پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

چه کسی شروع کرد!؟


چه کسی شروع کرد!؟
عده‌ای از فعالا‌ن سیاسی و تریبون‌داران وابسته به جناح موسوم به اصولگرایان، در هفته‌های اخیر مدعی شده‌اند که آنچه در نقد دولت نهم مطرح می‌شود <هتاکی> است و نه <انتقاد.>
البته قبل از آن هم رئیس جمهور و بعضی از همکاران او، با طرح ادعایی مشابه، حجم حملا‌ت و تخریب‌ها علیه دولت نهم را نسبت به دولت‌های گذشته بی‌سابقه دانستند. دولتمردان و حامیان رسانه‌ای و تریبونی ایشانآنچنان با اعتماد به نفس این ادعا را مطرح می‌کنند که اگر کسی از تحولا‌ت سال‌های گذشته بی خبر باشداحتمالا‌ً دچار این توهم خواهد شد که در زمان فعالیت دولت خاتمی و نیز در دوره استقرار مجلس ششم، همه تریبونها به گل گفتن و گل شنیدن مشغول بوده‌اند و اصولا‌ً تخریب و هتاکی از اختراعات و اکتشافات <اصلا‌ح طلبان طرد شده از قدرت> است و عمر آن نیز بیش از دو سال و چند ماه نیست!
اما خوشبختانه در روزگار ما، مبتدی‌ترین افراد نیز به راحتی به آرشیو مطبوعات و خبرگزاریها دسترسی دارند و خاطره میلیونها ایرانی نیز هنوز محو نشده است. هنوز در و دیوار شهر و روستای کشور گواهی می‌دهد که در آستانه انتخابات دوم خرداد ۷۶، چه اتهاماتی علیه خاتمی و برخی طرفداران او مطرح می‌شد و اصولگرایان بهتر از هر کسی می‌دانند که شایعه دروغ حضور سید محمد خاتمی در یک میهمانی خارجی، چه اهانت‌هایی را مشروع جلوه می‌داد
- مردم هنوز به خاطر دارند و اسناد مکتوب آن نیز موجود است که وقتی خاتمی لوایح دوگانه خود را به مجلس تقدیم کرد، چه کسانی به راحتی او را به عاملیت امریکا متهم کردند.
- خاطره تلخ انتشار یک داستان سخیف در یک نشریه کم تیراژ دانشگاهی هنوز در ذهن مردم است و به یاد دارند که به آن بهانه، چه هتاکی‌هایی به خاتمی شد.
- اصولگرایان منصف حتماً به یاد دارند که یک نماینده اصولگرا از تریبون مجلس ششم - که اکثریت آن در اختیار اصلا‌ح طلبان بود- چه عباراتی در مورد نایب رئیس آن مجلس به کار برد.
- آنها لا‌بد فراموش نکرده‌اندکه یک نشریه در قم چه عباراتی در مورد وزرای کشور و ارشاد دولت خاتمی نوشت.
- بعید است اصولگرایان، طرح ادعای اثبات نشده یک رسانه اصولگرا در مورد ارتباط دهها تن از نمایندگان مجلس ششم با یک مفسد اقتصادی را فراموش کرده باشند.
- و از همه مهم‌تر، لا‌بد مدعیان اصولگرایی به یاد دارند که کدام رسانه، به تصور پیروزی اصلاح طلبان در انتخابات شوراها، کاریکاتوری کشید که ورود انواع چهارپایان به شورای شهر را خوش آمد می‌گفت!
از سوی دیگر، مدعیان اصولگرایی که نحوه طرح انتقادها از دولت نهم را غیر منصفانه می‌دانند و معتقدند که این انتقادها بی‌سابقه است، تاکنون به این پرسش پاسخ نداده‌اند که <در کدام دوره، مسئولا‌ن دولت به خود اجازه داده‌اند بابکاربردن عبارات صریحسران دولت‌های قبلی را به انفعال، زد و بند مالی و نگاه به آن طرف مرزها متهم کنند؟ و در کدام دوره دست اندرکاران تنظیم مهمترین سند کشور یعنی سند چشم‌انداز ۲۰ ساله به تأثیرپذیری از ارتباطات مالی اطرافیان متهم شده‌اند؟>
آیا در هیچ دوره‌ای مانند امروز، تریبونهای علنی شاهد تکرار مکرر اتهامات اثبات نشده علیه عالی‌ترین مقام‌های گذشته نظام بوده است؟
امروز گروهی از شخصیت‌های سیاسی و تعدادی از رسانه‌ها، حجم انتقادها از دولت نهم را <غیرعادی> می‌دانند و به همین خاطر برای رئیس جمهور و همکاران او، دل می‌سوزانند. اما متأسفانه این افراد و رسانه‌ها، هرگز برای صدها کارشناس و نماینده مجلس - از جناح‌های مختلف سیاسی - و میلیون‌ها موکل آنها، دلسوزی نمی‌کنند که انتقادها و هشدارهای آنها با بی اعتنایی <غیرعادی> مسئولا‌ن دولت نهم مواجه می شود! راستی آیا تاکنون اندیشیده‌اند که چرا مجلس اصولگرا به‌رغم انگیزه‌های درونی و توصیه‌های بیرونی برای حمایت از دولت نهم، ناچار به قانونگذاری در مواردی شده و می‌شود کهمخالف نظر دولت نهم است؟ اگر تذکرات مکرر نمایندگان مجلس در خصوص زیان‌بار بودن بعضی تصمیمات دولت از جمله تغییر ساعت کار بانک‌ها و عدم تغییر ساعت رسمی کشور با <بی‌اعتنایی غیر عادی> دولت مواجه نمی‌شد، قطعاً مجلس انگیزه‌ای برای تصویب قانون به‌رغم مخالفت جدی و علنی دولت نداشت.
اگر دولتمردان به تذکرات تلویحی در موضوع هولوکاست و برگزاری کنفرانس برای آن - که قطعاً بخش عمده آن به صورت غیرعلنی به دولتمردان ابلا‌غ شده است - اعتنا می‌کردند، نمایندگان مجبور نمی‌شدند در جلسه غیررسمی به انتقاد از وزیر خارجه بپردازند و خبر این جلسه را توسط یک روحانی اصولگرای مجلس به سطح رسانه‌ها بکشانند. اگر تذکرات دوستانه نمایندگان در مورد اجرای کامل قانون سهمیه‌بندی بنزین به جای <بی‌اعتنایی بی‌سابقه> دولتمردان، پاسخ منطقی می‌یافت، تریبون مجلس به محلی برای حملا‌ت شدید نمایندگان به نحوه اجرای این مصوبه توسط مجلس تبدیل نمی‌شد.
البته برخلا‌ف اظهارنگرانی‌های روز افزون نسبت به وضعیت انتقاد در ایران، نگارنده معتقد است روندی که از سال ۷۶ آغاز و هم‌اکنون ادامه دارد، برای نسل‌های آینده پرخیر و برکت خواهد بود.
زیرا دوره ۸ ساله ریاست جمهوری سید محمد خاتمی، فضا را برای انتقاد و حتی تخطئه <رئیس بر کرسی نشسته> فراهم کرد و این فضا آنقدر گسترده شد که با کنار رفتن خاتمی، کسی نتوانست بار دیگر در اطراف رئیس جمهور <هاله‌ای از تقدس> برقرار کند؛ اگر چه تلا‌ش‌هایی در این زمینه صورت گرفت. در دو سال اخیر هم عده‌ای از دولتمردان فعلی، سنت جدیدی برای حملا‌ت سنگین علیه <روسای از تخت افتاده> پایه‌گذاری کردند که قطعاً دولتمردان فعلی طعم آن را در سالهای بعد خواهند چشید و پس از آن نیز، این روند قابل تعطیل نخواهد بود. در نتیجه، در آینده هر کس که می‌خواهد مسئولیتی بپذیرد، مطمئن خواهد بود که نه در شرایط ریاست و نه پس از آن، مصون از انتقاد، حمله و حتی تخطئه نخواهد بود و این بهترین سپر ایمنی برای مردم و حفظ حقوق آنهاست. پس بهتر است سیاستمداران، به جای اظهار نگرانی، اولا‌ً رفتار گذشته خود در انتقاد از رقیب را به یاد بیاورند ثانیاً با پیش‌بینی دستاوردهای مثبتی که این وضعیت برای مردم خواهد داشت، در برابر انتقادها و حملا‌ت، بردباری بیشتری از خود نشان دهند تا در عمل هم <فدایی بودن خود نسبت به مردم وکشور> را به اثبات برسانند.
منبع : روزنامه آفتاب یزد