد حكمفرما شد، در حقیقت اعلام ناكارآمدی و پایان دوران درخشان این جنبش بود. هرچند جنبش هم برای این سكوت خود توجیهاتی داشت، چنانكه مثلا می‌گفتند عدم سكوت، اهداف جنبش را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد یااینكه جنبش را به صحنه مانور قدرتهای بزرگ وارد می‌سازد، اما همه اینها بهانه‌ای برای گریز از یك مسئولیت تاریخی بزرگ بود. بیانیه هشتمین اجلاس سران عدم تعهد در حراره، نواقص حقوقی فراوانی داشت و ایران با گله از كاستیهای آن، خواستار واقع‌بینی بیشتر اعضای جنبش گردید. به‌هرحال پذیرش قطعنامه ۵۹۸ كار جنگ را از طریق حقوقی به پایان برد و جنبش عدم تعهد صرفا از دو عضو مهم خود برای پذیرش صلح تشكر كرد!
با استقرار نظام دوقطبی به رهبری امریكا و شوروی پس از جنگ جهانی دوم و تقسیم جهان به دو قطب شرق و غرب، گروهی از كشورها موسوم به جهان سوم به ابتكار جواهر لعل نهرو نخست‌وزیر هند، جمال عبدالناصر رئیس‌جمهور مصر، ژنرال جوزف تیتو رئیس‌جمهور یوگسلاوی و سوكارنو نخست‌وزیر اندونزی تلاش كردند تا نیروی سومی را پایه‌گذاری نمایند. به‌همین‌منظور، رهبران بیست‌وپنج كشور آسیایی و آفریقایی در باندونگ اندونزی در هیجدهم آوریل ۱۹۵۵ گردهم آمدند و شالوده جنبشی را ریختند و نام جنبش عدم تعهد Non Align Movement را بر آن نهادند.[i] در نخستین اجلاس رسمی جنبش كه در سال ۱۹۶۱ در بلگراد برگزار شد، شركت‌كنندگان تعریفی را از عدم تعهد ارائه دادند كه دولتهای عضو باید واجد آن باشند:
۱) پیگیری سیاست مستقل مبتنی بر همزیستی مسالمت‌آمیز
۲) عدم مشاركت در ائتلافهای نظامی چندجانبه
۳) پشتیبانی از جنبشهای آزادیبخش و استقلال‌طلبانه
۴) عدم مشاركت در پیمان نظامی دوجانبه با ابرقدرتها.[ii]
اصول “‌پانچا شیلا ”یا “منشور باندوگ” به عنوان اساسنامه جنبش در كنفرانس باندوگ به تصویب اعضاء رسید. این اصول عبارتند از: احترام به حقوق اساسی انسان و احترام به هدفها و اصول منشور سازمان ملل متحد، احترام به حاكمیت، استقلال و تمامیت ارضی همه كشورها، به‌رسمیت‌شناختن برابری همه نژادها و برابری همه ملتها صرف‌نظر از كوچكی و بزرگی آنها، خودداری از مداخله در امور داخلی كشورهای دیگر، احترام به حق ملتها در دفاع فردی یا جمعی منطبق با منشور ملل متحد، خودداری از به‌كارگیری نیروهای دفاعی جمعی به منظور خدمت به یك قدرت بزرگ، خودداری از اعمال فشار به هر كشور از سوی كشور دیگر، خودداری از تجاوز یا تهدید به تجاوز یا استفاده از زور علیه تمامیت ارضی یا استقلال سیاسی هر كشور، حل‌وفصل همه اختلافات بین‌المللی از طرق صلح‌آمیز نظیر مذاكره، اجماع، داوری یا حل‌وفصل حقوقی، همچنین راههای دیگر صلح‌آمیز به انتخاب طرفین دعوی منطبق با منشور سازمان ملل، ارتقای منافع متقابل و همكاری دوطرفه و احترام به عدالت و تعهدات بین‌المللی.[iii] بااین‌وجود، جنبش عدم تعهد از ابتدای تاسیس تاكنون نتوانسته است نقش یك نیروی متحد، موثر و پایدار را برای كشورهای جهان سوم ایفا كند و هرگز از نفوذ سیاسی قابل ملاحظه برای مقابله با بلوكهای جهانی و حتی حل‌وفصل اختلافات اعضاء برخوردار نبوده است.[iv]
ایران و عراق در كنفرانس باندوگ اندونزی در هیجدهم آوریل ۱۹۵۵شركت داشتند اما با انعقاد پیمان نظامی بغداد در همین سال، این دو كشور نتوانستند در اولین اجلاس جنبش در بلگراد در ششم سپتامبر ۱۹۶۱(شهریور ۱۳۴۰) حضور یابند. عراق پس از كودتای ژنرال عبدالكریم قاسم در سال ۱۹۵۸ از پیمان بغداد خارج شد و بلافاصله پس از تایید ده اصل منشور باندوگ به عضویت جنبش در آمد. ایران نیز پس از شركت در كنفرانس باندوگ به سبب عضویت در پیمان نظامی بغداد و سپس سنتو عملا از حضور در نخستین اجلاس سران كشورهای غیرمتعهد و عضویت در جنبش باز ماند. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در بیست‌ودوم بهمن ۱۳۵۷(فوریه ۱۹۷۹) و فروپاشی پیمان سنتو، درخواست عضویت جمهوری اسلامی ایران در نشست دفتر هماهنگی جنبش غیرمتعهدها در كلمبو به تصویب اولیه و در كنفرانس ششم در هاوانا پایتخت كوبا در سال ۱۹۷۹(شهریور ۱۳۵۸) به عنوان هشتادوهشتمین عضو به تصویب نهایی رسید.[v]
آغاز جنگ عراق علیه جمهوری اسلامی ایران ــ جنگ میان دو عضو جنبش عدم تعهد ــ در بیست‌ودوم سپتامبر۱۹۸۰ (سی‌ویكم شهریور ۱۳۵۹) این جنبش را در وضعیت دشواری قرار داد. عدم انسجام و تجانس سیاسی و ساختاری، سمت‌گیریهای چندجانبه و گرایشهای متفاوت و دورافتادن جنبش از آرمانهای رهبران اولیه، اعضای جنبش را از اتخاذ موضع‌گیری شفاف در قبال جنگ ایران و عراق بازداشت. بااین‌وجود، جنبش غیرمتعهد از نخستین روزهای آغاز جنگ بنا به درخواست ایران برای «بررسی و موضع‌گیری در خصوص جنگ عراق علیه ایران» فعالیتهایی را جهت خاتمه‌دادن مسالمت‌آمیز به آن شروع كرد.
یك كمیتهٔ حسن نیت مركب از نمایندگان كشورهای كوبا، یوگسلاوی، الجزایر، زامبیا، هند، پاكستان و سازمان آزادیبخش فلسطین تشكیل شد. این كمیته، هیاتی مشتمل بر وزرای خارجه كوبا ، هند و یوگسلاوی را به منظور ایجاد تفاهم بین ایران و عراق به دو كشور اعزام كرد. قبل از عزیمت این هیات، رئیس وقت شورای عالی دفاع جمهوری اسلامی اعلام كرد: «ایران حاضر است هیات حسن نیت كشورهای غیرمتعهد را برای آگاهی از وضعیتی كه تهاجم عراق در ایران به وجود آورده است، بپذیرد.» هیات حسن نیت طی سفری به تهران و بغداد كوشش كرد به یك راه‌حل فوری كه مورد قبول طرفین درگیر باشد، دست یابد. در دیدار اعضای هیات از بغداد در دهم اكتبر۱۹۸۰ (۱۸/۷/۱۳۵۹) صدام‌حسین اعلام كرد: «عراق آماده است تا:
۱) آتش‌بس برقرار شود
۲) مذاكره بین طرفین انجام گیرد.»
در تهران، رئیس‌جمهور وقت ایران ترتیب فوق را به این شرح تغییر داد:
«۱ــ عقب‌نشینی ۲ــ آتش‌بس ۳ــ مذاكره.»[vi] پس از انجام پاره‌ای مذاكرات در تهران و بغداد، كمیتهٔ مزبور ماموریت یافت با تشكیل جلسه‌ای در سطح وزیران خارجه در بلگراد، پایتخت یوگسلاوی، به موضوع جنگ رسیدگی كند. اما مخالفت عراق با حضور الجزایر در این كمیته، كار آن را دچار اختلال كرد. عراق كه در جبهه‌های جنگ در موضع برتر قرار داشت و در چنین شرایطی موفقیت كمیته را مغایر با اهداف خود می‌دید، استدلال می‌كرد كه «چون الجزایر یك كشور عربی است، در جنگی كه یك كشور عربی دیگر در آن درگیر است، نباید مداخله كند.» این‌درحالی بود‌كه سازمان آزادیبخش فلسطین به عنوان یك سازمان عربی در كمیته حاضر بود ولی عراق مخالفتی با آن نداشت. درهرحال مخالفت عراق، مانع از ادامه كار كمیتهٔ حسن نیت شد.[vii]
به دنبال این جریان، جنبش، قطعنامه‌ای درباره جنگ صادر كرد و در آن از ایران و عراق درخواست كرد: «از هرگونه تهدید جدید یا توسل به زور در مناسباتشان خودداری كنند.» در این قطعنامه همچنین لزوم خاتمه جنگ، «مردودبودن تصرف سرزمین دیگران»، «توسل به تهدید و یا اعمال زور» و «عدم مداخله در امور داخلی دیگر كشورها» مورد تاكید قرار گرفته بود.[viii] این قطعنامه به علت نداشتن صراحت لازم در محكومیت متجاوز در ایران، نه‌تنها با استقبال مواجه نشد بلكه نسبت به حسن نیت كمیته تردیدهایی به‌وجود آورد. به‌همین‌جهت، زمانی كه كمیتهٔ حسن نیت در آبان‌ماه ۱۳۵۹ تصمیم گرفت جلسه‌ دیگری در بغداد تشكیل دهد و تلاش جدیدی را برای برقراری آتش‌بس بین ایران و عراق آغاز كند، محمدعلی رجایی، نخست‌وزیر وقت جمهوری اسلامی ایران، در یادداشتی برای تیتو، رهبر یوگسلاوی، تاكید كرد كه «دولت ایران هیچ‌گونه طرح آتش‌‌‌بس را تازمانی‌كه نیروهای عراقی از خاك ایران خارج نشوند، نخواهد پذیرفت.»[ix] در همان تاریخ، اعضاء هیات اعزامی كمیته حسن نیت در دیداری با ابوالحسن بنی‌صدر، رئیس‌جمهور وقت ایران، ضمن مطلع‌كردن وی از نظریات دولت عراق، درخواست كردند جمهوری اسلامی ایران «فرمولی» ارائه دهد تا كمیتهٔ حسن نیت در چارچوب آن بتواند نقش پل ارتباطی را ایفا كند.«رئیس‌جمهور وقت ایران، اجرای عهدنامهٔ ۱۹۷۵ الجزایر در خصوص اروندرود (شط العرب)، تعیین تاریخ و مدت زمان لازم برای عقب‌نشینی و قبول ماهیت خصومت‌آمیزبودن حمله عراق» را پیشنهاد كرد. در پی این اعلام مواضع مسئولان ایران و نپذیرفتن آنها توسط عراق، كمیتهٔ حسن نیت عملا در ماموریت خود با بن‌بست و شكست مواجه شد و از ادامه كار باز ماند.[x] در اجلاس دفتر هماهنگی جنبش غیرمتعهدها در نیویورك كه در دسامبر ۱۹۸۰ (آذر ۱۳۵۹) برگزارشد، نماینده جمهوری اسلامی ایران از سكوت سه‌ماههٔ جنبش درباره تجاوز عراق علیه ایران انتقاد كرد و از اعضای جنبش خواست تا تجاوز عراق را كه مغایر اصول پذیرفته‌شدهٔ جنبش عدم تعهد است، مورد توجه قرار داده و اقدامات لازم را به عمل آورند. اما این تقاضای ایران با سكوت اعضای جنبش همراه بود.[xi] در پی این اجلاس، كوبا، به عنوان رئیس جنبش، اقداماتی را برای میانجیگری آغاز كرد و نمایندگان آن كشور عازم تهران و بغداد شدند. صدام‌حسین، رئیس‌جمهور عراق، كه استراتژی جنگ برق‌آسای خود را شكست‌خورده می‌دید و نیروهای نظامی آن برتری روزهای اول جنگ را در جبهه‌ها از دست داده بودند، در ملاقاتی با نمایندگان كوبا در بغداد، آمادگی دولتش را برای هرگونه مذاكره در تمام سطوح با حكومت ایران تحت سرپرستی رئیس جنبش عدم تعهد، اعلام نمود و تصریح كرد درصورتی‌كه ایران حاكمیت عراق را بر سرزمینها و آبهای ملی آن كشور به رسمیت بشناسد، آمادهٔ عقب‌نشینی و آتش‌بس فوری است. رئیس‌جمهور وقت ایران، نیز در دیدار با هیات اعزامی در تهران اعلام كرد كه بدون عقب‌نشینی اولیه نیروهای عراقی از سرزمینهای ایران، امكان مذاكره با نمایندگان عراق وجود ندارد.[xii]
پنج ماه پس از شروع جنگ ایران و عراق، اجلاس وزیران خارجه جنبش عدم تعهد در دهلی نو در فوریهٔ ۱۹۸۱ (بهمن‌ماه ۱۳۵۹) تشكیل شد. هیاتی از جمهوری اسلامی ایران به سرپرستی بهزاد نبوی، وزیر وقت و مشاور در امور اجرایی، در اجلاس شركت كرد و سه درخواست و پیشنهاد ایران را در خصوص جنگ مطرح نمود: «۱ــ با بررسی كامل مسالهٔ جنگ و كسب اطلاعات كافی درباره آن، جنبش موضع قطعی خود را در قبال این تجاوز اعلام و متجاوز را محكوم نماید و عضویت تجاوزگر را به حالت تعلیق درآورد ۲ــ رفع تجاوز و خروج بدون‌قیدوشرط نیروهای متجاوز باید اساسی‌ترین و اولین شرط آغاز هر تلاشی برای خاتمهٔ جنگ باشد ۳ــ دولت ایران قبل از رفع تجاوز و خروج كامل ارتش عراق هیاتهایی را خواهد پذیرفت كه از مواضع طرفین درگیر مطلع باشند.» هیات ایرانی تاكید كرد با توجه به این‌كه ایران در خصوص جنگ، هیچ‌گونه درخواستی را از سازمان ملل متحد به عمل نیاورده است، هرگونه تضمینی از طرف جنبش عدم تعهد در این مورد مؤید كارایی و استقلال جنبش خواهد بود. اما در مقابل این درخواست، نظر دولت هند به عنوان میزبان و برخی دیگر از اعضای جنبش این بود كه مسائلی از قبیل جنگ ایران و عراق و بحران افغانستان نباید در كنفرانس مطرح شود؛ زیرا این گونه موضوعات باعث بروز اختلافات و تضعیف جنبش و در نهایت موجب بهره‌برداری ابرقدرتها خواهد بود. ایندیرا گاندی، نخست‌وزیر وقت هند، معتقد بود اجلاس نباید درگیر جنگ ایران و عراق شود؛ زیرا از نظر وی «جنگ ایران و عراق و... مجموعه‌ای از نزاعهای خانگی هستند كه اگر در جنبش مطرح ‌شوند اهداف جنبش را تحت‌الشعاع قرار می‌دهند و در نتیجه طرح این مقوله‌ها به ابرقدرتها امكان می‌دهد تا بر جنبش مانور كنند.» همین موضوع باعث شد در اجلاس دهلی موضع مشخصی در قبال جنگ اتخاذ نگردد. تنها اقداماتی كه در جریان این كنفرانس انجام گرفت، عبارت بود از: محكوم‌كردن نفس جنگ توسط ایندیرا گاندی (رئیس جنبش عدم تعهد) و كورت والدهایم (دبیركل سازمان ملل متحد) كه در اجلاس حضور داشت و اظهار نگرانی از جنگ ایران و عراق و پیامدهای آن و اظهار امیدواری كه هرچه‌زودتر جنگ به صورت صلح آمیز و عادلانه پایان پذیرد. همچنین در پیش‌نویس بیانیهٔ نهایی كمیته سیاسی، ضمن اظهار نگرانی از جنگ پنج‌ماههٔ ایران و عراق و خسارات ناشی از آن، بر اصول جنبش عدم تعهد مبنی بر عدم تجاوز، عدم كاربرد زور، حفظ تمامیت ارضی كشورهای عضو، حل اختلافات از طریق صلح‌آمیز تصریح و تصدیق شده بود.[xiii]
هیات ایرانی به این متن پیش‌نویس بیانیه اعتراض كرد و سرانجام متن اصلاح‌شده به صورت زیر مورد توافق وزرا قرار گرفت كه تحت بند شماره بیست‌وشش در بیانیهٔ نهایی درج گردید: «كنفرانس ضمن ابراز تاسف عمیق نسبت به جنگ پنج‌ماههٔ عراق و ایران و خسارات جانی و مالی كه به هر دو ملت وارد شده است، همچنین تهدیدهایی كه از این بابت متوجه جنبش عدم تعهد می‌شود، اصول جنبش كشورهای غیرمتعهد را مورد تاكید و تصریح مجدد قرار داده، هیچ دولتی نباید از راه توسل به زور اراضی دیگری را صاحب شود یا اشغال كند. اراضی كه از این طریق تصرف می‌شود، باید مسترد گردد. هیچ عمل تجاوزی نباید علیه دولت دیگری صورت گیرد و تمامیت ارضی و حاكمیت كلیهٔ دولتها باید مورد احترام قرار گیرد. هیچ دولتی نباید در امور داخلی دول دیگر دخالت نماید و كلیهٔ اختلافات و دعاوی كه ممكن است بین دول وجود داشته باشد، باید از طرق صلح‌آمیز و به منظور برقراری روابط صلح‌آمیز بین دول عضو حل‌وفصل شود. كنفرانس از وزرای خارجه كوبا، هند، زامبیا و رئیس دفتر سیاسی سازمان آزادیبخش فلسطین می‌خواهد كه كلیه مساعی خود را جهت كمك به اجرای اصول مذكور به كار گیرند.»
هیات نمایندگی ایران نسبت به آخرین بند بیانیه اعتراض و اعلام كرد: «اولا، هیات نمایندگی دولت جمهوری اسلامی ایران كماكان بر پیشنهادهای خود در مورد جنگ تحمیلی پنج‌ماههٔ عراق تاكید داشته و آنچه را كه به تصویب رسیده، تنها جزء كوچكی از تصمیماتی می‌داند كه می‌بایست برای دفع تجاوز اتخاذ شود و از جنبش مصرانه می‌خواهد با بررسی كامل مساله و كسب اطلاعات كافی دربارهٔ آن، موضع قطعی در قبال تجاوز و محكوم‌كردن متجاوز و تعلیق عضویت تجاوزكار اتخاذ و اعلام كند، ثانیا رفع تجاوز و خروج بدون‌قیدوشرط قوای تجاوزگر باید اساسی‌ترین و اولین شرط آغاز هر تلاشی برای خاتمهٔ جنگ باشد، ثالثا دولت جمهوری اسلامی ایران پیش از رفع تجاوز و خروج كامل ارتش تجاوزگر از سرزمینهای اشغالی، همچنان كه بارها اعلام كرده است، تنها هیاتهایی را خواهد پذیرفت كه از مواضع طرفین جنگ مطلع باشند و برای بررسی تجاوز به ایران سفر كنند.»[xiv] متعاقب اجلاس مزبور، هیاتهایی از طرف جنبش به تهران و بغداد سفر كردند و از آخرین مواضع جمهوری اسلامی ایران و عراق و از موارد نقض مقررات بین‌المللی اطلاع یافتند. در اجلاس ششم در هاوانا در سال ۱۹۷۹، بغداد به‌عنوان محل كنفرانس هفتم سران جنبش عدم تعهد تعیین شده بود. ایران و سوریه در روز پنجم سپتامبر ۱۹۸۱ رسماً خواستار تغییر محل كنفرانس هفتم سران از بغداد شدند. ایران تصریح كرد در صورت برگزاری اجلاس هفتم سران جنبش در بغداد، نه‌تنها در آن شركت نمی‌كند بلكه مصوبات آن را هم به رسمیت نمی‌شناسد.
اجلاس وزرای دفتر هماهنگی جنبش عدم تعهد در هاوانا در سی‌ویكم ماه مه تا پنجم ژوئن ۱۹۸۲ تشكیل شد و در روز هفدهم سپتامبر ۱۹۸۲ اجماع نظر اعضای جنبش درباره تغییر محل كنفرانس هفتم سران از بغداد به دهلی نو اعلام شد. در این اجلاس، كمیتهٔ حسن نیت بعد از ملاقات با وزرای خارجه دو كشور درگیر جنگ، به این نتیجه رسید كه شرایط مناسب برای اجرای صلح و ابتكار جدید وجود ندارد.[xv] اجلاس وزرای خارجه عضو دفتر هماهنگی در نیویورك در اكتبر ۱۹۸۲ تشكیل شد و در آن گزارش پیشرفت كار كمیتهٔ حسن نیت جنبش عدم تعهد متشكل از نمایندگان كوبا، اندونزی، زیمبابوه و رئیس دفتر سیاسی ساف در مورد جنگ ایران و عراق تسلیم سرپرست اجلاس گردید. این گزارش دربرگیرندهٔ فعالیت كمیتهٔ حسن نیت و نتایج ملاقاتها با مقامات ایران و عراق از ژوئن تا اكتبر ۱۹۸۲ بود و در آن نتیجه‌گیری شده بود كه گرچه مواضع دو طرف هنوز فاصله زیادی از همدیگر دارد، اما تلاشها در جهت حل‌وفصل فوری باید ادامه یابد. در بیانیهٔ پایانی اجلاس دفتر هماهنگی جنبش و در بند بیست‌ویكم به ایران ، عراق و سایر كشورها توصیه شده بود از اعمالی كه باعث بروز و گسترش جنگ می‌شود، خودداری كنند.[xvi]با آغاز پیروزیهای ایران در جبهه‌های جنگ، به‌ویژه پس از عملیات فتح‌المبین و آزادسازی خرمشهر در سوم خرداد ۱۳۶۳، بنا به درخواست عراق مبنی‌براینكه این كشور هر رای داوری را كه از طرف جنبش غیرمتعهدها یا شورای امنیت صادر شود، خواهد پذیرفت، كمیته منتخب جنبش عدم تعهد رایزنیهای گسترده‌ای را برای توقف جنگ انجام داد كه به دلیل نادیده‌گرفتن حقوق جمهوری اسلامی ایران ناكام ماند.[xvii]
اجلاس هفتم سران جنبش عدم تعهد در روزهای هفتم الی دوازدهم مارس ۱۹۸۳ در دهلی نو برگزار شد. در كمیته سیاسی این كنفرانس، جنگ ایران و عراق در محور اصلی مباحث قرار گرفت اما ازآنجاكه در خصوص چگونگی و علل بروز جنگ، نحوه برقراری صلح و متن اعلامیه نهایی توافق حاصل نشد، ایندیرا گاندی، نخست‌وزیر هند و رئیس كنفرانس، طی سخنانی نگرانی عمیق اعضاء جنبش و جامعه جهانی را از جنگ سی‌ماههٔ ایران و عراق و تلفات جانی و خسارات مالی متوجه دو ملت ایران و عراق، اظهار داشت. وی تصریح كرد ایران و عراق هر دو عضو جنبش عدم تعهد هستند كه یكی از اصولش این است كه تمام اختلافات میان كشورهای عضو باید از طرق صلح‌آمیز حل شود. او خاطرنشان ساخت پایان مناقشهٔ ایران و عراق، موجب تحكیم وحدت و همبستگی جنبش خواهد شد و سپس از ایران و عراق ‌خواست به جنگ خاتمه دهند و تاكید كرد این تمایل جهانی است كه جنگ فوراً ‌متوقف شود و دو طرف به یك صلح عادلانه، پایدار و شرافتمندانه از طریق مذاكره و به طرق مسالمت‌آمیز دست یابند. در این اجلاس جمهوری اسلامی ایران اعلام كرد كه صلح عادلانه، واقعی و شرافتمندانه زمانی متحقق می‌شود كه نیروهای اشغالگر از تمامی نقاط تحت اشغال خارج شوند خسارات ناشی از تجاوز تادیه شود و متجاوز محكوم و مجازات گردد.[xviii]
پس از كنفرانس دهلی نو، خانم گاندی، نخست‌وزیر هند و رئیس جنبش، در مواقع مختلف پیامهایی را برای روسای دو كشور ایران و عراق ارسال نمود و فرستادگانی را به تهران و بغداد گسیل داشت و خواستار پایان جنگ شد. به‌ویژه با تشدید جنگ شهرها در سال ۱۹۸۴(۱۳۶۳) خانم گاندی از دو كشور خواست از حمله به مناطق مسكونی خودداری كنند و به جنگ پایان دهند.[xix] اجلاس بعدی وزرای خارجه جنبش در رواندا، پایتخت آنگولا، از چهارم تا هفتم سپتامبر ۱۹۸۵ برگزار شد. در این اجلاس، موضوع جنگ ایران و عراق كه در پیش‌نویس بیانیهٔ سیاسی به‌طورمختصر توسط دولت آنگولا ــ میزبان اجلاس ــ تهیه شده بود، در آخرین ساعات پس از بحثهای زیاد در كمیته سیاسی، به علت فقدان توافق در خصوص تهیه یك متن قابل‌قبول برای طرفین درگیر جنگ، از دستور كار جنبش حذف گردید. در اجلاس دفتر هماهنگی غیر متعهدها در دهلی نو (شانزدهم تا نوزدهم آوریل۱۹۸۶) نیز جنگ ایران و عراق بار دیگر مورد بحث و بررسی قرار گرفت. در آغاز، رئیس كنفرانس طی نطقی از ایران و عراق ‌خواست به جنگ خاتمه دهند و تصریح كرد تمایل جهانی این است كه جنگ باید یك‌باره متوقف گردد و دو طرف از طریق مذاكره و روشهای صلح‌آمیز به یك صلح آبرومندانه، عادلانه و پایدار دست یابند. سپس نمایندگان ایران و عراق با ایراد نطقهایی شرایط دولت خود را برای پایان‌دادن به جنگ بیان داشتند. علی‌اكبر ولایتی، وزیر امورخارجه وقت ایران، در این اجلاس گفت: «پنج سال پس از تجاوز رژیم بعث عراق به قلمرو جمهوری اسلامی ایران، نهضت عدم تعهد هنوز نتوانسته است موضع صحیح و عادلانه‌ای در قبال این تجاوز اتخاذ نماید. برای مردم ایران عجیب نبود كه سازمان ملل متحد با نفوذی كه كشورهای قدرتمند در آن دارند، دست به موضع‌گیری یك‌طرفه و كاملا غیرمنطقی و غیرعادلانه بزند ولی در مورد نهضت عدم تعهد انتظارات به نحو دیگری بود.»[xx]
اجلاس هشتم سران جنبش عدم تعهد در حراره ــ پایتخت زیمباوه ــ از اول تا ششم سپتامبر ۱۹۸۶ (شهریور ۱۳۶۵) همزمان با عملیات كربلای ۱ و كربلای ۳ نیروهای ایران برگزار شد. در این اجلاس، آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای، رئیس‌جمهور وقت ایران، در نطقی صریح به بررسی مواضع ایران در قبال مسائل جاری جهانی و نیز جنگ پرداخت و تاكید كرد: «از جنبش البته توقع نیست كه مانند یك پیمان نظامی وارد معركه شود، لیكن این انتظار است كه شجاعانه و صادقانه از حق و از مظلوم و قربانی تجاوز و سلطه‌طلبی دفاع كند. صلح به‌طوركلی و به‌ویژه برای منطقهٔ حساس ما یك انتخاب نیست، یك ضرورت حیاتی است. ما چاره‌ای جز این نداریم كه با مجازات قطعی رژیم متجاوز، جنگ‌افروز و باج‌گیر عراق، برقراری و استحكام چنین صلحی را در منطقه تضمین كنیم.» در بیانیهٔ پایانی اجلاس سران، بندهای ۱۴۶ تا ۱۴۸ به جنگ ایران و عراق اختصاص یافته بود. در بند ۱۴۶ روسای كشورها بر اصل عدم استفاده از زور در روابط بین‌المللی در رابطه با جنگ جمهوری اسلامی ایران و عراق ۱۶۰۳;ید كردند. در بند ۱۴۷ از آغاز و ادامهٔ خصومتها بین دو كشور كه هر دو از اعضای مهم جنبش عدم تعهد هستند، ابراز نگرانی عمیق ‌شد و در بند ۱۴۸ سران كشورها یك بار دیگر از جمهوری اسلامی ایران و عراق خواستند تا خصومتهای خود را به منظور اجتناب از خسارتهای مالی و تلفات جانی خاتمه دهند. سران كشورهای عدم تعهد یك بار دیگر خود را متعهد ‌كردند كه برای خاتمهٔ سریع این درگیری وحشتناك كوشش كنند. ایران در واكنش به بیانیهٔ جنبش، اعلام كرد كه در این بیانیه به مسئولیت عراق در آغاز و ادامهٔ جنگ اشاره‌ نشده و به عنوان مسئول این جنایت بزرگ بین‌المللی محكوم نگردیده است، دعوت به اتخاذ سیاست مماشات با متجاوز در شأن جنبش عدم تعهد نیست، به نقض مقررات متعدد بین‌المللی از جانب عراق از جمله كاربرد مكرر سلاح شیمیایی اشاره‌ای نشده است و بیانیه كمیته سیاسی به‌هیچ‌وجه بیانگر واقعیت جنگ نیست و بنابراین از نظر جمهوری اسلامی ایران قابل پذیرش نمی‌باشد.[xxi]
به دنبال اجلاس حراره، جنبش عدم تعهد، همگام و در چارچوب حركت سازمان ملل متحد، به اقداماتی در جهت خاتمهٔ جنگ ایران و عراق دست زد. با تصویب قطعنامه ۵۹۸ جنبش غیرمتعهدها حمایت خود را از قطعنامه اعلام و خواستار اجرا و پیگیری آن شد. در اواخر شهریور ۱۳۶۶ (۱۹۸۷) راجیو گاندی، نخست‌وزیر وقت هند، در نامه‌ای به پارلمان كشورش خواستار خاتمه سریع جنگ از طریق مسالمت‌آمیز شد. وی در این نامه خاطرنشان كرد كشور متبوعش با رابرت موگابه، رئیس جنبش عدم تعهد، در تماس دائم است تا این جنبش به تلاشهای جدیدی در زمینهٔ پایان‌یافتن جنگ ایران و عراق دست بزند. وی تاكید كرد: جنبش عدم تعهد جهت پایان‌دادن به این جنگ تمامی گامهای ضروری خود را برداشته است. به عقیده هند، خاتمه‌یافتن سریع جنگ ایران و عراق می‌تواند به تقویت جنبش عدم تعهد و نیز به سرعت‌بخشیدن به تلاشهای این جنبش در جهت پیشرفت اجتماعی و برقراری صلح در جهان كمك كند. در همین چارچوب، رابرت موگابه، نخست وزیر زیمباوه و رئیس جنبش عدم تعهد، در دیدار با علی‌محمد بشارتی، قائم‌مقام وقت وزارت امورخارجه ایران در حراره، حضور نیروهای نظامی خارجی را در خلیج‌فارس به بهانه حفاظت از نفتكشها و مین‌روبی آبهای منطقه محكوم كرد.[xxii]اجلاس وزرای امورخارجه و سرپرستان هیاتهای نمایندگی جنبش غیرمتعهد كه در حاشیه اجلاس چهل‌ودوم مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورك از پنجم تا هفتم اكتبر۱۹۸۷ برگزار شد در بیانیهٔ نهایی خود با تاكید بر «اصل عدم به‌كارگیری زور در روابط بین‌المللی» و اظهار نگرانی عمیق از آغاز و ادامه خصومتها بین ایران و عراق، یك بار دیگر از هر دو كشور درگیر خواستند كه به منظور اجتناب از تلفات جانی و خسارات مالی بیشتر به مناقشات خود خاتمه دهند.
