شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا


معیارهای روابط اجتماعی چیست؟ استعداد و توانایی یا جنسیت؟!


معیارهای روابط اجتماعی چیست؟ استعداد و توانایی یا جنسیت؟!
در سال‌هایی نه چندان دور جایگاه بانوان از پیش تعیین شده بود و هنوز هم در برخی از نقاط جهان، شاید...
فردوسی علیه الرحمه نیز در آن سال‌ها اوج عزت زنان را آن می‌دانست كه نشینند و زایند شیران نر كه البته با توجه به شرایط خاص دوران كار روی زمین و توانمندی‌های جسمانی مردان كه گاه رزم و پیكار و كار خاص مردان روزگار بود، فرموده فردوسی پاكزاد بیراه نبوده است كه نیاز جامعه نیز همان بوده است.
... و گاه سترونی زن مایه ننگ نیز بود و امروز نیز در كجاهایی چنین باوری وجود دارد تا جایی كه سترونی زنان با موهومات گره می‌خورد و چه بسیار در همین سال‌ها رخ داده است كه مردان ناتوانی و سترونی خود را به زنانشان نسبت می‌دهند تا این ننگ بر دامان آنان ننشیند و برای زدودن آن اقدام به ازدواج‌های دوم و سوم و چندم می‌كنند تا مدعی شوند كه اجاق نسل‌شان كور و خاموش نمی‌ماند.
و اینكه برشمردم به سال‌هایی برمی‌گردد كه زن شناسنامه‌اش گم شده بود و فاقد هویت بود. یعنی در اصل شناسنامه‌ای نداشت تا هویت داشته باشد؛ به شمارش نمی‌آمد و حتی مورد مشورت هم قرار نمی‌گرفت. این به خاطرم مانده است كه مرحوم پدرم می‌گفت: وقتی به مشورت با زنت نشستی آن نكن كه او گفته است بل آن كن كه او تو را منع كرده است.
و این باز هم در همه آن سال‌هایی رخ می‌داد كه زن فعال عرصه‌های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی نبود؛ در فرهنگ و هنر جایی نداشت و اگر در كجایی نیز جایی می‌یافت كمرنگ و سایه‌وار بود و یا اگر هم...
و این بود تا اینكه بانوان محترم كشور بظاهر دارای شناسنامه شدند و به حساب آمدند و پروانه حضور گرفتند. به آمار و ارقام شماره شدند تا اینكه چند دهه پیش به آنها امتیاز اعطا كردند تا بتوانند انتخاب كنند؛ یعنی رای بدهند. اگرچه هنوز نباید در گزینش همسرشان دست به انتخاب بزنند یعنی در حقیقت اول باید انتخاب بشوند تا آنگاه از بین انتخاب‌كنندگانشان - اگر در خانواده‌ای منورالفكر باشند - بتوانند انتخاب كنند وگرنه هنوز هم رسم این است كه شاه‌داماد با دسته گل به خانه عروس خانم برود و بانوی خود را انتخاب كند.نرمك‌نرمك مدارس جدید دختران را پذیرا شدند و چه تدبیرها نكردند تا سری برافرازند و این آتش افروخته را سرد كنند . مدارس جدید تحول‌خواهی اجتماع را به جایی رساندند كه زن تحصیلكرده خواستار كسب و اشتغال كرسی‌های كار شد. دانش‌آموختگی بانوان و مدرنیته دست به هم دادند تا جامعه تماشاگر صحنه‌های رقابت زنان و مردان برای دستیابی به قله‌های افتخار شود.
پرستاری و آموزگاری گزیده‌های اولیه زنان برای نشان دادن لیاقت‌هایشان بود. البته با رشد و توسعه سرمایه‌داری و راه‌اندازی كارخانه‌ها، بورژوازی برای بهره‌گیری از نیروی كار ارزان‌قیمت به استخدام زنان روی آورد تا بتواند با پرداخت حقوقی كمتر از كار بیشتر زنان - كه نشان از مسوولیت‌پذیری آنها داشت - بهره بگیرد و این شد كه زنان همپای مردان، به آرام‌آرام در همه عرصه‌ها حضور یافتند و از جنس دوم به انسانی تبدیل شدند كه می‌توانستند آن كنند كه مردان می‌كنند.این رقابت تنگاتنگ زن و مرد، كم‌كم كار را به جایی رساند كه مردان احساس خطر می‌كردند و تصور داشتند كه جای آنها در عرصه‌های اجتماع كم و تنگ‌و تنگ می‌شود، یعنی زنان مدعی آن هستند كه می‌توانند كارهای مردانه را نیز به انجام برسانند عرصه‌های فنی، هنری، پزشكی، روزنامه‌نگاری و... و... و... نشان از لیاقت زنان داشت و اعتقاد آنها به اوج‌پیمایی.آیا بهتر نیست كارگزاران مردم در قالب‌های دولت و مجلس به جای سهمیه‌بندی كردن، به برنامه‌ریزی بپردازند تا طالبان علم و دانش از پی‌جویی آن ناامید نشوند؟ و آیا بهتر نیست تا همین كارگزاران خادم با تكیه بر استعدادهای انسانی برای آنها كار و عرصه‌های تولید فراهم كنند كه سهمیه‌بندی جنسیتی چاره نیست. زن را شاید برای چند روزی و یا حتی برای مدتی بتوان در پستوها و اندرونی‌های چندین توی جنسیتی پنهان كرد، اما:
پری‌رو تاب مستوری ندارد
در ار بندی سر از روزن برآرد
علی خلیلی‌پوردارستانی
منبع : روزنامه اعتماد ملی