پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


کـار و وجدان کـار


کـار  و وجدان کـار
دانشمندان علم اقتصاد، موضوع کار را از منظرهای متفاوتی بررسی کرده‌اند و تعاریف گوناگونی در باب این مفهوم ارائه داده‌اند.
اقتصاد‌دانان لیبرال، با استناد به آگاهانه بودن کار انسان و تفاوت‌های ویژة اعمال انسانی با افعال حیوانی،‌ که معمولاً جنبة‌ آگاهی درآنها وجود ندارد ، تعریفی از کار ارائه داده‌اند که به شرح ذیل می‌باشد.
کارعبارت است از استفاده‌ای که انسان از قوای مادی و معنوی خوددرراه تولید ثروت یا ایجاد خدمات می‌نماید. البته کاردراین مفهوم دارای شاخه‌های گوناگونی است و ایده‌ها ونیات‌کاری را نیزدربر می‌گیرد.
در تعاریفی که در باب مفهوم کار ارائه شده، خاصیت تولیدی بودن آن نیز لحاظ گردیده است، به طوری که «لودیک اچ مای»، اقتصاد‌دان آمریکایی، کار را از زوایة نگرش تولیدی بودن آن چنین تعریف کرده است:
هرگونه فعالیت انسانی، خواه ذهنی و جسمی وخواه معنوی وایده‌ای که به تولیدکالاهای اقتصادی بینجامد، کار نامیده می‌شود.
به عقیده «کارل مارکس»، کار، عملی است که مابین انسان و طبیعت انجام می‌گیرد وفعلی است که فاعل آن انسان و مفعول به آن طبیعت است. او در «کتاب سرمایه» خود چنین تقریر نموده است که: کار نخستین برخورد میان انسان و طبیعت است . انسان در برابر طبیعت نقش یک قدرت طبیعی را ایفا می‌نمایند . او قوای جسمانی خود- یعنی قدرتی که در بازوها و دیگر اعضای خود دارد- را به گونه‌ای هماهنگ می‌سازد تا مواد خام طبیعت را به گونه‌ای که برای زندگی‌اش مفید فایده باشد، تبدیل کند.
به طورکلی مفهوم کارازدیدگاه‌های گوناگون بصورت‌های متفاوت بیان وتعریف شده است که در این میان، مفاهیم «اخلاق کار» و «وجدان کار» بیش از دیگر موضو‌ع‌‌ها مطلوب نظر هستند.
الف) مفهوم اخلاق کار
منظور از مفهوم اخلاق کار این است که نیروهای کاری بر دو دسته‌اند؛
بعضی تمایل فراوان به فعالیت، تلاش و کوشش دارند، سکون و آرامش را پسندیده نمی‌دانند و فضایل اخلاقی آنان در کارهایشان شکوفا می‌گردد، برعکس، گروهی هم تمایل به کار و مجاهدت ندارند و تنها با نیروهای جبری و فشارهای بیرونی باید آنان را به کار وادار کرد.
البته از اخلاق نیک و حسنه آن است که انسان فعال باشد و محصول فعالیت او برای همنوعانش مفید و ثمربخش واقع شود. هر کس با انجام کاری که قابلیت و توانایی آن را در خود احساس می‌کند، به جامعه انسانی خدمت ‌کند و در جهت رفع مشکلات جامعه یا برای ارتقای ابعاد گوناگون آن سعی و تلاش پیگیر و مستمر داشته باشد.
در بحث «اخلاق کار»، مفهوم اقتصادی بودن کار را می‌توان به شرح ذیل بیان نمود:
«کار عبارتست از حرکتی که انجام آن موجب شود دیگران نسبت به ثمرة آن حرکت راغب شوند و مایل باشند با طیب خاطر، برای محصول آن چیزی را پرداخت نمایند.»
به طور خلاصه و با نظر به آنچه که ذکر آن رفت، کار را به صورت زیر می‌توان تعریف نمود:
«کار عبارتست از مجموعه عملیاتی که به منظور استفادة عملی بر روی ماده انجام می‌گیرد، این اعمال نیز به نوبة خود بر انسان و زندگانی او تأثیر خواهد داشت و تغییراتی را در آنها پدید خواهد آورد».
در اسلام از کار به عنوان عمل صالح یاد شده و شرط ورود به بهشت آرمانی، با توجه به مفاهیم عالیة آیات قرآن کریم- دارا بودن سه خصیصة عمده: «ایمان»، «عمل صالح» و «تقوی» ذکر گردیده است. ناگفته پیداست که ثمرة ایمان و تقوی در عمل صالح معلوم می‌گردد و انسان مؤمن به مبانی حق، بالقاعده فاعل اعمال صالح و نیکوست و نتیجة عمل صالح او،‌ خیر و نعمت و برکت برای جامعه است و در صورت فقدان ایمان یا تقوی، عمل انسان تباه شده و خیراخلاقی و انسانی در آن نخواهد بود.
