شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا


قهوه‌خانه‌های لندن


قهوه‌خانه‌ها چنان‌که ”ایسلا روزراون“ روزنامه‌نگار و نویسندهٔ لندنی در این مقاله به آن اشاره می‌کند به محل تجمع هنرمندان و نویسندگان، تشکیل جلسات فراماسون‌ها، گردهمائی‌های سیاسی، معاملات بازرگانی و بانکداری، سیستم پستی و مکان به امانت گذاشتن اسناد کپانی‌ها تبدیل شدند و تأثیر آنها بر فرهنگ و حتی پوشش این جوامع آنقدر گسترده بود که از ناحیهٔ عوام و مسیحیان متعصب خطر تلقی شد. به‌عنوان نمونه‌هائی که صحت نظر نویسنده را اثبات می‌کند می‌توان به شکل‌گیری بیمه معروف ”لویدز“ لندن در قهوه‌خانه‌ای در کنار دریا اشاره کرد و جالب اینکه قدیمی‌ترین شواهد نیز حاکی از این است که پایه‌های اولیهٔ بورس نیز در سال ۱۶۹۸ در دفتر قهوه‌خانه جاتان گذاشته شده است. اون در این مقاله اثبات می‌کند ملل دیگر ناگزیر الگوهای تمدن برتر را می‌پذیرند. چنان‌که این شرایط در دوران اقتدار مسلمانان رخ داده بود. هیچ‌کس نمی‌تواند کاملاً با اطمینان بگوید چه موقع اولین قهوه‌خانه در لندن ظاهر شد. خیلی از قهوه‌خانه‌های قدیمی موجود هستند. اما بسیاری هم بر اثر آتش‌سوزی بزرگ لندن در سال ۱۶۶۶ ویران شدند. اسناد احتمالی و دست‌نوشته‌ها هم با این سرنوشت سهیم شدند. بنابراین تمام آن چیزی که ما اکنون در دست داریم مجموعهٔ رنگارنگی از نامه‌ها، خاطرات روزانه مثل خاطرات مشهور ”ساموئل پپیز“، اسناد کلیسا، بایگانی مؤسسات مجاور قهوه‌خانه‌ها. مثل ”رویال اکسچنج“ و بعضی اشارات مختصر به قهوه‌خانه‌ها در ادبیات هم‌عصر آنها است. اولین مدرک مبنی بر وجود یک قهوه‌خانه در پایتخت در سال ۱۶۵۲ پیدا شد. بنای این قهوه‌خانه به مرد مستخدمی به نام ”پاسکوارسی“ از اهالی سواحل دریای آدریاتیک منسوب است. رسی به اتفاق کارفرمای سابق خود دانیال ادواردز - تاجری که با کشتی با ترکیه تجارت می‌کرد - از مسیر عثمانی به انگلیس آمد. (ادواردز قهوه و کالاهای لوکسی مانند آن را معامله می‌کرد.) بعد از به‌هم خوردن رابطه صاحب کار و مستخدم، پاسکوارسی تیمی تشکیل داد و به اتفاق کارمند دیگر ادواردز و در واقع درشکه‌چی قدیمی خود را به بازرگانی روی آورد. این دو شریک باور نکردنی تجاری تصمیم گرفتند قهوه‌خانه‌ای در کرن‌هیل (Cornhill) برپا کنند که در بعضی اسناد به نام ”کله ترک“ (Turk״s head) شناخته می‌شود. ادّعا می‌شود این نحوهٔ ورود اولین قهوه‌خانه به مجمع‌الجزایر انگلیس حدود صد سال بعد از گشایش نخستین قهوه‌خانه در ترکیه بوده است. به‌هر حال مقاله‌نویس دورهٔ الیزابت فرانسیس‌بیکن در هیستوریا ویتاات مویتز (Historia Vitae Morits) که در سال ۱۶۰۵ منتشر شد به عموم دربارهٔ محتویات خطرناک