پنجشنبه, ۳ خرداد, ۱۴۰۳ / 23 May, 2024
مجله ویستا


پژوهش و توسعه


پژوهش و توسعه
فضای كسب و كار در واحدهای صنعتی به گونه‏ای شده است كه خلق مزیت رقابتی شرط بقاء آنهاست.بنابراین مدیران برای رشد و توانمندسازی سازمان متبوع خود ناچارند شرایط محیطی را دریابند، نیازهای مشتری را ببینند و با تحولات صورت گرفته همسو شوند.به همین دلیل مفاهیمی چون مدیریت دانایی، سازمان‏های تندآموز و سازمان‏های یادگیرنده به وجود می‏آیند و شركت‏ها برای شناسایی نیاز یا استعداد، طراحی، تولید، معرفی و انتشار یك محصول یا فرایند و تكنولوژی واحد تحقیق و توسعه را با هزینه‏های گزاف ایجاد می‏كنند. تحقیق و توسعه در واحدهای تولیدی مفهومی نوین است كه آغاز آن به قرن بیستم بازمی‏گردد، پیش از این فقط تعداد معدودی از موسسات خصوصی، خدماتی وجود داشتند كه در كنار تولید به امر تحقیق نیز مشغول بودند. تا قبل از جنگ جهانی دوم تحقیق و توسعه به طور عمده در صنایع نظامی متمركز بود. در آن سال‏ها مسائل در دو سطح سازمانی و ملی از طریق ارائه راه‏حل مناسب و سرمایه‏گذاری روی آن حل می‏شد. به طور كلی تحقیق و توسعه در مسیر رشد و تكامل خود از پنج دوره عبور كرده است كه عبارتند از:
۱ ) دوره اول: در این مرحله آزمایشگاه‏ها ابتدایی بودند و تحقیقات عمدتا به صورت فردی انجام می‏شد كه موجب اختراعات و تحولات عظیمی شدند.
۲ ) دوره دوم: واحدهای تحقیق و توسعه صنعتی كه با لابراتوارها ارتباط نزدیك داشتند، به وجود آمدند. در این مرحله كارخانه‏ها با محدودیت بازار و رقابتی شدن محصولات رو به رو بودند.
مشخصه تحقیق و توسعه از این دوره به بعد این است كه اینگونه فعالیت‏ها تنها در بستر فعالیت‏های خلاق و پویای مجموعه تكنولوژی‏های مرتبط با محصول و در پیوند متقابل و تنگاتنگ با صنعت معنی و مفهوم پیدا می‏كردند.
۳ ) دوره سوم: در وظایف، نقش و محتوای واحدهای تحقیق و توسعه در این دوره تحول نوینی ایجاد شد و تحقیق و توسعه در سراسر دنیای پیشرفته صنعتی، به فعالیت عمده صنعتی و دولتی تبدیل شده و به صورت سازمان‏هایی درآمده است كه علاوه بر احاطه و پاسخگویی به مسائل صنعتی و تكنولوژی با مسائل سیاسی، امنیتی و فرهنگی در ارتباط بوده و یكی از ابزارهای قدرت به معنی در دست داشتن توسعه صنعتی و در پی آن توسعه اقتصادی جامعه تلقی می‏شد.
۴) دوره چهارم: این مرحله را می‏توان مرحله نوآوری و ارتباط مشتری و تولیدكننده در نظر گرفت. از مشخصات این دوره می‏توان به تماس قوی با تامین‏كنندگان مواد اولیه و مشتریان، طراحی قابل ساخت، تماس و همكاری افقی از طریق پیمان‏های گروهی و همكاری مشترك اشاره كرد.
۵ ) دوره پنجم: انعطاف‏پذیری و سرعت عمل به منظور تولید محصولات جدید از الزامات واحدهای تولیدی این دوره بوده است كه با استفاده از سیستم‏های كامپیوتری امكان‏پذیر می‏شد. ازجمله ویژگی‏های این نسل می‏توان استفاده از سیستم‏های تخصصی و خبره مدل‏های شبیه‏سازی، تماس قوی و موثر با مشتری و تمركز بر نیازها و خواسته‏های او، یكپارچگی و ائتلاف استراتژیك بإ؛ عرضه‏كنندگان مواد اولیه، اتصال افقی از طریق همكاری مشترك و گروهی در بازاریابی مشترك، تاكید بر انعطاف‏پذیری در پروژه‏های مشترك، سرعت عمل در بهبود و توسعه كیفیت را نام برد.
● تحقیق و توسعه در ایران
مطالعات و بررسی‏های انجام شده روی واحدهای صنعتی حكایت از صنعت در حال احتضار كشور دارد كه با استفاده از داروی دولتی زنده نگه داشته شده است. ضعف كیفیت، غیراقتصادی بودن قیمت، انحصار حمایت‏های دولتی و عدم حمایت بخش خصوصی از سوی دولت موجب شده است محصولات واحدهای تولیدی قادر به رقابت با نمونه خارجی خود نباشند. گزارش بررسی‏های انجام شده نشان می‏دهد كه تضمین شكوفایی بلندمدت واحدهای تولیدی و صنعتی در هر جامعه‏ای در گرو انجام فعالیت‏های تحقیقاتی گسترده در زمینه مسائل اقتصادی و فنی و همچنین تحقیقات بازار برای فروش محصولات است. به عبارت دیگر در بلندمدت، مدیریت تحقیق و توسعه هر واحد صنعتی، مهمترین محرك رشد و شكوفایی آن واحد به حساب می‏آید. چرا كه در اقتصاد رقابتی و آزاد تنها واحدهایی كه از انجام تحقیقات فنی - اقتصادی در تولید، براساس شرایط بازار و سلایق مصرف‏كنندگان برمی‏آیند و از پویایی لازم برخوردارند، می‏توانند به تداوم فعالیت خود امیدوار باشند زیرا در شرایط رقابتی، خطر ورشكستگی، همواره واحدها و بنگاه‏های اقتصادی، به ویژه واحدهای تولیدی - صنعتی را تهدید می‏كند و همین امر لزوم گسترش فعالیت‏های تحقیق و توسعه و تولید براساس تحقیقات را امری ضروری و اجتناب‏ناپذیر می‏سازد. متاسفانه در اغلب واحدهای تولیدی كشور تحقیق و توسعه جایی برای عرض اندام ندارد و مدیریت سنتی حاكم بر این واحدها تعاملی با فعالیت‏های تحقیقاتی نداشته و تفكر حاكم بر آنها نیز اهمیتی برای اینگونه فعالیت‏ها قایل نبوده است. با توجه به مشكلات و عیوب صنعت كشور به جرات می‏توان گفت: تاسیس واحدهای تحقیق و توسعه و انجام فعالیت‏های تحقیقاتی در زمینه مسائل فنی - اقتصادی یكی از راه‏های برون‏رفت از معضلات جاری صنعت كشور است و از این طریق می‏توان امیدوار به رشد و توسعه صنعتی كشور بود. در غیر این صورت در دنیایی كه رشد و توسعه صنعتی به مثابه رشد و توسعه اقتصادی به حساب می‏آید، عدم توانایی رقابت صنعت به معنی محو شدن اقتصاد كشور در اقتصاد جهانی است.
● مشكلات تحقیق و توسعه در ایران
مقوله تحقیق و توسعه با معضلات ساختاری و عملكردی فراوانی مواجه است كه به طور عمده اهم این مشكلات عبارتند از:
۱ ) مسائل فرهنگی:
تحقیق در فرهنگ، جا نیفتاده است. با نگاهی به شئون و سطوح مختلف جامعه، پی می‏بریم كه در هیچ كدام از بخش‏های جامعه ما مقوله تحقیق محلی از اعراب ندارد. مشكلات تاریخی و فرهنگی، وابستگی به صادرات نفتی، انحصاری بودن بخش تولید و عدم تولید رقابتی موجب شده در ابعاد كلان اقتصادی، سیاسی و اجتماعی از سطح عامه مردم تا مدیران و سیاستگذاران احساس نیازی به تحقیق و توسعه نشود و اگر در برخی مراكز و موسسات واحدی برای این امر درنظر گرفته شود نسبت به انجام مطالعات آنها بی‏توجهی می‏شود و مورد اعتماد مدیران و تصمیم‏گیران قرار نخواهد گرفت. نكته قابل توجه آن است كه به رغم وجود مسائل مبهم و ناشناس در كشور و مشكلات عدیده‏ای كه در زمینه‏های گوناگون وجود دارد، اهداف مورد تحقیق به درستی احصاء و تبیین نمی‏شوند بنابراین پژوهش‏های انجام گرفته با تكیه بر فرم صورت می‏پذیرد تا با تكیه بر محتوی. در بیشتر سازمان‏ها و واحدهای صنعتی ایجاد واحد تحقیق و توسعه هدفی است برای كسب بودجه بیشتر تا ابزاری برای پیشبرد اهداف.
۲ ) مشكلات مالی
سهم اندك سرمایه‏گذاری در بخش خصوصی و به دنبال آن تولید انحصاری و غیررقابتی در كشور، موجب عدم سرمایه‏گذاری در بخش تحقیقات شده است. براساس آمارهای ارائه شده توسط خودروسازان آلمانی در سال ۲۰۰۶، ۳۶ درصد از كل درآمد آنها به بخش تحقیق و توسعه و واحدهای R&D اختصاص یافته است، این در حالی است كه این رقم در صنعت ما بسیار جزیی است به طوری كه یا سرفصل چنین هزینه‏هایی در صورت‏های مالی تعریف نشده است و یا رقم آن چنان ناچیز است كه قابل ذكر نیست. (بر اساس آمار فقط هفت صدم درصد از تولید ناخالص ملی به بخش تحقیقات و پژوهش اختصاص می‏یابد)
۳ ) ضعف مدیریت
گسسته بودن رابطه آموزش، صنعت و تحقیقات، ناكارآمدی مدیریت علمی، عدم تمركز در سیاستگذاری، تمركززدایی در اجرا، عدم توجه به اولویت‏ها و نیازهای تحقیقاتی، ابتلا به روزمرگی، فقدان نگرش آینده نگر، فقدان نظام نظارت و ارزیابی بر روند توسعه و تحقیقات، حاكمیت قوانین دست و پاگیر اداری و مالی از جمله مشكلات مدیریتی است كه در همه امور ازجمله مقوله تحقیقات تجلی می‏یابد.
۴ ) ضعف ارتباطات
عدم ارتباط مناسب میان بخش تحقیقات با دیگر بخش‏ها اعم از اقتصاد، سیاست، فرهنگ و جامعه موجب ارائه تحقیقات ضعیف و ناكارآمد در واحدهای تولیدی شده است به طوری كه پس از صرف هزینه و زمان نتیجه تحقیقات به كتابخانه و آرشیو سپرده می‏شود.
۵ ) ضعف نیروی انسانی
كمبود تعداد محققان، تساهل و كم كاری در ابداع و تولید دانش و تحمل نكردن مشكلات برای نیل به نتیجه تحقیق، سطح نازل دانش روز در میان محققان و پژوهشگران و ضعف جایگاه معنوی و اجتماعی محققان و عدم حمایت از سوی مدیران، موجب تضعیف تحقیق و توسعه واحدهای صنعتی شده است.
۶ ) عدم تعامل كارا میان صنعت و دانشگاه
نیازهای بخش صنعت به گونه‏ای است كه در كمترین زمان ممكن حل شود، اما دانشگاه با توجه به پژوهشی بودن فعالیت‏هایش حركت كندتری نسبت به نیاز فوری صنعت دارد. بنابراین واحدهای تحقیقاتی ما با پارادوكسی مواجه هستند به طوری كه فرایند پژوهش به تولید نیازمند زمان است و در مقابل تولید ارزش افزوده نیازمند بنیان علمی است. توسعه اقتصادی مبتنی بر ارزش افزوده، در گرو تقویت و حمایت از بخش خصوصی است. برای اینكه این بخش بتواند از حمایت‏های گلخانه‏ای دولت بیرون آید، نیازمند تولید رقابتی و خلق مزیت است تا بتواند همسو با شرایط و تحولات محیطی شود و به نیاز مشتری پی برد. اما زمانی واحدهای صنعتی قادر خواهند بود به تولید محصول رقابتی بپردازند كه نیاز جامعه و مشتری را دریابند و از تكنولوژی روز باخبر باشند. برای حصول به این مهم، ایجاد واحدهای توسعه و تحقیق ضروری است تا بتواند پل ارتباطی صنعت و دانش را برقرار سازد. اما آنچه در این میان ضروری است این است كه واحدهای تحقیق و توسعه زمانی بازده مطلوب دارند كه در شرایط آرام و بدون دغدغه به سر برند. بنابراین می‏بینیم كه از تولید محصول تا مشتری راضی زنجیره‏ای وجود دارد كه پیوستگی این زنجیره متضمن سیاستگذاری‏های بلندمدت است. به طوری كه با طراحی اجرای سیاست‏های كوتاه مدت، گرهی از كلاف كور صنعت و اقتصاد ما باز نخواهد شد.
منبع : مجله گسترش صنعت