در دین مقدس اسلام حتی نیات خیر دارای ارزش و ثواب هستند، زیرا نیات خیر در حقیقت همان ایده‌ها و طرح‌های مثبت اولیة انجام کارند.
ب)‌ مفهوم وجدان کار
برخی از متفکرین، وجدان را به معنای آگاهی از اندیشه‌های پنهان آدمی می‌دانند. یعنی آنچه که «ناخودآگاه» و حتی «خودآگاه» در رابطه یا اعمال تلقی و ارزیابی می‌نماید. برخی نیز وجدان را قضاوت درونی افراد در باب کردارهای خود دانسته‌اند، زیرا انسان‌ها معمولاً درارزیابی اعمال خود درخلوت و تنهایی قضاوت‌های منصفانه‌ای دارند و خود را آن‌گونه که هستند، می‌شناسند و برحقیقت اعمال و رفتارهای خود اشراف دارند، هر چند که ممکن است ظواهر اعمال و رفتارهای آنان با آنچه وجدانشان داوری کرده است، تفاوت‌های فاحش داشته باشد.
بررسی مفهوم وجدان کاری و شاخص‌های آن، موضوعی است که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.
وجدان کار، یکی از حوزه‌های وجدان انسان است که در سایة اخلاق کاری به وجود می‌آید و مرز بین درست ونادرست و صالح و ناصالح را معین می‌کند.
به عبارت دیگر، «اخلاق» بینش شخصی و روحیة‌ شایسته‌ای است که همة افراد در اجتماع واجد آن هستند و آن را به عنوان فضیلت اخلاقی می‌شناسند، اما ممکن است به آن کمتر توجه کنند. «اخلاق کاری» همان باید‌ها و نبایدهایی است که اجرای آنها در محیط کار، در راستای تحقق اهداف کاری سازمان است و به تعبیر شورای فرهنگ عمومی کشور، «وجدان را می‌توان وضعیتی دانست که در آن افراد جامعه در مشاغل خود سعی می‌کنند کارهای که به آنان محول شده است را به بهترین وجه، به طور دقیق و با رعایت اصول بهینه‌سازی به انجام برسانند».
وجدان کار انسان را وادار می‌سازد تا همواره برای تحقق آرمان‌های ذیل تلاش نماید:
۱) کار باید بدون عیب و نقص و در نهایت دقت و صداقت انجام پذیرد
۲) کار باید تا سرحد امکان به نتیجه‌های منطقی وتعریف شده منتهی گردد.
۳) کار باید به موقع ودر زمان مناسب و لازم آن انجام گیرد.
۴) کار باید بدون نظارت و کنترل عوامل خارجی در نهایت صحت و درستی به اتمام برسد.
۵) کار باید با صرف کمترین هزینه انجام گیرد.
شناسایی نیروهایی که دارای وجدان کاری قوی می‌باشند، کار آسانی است و معیارهایی که در ذیل به آن اشاره خواهد شد، نمونه‌ای از رفتارهای بارز آنان می‌باشد:
۱)بر انگیزه‌ها و ارزشهای درونی متکی‌اند.
۲) به کنترل‌های درونی مقید هستند.
۳) دارای چشم اندازهای تحلیلی وسیعی هستند.
۴) برای دستیابی به سود بلند مدت، که صرفاً به مادیات محدود نباشد، تلاش می‌نمایند.
۵) بر منافع کلان سازمانی تأکید دارند.
۶) در برابر غیر‌خود، کاملاً، احساس مسئولیت می‌نمایند
۷) به موضوع گذر زمان کاملاً توجه دارند و حساسیت ویژه‌ای به این موضوع از خود نشان می‌دهند.
شایان ذکر است افرادی که فاقد وجدان کاری‌اند، همواره در خمودگی، ناامیدی و بدینی به سر می‌برند و رفتار و کردار آنان تفاوت بارزی با گروه گذشته دارد از جمله ویژگی‌های برجستة این گروه می‌توان موارد ذیل را بر شمرد:
۱) برانگیزه‌های بیرونی متکی‌اند.
۲) به کنترل‌های بیرونی نیازمندند.
۳) چشم‌اندازه‌های تحلیلی محدود دارند.
۴) در جستجوی منافع کوتاه مدت هستند، که بیشتر به مادیات محدود است.
۵) بر منافع فردی غیرسازمانی تأکید دارند.
۶) در مقابل غیر خود احساس مسئولیت ندارند.
۷) نسبت به گذر زمان بی‌تفاوت هستند.
راه‌کارهای عملی تقویت وجدان کاری در نظام اداری و اجرایی
۱) احترام به انسان و اندیشه‌های والای او:
احترام قائل شدن به انسان، در واقع پاسخگویی به یکی از نیازهای اساسی اوست، که نتیجة آن تقویت اعتماد به نفس و وجدان کاری در نیروهای فعال سازمان است. در واقع، نیروی کار وقتی مورد احترام قرار گیرد و ایده‌ها و افعال او پاس داشته شود، بهتر می‌تواند به فعالیت بپردازد و قدرت خلاقیت در کارهای او به مراتب بیشتر خواهد شد. البته، احترام گذاشتن به کار دیگران به ویژه از جانب مدیران نسبت به کارکنان تحت امر، ضمن تقویت روابط عاطفی بین کارمندان و مدیران، باعث رشد فضایل و ابتکار عمل در نیروهای سازمان خواهد شد.
۲) پرورش روحیه و نگرش خوش‌بینانه و مثبت‌گرا نسبت به انسان و اعمال او:
در زمینة نگرش مثبت به اعمال و کردارهای انسانی از دیدگاه مفاهیم عالیه اسلامی ذکر همین نکته کافی است که در اسلام، انسان به عنوان جانشین خدا در زمین مورد کرامت قرار گرفته است و این عنوان که خداوند به او ارزانی داشته، در واقع اوج حرمت‌گذاری و تکریم والای انسان است.
اگر در سازمان، شرایط محیط کاری انسانی خوشبینانه و مثبت‌گرا غالب شود، احساس ارزشمندی، علاقه و احترام متقابل در افراد به وجود خواهد آمد و بسترهای تقویت وجدان کاری فراهم خواهد شد.
۳) مشارکت عمومی کارکنان در فرآیند تصمیم‌گیری:
مشارکت،‌ در واقع درگیری ذهنی و عاطفی اشخاص در موقعیت‌های کار گروهی است و آنان را برای دستیابی به اهداف گروه، به فعالیت وادار می‌کند و نیز در مسئولیت کار شریک می‌سازد.
با مشارکت و همراهی کارکنان در تصمیم‌گیری‌های کلان مدیریتی، تفهیم موضوع وجدان کاری بسیار آسان‌تر خواهد شد. زیرا در آن صورت همه خود را به گونه‌ای مسئول اجرای دقیق و درست‌کار می‌دانند
و هر یک تلاش می‌کند تا آن‌گونه به فعالیت بپردازد که سهم خود را در ارتقای عمل به انجام رسانیده و کوتاهی نکرده باشد؛ زیرا ثمره کارهایش به خود او نیز برخواهد گشت.
۴) آموزش:
انسان همواره در حال کسب تجربه است و آموزش‌های درست و ضابطه‌مند، کارکنان را به انجام دقیق کار ملزم می‌نماید. البته آموزش نباید صرفاً در زمینة مسائل فنی و تکنیکی باشد، بلکه آموزش رفتار، کردار، اخلاق کار و فضایل فرهنگ‌کاری نیز باید مورد توجه قرار گیرد. زیرا تقویت وجدان کار به صورت یک سیستم است که آموزش‌های همه جانبه در آن تأثیر خواهد داشت.
در حقیقت می‌توان گفت فردی می‌تواند با وجدان کاری باشد، که دارای تعهد و تخصص باشد.
عدم توجه به آموزش‌های تعهد برانگیز، در واقع نوعی پشت پا زدن به اخلاق کاری است و در نهایت به کمرنگ شدن وجدان کار در نیروها خواهد انجامید.
۵) به کار‌گیری مکانیزم‌های خود انگیزشی:
پرواضح است که انگیزه در تقویت وجدان کاری نقش به سزایی دارد، البته در سازمان باید به دنبال مکانیزم‌های انگیزشی پایدار بود تا اثر آن نیز پایدار باشد. در اینجا ضمن تأئید تأثیر انگیزه‌های مادی در تقویت وجدان کاری، تأکید اصولی برانگیزه‌های درون‌زا و معنوی افراد است که تقویت وجدان کاری تأثیر فراوان دارد.
عمده‌ترین عوامل انگیزشی درون‌زای افراد در محورهای زیر پدیدار می‌گردد:
الف) معنی‌دار بودن کار
اگر انسان در چارچوب معیارها و ارزش‌های خود برای کاری که انجام می‌دهد، اهمیت و اعتبار قائل باشد، در به پایان رساندن درست و دقیق آن سر از پای نخواهد شناخت)
ب) احساس مسئولیت کردن در کار
اگر نیروی کار مسئول پاسخگویی در برابر غیر از خود باشد، هرگز کار را ناتمام رها نکرده و همة اصول بهینه را برای انجام دقیق و مناسب آن رعایت خواهد کرد.
ج) برخورد منطقی با نتیجة کار
تشخیص این‌ که نتیجة کار تا چه میزان با آنچه مورد انتظار بوده، مطابقت دارد و آیا نتیجة کار رضایت بخش است یا خیر از عوامل بسیار موثر ارتقای انگیزه‌های درونی برای تداوم فعالیت‌ها و شروع کارهای جدید خواهد بود.
