جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


سه نام بر یک زبان


سه نام بر یک زبان
معمولا هر گاه که سخن در باره زبانهای فارسی، دری و تاجیکی می رود، این هر سه را به سه شاخه یک درخت مانند می کنند. به یک درخت عظیم و توانا که ریشه هایش بس در ژرفاهای ژرف رفته اند و از آن ژرفاها آب می خورند، غذا می گیرند. و اگر به ژرف اندیشی به این ژرفاها بنگریم، درواقع همین طور است.
درواقع آب و غذا، خاک، طبیعت و سرشت این سه شاخه یک است. در طی بیشتر از هزار سال که این زبان به این گونه تشکل یافته عرض هستی دارد، از آن مردمان ایران، افغانستان، آسیای میانه و از آن میان مردم تاجیکستان استفاده می کردند.
چنان که در پژوهشهای دانشمندان آمده، این زبان در سده های ۷ تا ۸ میلادی در شمال و شرق ایران، افغانستان شمالی و در جنوب آسیای میانه، از آن میان در جنوب تاجیکستان مقام استواری را صاحب گشته بود. و این بود که این زبان نخست در دربار طاهریان و سفاریان، و پسان هنگامی که دولت سامانیان بنیاد یافت، در دربار ایشان زبان رسمی، زبان علم و ادب گردید. و محض بخارا و بلخ گهواره این زبان گردید.
به این مناسبت آوردن سخنان شاعر بزرگ ایران، ملک الشعرا بهار از کتاب ارزشمند ایشان «سبک شناسی» بمورد است که گفته: «چون بعد از اسلام در بخارا و سمرقند کتابهای نظم و نثر را به زبان دری نوشته اند و شعرای خراسان هم بدان زبان شعر گفته اند و این زبان بتدریج به سایر ایران سرایت کرده است. می توانیم یقین شویم که زبان دری همان زبان بلخ و بخارا و خراسان و زبان مانی همه یکی است و اصل آن زبان دری است."
و این نکته لازم به تایید است که این همه برای پارسی گویان سه کشور ایران، افغانستان و تاجیکستان مشترک است، تنها دیرتر به خود نام فارسی را گرفته در سراسر جهان با همین نام مشهور شده است. جمله اهل ایجاد بخارا، که تاجیکستان امروزه یک پاره قلمرو آن بود، زبان خود را فارسی گفته اند.
نام دیگر نهادن بر فارسی تاجیکان
اما در آغاز سالهای بیستم سده، پس از آن که سلطه کمونیستی در آسیای میانه و از آن میان در تاجیکستان امروزه مستقر شد، به گمان نزدیک به یقین طبق دستور، تاجیکان از واژه فارسی دست کشیدند و زبان خود را «تاجیکی» گفتند
همزمان با این دستور زبان تاجیکی از دستور زبان روسی نسخه برداری شد، به زبان شماره افزون واژه های بیگانه تبار از زبانهای روسی و ازبکی و همچنین واژه های بین المللی بدون ضرورت (چرا که در فارسی مرادفهای بیشتر آنها وجود دارد) داخل شد.
اینچنین با گناه اهل قلم آن سالها در زیر نقاب «دمکراتانی» در زبان فعلهای ترکیبی فعلی مانند «شده ماند» به جای «شد»، «خندیده فرستاد» به جای «خندید»، «کشیده پرتافت» به جای «کشید» و غیره؛ صفتهای فعلی ساخته مانند «کتاب می خواندگی من» یا «کتاب خوانده ایستادگی من» به جای «کتابی که من می خوانم»، «نقل کرده می دادگی من» به جای «نقل می کنم» و غیره پیدا شدند.
این همه حسن سخن را کاسته ذوق مردم را پست کرده است. و جای دریغ است که به اصطلاح زبان شناسان تاجیک آنها را در دستورهای زبان داخل کرده اند.
غیر از این، همه در نوشتار و گفتار تاجیکان به علت ناگاهی و کم مطالعه بودن غلط بس فراوان است. فعلا پاک ساختن زبان از این عنصرهای نامطلوب زحمت افزون می خواهد. و اگر به طریق اجمالی گفتیم، زبان امروزه تاجیکی اصالت خویش را بس از دست داده و نمی تواند در میان این سه شاخه وظیفه پیشبر را داشته باشد.
و در باره زبان دری که امروز در افغانستان به آن فارسی می گویند: نزیک نیم قرن پیش آن را فارسی کابلی می گفتند. سبب تغییر نام به گمان من این است که میان مردمان همزبان سه کشور جدایی انداخته شود. چنانکه در تاجیکستان به همین سبب نام زبان را دیگر کردند.
در پایان سالهای هشتادم سده گذشته بر اثر بالا رفتن خویشتن شناسی مردم در برابر واژه «تاجیکی» در قوسین واژه «فارسی» نیز نشان داده شد. این نکته در قانون اساسی تاجیکستان نیز ثبت گشته بود. اما در نیمه اول سالهای نودم پارلمان تاجیکستان واژه فارسی را از قانون اساسی برداشت.
اگر فارسی زبان هفتم سازمان ملل شود
و اما زبان فارسی در ایران رو به شکوفایی دارد. احساس می شود که آن از جانب دولت با غمخواری فرا گرفته شده است. سطح زبان دانی مردم نسبت به تاجیکان بمراتب خوب است که این از کار خوب نظام آموزش و پرورش گواهی می دهد.
دستورهای زبان با کمال مسئولیت و وظیفه شناسی و کاردانی تالیف شده اند. در ایران لغت نامه ها و فرهنگهای زیادی مرتب گشته اند. در رشته واژه سازی نیز کارهای بزرگی انجام داده می شود که مثلش را ما تاجیکان می توانیم تنها آرزو کنیم.
غرض از این گفته ها این است که ما تاجیکان با استفاده از پیشرفتهای ایرانیان در رشته زبان باید وضع زبانمان را بهبود ببخشیم. همزمان گمان می کنم به جای بحثهای بیهوده که این سه زبان است، زبانمان را «فارسی» اعلان کنیم. در عکس حال، ما نمی توانیم خود را وارثان آن تمدن بزرگ شماریم. فقط این نکته را تاکید کنم که برای نمونه اگر فردا زبان فارسی در سازمان ملل متحد به حیث زبان هفتم پذیرفته شود، ما با زبان تاجیکی خود چه کار می کنیم؟
اکتم خالق نظر
برگرفته از: بی بی سی فارسی
منبع : شورای گسترش زبان و ادبیات فارسی