همچنین خواستار به‌كارگیری هر تلاشی برای خاتمهٔ سریع جنگ شدند. در بند شصت‌وپنجم بیانیهٔ وزیران و روسای هیاتهای نمایندگی از كوششهای شورای امنیت سازمان ملل متحد برای ارائه یك راه‌حل جامع، عادلانه و آبرومندانه و مورد قبول هر دو كشور ایران و عراق و نیز تصویب قطعنامه ۵۹۸، تقدیر به‌عمل آمده و از آن شورا خواسته شده بود كه كوششهای خود را برای صلح دو چندان نماید.[xxiii] از این پس، جنبش عدم تعهد تمام هم خود را در چارچوب قطعنامه ۵۹۸ و تلاشهای شورای امنیت معطوف كرد و بارها از طرفین خواست با پذیرش آن به جنگ پایان دهند. با پذیرش قطعنامهٔ ۵۹۸ توسط جمهوری اسلامی ایران در تاریخ هفدهم ژوئیه ۱۹۸۸ (بیست‌وششم تیر ۱۳۶۶) و امتناع عراق از پذیرش آن و هجوم مجدد نیروهای نظامی به عمق اراضی و شهرهای ایران، علی‌اكبر ولایتی، وزیر امور خارجهٔ وقت ایران، در نامه‌ای به رئیس جنبش عدم تعهد به عنوان یكی از اعضای فعال جنبش عدم تعهد درخواست كرد: «نهضت عدم تعهد ضمن محكومیت این تجاوزات، اقدامات لازم و بازدارنده را در مواجهه با چنین رژیم متجاوزی به عمل آورد تا بدین‌ترتیب بتواند نقش سازندهٔ خود را در حفظ صلح و امنیت بین‌المللی ایفا نماید. اقدامات تجاوزكارانهٔ رژیم بعث عراق نه‌تنها نشانگر واهی‌بودن ادعاهای گذشتهٔ آن رژیم در خصوص قطعنامهٔ ۵۹۸ و صلح‌طلبی می‌باشد، بلكه گواه روشنی بر خوی تجاوزگری حاكمان آن كشور و صحت ادلهٔ ارائه شدهٔ جمهوری اسلامی ایران در این زمینه به شمار می‌رود.»[xxiv]
در اجلاس نیكوزیا (از پنجم تا دهم سپتامبر ۱۹۸۸) در آغاز، رئیس جنبش عدم تعهد از نقش دبیركل سازمان ملل در برقراری صلح میان ایران و عراق ستایش كرد و در پایان صحبتش، خواستار تلاش همه‌جانبهٔ جنبش عدم تعهد در جهت تحكیم مواضع سازمان ملل شد. ایران در این اجلاس حملهٔ شیمیایی عراق علیه كردها را محكوم و عراق را متهم كرد كه در پی تغییر چارچوب مذاكرات ژنو است و خواستار خروج كلیه ناوگانهای خارجی از خلیج‌فارس شد. در این نشست، وزرای خارجه غیرمتعهدها در آخرین موضع‌گیری خود در قبال جنگ ایران و عراق، ضمن پذیرش كامل قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل متحد و استقبال از مذاكرات مستقیم ایران و عراق، ابراز امیدواری كردند مذاكرات دو كشور با پیشرفت توأم باشد. در كمیتهٔ سیاسی اجلاس نیز چهار موضوع در قالب مواد ۱۲۳ و ۱۲۶ در مورد جنگ ایران و عراق تصویب شد. در ماده ۱۲۳، وزیران عدم تعهد رضایت عمیق خود را از تصمیم دولتین جمهوری اسلامی ایران و عراق برای پذیرش قطعنامهٔ ۵۹۸ شورای امنیت برای خاتمهٔ جنگ و به‌ویژه توقف مخاصمات از بیستم اوت ۱۹۸۸ و شروع مذاكرات مستقیم تحت نظارت دبیركل سازمان ملل متحد در جهت رسیدن به یك راه‌حل جامع، عادلانه، شرافتمندانه و پایداری در مورد جنگ اعلام می‌كنند.
در مواد ۱۲۴و ۱۲۶ نیز بر همكاری وزرای عدم تعهد با دبیركل سازمان ملل متحد تاكید و از تلاشهای دبیركل این سازمان و شورای امنیت و اعضای غیرمتعهد آن و كشورهایی كه به گروه ناظر بر آتش‌بس (UNIMOG) در جنگ ایران و عراق كمك كرده‌اند، تقدیر شده است. همچنین با اشاره به مذاكرات ژنو، از دو طرف خواسته شده است برای رسیدن به یك تفاهم مشترك و تسریع در اجرای قطعنامهٔ ۵۹۸، از خود حسن نیت نشان دهند و برای اجرای كامل آتش‌بس در جنگ خلیج فارس با دبیركل سازمان ملل متحد همكاری كنند. آنها خاتمهٔ جنگ ایران و عراق را عاملی در جهت تقویت وحدت و تحكیم نقش جنبش غیرمتعهدها در حل مسائل بین‌المللی دانستند.
