سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

بیماری روانی دو قطبی


بیماری روانی دو قطبی
‫چند وقتی هست که چیزی آپ نکرده ام ولی امروز راجع به یک معضل روانی کمی بحث خواهیم کرد. این معضل روانی دو قطبی نام دارد. همه احساس خوشحالی و یا غمگینی در مراحلی از زندگی خویش می کنند. ولی شخصی که مبتلا به معضل روانی دو قطبی میباشد این احساسات را در نهایت درجه میکند. یک روز این شخص ممکن احساس غمگینی و دیپرس بودن را در نهایت درجه داشته باشد بطوری که حتی از رختخواب نمی خواهد خارج شود و روز دیگر همان شخص احساس داشتن انرژی بی حد کرده و ممکن است که حتی عملی خارج از کنترل انجام دهد. معضل دوقطبی یک بیماری همیشگی می باشد.
‫اشخاصی که مبتلا به این بیماری هستند معمولا دارای نوسان خلق می باشند. این نوسان اخلاق می تواند یا خیلی خفیف ( افسردگی) و یا خیلی تند و زیاد ( دیوانگی ) باشد. امروزه درمان هایی برای بیماری روانی دوقطبی وجود دارد و اشخاص مبتلا به این بیماری باید با دکتر روانشناس این موضوع را مطرح کنند.
● ‫انواع حالت های روانی در بیماری دو قطبی
‫۱) افسردگی:
در این حالت شخص نهایت غمگینی را داشته و این احساس می تواند برای مدتی طولانی ادامه یابد. این اشخاص نمی خواهند که از رختخواب بیرون آمده یا غذا بخورند. آنها از هیچ چیز لذت نمی برند.
۲) دیوانگی:
این حالت در نقطه مخالف افسردگی می باشد. این حالت با احساس خوب شروع شده و تقریبا مثل احساس نشئگی می باشد. برخی اوقات شخص ممکن است بسیار عصبانی و ناراحت باشد. این اشخاص قادر به انجام کار های بسیار خطرناک خواهند بود.
۳) دیوانگی خفیف:
این نوع خفیف تر حالت دیوانگی میباشد. این اشخاص ممکن است که تصور کنند که کارهای بیشتری انجام داده ولی این مرحله احساس خوب بزودی ممکن است به مرحله دیوانگی تغییر یابد. فرق این نوع حالت روانی با دیوانگی آن است که دیوانگی خفیف از مراحل مختلف زندگی مثل خانواده و کار جلوگیر ی نمیکند.
۴) احساسات آمیخته:
این در موقعیتی می باشد که احساسات افسردگی و دیوانگی با سرعت جای عوض می کنند ، بعضی اوقات این موضوع در یک روز می تواند اتقاق افتد.
‫هر کدام از این چهار مرحله در درجه نهایت می تواند به خودکشی شخص منتهی شود.
● ‫شناسائی معضل دو قطبی
شناسائی ‫بیماری روانی دوقطبی می تواند بسیار مشکل باشد چون علامت های آن به بیماری های دیگر می تواند بسیار نزدیک باشد، مخصوصا در حالت دیوانگی که در آن شخص احساس قدرت و خوبی بسیار می کند. در این مواقع شخص به دنبال کمک نخواهد رفت. ولی اشخاصی که مبتلا به افسردگی می باشند بیشتر به دنبال کمک روانشناسی خواهند بود. این اشخاص علامت های افسردگی را به واضح به دکتر خود می گویند ولی از بازگوئی علائم دیوانگی که همان احساس قدرت و خوبی بی نهایت میباشد خودداری می کنند. بنابراین خیلی طبیعی می باشد که دکتر تشخیص اشتباه به این بیماری بدهد.
● ‫علائم و نشانه ها
الف) ‫نشانه های افسردگی:
▪ احساس غمگین بودن
▪ از دست دادن علاقه به چیزهای که شخص از آنها لذت می برد
▪ احساس بی امیدی، گناه، و بی ارزشی
▪ خوابیدن زیاد و یا خوابیدن کم
▪ تغییر در اشتها و وزن
▪ احساس خستگی و نداشتن انرژی
▪ احساس نگرانی
▪ مشکل در تصمیم گیری و تمرکز فکری
▪ فکر خودکشی
ب) توصیف افسردگی:
‫من به توانائی خود در انجام همه کاری شک دارم. به نظر میرسد که قدرت فکر و ذهن را کاملا از دست داده ام. من فکر می کنم که امیدی به هیچ چیز وجود ندارد. دیگران فکر می کنند که این معضل موقت هست و بزودی از بین می رود ولی آنها نمی دانند که چقدر احساس ناتوانی و خستگی می کنم اگر چه که فکر می کنند که می دانند. اگر من نتوانم هیچ احساسی، حرکتی و یا حتی فکری کنم دیگر چه فایده ای در زندگی کردن هست...
ج) ‫علائم دیوانگی:
▪ ازدیاد در سطح انرژی
▪ کم خوابی
▪ افکار مغشوش
▪ گیجی سریع
▪ زیادگی حرافی
▪ زیادگی به خود بستگی
▪ تمرکز در پایان کردن کار ولی به نتیجه نرسیدن
▪ زیاده روی در ریسک کردن حتی با دانستن نتیجه نامطلوب
د) ‫توصیف دیوانگی
‫ایده های سریع سریعتر می شود... گیجی جای نظم و ترتیب را می گیرد...دوستان از شما می ترسند...همه چیز بر علیه شماست...شما همیشه عصبانی و غیر قابل کنترل هستید...
‫اشخاصی که دچار این معضل میباشند باید به دکتر خود مراجعه کرده و با کمال صداقت این مسایل را با وی در میان بگذارند. تشخیص زود این بیماری یکی از شرط های مهم بهبودی آن می باشد. داروهائی در بازار امروز می باشد که با استفاده از آنها میتوان از بروز علائم این بیماری جلوگیری کرده و این بیماری را بهبود داد.
دکتر محمد اشرف زاده


همچنین مشاهده کنید