دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

موشک با موشک فرق دارد


موشک با موشک فرق دارد
از زمان عقب نشینی دشمن صهیونیستی از غزه که مقاومت با چالش مکانیزیمی مواجه بود ارتش "اسراییل" در تمامی بخش های نوار غزه و شهرک های یهودی نشین حضور داشت. مقاومت در عین مواجه با این چالش حضوری پویا و بالنده در تمامی بخش های نوار غزه داشت و حضورش فقط به یک بخش جغرافیایی محدود نبود و فقط بر یک ساز و کار تکیه نکرده بود.
در حالی که مقاومت به مقابله با یورش اشغالگران صهیونیست به شهر رفح برخاسته بود، گروه های دیگری به شهرک صهیونیستی "نتزاریم" در غزه حمله می کردند و زمانی که مجتمع های شهرک نشینی "گوش قطیف" شهر خان یونس هدف حملات خمپاره ای قرار می گرفت، مقاومت تونلی را در زیر پایگاه نظامی صهیونیستی در دیر البلح ایجاد می کرد و تمامی این موشک ها و خمپاره ها از شمال نوار غزه به سوی مجتمع های شهرک نشینی در اراضی اشغالی ۴۸ شلیک می شد در چارچوب سلسله اقدامات مقاومت و در چارچوب یک نظام کامل متکامل و هماهنگ صورت می گرفت که دشمن صهیونیستی را به ستوه آورد؛ به گونه ای که دشمن برای تداوم موجودیت خود در این منطقه بهای سنگینی پرداخت کرد و مجبور شد تا از نوار غزه فرار کند. این اقدام پس از آن صورت گرفت که دشمن شهرک های یهودی نشین و پایگاه های نظامی خود را بی قید و شرط و بدون اندکی امتیاز دهی به جزء در زمینه آتش بس برچید. مقاومت در چارچوب این آتش بس متعهد شد تا از اجرای عملیات نظامی در داخل نوار غزه که روند عقب نشینی را با مشکل مواجه می ساخت خودداری کند. زمان این عقب نشینی از پیش تعیین شده بود. عملا مقاومت به این آتش بس پایبند ماند و دشمن در زمان تعیین شده عقب نشینی کرد و تمامی شهرک های یهودی نشین و پایگاه های نظامی اسراییل در نوار غزه تخلیه و برچیده شد، ولی مقاومت دست از فعالیت در نوار غزه برنداشت. مقاومت شرایط مطلوبی نداشت، نخست این که ساز و کارهای فعالیت برای مقاومت در خارج از نوار غزه مهیا نبود و افزون بر آن مرزهای نوار غزه به واسطه یک پرده آهنین مسدود شده بود و گذشته از آن یک کمربند امنیتی در این منطقه وجود داشت. این کمربند در واقع یک منطقه وسیع خالی از سکنه بود که به این آسانی نمی شد از آن عبور کرد، زیرا دشمن صهیونیستی به شدت این مناطق را کنترل می کرد، از این رو مقاومت تنها یک گزینه پیش رو داشت و آن هم استفاده از یک ساز و کار و یک محدوده جغرافیایی بود و آن هم حمله موشکی از شمال غزه به سوی مجتمع های شهرک نشینی در فلسطین اشغالی ۴۸ بود.
این گزینه دایره فعالیت مقاومت را با یک مکانیزیم آن هم حملات موشکی به شمال نوار غزه محدود کرد و این مسئله چنین می نماید که انگار شمال نوار غزه به نیابت از امت های عربی و اسلامی از کل فلسطین دفاع می کند و ساکنان شمال نوار غزه در قیاس با فلسطینیان دیگر مناطق بهای سنگینی را بابت این مسئله پرداختند، زیرا دشمن صهیونیستی تمامی تجاوزات خود را بر روی این منطقه متمرکز کرده بود.
مقاومت به منظور کاهش حجم خود در این منطقه فعالیت هایش در مناطق مرزی توزیع کرد و این اقدام با همین شیوه موجود و آن هم حملات موشکی و خمپاره ای به مجتمع ها و مواضع نظامی نزدیک مرزها صورت گرفت.
آری مقاومت تلاش های دیگری را به کار بست که در آن از موشک ها و خمپاره ها استفاده نکرد، بلکه به حملات و یورش به پایگاه ها و پادگان های صهیونیستی نزدیک دیوار مرزی نوار غزه متوسل شد. این کمتر از ۱۰ درصد فعالیت های مبارزاتی غزه را که بر حملات موشکی استوار بود، تشکیل می داد. این اقدامات و عملیات ها نتوانست نتایج مورد نظر مقاومت را محقق سازد به جزء بخشی از آنها که معروف ترینش عملیات "اوهام بر باد رفته" بود. مواضعی که مقاومت سعی در حمله به آنها داشت یک سری مواضع قابل پیش بینی برای دشمن بود و این مواضع مطمح نظر کلیه گروه های مبارز بود. از یک سو دشمن نمی توانست دست از تقویت و پشتیبانی و مقاوم سازی این مواضع بردارد و از سوی دیگر دست به حملات پیشگیرانه به مناطق نزدیک نوار غزه می زد و خانه ها و کشتزارها و تاسیسات فلسطینیان را با خاک یکسان می کرد تا مقاومت از آنها به عنوان پایگاهی برای اجرای عملیاتی تهاجمی استفاده نکند.