پی‌‌نوشت‌ها
[i]ــ فرد هالیدی، غیرمتعهدها؛ توفیقها و ناكامیها، ترجمه: ك. یگانه، كیهان سال، دوره جدید، ج ۱،۱۳۶۴،ص۳۵، رویدادها و تحلیل، دفتر سیاسی نمایندگی ولی‌فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ش۵۹، ۱۶/۸/۱۳۶۸، ص۵۵
[ii] - Jack c. Plano @ Roy Olton, The International Relation Dictionary.U.S.LongmanFourth Editiom.۱۹۸۸., p. ۲۱-۲۲
[iii]ــ وزارت امورخارجه جمهوری اسلامی ایران، ۱۳۶۷، ص۱۵۴ ؛ محمدحسین جمشیدی و دیگران، سازمانهای بین‌المللی و جنگ ایران و عراق، تهران، دانشكده فرماندهی و ستاد سپاه‌، ۱۳۷۵ ص۷۵

[iv]ــفرد هالیدی، همان، صص۳۶ــ۳۴
[v]ــ اسماعیل منصوری لاریجانی، تاریخ دفاع مقدس، تهران، انتشارات اسلیمی، چ اول، ۱۳۸۰ صص ۲۲۷ــ۲۲۶، منوچهر پارسادوست، نقش سازمان ملل در جنگ ایران و عراق، تهران، شركت سهامی انتشار، چ اول،۱۳۷۱ص۳۷۱، دانشجویان پیرو خط امام، ص۱۲، مركز مطالعات و تحقیقات جنگ، ۶۰۹ و محمدحسین جمشیدی، همان، صص۱۲ــ۱۱
[vi]ــ حسین یكتا و دیگران، سازمانهای بین‌المللی و جنگ ایران و عراق، تهران، دانشكدهٔ فرماندهی و ستاد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، چ اول، ۱۳۷۴ص۳۹۳، منصوری لاریجانی، همان، ص۲۲۷، محمدحسین جمشیدی، همان، ص۱۴؛ مركز مطالعات و تحقیقات جنگ، در تدارك عملیات سرنوشت‌ساز،تهران، مركز مطالعات و تحقیقات جنگ، چ اول، ۱۳۷۸، صص ۶۱۰- ۶۰۹
[vii]ــ محمدحسین جمشیدی، همان، ص۱۴، مركز مطالعات و تحقیقات جنگ، در تدارك عملیات سرنوشت‌ساز، همان، صص۶۱۰
[viii]ــ علی‌اكبر عبدالرشیدی، جنبش عدم تعهد، از آغاز تا سال ۱۹۸۵، تهران، انتشارات سروش، چ اول، ۱۳۶۵ ص۳۷۲
[ix]ـ اسناد بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس، زونكن جنبش عدم تعهد، كد ۵
[x]ــ مركز مطالعات و تحقیقات جنگ، در تدارك عملیات سرنوشت‌ساز، ص۶۱۰
[xi]ــ سازمان تبلیغات اسلامی، انقلاب اسلامی، جنگ و نظام بین‌الملل، مجموعه مقالات، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی،۱۳۷۶ ص۱۶۰ــ۱۵۹، مركز مطالعات و تحقیقات جنگ، در تدارك عملیات سرنوشت‌ساز، ص۶۱۰
[xii]ــ علی‌اكبر عبدالرشیدی، همان، ص۳۲۵
[xiii]ـادارهٔ كل امور حقوقی وزارت امورخارجهٔ جمهوری اسلامی، تحلیلی بر جنگ تحمیلی رژیم عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، تهران، دفتر مطالعات سیاسی و بین‌المللی، ج۲، ۱۳۷۱، ص.۱۷۱، علی‌اكبر عبدالرشیدی، همان، صص. ۷۳-۳۷۲؛ یونس شكرخواه، «غیرمتعهدها و جنگ تحمیلی، ۱۹۸۶ــ ۱۹۸۱»، روزنامهٔ كیهان، شماره ۱۳۱۳، ویژه‌‌نامهٔ جنگص .۲؛
The Documents of the Non Aligned Countries, ۱۹۵۵-۱۹۸۸, p. ۴۲۸
[xiv]ـ زونكن جنبش عدم تعهد در بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس، كد ۵.
[xv]ــ اداره امور حقوقی وزارت امورخارجه، همان، ص۱۷۱، علی‌اكبر عبدالرشیدی، همان، ص۱۷۰
[xvi]ــ اداره امور حقوقی وزارت امورخارجه، همان، ص۱۷۱؛
U.N year book, S/۱۵۴۵۹,۱۱ oct.۱۹۸۲
[xvii]ــ منوچهر پارسادوست، همان، ص۳۱۸؛ مركز مطالعات و تحقیقات جنگ، خونین‌شهر تا خرمشهر، تهران، چاپ پژمان، چ چهارم، ۱۳۷۷، ص۸۸
[xviii]ــ اداره امور حقوقی وزارت امورخارجه، همان، ص۱۷۱؛ مركز مطالعات و تحقیقات جنگ، در تدارك عملیات سرنوشت‌ساز، همان، ص۶۱۲
[xix]ــ اداره امور حقوقی وزارت امورخارجه، همان، ص۱۷۲
[xx]ــ مركز مطالعات و تحقیقات جنگ، در تدارك عملیات سرنوشت‌ساز، همان، ص۶۱۲
[xxi]ــ مركز مطالعات و تحقیقات جنگ، فاو تا شملچه، تهران، موسسه پیامین سپاس، چ سوم، ۱۳۷۹ص۷۷، مركز مطالعات و تحقیقات جنگ، ماجرای مك‌فارلین، ص۵۲، مركز مطالعات و تحقیقات جنگ، در تدارك عملیات سرنوشت‌ساز، همان، صص۶۱۳ــ۶۱۲
[xxii]ــ مركز مطالعات و تحقیقات جنگ، در تدارك عملیات سرنوشت‌ساز، همان، صص۶۱۴ــ۶۱۳
[xxiii]ــ همان، ص۶۱۴
[xxiv]ــ مركز مطالعات و تحقیقات جنگ، در تدارك عملیات سرنوشت‌ساز، همان، ص۶۱۴
شهلا امینی‌فر
منبع : ماهنامه زمانه


همچنین مشاهده کنید