یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

درباره کتاب «سعدی از دست خویشتن فریاد»


درباره کتاب «سعدی از دست خویشتن فریاد»
▪ سعدی از دست خویشتن فریاد
▪ عباس کیارستمی
▪ انتشارات نیلوفر
▪ چاپ اول؛۱۳۸۶ قیمت؛۵۵۰تومان
به خاطر دارم هنگام نمایش فیلم سینمایی «فرش ایرانی»، به دعوت یکی از دوستانم به تماشای آن فیلم رفتم و در میان چند اپیزود زیبای آن، نگاه عباس کیارستمی به موضوع فرش ایرانی و انتخاب آگاهانه یا ناآگاهانه او که به شعرهایی از سعدی در حاشیه یک فرش پرداخته بود مرا به فکر فرو برد. روزگار غریبی است، سال ها پیش دکتر علی شریعتی در نقدی تند و به دور از انصاف با اشاره به همان شعرها (درخت غنچه بر آورد و بلبلان مستند...) به سعدی تاخته بود...
اما اینک چندی از انتشار کتاب «سعدی از دست خویشتن فریاد» سپری شده، کتابی که پیش از آنکه دیده شود، احساس می کردم کار درخشانی باشد اما اینک احساس می کنم، تنها نام عباس کیارستمی روی جلد کتاب می درخشد. به همین خاطر هم برخی از نویسندگان و منتقدان با وسواس فراوان درباره این کتاب اظهار نظر می کنند. نمی دانم، شاید فکر می کنند نکته یی هست و آنان ندیده اند اما به نظر می رسد همه چیز روشن باشد. اتفاق تازه یی رخ نداده و یک گزینش یا چینش مبهم از کارهای سعدی انجام گرفته، نه چیزی بیش از این. کتاب «سعدی از دست خویشتن فریاد» را پس از هر بار ورق زدن یک بار هم به اندازه ۱۸۰ درجه باید چرخاند و برای بازگشت به وضع موجود ۱۸۰ درجه دیگر، زیرا در بسیاری از صفحه ها، شعرها برعکس نوشته شده است، البته می تواند خالی از حکمت هم نباشد و چنین اقدامی در جهت ورزش دست هنگام مطالعه و به ویژه تقویت عضلات مچ دست پیش بینی شده باشد، جالب است، به تازگی استاد بهاء الدین خرمشاهی (حافظ شناس) که ویراستاری کتاب «حافظ به روایت کیارستمی» را برعهده داشتند و یادداشتی (نامه یی) هم در ابتدای آن کتاب به یادگار گذاشته بودند، تکرار چنین کارهایی را، هرچند یادداشت خودشان در مقدمه یکی از آنها آمده بود، ناسودمند دانسته بودند، که به این ترتیب دیگر جای سخنی باقی نمی ماند... سعدی شاعری است که به گیتی توجه فراوانی دارد، روی زمین و در کنار ما ایستاده و با ما سخن می گوید و واقع بینی او در میان شاعران ایرانی برجسته تر می نماید، زندگی را آن گونه که هست می بیند، کمتر ما را به دنیاهای خیالی و دوردست های ناممکن رهنمون می سازد. در یکی از صفحه های نخستین کتاب «حافظ به روایت کیارستمی» سخنی از «آرتور رمبو» آمده است؛ «باید مطلقاً مدرن بود.» و با وجودی که جست و جوی مفاهیم مدرن و تلاش جهت نمایش یا استخراج اندیشه های نو از دنیای قدیم یا در نگاه به دنیای قدیم تا اندازه یی به آب در هاون کوبیدن شبیه است؛ اما اینکه بتوانیم زمینه ها و بسترهای شکل گیری این اندیشه ها را در گذشته بیابیم یا برجسته کنیم، شدنی تر به نظر می رسد و اینجاست که سخن سرای خردمند سرزمین ما، سعدی، بیش از دیگران به ما نزدیک می شود و با چنین نگرشی می توان به سراغ او رفت. ولی اینکه چطور و چگونه به موضوع بپردازیم، خودش پرسشی است که جای اندیشیدن بسیار دارد. سخن سعدی از آن رو که کمتر به ابهام و ایهام آلوده است، به عبارتی روشنفکرانه به نظر می آید، پس می توان همان گونه که هست به آن پرداخت، چون چندان پیچیده نیست و این نکته اساسی نباید از نگاه ما دور بماند. عباس کیارستمی شاید خواسته باشد تصاویری قاب گونه از شعر سعدی به ما نشان دهد و در نگاهی دیگر ما را به تماشای سعدی بنشاند، البته کوشش نیک و سودمندی است اما اینکه تا چه اندازه موفق بوده جای پرسش دارد.در جامعه یی که مردم آشنایی درستی با میراث به جامانده از روزگاران گذشته ندارند و کتاب های بزرگان فرهنگ و ادب بیشتر قفسه های کتابخانه هایشان را پر می کند، نگاه به ادبیات قدیم از سوی نوپردازان بهتر است محققانه تر از این دنبال شود.
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید