چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

«دا» یعنی وطن


«دا» یعنی وطن
«دا» یعنی مادر «دا» یعنی شرف، «دا» یعنی غیرت... و «دا» یعنی وطن در مورد کتاب «دا» مهم‌ترین حرفی که می‌توانم بزنم این است که تا امروز که ۲۸ سال از آغاز جنگ و ۲۰ سال از پایان آن می‌گذرد هرگز چنین مطالبی را نخوانده و نشنیده بودیم. راوی با صداقتی بی‌نظیر و حافظه‌ای که تحت تاثیر تکان‌دهنده‌ترین دیده‌ها و شنیده‌ها، جزئی‌ترین حوادث را ضبط کرده است، خواننده را با خود به صحنه نبردی می‌کشاند که قربانیانش بیگناه‌ترین آدمیان بودند و همین بیگناهی و معصومیت انبوه توانست سایه بر سر میهن بیندازد و آن‌را در مقابل دشمن متجاوز حفظ کند.
کتاب حاوی تصاویری است که برای خواننده به نمایش در می‌آیند و این تصاویر قوی و واقعی گاهی نفس خواننده را بند می‌آورند. از لابه‌لای خطوط بوی خون و خاک و خمپاره به مشام می‌رسد. در جایی گفتم که آنچنان با «زهرا» همذات‌پنداری می‌کردم و خود را در کنارش می‌دیدم که با او حرف می‌زدم. گاهی به او می‌گفتم: «نرو... نرو زهرا، یه وقت یه بلایی سرت میارن...» یا می‌گفت: «اگر شهید بشوی، چطور به دا بگویم؟ اصلا فکر «دا» را نمی‌کنی؟ و گاهی با زهرا می‌گریستم، بر سر مزار پدر شهیدش، بر مزار برادر شهیدش و هنوز دلواپس لباس‌های «علی» هستم که زیر درختی در محوطه گورستان خرمشهر دفن شده بود تا باقی بماند و به دست مادر برسد.
کتاب را بخوانیم تا بدانیم که چگونه آدم‌های عادی این مرز و بوم در مصاف دشمن متجاوز به قهرمانی مبدل شدند و حماسه آفریدند و هر کدام به تنهایی شاهدان صادق صحنه این دفاع مقدس بودند.
آنها که رفتند روانشان شاد و آنها که ماندند کاش دلشان شاد باشد!

مینو فرشچی
منبع : روزنامه کارگزاران


همچنین مشاهده کنید