این بدان معنا نیست که حملات موشکی همواره نتایج مثبتی برای مقاومت داشته باشد. مقاومت از رهگذر این موشک ها نتوانست دستاورد چشمگیری را که عملیات شهادت طلبانه رقم می زند، محقق سازد. اگر نگاهی به آمار و ارقام داشته باشیم به این جمع بندی می رسیم که نسبت تلفات جانی طرف صهیونیستی به طرف فلسطینی یک به ۱۰۰ است و نسبت خسارت مالی وارده بر طرف صهیونیستی به طرف فلسطینی یک دولار به بیش از ۱۰۰۰ دلار است و این امر خسارت اقتصادی سنگینی برای فلسطینیان به شمار می رود که غیر قابل قیاس با اقتصاد قوی رژیم صهیونیستی است.
● آیا این بدان معنی است که دشمن برنده حملات متبادل شد ؟
اسراییل در این نبرد شکست خورد، زیرا در متوقف ساختن حملات موشکی ناکام ماند و قدرت بازدارندگی ارتش عبری نیز رو به تحلیل رفت و در این نبرد به شدت متضرر شد. افزون بر آن حملات موشکی یک موازنه وحشت ایجاد کرد که بیشتر اوقات به نفع طرف صهیونیستی بود. می توان گفت که مقاومت پیروز این نبرد شد، اما این امر پس از آن صورت گرفت که مقاومت تلفات جانی زیادی دارد و خسارت های مالی زیادی بر آن وارد شد و اگر هماهنگی و تفاهم میان گروه های مبارز وجود داشت مقاومت این قدر تلفات و بها نمی پرداخت. قدر مسلم این که اگر مدعیان دروغین مقاومت و پرتاب کنندگان موشک های مقوایی و غیر مجهز به مواد منفجره دست به مقاومت واقعی می زدند هرگز مقاومت این قدر تلفات جانی و مالی نمی داد. مسئله ای که بیشتر مردم فلسطین نسبت به آن غافلند این که بسیاری از افراد جیره خوار و سر سپرده که ماسک مقاومت بر چهره زده اند از این نوع موشک ها به نفع گروه اندکی از بازرگانان منفعت طلب استفاده کردند؛ بازرگانانی تلاش می کنند از بسته شدن گذرگاه های مرزی در جهت فروش کالاهایشان با بالاترین نرخ ممکن سوء استفاده کنند و برخی دیگر نیز از همین شیوه برای بدنام کردن حملات موشکی استفاده کردند. موشک های مقوایی یا پوشالی در واقع یک سری لوله ها و اسطوانه های فلزی حاوی مواد پرتاب کننده اما فاقد مواد منفجره است که این لوله ها و اسطوانه ها را به هر سو پرتاب می کرد و بیشتر اوقات هم این موشک ها به خانه های فلسطینیان ساکن غزه اصابت می کرد.
بی تردید همگان نسبت به این گروه ها و مسئولان مشکوکند، اما مسئله ای واقعا جای تاسف دارد این که برخی از این گروه ها به منظور صدور بیانیه های نظامی به این موشک ها متوسل شدند تا به افرادی که هزینه های مالی این موشک ها را پرداخت می کردند نشان دهند که همچنان جای حمایت مالی از آنها وجود دارد، اما مسئله تاسف برانگیزتر این که این گروه ها به منظور عوام فریبی و تظاهر به این که آنها فقط مدافعان و حامیان واقعی میهن هستند به استفاده از این موشک ها متوسل شدند و اکنون معلوم می شود که آنان فقط به منظور جلب حمایت مردمی نه به خاطر مقاومت و جهاد برای دفع تجاوز دست به این کارها می زدند.
● آیا به نظر می رسد که من مخالف حملات موشکی هستم؟
قطعا من مخالف حملات موشکی مقوایی هستیم؛ موشک هایی که تشدید تجاوزات اسراییل را به ارمغان می آورد و مسئله از این دریچه به انسانی می ماند که گروهی از جوانان را به یک پایگاه نظامی اعزام می کند در حالی که این جوانان بدون این که خودشان متوجه شوند به بمب های صوتی مسلح اند و پس از این که تمامی آنان کشته می شوند ارتش در تلافی این حمله دست به یک تجاوز گسترده می زند سپس این فرد گروه دیگری را با همین شیوه جهت تلافی تجاوز ارتش اعزام می کند و همین مسئله تکرار می شود تا از این رهگذر خود را نزد مردم یک قهرمان جلوه دهد. بدون این که متوجه شود او با این کارش نیروهای مخلص میهن را با سوء استفاده از غیرت و ساده لوحیشان از بین برده است. مقاومت واقعی ساز و کارهای متعددی دارد و در هر جایی حضور دارد و این نوع مقاومت با مقاومت پوشالی متکی بر یک شیوه اختلاف ریشه ای و ساختاری و بنیادی دارد. موشک های واقعی موشک هایی هستند که تجاوزات دشمن را متوقف می سازند نه موشک هایی که به تشدید تجاوزات دشمن دامن می زند. مقاومت هدفمند بهتر از مقاومتی است که هنوز هدفی را برای خود مشخص نکرده است.
مقاومت هوشمند تاثیر گذار تر و پایدارتر از مقاومت کورکورانه است. مقاومت یکپارچه بهتر از مقاومت هایی که است که در جریان مصاف با دشمن فقط از خودش دفاع می کند.
کسی که خواستار مقاومت واقعی و یکپارچه و سودمند برای ملت فلسطین است باید در جهت توسعه و بالندگی آن تلاش کند و سرمایه گذاری در عرصه مقاومت واقعی و پالایش عرصه از مقاومت پوشالی وظیفه مبارزان است. وجود مقاومت پوشالی تمامی رشادت های سترگ و عظیم را پایمال می سازد.
در پایان باید عرض کنم که ما مخالف مقاومت نیستیم هر چند که به رغم تعدد ابزارهای آن فقط به حملات موشکی محدود شود، ولی موشک با موشک فرق دارد.
نوشته: محمد شراب
منبع : مرکز اطلاع رسانی فلسطین