سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

نگاهی به زندگی شهید هاشم ساجدی


نگاهی به زندگی شهید هاشم ساجدی
او را می شناسی ‎/ اگر اهل جبهه و جهاد و شهادت باشی با اولین نگاه و با اولین کلام، محبت او در دلت ریشه می زند. کوه های سر به فلک کشیده غرب و دشت های تفتیده و سوزان جنوب هم او را می شناسند و آوای گام های استوار او در بحبوحه آتش و خون، در قهقه مستانه دشمنان، صدای ناهنجار خمپاره و قرناسه ها در تنگه چزابه و عملیات فتح المبین، در میمک و دالاهو و نوسود در غرب، هنوز طنین انداز است و روستاهای گنبد در شمال سرسبز نیز همت او برای ساختن و آباد کردن را از یاد نبرده اند. صاحب قلب سلیمی که دریایی از اطمینان، آن را چنان لبریز کرده بود که جز خدا نمی دید و جز او نمی جست.
شهید «هاشم ساجدی» در سال۱۳۲۶ در یکی از روستاهای دامغان و در خانواده ای مؤمن و متعهد دیده به جهاد گشود و هنوز طعم شیرین حیات را نچشیده بود که پدر را از دست داد. کودکی او در سختی و گمنامی گذشت و نوجوانی اش به کار روزانه و درس شبانه؛ در اوج سختی و تنگدستی دیپلم گرفت و به کارگری در کارخانه ای در گرگان مشغول شد. دست تقدیر او را به گنبد، تبعیدگاه شهید آیت الله مدنی کشاند و جرعه نوش باده مستانه آن پیر دلیر شد. اندکی بعد در آن دیار پیمان زناشویی با روحانی زاده ای مکرمه را استوار کرد و همزمان به فعالیت گسترده سیاسی علیه رژیم طاغوت پرداخت. این زمینه ها، باعث شد تا به محض پیروزی انقلاب به جمع یاران امام در کمیته انقلاب اسلامی بپیوندد و پس از آن در اوج فعالیت ضدانقلاب در گنبد، برای رفع محرومیت از چهره روستاهای منطقه به برادران خود در جهاد سازندگی ملحق شود. دیری نپایید که به مشهد هجرت کرد و در اولین ماه های شروع جنگ تحمیلی عازم جبهه های جنوب شد و برای پر کردن خلأهای جبهه ها تلاش های فراوانی کرد. «فرهنگ کار مهندسی به وسیله ستاد پشتیبانی جنگ جهاد» در ابتدای جنگ، نه با سیستم ارتش تعریف شده بود و نه سپاه پاسداران. در این زمینه اطلاعات قوی داشت و هیچ تصمیمی در این مورد اتخاذ نشده بود و از خلأهای بزرگ دفاع مقدس محسوب می شد. در این شرایط فکر خلاق جهادی، اندیشه این تشکل کارآمد و مبارک را استوار ساخت و او همرزمانش با جان و دل طرحی نو درافکندند و این امر را در بین ارتش و سپاه بسترسازی کرده و به سامان رساندند. او در مصاف با دشمن در عملیات والفجر۳ مجروح گردید و پس از بهبودی نسبی به عنوان فرمانده قرارگاه پشتیبانی و مهندسی جنگ «نجف» جهاد، راهی مناطق جنگی غرب کشور گردید.
ساجدی، این سجاد شب و شیر میادین در روز نبرد، سرانجام بعد از سالها تلاش شبانه روزی در تاریخ ۶۳‎/۸‎/۵ در حالی که برای نظارت بر فعالیت های گردان های مهندسی جهاد سازندگی در مناطق جنگی عازم مأموریت بود، به دست منافقین کوردل به فیض عظمای شهادت نائل آمد.
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید