چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا


وقتی تاریخ تکرار می شود


وقتی تاریخ تکرار می شود
یکی از مناسبت های خاصی که صدا و سیما هر ساله ویژه برنامه هایی را برای آن تدارک می بیند، محرم است. آنچه در ویژه نامه های امسال خودنمایی می کرد، عدم نمایش سریال های متعدد به این مناسبت بود. شاید افزودن بخش هایی چون سخنرانی و نمایش جلسات عزاداری و روضه خوانی، میزگرد و آیتم های گفت وگو محور و پخش تله فیلم، با حال و هوای عزاداری، به فضاسازی این روزها کمک بیشتری می کرد که سیما به آن اهتمام ورزید. به خصوص سخنرانی هایی مختصر و پرمحتوا از عالمانی چون آیت ا...جوادی آملی، لحظات پرباری را برای بینندگان ایجاد نمود. هر چند، همچنان لزوم پیش روی رسانه ملی در زمینه تولید نوحه و روضه اصیل احساس می شود. به ویژه این که حتی رهبر انقلاب و بسیاری دیگر از دلسوزان در این حوزه تذکرات لازم را گوشزد کرده اند. اما «طفلان مسلم» به کارگردانی سیدمجتبی یاسینی، تنها سریال این مناسبت بود که به آن می پردازیم.
روایت های تاریخی، همواره حامل و ناقل نکته هایی برای زندگی امروز بشر هستند. حال، هر چه یک فیلمساز بتواند، ضمن وفاداری به حقایق و وقایع تاریخی، آنها را به گونه ای بازسازی کند که با مخاطب عصر حاضر پیوند بیشتری برقرار نماید، موفق تر است. دلیل شکست یا توفیق فیلم ها و سریال های تاریخی که تاکنون ساخته شده اند را باید در همین دو عامل جستجو کرد. به همین علت، در کارهای تاریخی سینمایی و تلویزیونی علاوه بر فراهم کردن امکانات سخت افزاری، از نظر نرم افزاری هم باید لوازم را در نظر گرفت.
با این مقدمه باید گفت که کار کردن در زمینه فرهنگ عاشورا، برخوردار از این امتیاز است که هم مایه لازم برای همراه کردن مخاطب و به دست آوردن دل، فکر و روان او را داراست و هم موضوعی فرا زمانی و فرا مکانی است که تمام تاریخ را تحت الشعاع خود قرار داده و همیشه و همه جا معیاری برای زندگی انسان است. اساساً تاریخ صدر اسلام، تاریخی زنده و به شدت کاربردی است. گویی اتفاقات آن دائم در حال تکرار هستند. در این میان، عاشورای حسینی(ع) خلاصه تمام تاریخ است و امام حسین(ع) و یارانش پرچمدار عدالت، آزادگی و شرافت انسانی در بین نوع بشر هستند. این پرچمی است که تا قیام امام زمان(عج) میان آزادگان و عدالتخواهان و دینداران صدیق دست به دست خواهد شد.
یک اثر هنری را وقتی می توان عاشورایی دانست که در راستای نکات مذکور خلق شده باشد. روایت طفلان مسلم هم گوشه ای از این مصاف بین جبهه خیر و شر است. قصه ای فرع و در ادامه حادثه عاشورا. واقعه طفلان مسلم هم در طول تاریخ تکرار شده است. همین امروز گویی این فرزندان مسلم هستند که در غزه و به دست یزدیان صهیونیست به شهادت می رسند. به طور معمول رسم است که فیلمسازان برای پرداختن به عاشورا و قیام امام حسین(ع) به دو روش عمل می کنند. یا به حواشی و ماجراهای فرعی این پدیده تاریخی می پردازند؛ مثل سریال «فرستاده» کار جواد شمقدری و «روز واقعه» اثر شهرام اسدی. یا بازتاب ها و نتایج آن را در اعصار دیگر، به خصوص دوره معاصر نمایش می دهند. مثل فیلم سینمایی «شب دهم» به کارگردانی جمال شورجه و سریال تلویزیونی «شب دهم» ساخته حسن فتحی. «طفلان مسلم» به کارگردانی سیدمجتبی یاسینی، محصول اخیر شبکه دوم سیماجزو گروه اول محسوب می شود. این سریال به یکی از حوادث غمبار تاریخ صدر اسلام که در سال ۶۴ هجری قمری روی داد می پردازد. ابراهیم و محمد، دو فرزند مسلم ابن عقیل هستند که از کاروان اسرای کربلا می گریزند. اما مجدداً به اسارت گزمه های ابن زیاد درمی آیند تا این که به یاری یکی از کارکنان زندان کوفه رها می شوند. اما به دست یکی از مزدوران خلافت به نام ابن حارث کشته می شوند.