وجود عوامل سه گانة مذکور در محیط کار و نوع کارهایی که در سازمان انجام می‌گیرد، موجب می‌شود که نیروهای کاری آن‌گاه که خوب عمل می‌کنند، احساس خوشحالی و رضایت داشته باشند و ناخودآگاه انگیزه‌های درونی آنان رشد یابد.
۶) توجه به استقلال افراد و واگذاری مسئولیت‌ها به آنان:
با انجام این دستور‌العمل ارزشمند مدیریتی، خودباوری و احساس ابراز وجود در نیروها تقویت خواهد شد و امکان کارآمدی آنان فزونی خواهد یافت.
اگر شرایط محیط کار به گونه‌ای باشد که به نیروها استقلال در کار، تصمیم‌گیری و عمل داده شود و مسئولیت‌ها و وظایف به افراد محول شود، بلوغ سازمانی و به تبع آن وجدان کاری تحقق خواهد یافت.
واگذاری مسئولیت‌ها به افراد آثار و برکات فراوانی دارد، از جمله این که:
- تفویض اختیار (با رعایت حدود و موازین آن) موجب بالندگی افراد خواهد شد و وجدان‌کاری در بالندگی، بهتر محقق خواهد شد.
- واگذاری مسئولیت‌ها، خود‌آموزی و خودیادگیری را تقویت می‌کند، زیرا افراد خود را مسئول اجرای دقیق کار می‌دانند و برای آن که کار درست انجام شود و موفقیت و اعتبار آنان در سازمان رشد یابد، سعی می‌کنند با رعایت اصول وجدان کار و آموزش بهتر، کار را با کیفیت خوب ارائه دهند. تقویت اعتماد به نفس و خلاقیت و نوآوری از برکات استقلال دادن به نیروهای کار است.
۷) توجه به امنیت شغلی افراد در سازمان:
امنیت شغلی افراد در سازمان موجب دلبستگی آنان به کار و تقویت وجدان کاری خواهد شد. امنیت شغلی از طریق ایجاد امنیت روانی، رسمی نمودن وضعیت استخدامی کارکنان، حذف اضطراب و نگرانی در محیط کار حاصل می‌شود.
۸) به کارگماری و ارجاع مشاغل سازمانی متناسب با نیازها، استعدادها و توانایی‌های نیروی کار.
مدیران می‌توانند در موقعیت‌های مختلف به ویژه در بدو استخدام، نسبت به شناخت انگیزه‌ها، نیازها، علایق، استعدادها و قابلیت‌های کارکنان خود اقدام نموده ومشاغل سازمانی مناسب را به آنان ارجاع نمایند. این امر موجب می‌شود که افراد با علاقه و دلسوزی بیشتری کار کنند و وجدان کاری را محسوس‌تر و عمیق‌تر رعایت نمایند.
۹) تدوین مقررات و ضوابط سازمانی:
اگر فعالیت‌های سازمانی قانونمند نباشد، فرد می‌آموزد که از راه‌های غیرقانونی راحت‌تر می‌تواند به اهداف خود دست یابد و در نتیجه بسترهای ارتقای وجدان کاری از بین خواهد رفت.
۱۰) ارزیابی عملکرد کارکنان
وقتی افراد احساس کنندکه ارزیابی خواهند شد، سعی می‌کنند با علاقه و دلسوزی بیشتری کار کنند. عکس‌العمل معقول و مناسب سازمان در قبال نتایج ارزیابی عملکردها و تشویق و تنبیه بجا و به موقع کارکنان،‌ در تقویت وجدان‌کاری نقش بسزایی خواهد داشت.
امروزه ارزیابی عملکردها با هدف شناسایی نقاط ضعف، کمبودها، نارسایی و مشکلات کارکنان و بررسی راه‌حل‌های علمی و عملی برای رفع معضلات کاری آنان خواهد توانست بسترهای مناسبی را برای رشد و بهبود وجدان کاری فراهم آورد. تقویت باورهای دینی،‌ تربیت مناسب خانوادگی، ریشه‌کن کردن بی‌سوادی، تأمین اقتصادی کارکنان و الگو بودن مسئولین و مدیران ارشد جامعه از عواملی است که ارتقای وجدان کاری را افزون خواهد ساخت.
و به فرمودة شیخ اجل، سعدی شیرازی، «دوصد گفته چون نیم کردار نیست».
پس دستیابی به کشوری آباد، آزاد و مترقی نیازمند کار و تلاش هدفمند، به روز و اصولی نیروهای کاری با وجدان است.
تنظیم و تدوین: مسلم خانی
(کارشناس ارشد وزارت کار و امور اجتماعی)
منبع : ماهنامه کار و جامعه