جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


خیلی دور، خیلی نزدیک


خیلی دور، خیلی نزدیک
وقتی در سال ۱۳۵۷ انقلاب اسلامی به ثمر رسید، كاملا بدیهی بود كه جامعه، تغییر و تحولات گسترده ای را تجربه كند. نظامی در روی دوش مردم آمده بود كه حاكمیت دین در جامعه یكی از مهمترین آرمان هایش بود؛ آرمانی كاملا همسو با باورهای اكثریت جامعه. دینداری در فرهنگ ایرانی چنان ریشه دوانده بود كه حتی سیاست های ضددینی پهلوی هم نتوانست خدشه موثری بر آ ن وارد كند. سینما یكی از مهمترین اركان حكومت پهلوی در ضربه زدن به اعتقادات مردم بود، به نحوی كه عده ای از انقلابیون اساسا با نفس سینما مشكل داشتند، اما سینمای ایران با جمله تاریخی امام خمینی (ره) امكان تجدید حیات یافت. امام خمینی (ره) در همان ابتدای ورود به وطن، در بهشت زهرا فرمودند: ما با سینما مخالف نیستیم، با فحشا مخالفیم . به این ترتیب نفس سینما از سوی رهبر انقلاب مورد تایید قرار گرفت؛ سینمایی كه قرار بود دیگر محل فسق و فجور نباشد. سینمای ایران تغییر و تحولات گسترده ای را تجربه كرد. بساط فیلمفارسی سازان برچیده شد و نسل تازه ای به میدان آمد كه آرمان خواه بود و در اندیشه پی ریزی سینمایی متعالی.رد و سایه سینمای دینی را می شود از همان سالهای ابتدایی پیروزی انقلاب پی گرفت. سفیر ساخته فریبرز صالح یك نمونه بود؛ نمونه ای كه نشان می داد سینمای ایران توانایی ساخت پروژه هایی عظیم را هم دارد. سفیر، روایتگر بخشی از تاریخ اسلام بود و به ماجرای قیس ابن مسهر می پرداخت. این فیلم در اولین دوره جشنواره فجر به نمایش در آمد. تجربه سفیر با وجود اینكه تقریبا موفقیت آمیز بود، تا سالها در سینمای ایران تكرار نشد.در ابتدای دهه ۶۰، محسن مخملباف به همراه همفكرانش در حوزه هنر و اندیشه اسلامی در اندیشه ایجاد سینمای اسلامی بود. مخملباف ابتدا با انتشار چند مقاله و كتاب كوشید تا پس زمینه ای تئوریك برای این جریان ایجاد كند و بعد خود وارد میدان شد و فیلم های استعاذه ، توبه نصوح و دو چشم بی سو را كارگردانی كرد؛ فیلم هایی كه به صورت مستقیم به آموزه های دینی می پرداختند. مشكل سه فیلم اول مخملباف، فقدان تصور دقیق و درست از رسانه سینما بود. به همین خاطر این فیلم ها به لحاظ ساختاری دچار ضعف های بیشماری بودند. در كنار ساخته های مخملباف می توان به مرگ دیگری هم اشاره كرد كه توسط محمدرضا هنرمند و براساس فیلمنامه ای از مخملباف ساخته شد. مرگ دیگری در عین اینكه واجد مفاهیم دینی بود، به لحاظ فنی هم ساختار متناسبی داشت. فیلمبرداری بسیار خوب علیرضا زرین دست و كارگردانی قابل قبول هنرمند باعث شد تا این فیلم با توفیق روبه رو شود.نسلی كه در نیمه اول دهه ۶۰ سیاه مشق هایش را انجام می داد، پس از رسیدن به شناخت صحیح از مدیوم سینما، با شیوه ای قابل قبول به مفاهیم دینی پرداخت. به عنوان مثال، كار مخملباف در اپیزود سوم دستفروش قابل مقایسه با ساخته های ابتدایی اش نبود. نوری كه در انتهای فیلم از پنجره بیرون می زد، مبین تلاش فیلمساز برای استفاه از فرم در خدمت رسیدن به مضمونی دینی بود؛ همچنان كه ابراهیم حاتمی كیا در فصل پایانی مهاجر به گونه ای تلویحی شهادت قهرمانان فیلمش را به ماجرای كربلا پیوند داد.گرایش به ساخت فیلم های عرفانی در دهه ۶۰ موجب شد تا فیلم هایی با مضمون معنوی مقابل دوربین برود. آن سوی مه (منوچهر عسگری نسب) كه براساس فیلمنامه ای از سیدمحمد بهشتی، مدیرعامل وقت بنیاد سینمایی فارابی ساخته شد، به مثابه یك الگو مطرح شد. اوج این جریان در اواخر دهه ۶۰ و با فیلم هامون (داریوش مهرجویی) مشاهده شد. مهرجویی تحت عنوان كوشش برای دستیابی به فرهنگ علی خواهی تقریبا همه سیمرغ های جشنواره را درو كرد. مهرجویی با پری وجهی دیگر از علاقه اش به مضامین عرفانی را نمایان كرد. در همین دوره روز واقعه (شهرام اسدی) به نمایش درآ مد كه در آن با نگاهی هنرمندانه، به حماسه حسینی پرداخته شده بود.در همین سال زمین آسمانی (محمدعلی نجفی) و هبوط (احمدرضا معتمدی) به عنوان نمونه هایی از سینمای دینی به نمایش درآمدند.حاتمی كیا در بوی پیراهن یوسف كوشید تا به یكی از مفاهیم فرهنگ شیعه (مفهوم انتظار) بپردازد. مجتبی راعی با تولد یك پروانه ، یكی از آثار تغزلی سینمای دینی را ساخت؛ فیلمی فوق العاده كه مفاهیم دینی را در دل ساختاری هنرمندانه بیان می كرد. یك سال بعد مجید مجیدی با رنگ خدا چنین مسیری را پی گرفت. رضا میركریمی با زیر نور ماه به افق های تازه ای در زمینه سینمای دین محور دست یافت. مریم مقدس (شهریار بحرانی) و مسافر ری (داوود میرباقری) روایت هایی از چهره های مذهبی بودند. مریم مقدس ، فیلم خوش پرداختی بود كه براساس روایت قرآنی حضرت مریم ساخته شده بود و مسافر ری میرباقری به ماجرای حضرت عبدالعظیم پرداخته بود.میركریمی با اینجا چراغی روشن است نشان داد كه همچنان به ساخت آثاری با مضامین دینی علاقه مند است. این فیلم جایزه بهترین فیلم جشنواره بیست و یكم را از آن خود كرد. در همین سال كمال تبریزی با گاهی به آسمان نگاه كن در جشنواره حاضر شده بود؛ فیلمی كه می توان آن را در دسته آثار دینی سینمای ایران قرار داد.در سال ۸۲ قدمگاه (محمدمهدی عسگرپور) به عنوان شاخص ترین فیلم دینی حضور داشت. قدمگاه برای كسانی كه دلشان برای سینمای دینی می تپد، اثری امیدواركننده محسوب می شود. پس از بوی پیراهن یوسف ، این دومین فیلم سینمایی ایران است كه به مفهوم انتظار پرداخته است.قدمگاه به خاطر كوشش سازنده اش در جهت پیوند (و نه تحمیل) مفاهیم دینی به الگوی داستانی اثر، فیلم موفقی است؛ فیلمی كه هم می تواند قصه اش را به درستی تعریف كند و هم به القای مفاهیم مورد نظرش بپردازد. سینمای دینی ایران در آن مقطع با در چنته داشتن آثاری چون تولد یك پروانه ، زیر نور ماه و قدمگاه نوید چشم اندازهای امیدواركننده تری را می داد و حالا با روی پرده رفتن فیلمی چون خیلی دور، خیلی نزدیك نشان می دهد كه روزهای خوبی را سپری می كند.

مسعود پویا
منبع : روزنامه همشهری