پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

انشا نویسی در مدارس


انشا نویسی در مدارس
مهمترین ابزار بهتر نوشتن چیست ؟جگونه می توان خلاقیت های درست نوشتن رادرجوانان پرورش داد؟جرا در فضای آموزشی ما درس انشا جدی گرفته نمی شود؟ چرا باوجودصرف وقت دانش آموزان به مدت دوازده سال درواحدهای آموزشی وبعداز کسب دیپلم حتی توانایی نوشتن یک درخواست راندارند.
برآنم دراین زمینه تجربیات ۲۶سال معلمی ام رابنگارم .بدون اینکه به دنبال کشف مجرم های خیالی بگردم، باید بگویم که معلمان مادرمدارس مسؤولند! ‌‌چراکه آنان دغدغه یادگرفتن ونوشتن رانداشته اند،نیازی به دانستن نمی دیدند،وقتی معلم جماعت خودش به دنبال آگاهی وکسب علم نبود،چگونه می توان انتظارداشت که دانش آموزان راترغیب به خواندن ونوشتن کند.
(ذات نایافته ازهستی بخش کی تواند که شودهستی بخش )
ما،دردوران تحصیل، بدون آموختن مقدمه ای ویانحوه نگارشی ازطرف راهنمایانمان، انشانوشتن راشروع می کردیم. یک عنوان راپای تخته می نوشتند، مثلا«علم بهتراست یاثروت »یا«بهار راتعریف کنید»یا«ادب مردبه زدولت اوست »ویا«تابستان را جگونه گذرانیده اید»، عنوان های خشک وتکراری که می بایستی بدون داشتن اطلاعات ازفنون نویسندگی وبدون مطالعه کتاب های نویسندگان برجسته، دست به قلم می بردیم ومی نوشتیم .آن انشا هاچه از آب درمی آمد؟معلوم است وقتی که بخواهد از سراجبار بنویسد جزاین نمی نویسد !«البته واضح ومبرهن است که .......»ودرآخرهیچ! مابزرگ شدیم ومدرک دیپلم را به قول جلال آل احمدبه یدک کشیدیم، اما نویسنده نشدیم. درایامی که با عنوان مدیر گنجینه ومرکز اسناد دارالفنون دراولین دبیرستان ایران مشغول به خدمت بودم تدوین ونوشتن کتاب تاریخ شفاهی دارالفنون راشروع کردم. با شخصیت های دانش آموخته دارالفنون یابه عبارتی برآمدگان آن مدرسه مصاحبه هایی ترتیب می دادم. وقتی پای صحبت این بزرگان می نشستم واز خاطرات دوران تحصیل آنان می پرسیدم، یکی ازخاطرات خوبشان نوشتن انشا بوده است که غالبا اظهارمی نمودند: «اشای من دراستان یا کشور اول می شد»به این ترتیب به نوشتن انشاهایشان افتخارمی کردندومی گفتند:«درمدرسه انشای من انتخاب شدودرصف مدرسه در حضور وزیر خواندم ».
آقای مهدی فولادوندمترجم قرآن ونهج البلاغه که فارغ التحصیل دارالفنون است، درمصاحبه شان می گویند:«من انشایم ازهمه همشاگردانم بهتر بودواشای مرا برای جلسه باشکوهی که در وزارتخانه برگزارشده بود انتخاب کردندورفتم وانشایم راخواندم ».
ازنشانه های رشدفرهنگ درهرجامعه، یکی مطالعه کتب مفیداست همچون کتاب قصه های نویسندگان صاحب نام. اگربخواهیم به این نتیجه برسیم که باید همه دانش آموختگان بتواننددر نوشتن هایشان از قدرت استدلال بهره ببرند:
۱) باید خودمان اهل مطالعه بوده وجویای آموختن حرف ها و مطالب تازه باشیم.
۲) اهل قلم باشیم، بنویسیم. سعی کنیم آموختن، تفنن برای مانباشد بلکه همچون نفس کشیدن باشد، به قول مرحوم علی شریعتی: «اگرمطالعه نکنم می میرم » او می گفت:« مگر می توان برای نفس کشیدن وقت گذاشت؟ اگر نفس نکشم می میرم، اگر مطالعه نکنم می میرم ». حال چنین معلمی که باتمام وجوداز نوشتن وخواندن می گوید،شاگردانش هم باتمام وجود درس او را آویزه گوش می کنند وبرای همیشه به خاطر می سپارندو سپس عمل می کنند و در نتیجه عالم باعمل می شوند.پس اگر فرزندان ماباقلم ونوشتن مأنوس نشده اند،بدین علت است که هنوز اهل مطالعه نشده اند،هنوز استفاده از کتابخانه رابه عنوان یک عامل مهم آموزشی در خود نهادینه نکرده اند.
۳) اینکه معلم باید نوشته های محصلین را در کلاس، وقت خواندن دانش آموزان با حوصله گوش کند. و به نوشته های آنان بها دهد، تا در نویسنده بذر شوق بکارد. آنان را دوست داشته باشد و انصافاً برای آنان وقت بگذارد و از صمیم دل برای آنان دلیل راه باشد. ایراد نوشته ها را متذکر شود، نحوه اصلاح آن را آموزش دهد. و فضای کلاس را طوری آماده کند که دیگر محصلین تمایل به گوش کردن انشای همکلاسی های خود را داشته باشد.
۴) از دانش آموزان بخواهد که مقاله بنویسند و روزنامه دیواری در مدرسه راه اندازی کنند، وخود محصلین، آنها را ارزیابی نمایند. جلال آل احمد موفقیت خود را در نوشتن، وجود کلاس های درس ادبیات استادش عباس اقبال آشتیانی می داند و می گوید: اولین بار نوشته هایم را در کلاس می خواندم و علامه اقبال آشتیانی آن را با دقت گوش می کرد و سپس نسبت به تصحیح آن و رفع مشکلات نوشته اقدام می کرد.
۵) بهترین راه برای موفقیت در نوشتن انشا آموزش تلخیص آثار خوانده شده از سوی دانش آموزان است، باید به آنان نحوه مطالعه کتاب و همچنین طریق تلخیص آن را آموخت. اگر دانش آموزان علاقه مند به این روش شدند نه تنها با نوشته های بزرگان آشنا می شوند، بلکه خود به خود کمک شایانی به زیبا نوشتنشان خواهد شد، به علاوه این عمل توانایی های فکری آنان را هم توسعه خواهد داد.
بدین سان بود که نویسندگان نامبردار پدید آمدند، آنان اول با آثار بزرگان آشنا شدند، کتاب های موجود دور و بر خود را خواندند، به قصه و نوشته و نویسنده علاقه مند شدند و کم کم به خلاقیت رسیدند و اکنون وقتی به گذشته ها نظر می کنیم می بینیم که دانش آموزان آن دوره در کار نوشتن تبحر بیشتری داشتند، شاید در روزگار ما که رسانه های گروهی از هر طرف ما را در بر گرفته اند و شبکه های مختلف تلویزیونی با برنامه های خوب و بد خود فرزندان ما را محاصره کرده اند دیگر حتی فرصت مطالعه درس های خود را هم ندارند. این مشکل بزرگ ماست. به جرأت می توان گفت که هزاران فیلم سینمایی آموزنده و در خور تماشا به هیچ وجه جای مطالعه یک کتاب ارزنده را نخواهد گرفت، درست است که آموزش سمعی و بصری به مراتب بهتر از آموزش های سنتی و قدیمی است. اما در شکوفایی استعداد نویسندگی دانش آموزان، فقط و فقط مطالعه کارساز است. سپس پای به میدان نهادن و دست به قلم بردن در هر زمینه که باشد. از بیان شرح خاطرات گرفته تا نوشتن پیچیده ترین مسائل و موضوعات دنیای کنونی.
درپایان ضروری می دانم که برای راهنمایی علاقه مندان به زیبا نوشتن، آنان را به قسمتی از آثار برگزیده نظم و نثر فارسی که در کتابخانه های معتبر موجود است و مشخص ترین آنها کتاب چهار مقاله عروضی سمرقندی و منشئات قایم مقام، گلستان و بوستان سعدی، آثار نویسندگان معاصر نظیر پرویز ناتل خانلری، محمدعلی اسلامی ندوشن، جلال آل احمد، محمودمحمود، سعید نفیسی، محمود دولت آبادی و ترجمه های محمدقاضی است، معطوف دارم تا انشاءالله بتوانند استعداد خود را در این زمینه شکوفا سازند.
فتح اله توحیدلو
منبع : وزارت آموزش و پرورش ایران