قهوه هشدار داد. بنابراین به‌نظر می‌رسد که بعضی مخالفت‌ها دست ‌کم قبل از گشایش اولین قهوه‌خانه واقعی به‌وجود آمده باشد. آنچه مشخص است این است که ریشهٔ خود قهوه ممکن است به منطقهٔ مکا (Mocha) در یمن برگردد و این قهوه هم تنها می‌توانسته از مسیر جهان اسلام و مسیرهای بازرگانی مدیترانه‌ای به بریتانیا راه پیدا کرده باشد. ملکه الیزابت اول در تمایلات پدر خود به جاذبه‌های اسلامی شریک بود. او نه فقط موفق شد همسایگان اروپائی خود را که گاهی ناراضی نشان می‌دادند وادار کند ارتباطات دیپلماتیک محکمی با دوستان تازه پیدا کردهٔ خود، عثمانی و مراکش برقرار کنند، بلکه روابط خوب بازرگانی و موافقت‌نامهٔ دریائی با آنها را هم پایه‌گذاری کرد. احتمال دارد که این روابط خوب زمینهٔ جریان یافتن ناگهانی قهوه و دیگر کالاهای لوکس آن زمان از مبداء جهان اسلام و عمدتاً از راه لندن به سراسر انگلیس را فراهم کرده باشد. بخش عمدهٔ آگهی‌هائی که در روزنامه‌ها و مقالات آن زمان پیدا شده به قهوه به‌عنوان ”دانه قهوهٔ ترکی حقیقی“ اشاره می‌کند که دلالت دارد بر اینکه سرآغاز ورود قهوه به بریتانیا نه فقط جهان اسلام بوده، بلکه به‌خصوص یا به‌وسیلهٔ عثمانی‌ها و یا از راه‌های بازرگانی مدیترانه‌ای صورت گرفته. دورهٔ پیدایش قهوه یا به قبل از تاریخی که ما باور داریم پاسکوارسی زندگی می‌کرده برمی‌گردد و یا شاید هم به خاطر صدها قهوه‌خانه‌ای که در طول دهه‌های بعد در سراسر لندن جریان پیدا کردند ذائقهٔ انگلیسی‌ها به قهوه متمایل شده باشند. نام‌هائی آمدند و رفتند و مالکانی تغییر کردند و کهنه جای خود را به نو داد. با این حال قهوه‌خانه‌ها مستقیماً از دورهٔ بعد از الیزابت تا ابتدای قرن بیستم و بعد به شکل مدرن خود، جزو مکان‌های ‌بسیار دوست‌داشتنی لندن باقی ماندند. تعداد کمی از این قهوه‌خانه‌ها را هنوز می‌توان پیدا کرد. اما شاید هیچ‌کدام مثل پیشینیان خود نباشند. جنگ جهانی دوم و ”یورش بزرگ“ (Blitz) بیشتر این بخش از تاریخ لندن را ربوده است. اینکه بعضی از این قهوه‌خانه‌ها زمانی واقعاً به‌وسیلهٔ مالکان مسلمان راه‌اندازی شده باشند جای تحقیق دارد. به‌ هر صورت آنچه در اسناد می‌توان پیدا کرد شماری از نام‌های بسیار جالب برای قهوه‌خانه‌ها است. بیش از ۵۷ قهوه‌خانه با نام ”ترکس هدیاکله ترک“ (Turk״s Head) در مدارک ثبت شده. همچنین در اسناد به نام قهوه‌خانه بیت‌المقدس برمی‌خوریم. اشکال مختلف ”بلک‌مور“ یا ”یه‌بلک‌مورزهد“ (Ye black mor״s head)، ”کاتاپه سیگار شرقی“، ”کله عرب یا مسلمان“ (The saracen״s head) - براساس شهرتی که دیکنز ایجادکرد، ”قهوه‌خانهٔ آفریقا و سنگال“، ”سلطان زن“، ”کله سلطان“، ”قهوه‌خانهٔ سلیمان“، ”مرات بزرگ“ (Morat Ye great) و خیلی، خیلی مثال‌های دیگر را نیز می‌توان در اسناد پیدا کرد که در میان آنها اولین رستوران هندی لندن ”هندوستانی“ مربوط به سال ۱۸۱۰ نیز به چشم می‌خورد. هر قهوه‌خانه‌ای تاریخ جالب خود را دارد. همهٔ آنها مشخصاً از مدل قهوه‌خانه‌های عثمانی تأثیر گرفته‌اند. همین موضوع سؤالاتی را دربارهٔ منشاء دست کم چند مالک اول قهوه‌خانه به‌وجود آورده. قهوه‌خانه‌ها نه فقط قهوه‌ عرضه می‌کردند بلکه بعضی از آنها تنباکو و لوله‌های قلیان هم به مشتریان تعارف می‌کردند. چائی هم که از دریاهای چین و همچنین در ابتدا از طریق جهان اسلام راه آن را پیدا کرده بود، عرضه می‌شد. گروه خدمه که به‌نظر می‌‌رسد تنها قسمتی از بدن خود را می‌پوشاندند و بعضی اوقات پسر سیاهی که از هند غربی به قصد پناهندگی آمده بود، به‌عنوان ستاره‌ای برای جذب مشتریان به خدمت گرفته می‌شد. تابلوهای خارج قهوه‌خانه و همراه آنها نمادهای قهوه که برای خرید مورد استفاده قرار می‌گرفتند، تصویر افراد عمامه‌دار [پوشش سر مسلمانان آن دوره] را داشتند. قهوه‌خانهٔ بزرگ ترک (این قهوه‌خانه به نام مرات بزرگ هم مشهور است) مربوط به سال ۱۶۶۲ در کوچهٔ ”اکسچنج“ مثالی از این قهوه‌خانه‌ها است. ظاهراً در داخل این قهوه‌خانه می‌شد تندیسی از خود سلطان‌ المرات ششم ظالم‌ترین حاکمی که بر امپراتوری عثمانی حکومت کرد را پیدا کرد. مشتری در این قهوه‌خانه‌ها نه فقط با قهوه، چائی و تنباکو پذیرائی می‌شد بلکه شکلات و ردیفی از شربت‌ها نیز عرضه می‌شدند. چنان‌که در تبلیغ ”مرکوریوس پابلیکوس“ (۱۲ تا ۱۹ مارس ۱۶۶۲) آمده بود: ”ساخته شده در ترکیه؛ ساخته شده از لیموها، گل‌های سرخ و بنفشه‌های خوشبو.“ وقایع‌نویس دیگر آن دوره حدس زده بود که ”مرات“ در واقع اسم خود مالک قهوه‌خانه است. ”لندن گازت“ (دو تا هشت سپتامبر ۱۶۵۸) آگهی‌ای برای یک قهوه‌خانه چاپ کرد که در آن ادّعا می‌شد این قهوه‌خانه اولین مکان برای فروش چای است: ”عالی و تأیید شده توسط همهٔ پزشکان، نوشیدنی چینی که به‌وسیلهٔ خود چینی‌ها ”چا“ (Tcha) و توسط دیگر ملت‌ها ”تای“ و بالاخره ”تی“ نامیده شده و با اسم مستعار ”تی“ در کله سلطان، قهوه‌خانه‌ای در سوئیتینگز رنتز (Sweeting״s Rents) توسط رویال اکسچنج، لندن، فروخته می‌شود.“ نماد قهوه‌خانه، حامل سرپوشیده و نقابدار یک زن سلطان بود. صرف‌نظر از اینکه ریشه‌های این قهوه‌خانه ناشناخته است، ممکن است بعد از ویرانی ناشی از آتش‌سوزی بزرگ لندن به محل مرات بزرگ منتقل شده باشد. چارلز دیکنز در شماری از آثار خود و به‌طور مشخص لیتل دریت (Little dorrit) به قهوه‌خانهٔ سلطانی اشاره کرده و این موضوع بر ادامهٔ حیات این قهوه‌خانه ویژه در طول حدود ۲۰۰ سال دلالت دارد.
”هندوستان ۱۸۱۰“ اولین خانهٔ خوراک‌ کاری‌دار لندن به‌ وسیلهٔ ”سک‌دین‌محمد“ که از راه بنگال به اینجا سفر کرده بود، راه‌اندازی شد. او ابتدا در ایرلند ساکن بود و در آنجا پس از ازدواج با همسر ایرلندی خود به لندن سفر کرد و قهوه‌خانه‌ای با دکوربندی پیچیده را در ۳۴ جرج استریت، خارج از میدان ”پرت‌من“ شهر لندن ایجاد کرد. (حالا این مکان غذای ژاپنی سوشی عرضه می‌کند.) به‌نظر می‌رسد دوران مالکیت و ثروت او تا مدت زیادی ادامه داشته چون به شکل کاملاً موفقیت‌آمیزی مؤسسهٔ هندی حمام‌های بخار و شامپوزنی را در برینگتون پاویلیون به راه انداخت. بعد از آن به زودی مأمور شامپوزنی شاه جرج ششم شد. رستوران ”هندوستانی“ هم آن‌طور که در گزارشات به آن اشاره شده تا ۱۸۳۳ پابرجا بود. این قهوه‌خانه‌ها مدت چهارصد سال توفانی در لندن به راه انداختند. آنها نه فقط به‌عنوان اماکن اجتماعی کاربرد داشتند بلکه به محلی برای تجمع هنرمندان و نویسندگان و برپائی جلسات آنها تبدیل شدند. فراماسون‌ها هم جلسات مخفی خود را در این مکان برگزار می‌کردند. حتی خیلی از قهوه‌خانه‌ها به موازات ارتباط دریائی خود یک سیستم پستی برای جمع‌آوری و حمل نامه‌‌ها به خارج ایجاد کردند که با هجوم سرویس پستی هم نقش آنها پایان نیافت. اغلب آنها دست در دست حمام‌های ترکی لندن داشتند که آنها هم به تصویر عمومی شهر لندن تبدیل شدند. ویژگی‌های محلی مناطق هرچه که بود مهارت‌های ادیبانه داشت یا بیماری شهرت، قهوه‌خانه به نقطهٔ ثقل همهٔ این فعالیت‌ها تبدیل شد. این قهوه‌خانه‌ها حتی به‌عنوان محل‌های گردهمائی در موقع رخداد حوادث سیاسی یا مذهبی شهرتی به هم زدند و بعداً در مقاطعی در میانه تا اواخر قرن ۱۷ به‌عنوان مراکز گفت‌وگوهای خائنانه و توطئه‌چینی مظنون بودند. به‌هر صورت این نکته روشن است که روشنفکران و دانشمندان هم قهوه‌خانه‌ها را به‌منظور راه‌اندازی تازه‌ترین پروژه‌های آنها و ارتباط با مطبوعات مورد استفاده قرار می‌دادند و شرکت‌های بازرگانی دریابرد مثل کمپانی هند شرقی، آفریقای کمپانی و لوانت کمپانی اغلب برای انبار کردن اسناد خود از قهوه‌خانه‌ها استفاده می‌کردند. در قهوه‌خانه‌ها روزنامه، مجله و مقالات نیز پخش می‌شدند. بسیاری متون ادبی دربارهٔ قهوه‌خانه‌ها و مسلمانان به‌ویژه اعراب شمال آفریقا را به نگارش درآوردند. اگرچه مطلبی به کاملی ”عرب خرافاتی“ شکسپیر - اگرچه اغلب اعراب چنین نبودند - را نمی‌بینیم. با این وجود هنوز می‌توان گفت مسلمانان به اندازهٔ کافی زندگی تئودورها، استوارت‌ها و وارثان آنها را تحت تأثیر قرار دادند و به بازی‌ها، داستان‌ها، مجلات و اشعار زمانه راه پیدا کردند. در حالی که ادبیات یک اجتماع یکی از بهترین نمودهای وضعیت فرهنگی آن است.
٭ نقل قول‌ها از منبع Bryant Lillywhite London coffee house گرفته شده. (مؤلف)
منبع : خبرگزاری ایسنا