این روایت، آنقدر در قصه های دینی از جمله در تعزیه ها و شبیه خوانی ها تکرار شده که در ذهن اکثر هموطنان ما و شیعیان حک شده است. از این رو در بازآفرینی چنین قصصی، بخشیدن زوایای تازه و خلق حواشی داستانی، می تواند درام را از گزند تکرار دور کند و حال و هوایی جدید به آن ببخشد. در سریال طفلان مسلم هم طرح شخصیتی به نام سلافه و خواستگار او که غلام ابن حارث است، و تلاش آن دو برای نجات بچه ها، تمهیدی برای ایجاد جاذبه و نوعی بدعت آفرینی است. تمهیدی که بر اصل ماجرا خدشه وارد نکرده اما باعث ورود عشق مجازی و ایجاد یک عشق مثلثی در این سریال شده است. این روش قبلاً هم در سریال های تاریخی استفاده شده بود. مجموعه های تلویزیونی «امام علی(ع)» و «معصومیت از دست رفته» هر دو به کارگردانی داوود میرباقری، دارای این گونه حاشیه پردازی ها بودند. به همین دلیل به کاربردن این روش در «طفلان مسلم» تازگی ندارد و نوعی کلیشه محسوب می شود. البته طرح این نوع خرده داستان های عاشقانه در سریال های دینی، نوعی زمینه چینی برای وصول به عشق حقیقی و آسمانی است. در این سریال هم چنین اتفاقی افتاد و عاشق و معشوق در نهایت، در راه خاندان پیامبر(ص) به شهادت رسیدند. اما این تحول از عشق زمینی به عشق آسمانی به خوبی دراماتیزه نشد.
این سریال در توجه به مسائل روز کم نیاورد. بازسازی شخصیتی به نام قاضی شریح، اقدامی هوشمندانه برای طرح یک مسئله سیاسی و اجتماعی است. این شخصیت، که با بازی روان و نزدیک به واقع جهانگیر الماسی خلق شده، به خوبی نماد نیروهای سرگشته ای است که گرچه در باطن گرایشی هم به حق دارند، اما به قول معروف عضو «حزب باد» هستند و به خاطر تعلق به جاه و مال دنیا، با جریان غالب و ظالم همراه می شوند و در عمل علیه حق قرار می گیرند.
یک نکته مهمی که در کارهای هنری عاشورایی باید به آن توجه شود، تأکید بر جنبه احساسی و عاطفی حادثه است. به هر حال این گونه آثار برای مردم عادی و اقشار و مقاطع سنی مختلف نمایش داده می شوند و اگر حس و عاطفه آن ها برانگیخته نشود، تأثیرگذاری کار ناقص می ماند. ماجرای طفلان مسلم به صورت خود به خود دارای بار حسی عظیمی است. چون یک تراژدی واقعی است. پس نمی توان به راحتی و همان طور که یک قصه معمولی به تصویر کشیده می شود، این نوع حوادث را ترسیم کرد. همچنانکه در سینمای تاریخی غرب نیز از چنین موقعیت هایی برای خلق تراژدی های تأثیرگذار و میخکوب کننده استفاده می شود. نمونه اعلایش فیلم «مصائب مسیح» اثر مل گیبسون است که - بدون بحث در مورد محتوای آن- نشان می دهد که غربی ها از چنین قابلیت هایی چگونه استفاده می کنند. سریال «طفلان مسلم» اما دچار نوعی خلأ عاطفی بود. این نقصان هم ناشی از شخصیت پردازی آدم های قصه است و هم ساختار اثر. شخصیت فرزندان مسلم ابن عقیل، مظلومیت برانگیز نبودند. زندان بان ها و آدم بدهای فیلم هم فارغ از هیبت ظالمانه می نمودند. بیشتر احمق بودند تا قصی القلب. به هر حال عاشورا، اقیانوس بی کرانه ای از معرفت، زیبایی، از خود گذشتگی، تراژدی و معناگرایی است که هنرمندان باید عمیق تر در آن غرق بشوند تا بتوانند حداقل یک قطره از آن را بچشانند.
آرش فهیم
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید